آقای رئیسدفتر کدام مذاکره با اروپا؟
رئیسدفتر رئیسجمهور میگوید: اروپا بهدنبال مذاکره با ایران است نه مکانیسم ماشه.
به گزارش مشرق، روزنامه «کیهان» در ویژههای خود نوشت:
محمود واعظی در جمع خبرنگاران و درباره اظهارات مقامات اروپایی مبنی بر استفاده از مکانیسم ماشه گفت: چهار گامی که ما در کاهش تعهدات برجامی برداشتیم از نظر کارشناسانی که در مسائل حقوقی، برجام و هستهای کار کردند و همچنین کارشناسان بینالمللی مغایر با کنوانسیونهای ذیربط نبوده است. ادعای اروپاییها هیچ مبنای حقوقی ندارد و آنها بهدنبال این هستند که پاسخی برای افکار عمومی خود داشته باشند، اینکه اروپاییها در این شرایط که بخواهند از روش ماشه استفاده کنند، این انجام نخواهد شد و خود اروپاییها بهدنبال مذاکره از طریق دیگری هستند که بتوانیم به تفاهم برسیم.
بیشتر بخوانید:
*س_واعظی: چهار گام کاهش تعهدات مغایر برجام نیست_س*درباره این اظهارات گفتنی است: اولا معلوم نیست «رئیسدفتر رئیسجمهور» که مسئول کارهای اداری و دفتری است، از چه جایگاهی سخن میگوید؟! در حقیقت، دولت سخنگو دارد و مصاحبههای آقای واعظی با خبرنگاران، این شائبه را به وجود میآورد که آقای ربیعی، ناتوان از سخنگویی دولت ارزیابی میشود و گرنه دلیلی ندارد آقای واعظی، در کار سخنگوی دولت ورود کند.
ثانیا مذاکره، مرحله قبل از توافق (برجام) است و نه بعد از آن. یعنی منطقا در عرف دیپلماسی دنیا، اول مذاکره میکنند و بعدا توافق. نه اینکه توافق را به نحوی نامتوازن و مخدوش تنظیم کنند که در 4 ساله پس از اجرا، مردم سرگرم مذاکره برای راضی کردن طرف مقابل به انجام حداقلی تعهدات خود باشند!
ثالثا مذاکره با اروپا در طول 19 ماه اخیر، از ابتدا هم معلوم بود که در بنبست و بیفایده است اما این بیثمری و فرصتسوزی نهایتا در سفر آقای ظریف به پاریس و سپس روحانی به نیویورک (اوایل مهر 98) کاملا آشکار شد. به عبارت دیگر، نمایش مذاکره با طرف اروپایی در آخرین مدل آن، 3 ماه است که به پایان رسیده و تعبیر آقای واعظی مبنی بر اینکه «اروپا بهدنبال مذاکره با ایران است»، فاقد معنا و خلاف واقع است. آنها در این دو سال هم اگر زمزمه مذاکره میکردند، نه برای بازگشت به تعهدات خود، بلکه برای تحمیل تعهدات هستهای و فراهستهای جدید به ایران بود.
رابعا اینکه، رفتن آقای روحانی سراغ ژاپن - که آن هم تکاپو در بنبست است - خود، سندی بر ناامیدی از مذاکره با اروپا و دولتهایی مانند فرانسه است.
و بالاخره اینکه اگر بنا بر رفتار متوازن و بازدارنده دولت باید، اکنون ما باید اروپا را به مکانیسم ماشه تهدید میکردیم بلکه باید آن را بهخاطر بدعهدی مطلق آمریکا و اروپا به اجرا میگذاشتیم؛ اما کار برعکس شده و طرف عهدشکن، اقدام به تهدید میکند که این هم سوغات مدل سیاستورزی دولت است.