دوشنبه 5 آذر 1403

«آزادی» جوهره ذاتی «گفتمان انقلاب اسلامی»

خبرگزاری دانشجو مشاهده در مرجع
«آزادی» جوهره ذاتی «گفتمان انقلاب اسلامی»

به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو، رئیس اندیشکده مطالعات انقلاب اسلامی طلوع مهر گفت: آزادیِ از هر آنچه انسان را در بند و اسیر کند، بزرگ‌ترین ره آورد اسلام و جوهره ذاتی گفتمان انقلاب اسلامی است. بعد از انقلاب، کج فهمی‌ها و سوء برداشت‌های زیادی از «آزادی» شد. جریان‌های سیاسی «آزادی» و «عدالت» را مقابل هم قرار دادند و به جای نقد دیدگاه‌های یکدیگر به نقد «آزادی» و «عدالت» پرداختند. اصول‌گرایان...

به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو، رئیس اندیشکده مطالعات انقلاب اسلامی طلوع مهر گفت: آزادیِ از هر آنچه انسان را در بند و اسیر کند، بزرگ‌ترین ره آورد اسلام و جوهره ذاتی گفتمان انقلاب اسلامی است. بعد از انقلاب، کج فهمی‌ها و سوء برداشت‌های زیادی از «آزادی» شد. جریان‌های سیاسی «آزادی» و «عدالت» را مقابل هم قرار دادند و به جای نقد دیدگاه‌های یکدیگر به نقد «آزادی» و «عدالت» پرداختند. اصول‌گرایان آزادی را نقد کردند و اصلاح‌طلبان ازعدالت انتقاد نمودند. در حالی که آزادی و عدالت در کنار هم معنا می‌یابند. «آزادی بدون عدالت» و «عدالت بدون آزادی» هرج و مرج در انسانیت، دین و انقلاب اسلامی است.

حجت الاسلام والمسلمین محسن مهاجرنیا درپنجمین جلسه از نهمین دوره کرسی‌های آزاداندیشی که با عنوان «گفتمان انقلاب اسلامی» به همت مجمع هماهنگی پیروان امام و رهبری استان قم و اندیشکده مطالعات انقلاب اسلامی طلوع مهر در دانشگاه طلوع مهر قم به صورت حضوری و مجازی برگزار شد، گفت: گفتمان انقلاب اسلامی یک نقطه کانونی و مفهوم مرکزی دارد که پیرامون آن، مفاهیم سیال و شناوری قرار دارد که تبیین کننده ابعاد حقیقت گفتمان هستند. آن مفاهیم در تار و پود حقیقت دین و واقعیت زندگی حضور دارند. اسلام از طریق این «دال‌های شناور» در عمل محقق می‌شود.

وی افزود: یکی از پیام‌ها و مفاهیم کلیدی گفتمان انقلاب اسلامی، مقوله «آزادی» است. آزادی آن قدر جذابیت دارد که حتی در نظام استبدادی شاهنشاهی هم مدعی آن بودند، اما در آنجا یک «دال تُهی» از معنا بود و معنایی نداشت. محمدرضاشاه می‌گفت جامعه ما آزاد و به دروازه تمدن رسیده است. اما او متوجه نبود که اصلاً شاهنشاهی با آزادی همخوانی ندارد، زیرا مفهوم شاهنشاهی و استبداد و دیکتاتوری مطلق، نفی «آزادی شهروندان» است.

استاد فلسفه سیاسی حوزه و دانشگاه با اشاره به اینکه معنای آزادیِ آن زمان به معنای افسار گسیختگی، هرج و مرج، هرزگی و لا ابالی‌گری بود، گفت: این نوع آزادی سوغات غربی‌ها بود و از زمان مشروطیت تا انقلاب اسلامی آزادی درذهنیت عموم موافقان و مخالفان به همین معنا بوده است. امروز هم بخشی از کسانی که دَم از آزادی می‌زنند، می‌خواهند بی حجاب باشند، مرز‌های حجب و حیا را نادیده بگیرند، موانع شراب و تقیدات مذهبی و موانعی مثل امر به معروف و نهی از منکر و هدایت و ارشاد در کار نباشد. مخالفان آزادی هم به همین دلایل با آن‌ها مخالف اند. در صورتی که آزادی در نگاه انقلاب اسلامی به معنای رهایی از دین و فطرت نیست، بلکه «آزادی» در بازگشت به فطرت و انسانیت است.

نویسنده کتاب نظریه فرایندی انقلاب اسلامی در ادامه افزود: مبنای آزادی در دنیای مغرب زمین، مبتنی بر سود بیش‌تر، منفعت و لذت بیشتر است. انسان‌ها برای رسیدن به لذت و منفعت، آزادی کامل دارند و نباید هیچ مانعی برای آن‌ها باشد. هیچ ارزش اخلاقی نباید برای رسیدن به آن‌ها محدودیت ایجاد کند. آن‌ها برای این نوع آزادی فقط یک قید به آن زدند و گفتند که ما، چون در جامعه زندگی می‌کنیم مرز آزادی تا آن‌جایی است که به آزادی دیگران ضرر نرساند. بعد دیدند که با این قید نمی‌شود از هرج ومرج جلوگیری کرد یک قید دیگری هم بر آن افزودند و گفتند که آزادی در چارچوب قانون باشد. در جامعه قبل از انقلاب اسلامی بخشی از جامعه ما درگیر این آزادی شده بودند و آن را با همین مفهوم و بلکه به شکل افراطی تری عمل می‌کردند.

استاد مهاجرنیا در نقد آن تلقی از آزادی گفت: یکی از ایراد‌هایی که آن آزادی داشت «تناقض آمیز بودن» آن است، آزادی در یک نظام نابرابر، در یک رقابت تبعیض آمیز و در یک نظام استبدادی اصلاً چگونه قابل تحقق است؟ در نظام‌هایی که تبلیغات سرمایه داری، وعده و وعید‌های احزاب سیاسی، عقل و هوش مردم را سحر می‌کنند، آزادی انتخاب چه معنایی دارد؟ شهروندان آمریکا اگر بخواهند زیر چتر دو حزب دموکرات و جمهوری خواه نباشند، چه انتخاب دیگری جز سکوت و انفعال می‌توانند داشته باشند؟ اصلاً امکان کار دیگری وجود ندارد، چون سهام قدرت بین دو حزب و دو جناح تعریف شده است. تبلیغات مردم را اسیر کرده است، فلسفه سیاسی غرب مبتنی بر اسارت و بردگی واقعی و ترویج شعار آزادی ظاهری است.

استاد حوزه و دانشگاه سپس گفت: در فرانسه کسی که دوست دارد دیندار باشد، اجازه تبلیغ دین خود را ندارد، اما اگر همجنس باز باشد از هر نوع تبلیغی آزاد است. اگر یک خانم مسلمان، مسیحی و یهودی بخواهد طبق عقایدش محجبه باشد مگر آن‌جا آزادی دارد که این کار را بکند؟ شما آزاد هستید فساد کنید، ولی آزاد نیستید که نشانه‌های دینداری را ظاهر کنید. علامت مذهب و تبلیغ مذهب ممنوع است، اما علامت و پرچم همجنس بازی آزاد است. این نمونه جامعه‌ای است که ادعای آزادی در آن دارند و می‌گویند که ما طرفدار آزادی هستیم.

رئیس اندیشکده مطالعات انقلاب اسلامی طلوع مهر افزود: انقلاب اسلامی هم مدعی آزادی است، اما آزادی را در چارچوب دین و جهان‌بینی توحیدی و در چارچوب یک نظام فکری به اسم «اسلام ناب» مطرح می‌کند. این نوع آزادی پیام جدیدی است و مقابل همه آزادی‌هایی است که تا آن روز در دنیا تعریف شده بود. آزادی از هر آنچه انسان را در بند و اسیر کند، بزرگ‌ترین ره آورد اسلام است. بعد از انقلاب، کج فهمی‌ها و سوء برداشت‌های زیادی از «آزادی» شد. جریان‌های سیاسی «آزادی» و «عدالت» را مقابل هم قرار دادند و به جای نقد دیدگاه‌های یکدیگر به نقد «آزادی» و «عدالت» پرداختند. اصول‌گرایان آزادی را نقد کردند و اصلاح‌طلبان ازعدالت انتقاد نمودند. در حالی که آزادی و عدالت در کنار هم معنا می‌یابند. «آزادی بدون عدالت» و «عدالت بدون آزادی» هرج و مرج در انسانیت، دین و انقلاب اسلامی است.

وی اضافه کرد: مقام معظم رهبری در بیانیه گام دوم فرمودند که آزادی عطیه الهی و از ارزش‌های والای اسلامی است. آزادی اجتماعی به معنای حق تصمیم‌گیری و عمل کردن و اندیشیدن برای همه‌ی افراد جامعه است، این آزادی جزء ذات اسلام است. جزء فطرت انسانی است و اصلاً اگر آزادی از اسلام حذف شود اسلام و انسانیت حذف شده است. اسلام ناب بدون آزادی اصلاً قابل تحقق نیست و آزادی هم بدون اسلام قابل تحقق نیست. این دو با هم گره خورده‌اند. ولی متأسفانه در سال‌های گذشته یک ادبیاتی شکل گرفته بود که اگر یک آدم انقلابی و متدین بحث از آزادی می‌کرد زود متهم می‌شد که گویا قدری مشکل و انحراف فکری دارد و ما کوتاهی کردیم و نتوانستیم مرز‌های آزادی دینی را از آزادی غیر دینی تعریف کنیم.

استاد حوزه و دانشگاه افزود: آزادی از منظر اسلام آن است که پیامبر اسلام (ص) در همان روز اول در میان بت‌پرستان قریش و در میان جاهلیت عرب، گفت: «لا اله الا الله» از همه الهه‌ها و معبود‌های سیاسی، بت ها، خرافات، موهومات، سنت‌های جاهلی، استبداد قریشی و جهل ابوجهلی آزاد هستید، در صورتی که به حقیقت انسانیت و فطرت در ذیل نظم الهی قرار گیرید. در آیه 157 سوره اعراف همین هدف بیان شده است «وَیضَعُ عَنهُم اِصرَهُم وَالأَغلَالَ الَتِی کانَت عَلَیهِم» یعنی رسالت و مأموریت حضرت، رهایی بخشی است و کسانی که به او ایمان می‌آورند «أُولَئِک هُم المُفلِحُونَ» آن‌ها رستگار و نجات یافتگانی هستند که از همه موانع و غل و زنجیر‌ها عبور کرده اند و به آزادی کامل رسیده اند. همان معنایی است که امام حسین (ع) در گودال قتلگاه خطاب به لشکر حمله کننده به خیمه‌ها فرمود: «ان لم یکن لکم دین و کونوا احرارا فی دنیاکم» آزاده باشید و لو به دین پایبند هم نیستید، مرد باشید حریت و آزادگی داشته باشید.

استاد مهاجرنیا افزود: انقلاب اسلامی با خود آزادی را آورد و مرز آن را از بی‌بند و باری و هرج و مرج و فساد جدا کرد. اگر آن آزادی را از انقلاب بگیرند اصل هویت انقلاب اسلامی زیر سؤال رفته است. همان طوری که امام راحل و مقام معظم رهبری فرمودند که آزادی بدون اسلام و اسلام بدون آزادی معنا ندارد، انقلاب اسلامی هم همین طور است که اگر شما آزادی را از انقلاب بگیرید یعنی انقلاب نفی می‌شود. همان طوری که انقلاب را هم اگر از آزادی بگیرید آزادی به «دال تهی» تبدیل می‌شود.

وی در پایان گفت: امروز لازم است همه در حوزه‌های فکری و عقلانیت، انقلاب را مطالعه کنند و «گفتمان انقلاب اسلامی» را بازخوانی کنند و حوزه‌ها و دانشگاه‌ها باید حقایق انقلاب و اسلام ناب را برای مردم تبیین کنند. اساتید متعهد باید به میدان بیایند و عقلانیت آزادی را با منطق و تعقل و تفکر بیان کنند و اگر وارد این عرصه نشوند، جمعی همه آزادی را در اختلاط دختر و پسر درسلف غذاخوری و انکشاف حجاب و ازدواج سفید معنا می‌کنند و برای رسیدن به آن، برای حقوق و آزادی دیگران هیچ مرزی نمی‌شناسند.