87 میلیون مخاطب یا 17 درصد بیننده؟! / فرش قرمز رسانه ملی برای چهرهها
گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری دانشجو - فاطمه قربانی رضوان؛ «سلبریتیهای خودمان را میسازیم»، «برخی هنرمندان بهاشتباه، خودشان حضورشان را در رسانه ملی کمرنگ کردهاند. هیچکس از آنها نخواسته است که بروند»، «ما به کسی باج نمیدهیم، اما دور صداوسیما هم سیم خاردار نکشیدهایم»، «درِ صداوسیما به روی همه هنرمندان باز است»، این جملات بخشهای از اظهار نظر یکسال اخیر پیمان جبلی رئیس صداوسیما مبنی...
گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری دانشجو - فاطمه قربانی رضوان؛ «سلبریتیهای خودمان را میسازیم»، «برخی هنرمندان بهاشتباه، خودشان حضورشان را در رسانه ملی کمرنگ کردهاند. هیچکس از آنها نخواسته است که بروند»، «ما به کسی باج نمیدهیم، اما دور صداوسیما هم سیم خاردار نکشیدهایم»، «درِ صداوسیما به روی همه هنرمندان باز است»، این جملات بخشهای از اظهار نظر یکسال اخیر پیمان جبلی رئیس صداوسیما مبنی بر حضور چهرهها در رسانه ملی است. اظهاراتی که واکنش بسیاری را به همراه داشت.
چندی است که کارشناسان و البته شواهد مبتنی بر آمارها نشان از آن دارد که رسانه ملی در گذر زمان دچار افت مخاطب بسیاری شده است و این سیر نزولی هر روز شدت بیشتری به خود میگیرد. گروهی حذف برنامههای پرمخاطب را عامل کاهش مخاطب تلویزیون میدانند و گروهی دیگر نادیده گرفتن و حذف چهرههای مورد اقبال مردم را.
پیمان جبلی، رئیس سازمان صداوسیما، چهارشنبه، 25 مردادماه 1402 پیش از آنکه آماری از درصد مخاطبان برنامههای تلویزیونی منتشر شود در حاشیه برگزاری جلسه هیات دولت، در واکنش به حضور برخی چهرهها در صدا و سیما، بیان کرد: «ما در یک سال اخیر در برنامههایی که در مناسبتهای مختلف داشتیم مانند شب یلدا، شب تحویل سال نو، ایام ماه رمضان و ایام ماه محرم و سایر عرصهها اثبات کردیم که نیاز به چهرههای هنجارشکن و عنود و لجباز نداریم و عملا برنامههای خود را با چهرههایی که از محبوبیت خوبی برخوردار شدند ادامه دادیم. این سیاست مقطعی ما نیست بلکه این یکی از سرفصلهای ثابت سند تحول صدا و سیما بوده که ما به آن پایبند بوده و به همین شکل نیز ادامه خواهیم داد.»
تاکید رئیس سازمان صداوسیما به استقبال از حضور چهرههای همسو با ایدئولوژی رسانه ملی و مقطعی نبودن آن نشان از آن دارد که این امر یعنی تاثیر حضور چهرهها برای جذب مخاطب مورد تایید است. اما تعریف چهره محبوب و اینکه کدام هنرمند در قالب تعریف یادشده میگنجد هم حق این سازمان است. درواقع با نگاهی به برنامههای پر مخاطب رسانه ملی شاهد حضور مجری چهره و سرشناس برنامه و تاثیر مستقیم آن در جذب مخاطب هستیم. تجربهای که بارها در شبکههای مختلف تکرار شده و یک برنامه پر مخاطب به دلیل مشکلات پیش آمده با مجری چهره آن به طوری کلی حذف شده است. پس پافشاری رسانه ملی در استفاده از چهرههای همسو با ایدئولوژی خود با قوت انجام میگیرد حتی اگر به حذف برنامه پر مخاطب از رسانه ملی به دلیل حضور مجری غیر همسو با تفکرات این سازمان منجر شود. درواقع آنچه اهمیت دارد جمع تفکرهمسو و چهره بودن است و نه صرف سلبریتی بودن و مورد اقبال مردم بودن. اما آیا این حق مسلم رسانه ملی برای تعریف و به نوعی مصادره مفهوم چهره برای حضور در رسانه ملی است؟! تا چه حد نظر مخاطبان در دعوت از چهرهها لحاظ میشود؟!
آذر ماه 1402 نیز زمان دیگری بود که رئیس رسانه ملی در پاسخ به حضور چهرها در ایام انتخابات در تلویزیون گفت: «از چهرهها فقط استفاده مقطعی و موردی نباید کرد. آنها در خدمت مردم و همکار رسانه هستند. در دوران غم و شادی و افتخار و اقتدار باید همراه مردم باشند. حتما یکی از عرصهها میتواند انتخابات باشد. اگر همافزایی چهرهها، مردم و رسانه ملی اتفاق بیفتد در همه عرصهها میتواند موفقیتآمیز باشد.»
او در ادامهی پرسش و پاسخ خود از عدم تصمیم گیری لحظه ای، مقطعی و آنی در کلیت رویکرد و سیاست صداوسیما در دعوت از چهرهها اشاره کرد. اما سوال اینجاست در شرایطی که بارها تاثیر حضور چهرهها برای جذب مخاطب مورد تاکید و تایید اهالی رسانه قرار گرفته است آیا در تعریف فرد شاخص و چهره کمتر توجهی به انتخاب و سلیقه مخاطب میشود؟! این به آن معنی نیست که رسانه ملی در تنگنای انتخاب چهره غیرهمسو با اهداف رسانه ملی به بهای جذب مخاطب قرار گیرد بلکه منظور شیوه استفاده از چهرههایی است که به نوعی چهره محبوب مردمی معرفی و به نوعی به مخاطب تحمیل میشود.
از طرفی بحث آمار و درصد مخاطبان مطرح میشود. پس لرزههای حذف برنامههای پرمخاطب و چهرههای محبوب آن خود را در دل آماری نشان داد که چندی پیش منتشر شد. اما پیش از انکه آماری منتشر شود محسن شاکرینژاد، رئیس مرکز تحقیقات صداوسیما در گفتوگویی که در میانه آذر با روزنامه جامجم داشت اعلام کرد: «محتوای تلویزیون ممکن است صرفا از طریق تلویزیون تماشا نشود و چه بسا همین محتوا در فضای مجازی مثل تلوبیون دیده شود؛ بنابراین ما در کنار این سؤال که از مخاطبان میپرسیم این سریال را میبینند یا نه، این سؤال را هم مطرح میکنیم که از چه طریقی دیدهاند. کماکان بالای 80 درصد مخاطبان، تلویزیون تماشا میکنند. اما عدهای هم هستند که میگویند از طریق تلوبیون میبینند یا در این میان عدهای هم هستند که میگویند از طریق شبکههای ماهوارهای که تکرار سریالهای صداوسیما را میدهند یا یک سری پلتفرمها تماشا میکنند؛ بنابراین ما آنها را دستهبندی میکنیم و بر این اساس میسنجیم.» اگرچه این واکنش را به سختی میتوان فراری رو به جلو و بهانهای برای پنهان کردن آمارهای پیشین ندانست.
وی در ادامه عنوان میکند: ما در کنار اقداماتی که انجام میدهیم، کاری به نام کارنامه داریم. یعنی صرف تعداد مخاطبان یک برنامه یا سریال ملاک ما نیست و اینکه جذب مخاطب تنها هدف سازندگان آن اثر نیست. بلکه فرهنگسازی و انتقال میراث فرهنگی و ارزشهایمان جزو اهداف سازندگان آثار در صداوسیماست. باید دید آن برنامه چقدر به اهداف و آرمانهای رسانه پایبند است. این برای ما نکته بسیار مهمی است. ما در کارنامه این آیتمها را هم میسنجیم. یعنی در کنار نظر مردم، سراغ نخبگان هم رفتهایم تا ببینیم آن برنامه نظر نخبگان را هم جلب کردهاست یا نه. در کنار آن، هزینه، کنداکتور، شبکه و بستر پخش را هم در نظر گرفتهایم.»
این در حالی است که دوازدهم دی امسال رئیس صدا و سیما در پاسخ به این سؤال که چرا در شب یلدا از چهرههای اینستاگرامی استفاده کردید گفت: «صدا و سیما 87 میلیون نفر مخاطب دارد بین 87 میلیون نمیشود یک رأی واحد را ایجاد کرد.»
رئیس رسانه ملی پس از آنکه آماری بر مبنای تعدا مخاطبان تلویزیون ملی منتشر شد، در نمایشگاه مطبوعات به خبرگزاری مهر درباره حضور سلبریتیها گفت: «اگر به آنتن رسانه ملی توجه کنید، ما مجموعهای از هنرمندان توانمند را در رسانه ملی داریم. من بارها درباره حضور چهرهها در رسانه ملی اظهار نظر کردهام. در صداوسیما به روی همه هنرمندان باز است اگر هنرمند یا فردی بنا بر مسائل اجتماعی، مالی و دستمزدی علاقهای ندارد که با رسانه ملی همکاری کند و دوست دارد با رسانههای دیگر کار کند، ما جلوی آنها را نمیگیریم.»
با کنار هم قرار دادن این اظهارات تنها به یک جمله تک خطی میرسیم که درِ سازمان صداوسیما به روی همه هنرمندان همسو با ایدئولوژی آن باز است و اگر از بین همین هنرمندان هم کسی بنا به هر دلیلی علاقهای به همکاری ندارد کسی جلوی رفتنشان را نخواهد گرفت. اما چه چیزی باعث این اظهارات قرص و محکم در شرایطی که آمارها نشان از افت مخاطب دارد میشود؟! کافی است نگاهی به آمار پیشین و حال برخی برنامهها داشته باشیم.
اعجوبهها آذر 98: 29.7 درصد آذر 1400: 19.8 درصد دی 1402: حدود 17 درصد
سمت خدا آذر 98: 26.2 درصد آذر 1400: 18.2 درصد دی 1402: حدود 15 درصد
میدون آذر 98: 17.8 درصد دی 1402: حدود 7 درصد
طبیب دی 1402: حدود 10 درصد
سلام صبح بخیر آذر 98: 10.5 درصد آذر 1400: 8 درصد دی 1402: حدود 7 درصد
همانگونه که از آمارها مشخص است برنامههایی که به عنوان برنامههای پرمخاطب معرفی شده بودند نیز با افت مخاطب روبه رو شده اند. با درنظر گرفتن رشد رسانههای نوین و تلاش سازمان در راستای ارتقای کمی و کیفی محتوای برنامه خود باز هم نمیتوان منکر کاهش مخاطبان شد. پر واضح است که دعوت از چهرههای مطرح در برنامههای جدید این روزهای رسانه ملی نشان از تلاش برنامه سازان در حفظ مخاطبان فعلی دارد. حالا با نگاهی خوشبینانه به حضور رضا گلزار، مهران غفوریان، سیدجواد رضویان و ایرج طهماسب باید دید رسانه ملی میتواند جای خالی برنامههای پرمخاطب حذف شده را پر کند یا نه.