آب سرد «بحرانی» بر خاطرات خوش مخاطب / «خط مقدم» شهریار نگرفت!
مینی سریال «خط مقدم» با محوریت شهید طهرانی مقدم علیرغم پیش بینی اولیه تماشاگر مبنی بر خاطرات خوشی که با فیلم ها و سریال هایی همچون ملک سلیمان، مریم مقدس و حمله به اچ 3 از شهریار بحرانی داشت، ایده آل از کار درنیامد.
به گزارش خبرنگار فرهنگی شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ مینی سریال «خط مقدم» به کارگردانی شهریار بحرانی و تهیه کنندگی مجید حقی در 4 قسمت به تازگی پخش خود را از شبکه اول سیما به پایان رسانده است؛ این سریال به برشی از مقطع جنگ تحمیلی بین سال های 63 تا 65 و با محوریت شهید حسن طهرانی مقدم پرداخته بود. شهیدی که به «پدر موشکی ایران» شهرت دارد.
سریال «خط مقدم» که پیش از این با نام «آفتاب نیمه شب» در قالب سینمایی تهیه شده بود، بنا بر گفته تهیه کننده این سریال، با توجه به شرایط فعلی سینما و محدودیت های کرونایی، به صلاحدید سرمایهگذار، مدیران سیمافیلم و مدیر شبکه یک، تصمیم بر این شد، این کار تبدیل به مینیسریالی چند قسمتی بشود؛ ماجرایی که برای فیلم سینمایی «روز بلوا» به کارگردانی بهروز شعیبی نیز اتفاق افتاد و این فیلم سینمایی، پیش از اکران در سینماها، در قالب یک مینی سریال سه قسمتی از شبکه نمایش خانگی منتشر شد.
شهریار بحرانی در این سریال سعی کرده بود از بازیگران غیر چهره استفاده کند و همین شاید یکی از دلایلی بود که سریال آنچنان که باید در بین مخاطبان تلویزیون دیده نشد؛ حسین عارف، حسام حسنی، بهراد رحمانی، آفرین عبیسی، غزاله اکرمی، بهزاد خلج، عطاءالله سلمانیان و بسیاری از بازیگران غیرچهره در این مجموعه نمایشی به ایفای نقش پرداخته اند.
یکی از انتقادات مطرح شده به بحرانی بازی حسین عارف در نقش شهید طهرانی مقدم بود که به گفته بسیاری شباهت ظاهری اندکی به این شهید داشت؛ اما بحرانی کارگردان «خط مقدم» در پاسخ به این اظهار نظرها، گفته است: «به نظر میرسد که برای انتخاب بازیگری که بتواند نقشی چنین حساس و تأثیرگذاری را بیافریند، تشابه چهره اولویت اصلی نباشد بلکه بازیگر باید طوری عمل کند که بتواند روح آن شخصیت فداکار و از خودگذشته را در صحنه بروز دهد. این موضوع مهمی است که برخی از آن غافل اند و با مقایسه میان بازیگران مختلفی که در اذهان و اعیان مردم آشنا هستند، تنها به دنبال چهره نزدیک به شخصیت مدنظر میگردند. به هرحال شما هیچوقت نخواهید توانست در میان بازیگران فردی را پیدا کنید که شبیه شخصیت اصلی شما باشد، چه برسد که دقیقأ چهره و قد و قامت و شکل ظاهری و صدای وی نیز همانند باشد.
تمامی این تلاشها در صورتی که بازیگر انتخاب شده از سیرت و صفات شخصیت اصلی دور باشد، شدیدا به باورپذیری داستانی لطمه خواهد زد. لذا به نظر حقیر باید در گزینش، بر خصوصیات باطنی و روحیات شخصیت تأکید کرد. روح فیلم از همهچیز مهمتر و حیاتیتر است. این روح نباید فرسنگها از فضای حاکم بر اصل ماجرا دور باشد، که در این صورت نقض غرض شده و شما با یک پوستهای بیمحتوا و کمعمق مواجه خواهید بود.»
علاوه بر شبیه نبودن بازیگر نقش اول این سریال به شخصیت اصلی داستان که با بازی قابل قبول یک بازیگر، قابل چشم پوشی است که متاسفانه این اتفاق هم نیافتاده است، دیالوگ های دم دستی و پیش پا افتاده، بازی های خام و نپخته مجموعه بازیگران سریال که درام، هیجان، شادی و غم روایت این سریال را برای مخاطب تکمیل نمی کنند تا فینال کار برای او به یادماندنی و مانا ثبت شود؛ همه این ها پازلی را در ذهن بیننده ایجاد می کند که اگر نام شهید طهرانی مقدم، ضمیمه کار نبود، بسیاری همان ابتدا قید تماشای ادامه این سریال را می زدند.
شاید تعجب بیشتر مخاطب از نام کارگردانی است که در تیتراژ این سریال برای او خاطرات فراوانی به ارمغان آورده است؛ کارگردانی که نه کار اولی است و نه دور از فضای جنگ و داستان نویسی؛ کسی که «ملک سلیمان، مریم مقدس، حمله به اچ 3» همه در کارنامه او به چشم می خورد. فیلم ها و سریال هایی که به لحاظ فیلمنامه، کارگردانی و بازی ها به نحوی درخشان عمل کرده اند و حالا «خط مقدم» شهریار بحرانی شاید آب سردی بر همه خاطرات خوشی بود که با او در ذهنمان به یادگار نشسته بود.
انتهای پیام /