آفتاببالانس سخنگوی انتخاباتی روحانی برای حضور دوباره در قدرت! / یک قضاوت جوانمردانه درباره "مجلس یازدهم"
یک رسانه اصلاحطلب که در سال 97 مدعی شده بود مردم از گرسنگی در سطلهای آشغال به دنبال غذا میگردند؛ به تازگی در گزارشی اینطور نوشته است که شرایط سال 97 خوب بود اما امروز خطر گرسنگی وجود دارد!
سرویس سیاست مشرق - «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابهلای اخبار و مطالب رسانههای کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیلها و پیشینههایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم میگذاریم. هر روز 07:30 با بسته ویژه خبری - تحلیلی مشرق همراه باشید.
***
بهانه گرانی را چه کسی به دست "سیاهنمایان" داد؟
خبرگزاری اصلاحطلب ایلنا به تازگی در گزارشی با عنوان "احتمال بحران سوء تغذیه در کارگران" نوشت: اگر کارگری در سال 97 میتوانست با دو ماه حقوق خود یک سکه بهار آزادی بخرد، امروز باید 5 ماه از حقوق خود را برای خرید یک سکه کنار بگذارد. گرچه قدرت خرید کارگر برای خرید حداقلهای مورد نیاز یک زندگی معمولی، بسیار کم است، اما امسال این توان خرید کمتر و بیرمق هم شده است؛ به گونهای که عملا امروز نه خرید خانه، که تامین بهای رهن و پرداخت هزینه اجاره و اقساط خودرو به آرزوی کارگران تبدیل شده است.
با بررسی قیمت محصولات و کالاهایی مانند خودرو، ارز، طلا و مسکن از سال 97 نسبت به سال جاری متوجه می شویم که در خوش بینانهترین حالت نرخ بیشتر محصولات بیش از 100 درصد افزایش یافته اما در نقطه مقابل افزایش حقوق کارگران و کارمندان متناسب با این گرانی ها همواره از نکاتی است که جای تأمل دارد. امروز و در پی کاهش عجیب ارزش پول ملی، مردم نگران آب رفتن روزانه داراییهای ریالیشان و کاهش روزافزون توان خرید خود هستند.
ایلنا در ادامه به نقل از مهرزاد مؤیدی، عضو شورایعالی کار نیز مینویسد: در صورتیکه حقوق کارگران متناسب با نرخ تورم افزایش پیدا نکند بی شک در آیندهای نه چندان دور با بحران سو تغذیه مواجه خواهند شد. [1]
*ما هیچ قضاوتی نسبت به این مفاهیم نداریم و به مشکلات افزونشده کارگران و مستمری بگیران عزیز کشورمان در اثر گرانیهای اخیر دولت آقای روحانی نیز کاملا آگاهیم.
اما در اقتفای این نوشتههای خبرگزاری ایلنا، دانستن این پیوست برای مخاطبان محترم ضروریست که همین خبرگزاری در سال 97 (که در بالا از کمتر بودن مشکلات اقتصادی در آن زمان میگوید) نیز به نقل از یک فعال کارگری، مدعی گرسنگی اسفناک مردم شده و از این گفته بود که "شاخصهای مهم اقتصادی ایران منفی است و مردم در سطلهای آشغال به دنبال غذا میگردند. "[2]
(مشرق همان روزها در اشاره به این سیاهنمایی آشکار گزارشی را با عنوان "اوگاندا نمایی از ایران توسط عناصر دستهچندم جریان خاص" منتشر کرد)
اکنون سؤال اینجاست که چنین افراد و تریبونهایی که 2 سال قبل و در حالی که مشکلات اقتصادی مردم بسیار تا بسیار کمتر از امروز بود با چه انگیزهای دست به عجیبترین سیاهنماییهای ممکن از وضعیت مردم و اقتصاد میزدند و هیچ تکهای از مثبتات اقتصادی کشور را نمیگفتند!؟
و دو دیگر سؤال اینکه با توجه به این سابقه پر تناقض؛ آیا حرفهای فعلی آنها درباره مشکلات اقتصادی از روی دلسوزی است یا نیت دیگری را دنبال میکند!؟
برخی محافل تحلیلی معتقدند این افراد و تریبونها نه از 2 سال قبل که از 10 سال قبل با کلید زدن "پروژه سیاهنمایی" از اوضاع کشور و تشویق به رأی دادن به گزینههای ناکارآمدی که مشخص بود برای مردم و کشور مشکل ایجاد میکنند؛ قصد ایجاد "فتنه اقتصادی" را داشتهاند و مویههای فعلی آنها برای مشکلات اقتصادی مردم نیز نه مویههایی برای اصلاح امور یا دلسوزی که شیون کردنی تشویقآمیز برای اعتراض خیابانی علیه نظام اسلامی است.
قضاوت درباره تناقض عجیب اظهارات فوق را به عهده مخاطبان محترم وامیگذاریم...
***
یک قضاوت جوانمردانه درباره مجلس یازدهم
سعید لیلاز، فعال چپ و عضو حزب کارگزاران سازندگی به تازگی در یک مصاحبه که سایت اعتمادآنلاین آنرا منتشر کرد، در اشاره به مجلس یازدهم گفته است:
" این مصوبهای که درباره کوپنی کردن برخی اقلام اساسی داشتند مهمترین اقدام مجلس در حوزههای اقتصادی و معیشتی بوده است. البته الان بسیار زود است که درباره عملکرد مجلس قضاوتی داشته باشیم. حتی قضاوت اولیه هم زود است. باید صبر کنیم تا واقعیت ایدههای مجلس و اثرات آن روی اقتصاد مشخص شود."[3]
*قضاوت جوانمردانه لیلاز درباره مجلس یازدهم در حالی است که برخی از رجال و تریبونهای اصلاحطلب طی هفتههای اخیر پرونده را هم بستند و از این گفتند که حتی تورم و گرانی نرخ ارز تقصیر سیاستهای مجلس یازدهم است و مجلس نتوانسته تحول ایجاد کند! [4]
جالب آنکه مجلس یازدهم در حالی که حتی ساختار آن هنوز به طور کامل شکل نگرفته اما در همین مدت کوتاه به جای وکیلالدولگی و "سلفی حقارت"؛ پیگیر طرحهایی مثل بسته اقتصاد مردمی، مالیات بر مسکن و تأمین ارزان کالاهای اساسی شده و نشان داده است که عزم جدی برای خدمتگزاری دارد.
و لیلاز نیز بعنوان یک فعال اصلاحطلب، جوانمردانه به این مسئله اذعان کرده است.
بدیهیست که اگر چنین قضاوتهای جوانمردانهای پیرامون عملکردها در جامعه رواج نیابد؛ جای شهید و جلاد عوض خواهد شد و خیانتکاران از خدمتگزاران بازشناسی نخواهند شد.
ضمنا اصالت یک رجل سیاسی نیز در همین جوانمردیها و ناجوانمردیها محک میخورد.
***
از "سهم روحانی 10 درصد است" تا "توجیهی برای ناکارآمدی نداریم"
آفتاببالانس سخنگوی انتخاباتی روحانی برای حضور دوباره در قدرت!
محمدعلی وکیلی، فعال اصلاحطلب و عضو فراکسیون امید در مجلس دهم به تازگی در بخشی از یک مصاحبه با خبرگزاری دولتی ایرنا گفته است: اگر قرار بود ما قرائت حداکثری اصلاح طلبی باشیم از فیلتر نهادهای نظارتی عبور نمیکردیم. منفذی که باز شد تا ما به مجلس دهم راه پیدا کنیم به این دلیل بود که ما را نمایندگان حداقلی جریان اصلاح طلبی فرض کرده بودند. اما حزب اتحاد و جریان حداکثرطلب از روز اول شروع به نقد عملکرد ما کرد و با مقیاس مجلس ششم یک قرائت حداکثری را مطالبه میکردند. این نقد منصفانهای نبود آنان اقدام چریکی مطالبه میکردند. فرض ما این بود که فرصت حضور و دریچه باز شده روی اصلاح طلبان را باید با سیاستورزی، تبدیل به یک دروازه کنیم ولی آنها انتظار داشتند که ما بهشکل جهشی با حرکتهای پارتیزانی از این دریچه به پشت بام قدرت برویم.
او در ادامه صحبتهای خود با برشمردن چندین بحران برای جریان اصلاحات در مقطع کنونی تصریح میکند: ما هیچ توجیهی برای ناکارآمدی خود نداریم. برآیند بحرانهای چهارگانه بحران ناکارآمدی است. توجیهی برای ناکارآمدی خود در دوران حضور در قدرت نداریم. تا این مساله از جریان اصلاحات حل نشود پاسخی برای بحرانهای چهارگانه نخواهیم یافت. ترکیب شورایعالی و تغییر ادبیات رهبری اصلاحات مساله ای را حل نمیکند. با حل این بحرانها، شانس بسیار بالایی برای انتخابات ریاست جمهوری 1400 خواهیم داشت.
وکیلی تأکید کرده است: اصلاح طلبی حداقلی آخرین شانس اصلاح طلبان برای حضور در قدرت است. [5]
*برخی از این صحبتهای آقای وکیلی نیاز به هیچ تفسیر خاصی ندارد و فقط باید آنها را بخوانیم و تأمل کنیم...
خاصه در بحث اذعان به ناکارآمدی باید تأسف بخوریم از اینکه چرا در شب انتخابات مجلس دهم در اسفند سال 94؛ صحبتهای خواص کشور درباره ناکارآمدی اصلاحطلبان شنیده نشد!؟
بله! آنها در امورات سیاسی و اجرایی ناکارآمد هستند و مردم نیز این ناکارآمدی را طی 8 سال اخیر در شورای شهر، در مجلس و در دولتین اصلاحات و اعتدال به رأیالعین دیدند...
و طنز تلخ آنکه وکیلی همچنان اصرار دارد اصلاحطلبان با رفع ایرادات! میتوانند در انتخابات سال 1400 موفق باشند!
این در حالیست که چپهای ستادی باید بدانند دوره درمان برخی از بیماریها (مثل بیماری ناکارآمدی) بسیار طولانی است. تازه اگر آن بیماری منجر به مرگ و اسقاط نشود.
به دیگر سخن اینکه جریان چپ باید تنها به صرف آسیبهایی که طی 8 سال اخیر بر اثر ناکارآمدی شامل حال مردم و کشور کرد؛ تا سالها از قدرت دور بماند، به مثبتات رقیب در کارآمدی اشاره کند و ضعفهای خود را یکان یکان به فرایند بحث و درمان بسپارد.
گفتنیست، وکیلی که در ایام انتخابات سمت سخنگوی ستاد انتخاباتی رئیسجمهور روحانی را بر عهده داشت؛ در حالی به درستی تأکید دارد "ما توجیهی برای ناکارآمدی خود نداریم" که در ایام حضور در مجلس نظر دیگری درباره علت ناکارآمدی دولت آقای روحانی - که مولود اصلاحطلبان و شعسا است - داشت و گفته بود: سهم دولت روحانی در چرایی وضع موجود کمتر از 10 درصد است! [6]
به نظر میرسد این تناقض در حرفهای سابق و فعلی؛ یک تقلای دم دستی برای حضور دوباره و البته به هر قیمتی در قدرت است.
***
1_ https://www.ilna.news/fa/tiny/news-944999
2_ mshrgh.ir/891131
3_ https://etemadonline.com/content/422195
4_ mshrgh.ir/1099072
5_ www.irna.ir/news/83864323/
6_ mshrgh.ir/882380