یک هشدار بزرگ درباره تورم
دکتر مسعود نیلی اقتصاددان در روزنامه دنیای اقتصاد نوشت: به نظر میرسد، بانک مرکزی با هدف مهار تورم فزاینده، در تلاش است تا رشد نقدینگی را به دامنه 25تا30درصد برساند. دکتر مسعود نیلی اقتصاددان در روزنامه دنیای اقتصاد نوشت: به نظر میرسد، بانک مرکزی با هدف مهار تورم فزاینده، در تلاش است تا رشد نقدینگی را به دامنه 25تا30درصد برساند. هدف ذکرشده هرچند همچنان عددی بالا و متناظر با تورمهای...
دکتر مسعود نیلی اقتصاددان در روزنامه دنیای اقتصاد نوشت: به نظر میرسد، بانک مرکزی با هدف مهار تورم فزاینده، در تلاش است تا رشد نقدینگی را به دامنه 25تا30درصد برساند.
هدف ذکرشده هرچند همچنان عددی بالا و متناظر با تورمهای بالاست، اما با توجه به محدودیتهای مختلف سیاسی و اقتصادی، «در صورت استمرار» میتواند به کاهش تورم در محدوده 30درصد بینجامد که آن هم هرچند تورمی بالاست، اما به نسبت شرایط موجود، یک گام به جلو محسوب میشود. موفقیت در دستیابی به این هدف، زمینه را برای تعیین اهداف مراحل بعد فراهم میکند.
اصلیترین مطلب در ارزیابی سیاست ذکرشده، «میزان پایداری» هدف تعیینشده است. برای آنکه معیارهایی برای مقایسه داشته باشیم، توجه مخاطبان را به دو عدد جلب میکنم. در فاصله سالهای 1390 تاکنون، متوسط رشد نقدینگی سالهای تحریمی، یعنی 1391 و 1392و سالهای 1397 به بعد، کمی بیش از 5/ 32درصد بوده است. این در حالی است که متوسط رشد نقدینگی در سالهای غیرتحریمی، یعنی 1390 و 1393 تا 1396، کمی بیش از 5/ 25درصد را به ثبت رسانده است. بنابراین هدفگذاری ذکرشده برای رشد نقدینگی در شرایط تحریمی، به شرط استمرار، هدفی مناسب اما نه چندان ساده تلقی میشود. پس در ادامه، تمرکز خود را بر ارزیابی میزان پایداری هدف تعیینشده قرار میدهیم. در واقع سوال این است که آیا این کاهش میتواند به اندازهای پایدار باشد که به پایین آوردن پایدار تورم بینجامد؟ برای آنکه مشخص شود کاهش پایدار تورم چقدر اهمیت دارد توجه شما را به ارقام تورم در فاصله سالهای 1397 تا 1401 جلب میکنم.
نرخ تورم در سال1397 به 5/ 47درصد رسید اما در سال بعد یعنی 1398 با کاهشی قابل توجه 22درصد شد. این کاهش پایدار نبود و مجددا در سال بعد از آن، یعنی 1399 عدد 7/ 48درصد را به ثبت رساند. دوباره در سال1400 با کاهش بیش از 14واحد درصدی، 3/ 34درصد شد که در ادامه بازهم بهدلیل ناپایداری، با افزایش حدود 20واحد درصدی در سال1401، به 54درصد رسید. میتوان درک کرد که تصمیمگیرندگان به چه میزان از کاهش قابلتوجه تورم در سال1398 و پس از آن در سال1400 احساس خوشحالی کردهاند و میتوان حدس زد که افزایشهای 1399 و 1401 چقدر ناراحتکننده بوده است. بنابراین، مهم است بدانیم که نوسانات تورم، از خود تورم میتواند مشکلآفرینتر باشد. ملاحظه میکنید که تورم در نرخهای بالا رفتاری زیگزاگی دارد ولذا در بازههای یکساله با کاهشهای فریبنده، سیاستگذار را به دام میاندازد و به او جرات رفتار انبساطی میدهد.
آنچه کاهش پایدار تورم را از رفتار زیگزاگی نرخهای بالای تورم متمایز میکند، درجه همحرکتی و همبستگی «کُلهای پولی» است. بنابراین لازم است تمرکز اصلی خود را بر «چگونگی» کاهش رشد نقدینگی قرار دهیم. به عبارت دیگر، هر کاهشی در نرخ رشد نقدینگی به کاهش پایدار تورم نمیانجامد. همانطور که میدانیم نقدینگی در یک تقسیم بندی، از دوجزء پول و شبهپول تشکیل شده و در یک تقسیمبندی دیگر دو جزء پایه پولی و ضریب فزاینده نقدینگی را دربرمیگیرد. «پایداری» کاهش رشد نقدینگی در اقتصاد ایران، بستگی به این دارد که در تقسیمبندی اول، رشد پول «کاملا» کمتر از رشد نقدینگی و در تقسیمبندی دوم، رشد پایه پولی «کاملا» کمتر از رشد نقدینگی باشد. این دو معیار را از این نظر معرفی کردهام که مشخص شود، کلهای پولی تا چه اندازه با هدف تعیینشده سازگاری دارند. آیا کاهش رشد نقدینگی از حدود 41درصد سال1400 به حدود 31درصد سال1401، با کاهش بیشتر رشد حجم پول از یک طرف و کاهش بیشتر رشد پایه پولی از طرف دیگر، همراه بوده است؟ پاسخ متاسفانه منفی است.
آیا برای کاهش پایدار نرخ رشد نقدینگی، باید از اجزای آن شروع کرد تا بعد نتیجه خود به خود به رشد پایینتر نقدینگی منتهی شود یا آنگونه که الان پیش میرود، مستقل از عملکرد اجزای نقدینگی، میتوان همه فشار را بر متغیر نهایی یعنی نقدینگی کل وارد آورد؟ آنچه در حال حاضر مشاهده میکنیم آن است که رشد حجم پول همچنان در دامنه نگرانکننده حرکت میکند. توجه داشته باشیم که از سال1358 تا قبل از سال گذشته، بدترین سال از نظر رشد حجم پول، در سال1375 با عدد 38درصد به ثبت رسیده است و ما هم اکنون در جایی بسیار بالاتر قرار داریم. از نظر رشد پایه پولی هم، رقم 45درصد فروردین امسال، همه ارقام سالهای 1358 به بعد را درنوردیده و با فاصلهای اندک نسبت به دوسال غیر منضبطترین سالهای عملکرد اقتصاد کشور یعنی سالهای 1384 و 1387 قرار گرفته که چه بسا تا الان، از رکورد آن دوسال هم عبور کرده باشد.
همانطور که مشاهده میشود، حجم پول بهعنوان شاخصی از بیقراری آحاد اقتصادی و پایهپولی بهعنوان شاخصی از بیقراری دولت، شرایط مورد نیاز را فراهم نمیکنند. واقعیت این است که نهاد بانک مرکزی، در نظام حکمرانی اقتصادی ما، به تنهایی فاقد ابزارها و اختیارات لازم برای هدفگذاری حجم نقدینگی است. رشد حجم پول عمدتا تابع فاصله میان نرخ سود بانکی و تورم و بخش قابلتوجهی از رشد پایه پولی تحتتاثیر چگونگی تامین کسری بودجه دولت تعیین میشود که در هیچیک از آنها، بانک مرکزی نهاد تعیینکننده نیست. ازآنجاکه قبلا درباره خطرات رشد حجم پول و چگونگی کنترل آن، مطالبی را منتشر کردهام، در اینجا، تمرکز خود را بر پایه پولی قرار میدهم. رشد پایه پولی در پایان سال1401، جهشی بیش از 10 واحد درصدی نسبت به سال1400 را نشان میدهد و از 6/ 31درصد به 4/ 42درصد افزایش یافته است.
هم اکنون دیگران می خوانند-
زن کشی فجیع در شهر قدس / کشف جسد پتوپیچ شده زن جوان در تابوت + عکس 15+
-
تصویر سانسوری از حسن یزدانی در تلویزیون
-
ماجرای تلاش برای ترور پدر مهسا امینی / اخبار ضد ونقیض خبرگزاریهای اصولگرا
-
خبر مهم درباره شناورشدن ساعت کاری ادارات | ساعات کار مدارس اعلام شد
-
پدر مهسا امینی بازداشت شد؟ ایرنا: امجد امینی در منزل خود است
-
هشدار / ورود یک روانگردان جدید / این ماده مخدر 800 برابر ویرانگرتر از حشیش است
-
اطلاعیه مهم سازمان ثبت احوال درباره الزام اعلام آدرس سکونت + سامانه ثبت نشانی