آثار عقب ماندگی اقتصادی از منظر حضرت امام صادق (ع)

جناب شیخ الائمه حضرت امام صادق علیه السلام در روایت شریفی میفرمایند: «غلاء السعر یسیء الخلق و یذهب الأمان و یضجر المرء المسلم»؛ به این معنا که «گرانی قیمتها اخلاق و رفتار مردم را بد میکند. امانت داری را از بین میبرد و مردم مسلمان را در فشار و سختی به ستوه میآورد.»
رئیس مذهب شیعه در کنار توجه ویژه به توسعه دانش در جهان تشیع، بر افزایش قدرت اقتصادی شیعیان تاکید ویژهای داشته و همواره بر تحقق این هدف از طرق مشروع تاکید مینمود و آثار زیانبار و خطرناک افزایش شدید قیمتها و گسترش فقر را یادآور شده بود؛ بخشی مهم از سیره امام صادق که کمتر به آن توجه شده است.
به گزارش «تابناک»؛ امام صادق علیه السلام که ششمین امام معصوم است و مذهب شیعه را با نام او به عنوان مذهب جعفری میشناسند، در سال 80 یا 83 قمری در مدینه به دنیا آمد و پس از رحلت پدر، رهبری فکری و سیاسی شیعیان اصیل پیرو مذهب امامیه را بر عهده گرفت. آن حضرت تا سال 148 قمری در قید حیات بود. در این مدت هزاران شاگرد در محفل درسش حاضر می شدند و مورد ستایش تمامی عالمان عصر خویش بود. در متون دینی شیعه، چندین هزار روایت از آن حضرت در تفسیر، اخلاق و به ویژه فقه، رسیده که باعث عظمت حدیث شیعه و موجب تقویت بنیه علمی آن است.
از آغاز ولادت تا هنگام رحلت این امام بزرگوار، ده تن از امویان به نامهای: عبد الملک پسر مروان، ولید پسر عبد الملک (ولید اول)، سلیمان پسر عبد الملک، عمر پسر عبد العزیز، یزید پسر عبد الملک (یزید دوم)، هشام پسر عبد الملک، ولید پسر یزید (ولید دوم)، یزید پسر ولید (یزید سوم)، ابراهیم پسر ولید و مروان پسر محمد، و دو تن از عباسیان ابو العباس، عبد الله پسر محمد معروف به سفاح و ابو جعفر پسر محمد معروف به منصور بر حوزه اسلامی حکومت داشته اند. آغاز امامت امام صادق (ع) با حکومت هشام پسر عبد الملک و پایان آن، با دوازدهمین سال از حکومت ابو جعفر منصور (المنصور بالله) مشهور به دوانیقی مصادف بوده است.
یکی از اصول اقتصادی حضرت صادق (ع) تلاش دائم و پایداری در راه هدف است. تحرک و پویایی که از اعتقاد راسخ انسان به مقاصد خویش سرچشمه می گیرد، در راه رسیدن به مراد ضروری ترین عامل به شمار می آید. انسان مسلمان برای رسیدن به سعادت اخروی باید در امور دنیوی خویش نیز تلاش کند و آن را به عنوان وسیله و پلی برای وصال به مطلوب بنگرد.
علی بن عبدالعزیز می گوید: امام صادق (ع) روزی از من احوال عمر بن مسلم را پرسید، عرضه داشتم فدایت شوم او از تجارت دست برداشته و به عبادت و نماز و دعا روی آورده است. امام فرمود: «وای بر او! آیا او نمی داند که هر کس به دنبال دنیا و کسب روزی حلال نرود، دعایش مستجاب نخواهد شد.» سپس امام افزود: هنگامی که آیه «من یتق الله یجعل له مخرجا و یرزقه من حیث لا یحتسب»[1]؛ هر کس تقوای الهی پیشه کند (خداوند) راه خروج از مشکلات را برایش قرار می دهد و از جایی که گمان نمی برد روزی اش می دهد.» نازل شد، تنی چند از اصحاب پیامبر (ص) از کسب و کار دست کشیده و درها را به روی خود بسته، مشغول عبادت شدند تا خداوند متعال روزی آنان را از طریق عبادت برساند. هنگامی که رسول اکرم (ص) خبردار شد، آنان را احضار نمود و فرمود: «شما به چه انگیزه ای از کسب و کار دست کشیده و از جامعه فاصله گرفته و به عبادت پرداخته اید؟» گفتند: «یا رسول الله! خداوند روزی ما را تکفل کرده و ما هم به عبادت او روی آورده ایم.» رسول خدا (ص) فرمود: «انه من فعل ذلک لم یستجب له، علیکم بالطلب؛ هر کس چنین کند دعای او پذیرفته نخواهد شد، بر شما باد به کسب [روزی و درآمد].»[2]
در روایت دیگری حضرت تلاش حضرت علی (ع) را به تصویر کشیده و به عنوان الگو مطرح می شود. «عن أبی عبدالله (ع) أن علیا (ع) أعتق ألف مملوک من کد یده؛ امام صادق (ع) فرمود: «علی (ع) هزار بنده از دست رنج خود (خرید و در راه خدا) آزاد کرد.»[3]
و نیزحضرت امام صادق (ع) در سخن دیگری توضیح می دهد که برخی از افراد دعایشان هیچ گاه به اجابت نخواهد رسید و از جمله فرمود: «أربع لا تستجاب لهم دعو رجل جالس فی بیته یقول اللهم ارزقنی فیقال له أ لم آمرک بالطلب؛[4] مردی در خانه اش نشسته و مدام می گوید خدایا! به من روزی عطا کن! به او گفته می شود آیا تو را فرمان ندادم به طلب [روزی]».
جناب شیخ الائمه حضرت امام صادق علیه السلام در روایت شریفی می فرمایند: «غلاء السعر یسیء الخلق و یذهب الأمان و یضجر المرء المسلم [5]» به این معنا که «گرانی قیمت ها اخلاق و رفتار مردم را بد می کند. امانت داری را از بین می برد و مردم مسلمان را در فشار و سختی به ستوه می آورد.»
تأکیدی که نشان دهنده آثار سوء عقب ماندگی اقتصادی است و موجب می شود تا بر اثر گرانی و تورم، بخش های گوناگون اجتماعی، فرهنگی و سیاسی به ویژه ارزش های اخلاقی جامعه به شدت آسیب ببیند که این ها همه از آثار عقب ماندگی اقتصادی است.
بنابراین روایت و روایات متعدد دیگری که تأییدکننده این موضوع است، جهاد اقتصادی با جهاد فرهنگی ارتباط مستقیم پیدا می کند؛ چون در این میدان مبارزه، تلاش برای تولید انبوه محصولات فاسد فرهنگی با بهره گیری از ابزارها و تکنیک های متعدد از یک سو و از سوی دیگر برنامه ریزی برای تحریم همه جانبه اقتصادی نظام جمهوری اسلامی ایران با یک هدف مشخص صورت می گیرد که آن افول اخلاق در جامعه اسلامی است که در صورت تحقق آن، همه آرمان های نظام مورد تهدید قرار می گیرند.
یکی از سپاهیان جهل، فقر است
جناب شیخ الائمه (ع) همچنین در روایت شریف دیگری نیز در توضیح مبحث مربوط به جنود عقل و جهل می فرمایند: «یکی ازسپاهیان عقل، غنا و یکی از سپاهیان جهل، فقر است.[5]» با این تعبیر مشخص می شود که «فقر» در واقع زمینه ساز «جهل» در جامعه است و این دو موضوع یک رابطه مشخص و تعریف شده در حوزه های اجتماعی دارند. بر این اساس می توان این گونه نتیجه گرفت که عقب ماندگی اقتصادی هم فقر دینی در جامعه ایجاد می کند و هم موجب بروز فقر فرهنگی در جامعه می شود.
پی نوشت:
1. طلاق؛ 3-4. 2. تهذیب الاحکام، ج 6، ص 323. 3. وسائل الشیعه، ج12، ص22، ح 1؛ کافی؛ ج5، ص74، ح 2و4. 4. اصول کافی، باب من لا تستجاب دعوته، حدیث 2. 5. فروع کافی، شیخ کلینی، جلد 5، کتاب المعیش، باب الاسعار 164، ح6 6. الکافی، کتاب العقل و الجهل، ح 14