شنبه 3 آذر 1403

آقای صدا و سیما در حال تغییر و تحول / رسانه ملی؛ از علی‌عسگری تا جبلی زیر تیغ نقد دانشجویان

خبرگزاری دانشجو مشاهده در مرجع
آقای صدا و سیما در حال تغییر و تحول / رسانه ملی؛ از علی‌عسگری تا جبلی زیر تیغ نقد دانشجویان

به گزارش خبرنگار گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو، ابوالفضل لطفی؛ این روز‌ها خبری در فضای مجازی در حال دست به دست شدن است که این خبر باعث باز شدن زخم‌های کهنه و همین طور صحبت‌ها و بحث‌های زیاد درمورد عملکرد صداوسیمای کشور به عنوان رسانه ملی حاکمیت مطرح می‌شود و افراد در بخش‌ها و لایه‌های مختلفی نظر خود را درمورد چهاردهه عملکرد رسانه ملی مطرح می‌کنند. اما در این مسئله‌ای بیشتر در محافل...

به گزارش خبرنگار گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو، ابوالفضل لطفی؛ این روز‌ها خبری در فضای مجازی در حال دست به دست شدن است که این خبر باعث باز شدن زخم‌های کهنه و همین طور صحبت‌ها و بحث‌های زیاد درمورد عملکرد صداوسیمای کشور به عنوان رسانه ملی حاکمیت مطرح می‌شود و افراد در بخش‌ها و لایه‌های مختلفی نظر خود را درمورد چهاردهه عملکرد رسانه ملی مطرح می‌کنند.

اما در این مسئله‌ای بیشتر در محافل مختلف مورد نقد و بررسی قرار می‌گیرد و آن عملکرد صداوسیما در دوران رئیس اخیر آن، یعنی علی‌عسگری است که طی سال‌های اخیر حاشیه‌های فراوانی داشته و حتی عملکرد وی تبدیل به جنجالی در فضای کشور مانند سال 98 و صحبت‌های افراد صاحب حرف در فضای فرهنگی و رسانه‌ای کشور شده است و در نهایت نیز رئیس صداوسیما، خود را قائل به پاسخگویی و صحبت درمورد موارد مطرح شده، ندانست.

حال این روز‌ها که صحبت از تغییر مدیریت سازمان صداوسیما مطرح می‌شود، شاید آنانی که دل خوشی از ریاست و نحوه عملکرد علی‌عسگری نداشتند، خوشحال شوند. به این بهانه و همچنین بررسی عملکرد کلی رسانه ملی در طی سال‌اخیر به گفتگو با برخی فعالین در این حوزه پرداختیم که گزارش آن به شرح زیر است.

فاطمه سادات کاظمی یزدی، عضو شورای مرکزی اتحادیه جنبش عدالتخواه دانشجویی روند و تجربه صداوسیما در دوران مختلف و رؤسای مختلف حوادث گوناگونی را داشته است. دورم سوم دوره علی لاریجانی است که با توسعه کمی، اما نسبتا غیر کیفی سازمان رو به رو هستیم. در این دوره بود که صداوسیما رویکرد اصولگرایی صلبی که هم اکنون نیز جاری است را به خود گرفت و عملا گروه‌های سیاسی دیگر را از صحنه تلویزیون حذف کرد.

دوره چهارم که دوره ضرغامی تا پایان دوره علی عسکری است نیز به نوعی ادامه دوره لاریجانی است با این تفاوت که روسا کم هوش‌تر، کم‌کار‌تر و بی‌تدبیر‌تر هستند و همچنین بودجه سازمان نیز محدود‌تر است. این دوره، دوره اوج انحطاط سازمان صداوسیما بود که شاهد معضلات بسیاری از جمله سیاستگذاری خبری ناموفق و عدم اقناع عمومی، محافظه کاری در بیان ضعف‌ها و به جای آن چاپلوسی برای مسئولین، ضد مردمی شدن، آنتن فروشی، بالا رفتن آمار برنامه‌های طنز و سرگرمی به جای برنامه‌های مفید و نیز سریال‌های ضد فرهنگی بودیم؛ و البته امید داریم که در دوره رئیس بعدی تحولی صورت بگیرد و اوضاع بدین منوال ادامه پیدا نکند.

اگر رسانه ما رسانه ملی است اولویت آن باید اولویت‌های ملت باشد. امروز اگر از هرکسی بپرسید مهم‌ترین مساله کشور چیست، می‌گوید اقتصاد؛ بنابراین صداوسیما باید در راستای رشد اقتصاد و از بین رفتن موانع یک اقتصاد عادلانه، با استفاده از ابزار‌های فرهنگی خود تلاش کند. طراحی این گونه برنامه‌های هم کار مشکلی نیست. برای مثال چند وقت پیش در یکی از مقالات دکتر صلواتیان دیدم که مردم محلی شهر‌های نه چندان بزرگ کرمان خودشان برای شبکه استانی شان پیشنهاد داده‌اند که برای آن‌ها فرصت‌های کسب و کار در این استان را با توجه به شرایط بومی تبیین کند.

صدا و سیما باید مردم‌سالاری را گسترش دهد دوم مساله مردم‌سالاری است که در سال‌های اخیرا شدیدا لکه دار شده و زیر سوال رفته است. صداوسیما ازمهمترین ارکان نظام است که می‌تواند مردم سالاری را در نقاط مختلف گسترش دهد. صداوسیما باید با ایجاد نظارت مردمی از طریق رسانه بر نهاد‌های مختلف شفافیت را افزایش دهد؛ و نیز با نزدیک کردن هرچه بیشتر خود به مردم از طریق تعدیل موضع گیری‌ها، عدم محافظه کاری در جنگ فقر و غنا و حق و باطل، و ارتباط موثر و واقعی با مردم خود را به یک رسانه مردمی تبدیل کند، به طوری که "نگویند این یگ بوقی است که آمده تبلیغ حکومت را بکند".

ویژگی‌های مثبت صداوسیما در دوره آقای علی‌عسگری اینقدر موردی و نادر هستند که در مقابل نقاط قوت شان اصلا به حساب نمی‌آیند. ایشان یک مدیر فنی و بیگانه با مدیریت فرهنگی بود که سرکار آمد و اوضاع سازمان را از آنچه که بود بدتر کرد. در دوره ایشان پخش برنامه‌های بی‌محتوا، طنز و مسابقات اوج گرفت. در حالیکه رهبری از پخش مسابقه‌ها و دادن مبلغ میلیونی در قبال تقریبا هیچ انتقاد کرده بودند، اما شاهد بودیم که هرروز افزایش یافتند تا جایی که عید 1400 شما هر شبکه‌ای میزدید یک ساعات خاصی را به پخش اینگونه مسابقه‌ها اختصاص داده بود.

رویه محافظه‌کاری در ریاست علی‌عسگری به طورکلی رویه ایشان محافظه کاری، دوری از محتوای ارزشمند، توجه بیشتر به قالب‌ها و کیفیت آنتن بود که البته حق داشتند، چون تنها تخصص شان همین امور فنی بود. در مواردی که مشاهده می‌کنیم مدیر جوان در سازمان روی کار آمده، جوانی است که از پیر‌ها بدتر و محافظه کار‌تر است و هیچ کمکی به تحول و خلاقیت نمی‌کند.

آقای علی عسگری همچین نتوانست تورمی را که ضرغامی در بدنه سازمان آغاز کرده بود کنترل کند و با همان رویه تعداد کارمندان روز به روز بیشتر شد. حتی یک دانشجوی ساده مثل من هم می‌داند که یک چیزی وجود دارد به نام منحنی گاوس، که بهره وری سازمان را هم می‌توان از طریق تحلیل آن کنترل کرد و آن بدین شرح است که اگر تعداد کارمندان شما از یک حدی بالاتر باشد یه جای اینکه بهره وری بالاتر برود پایین‌تر می‌آید و موجب رکورد سازمان و اتلاف بودجه آن می‌شود، اما گویی یک مدیر در رسانه ملی وجود ندارد که حاضر باشد به قیمت رشد و اعتلای رسانه جمهوری اسلامی اقدام به چابک سازی مجموعه بزند. درباره آقای علی عسکری و نقد عملکرد ایشان سخن بسیار است که من برای ادامه خوانندگان را دعوت می‌کنم تا نامه اخیر جمعی از تشکل‌ها به رهبر انقلاب را بخوانند که مفصلا در آن به این موضوع پرداخته شده است.

با توجه به سابقه مثبت آقای جبلی، می‌توان گفت ریاست ایشان امید بخش است. چرا که در بخش برون مرزی سابقه خوبی داشته اند و رویکرد هایشان تاحدودی شبیه محمد سرافراز است. دلسوز هستند و سال‌ها با مشکلات سازمان آشنا بوده اند. امیدوارم که با کمک مجموعه‌های مردمی و نخبگانی ایشان بتوانند وضعیت را به مرور بهتر کنند چرا که تغییر تدریجی معقول‌تر و موفق‌تر از تغییرات انقلابی و ناگهانی است هرچند که مثبت باشد.

سریال‌های صداوسیما بعضا ضدفرهنگی است صدا و سیما باید هر چه بیشتر تخصص‌محور شود و به جای اینکه با تغییر مدیریت سازمان، همه رویه آن تغییر کند، رویکرد سازمان مبتنی بر نظر متخصصین باشد. اما ما می‌بینیم که به توصیه‌های خود افراد و اساتید درون این سازمان هم عمل نمی‌شود. سریال‌هایی که امروز از صداوسیما پخش می‌شود، معضلات بزرگی دارد و سریال‌ها تماما ضدفرهنگی هستند و تهران‌محوری، اشرافی‌گری، دروغ‌گویی و... رو گسترش می‌دهد. جمهوری اسلامی می‌خواهد اسلامی باشد، اما رسانه ملی چیز دیگری را تبلیغ می‌کند و باید از متخصصین این کار به صورت ویژه مشورت گرفته شود و سریال‌هایی با مضامینی در جهت اسلام و انقلاب ساخته شود.

محمد رحمتی، فعال دانشجویی در حوزه رسانه‌ها و ارتباطات و کارشناسی ارشد روزنامه‌نگاری دانشگاه صداوسیما رویکرد کلی صداوسیما از ابتدا تا حال حاضر دسخوش تغییرات فراوانی بوده است. اگر به اوایل انقلاب و روز‌های اوج این کشور برویم، می‌بینیم که چه اهداف و سیاست‌های مطلوبی برای این سازمان مهم انقلاب اسلامی از سوی مسئولین وقت گفته شده و این سازمان را به معنای واقعی کلمه مانند جایی که باید حرف مردم در آن شنیده شود و همین طور به صورت صریح و شفاف تفکرات مختلف در آن به گفتگو بپردازند بوده است. اما هر چقدر جلو آمدیم و با تغییر رؤسای مختلف در آن، رویکرد‌های بعضا متفاوت با هم در آن شاهد بودیم.

قبل از بررسی انتقادی عملکرد صدا و سیما، لازم است مسائلی را به عنوان مقدمه بیان کنیم که این مقدمات، کمک زیادی برای تحلیل و نقد عملکرد صدا و سیما دارد و منظر و مبنای ما را در این نوشتار انتقادی مشخص میکند. ممکن است گروه‌ها و شخصیتها و جریانات مختلف سیاسی، فکری، فرهنگی یا هنری انتقاداتی از این سازمان داشته باشند که حق انتقاد و اعتراض هم دارند، ولی ما باید بدانیم آن‌ها از چه مبنایی عملکرد صدا و سیما را نقد میکنند و این کمک میکند تا مسئولان این سازمان، باید تا چه اندازهای به این انتقادات، توجه داشته باشند و اولویت و اهمیت بدهند. متأسفانه بعضی از نقدها، نقد‌های صرفا سیاسی و جناحی است. برخی کاملا سطحی و روبنایی است که در این زمینه، میتوان نقد‌های روبنایی بسیاری مطرح کرد، از جمله این که حجاب مجریان یا بازیگران صدا و سیما خوب نیست، چرا فلان مجری تپق زد؟ چرا وسط فلان برنامه زنده، اخلالی پیش آمد و ده‌ها مورد دیگر.

نگاه آرمانی ما به صدا و سیما چگونه است؟ رسانه ملی ایدهآل در نظر ما چگونه باید باشد؟ صدا و سیمای جمهوری اسلامی با صدا و سیمای دیگر کشور‌های اسلامی مانند عربستان، مصر یا تاجیکستان و غیر اسلامی مانند آمریکا، انگلیس یا هند چه تفاوتهایی باید داشته باشد؟ ما تا آرمانهای خودمان را از صدا و سیما بیان نکنیم نمیتوانیم عملکرد صدا و سیمای را به درستی نقد و بررسی کنیم یا اینکه انتقادات ما با مخالفتهای دیگران مواجه میشود. امام خمینی (ره) در جملهای کوتاه و ارزشمند، رسالت صدا و سیما را بدین صورت بیان کرده است که «صدا و سیما باید دانشگاهی عمومی برای هدایت و تربیت مردم باشد؛ یعنی دانشگاهی که در سطح کشور گسترده است و باید به اندازه‌ای که میشود، از آن استفاده کرد...».

مقام معظم رهبری نیز در توضیح دانشگاه بودن صدا و سیما بیان کردهاند: «صدا و سیما، مدرسهای عمومی برای همه قشر‌ها در سراسر کشور است. برداشت ما از صدا و سیما این است که آن را دانشگاهی برای تدریس اصول اسلامی انقلابی بدانیم. امام که فرمودند دانشگاه، در دانشگاه چیزی تدریس میشود؛ در این دانشگاه چه چیزی میخواهد تدریس شود؟ آنچه در این دانشگاه تدریس میشود، عبارت از پیامها، پایهها، مفاهیم و درسهای اسلام ناب و اسلام انقلابی و اسلام واقعی است. این، آن چیزی است که در صدا و سیما ایدهآل است».

برنامه‌های صدا و سیما تا چقدر دغدغه‌های رهبری را پیگیری میکنند؟ از طرفی دیگر، سازمان صدا و سیما از نهاد‌های زیر نظر مقام معظم رهبری محسوب میشود و رئیس آن با حکم مستقیم رهبری تعیین میشود؛ لذا به همین خاطر و تأثیرات فراوانی که بر فرهنگ، اجتماع و حتی سیاست جامعه ما دارد، انتظارات از آن خیلی زیاد است؛ لذا عملکرد این سازمان، برای بسیاری از دلسوزان که پتانسیل و ظرفیتهای آن را برای ترویج و تعمیق فرهنگ و اندیشه و گفتمان انقلاب اسلامی میدانند، بسیار مورد انتقاد است. همواره این سئوال برای بسیاری از منتقدین مطرح است که صدا و سیما تا چه حد و در کدام زمینهها توانسته است دانشگاهی برای هدایت و تربیت عمومی باشد؟ یا این که چرا شبکههای تلویزیونی ما به اندازه «الجزیره» قطر و حتی «المنار» حزبالله تأثیرگذار نیستند؟ برنامههای صدا و سیما تا چقدر دغدغههای رهبری را پیگیری میکنند؟

فاصله عمیق صدا و سیمای فعلی با آرمان مطلوب در این شکی نیست که صدا و سیما، یک دانشگاهی عمومی برای تربیت و هدایت مردم جامعه و جهانیان است و انقلاب اسلامی کشور ما آرمانهایی، چون مبارزه با ظلم و ستم و تحجر، استقلال و عدم وابستگی به شرق و غرب، خدمت به مستضعفان و مبارزه با ستمگران و مرفهان بیدرد دارد که هنر متعهد هم ابزار مناسبی برای تحقق این آرمانهاست. با اندک دقت و تأملی در برنامههای صدا و سیما، میتوان دریافت که صدا و سیما، شانه به شانه مسائل انقلاب و تبیین آموزههای انقلابی اسلام پیش نمیرود و فاصله عمیقی با آن‌ها دارد.

از سویی دیگر، عملکرد صدا و سیما در این دوره اخیر نشان میدهد که این برنامههای سازمان، بیش از این که برای مردم و درصدد تحقق آرمان‌های اسلامی امام (ره) باشد، برای مسئولین و قشر خاصی و محدودی از جامعه است. این مسأله با گرفتن یک آمار برنامههای آن میتوانست که جایگاه اقشار و طبقات مختلف جامعه از برنامههای این سازمان چقدر است؟ و سازمان چقدر به بیان مسائل و مشکلات روز جامعه و دغدغههای اصلی مردم توجه میکند و در رفع یا کم کردن مشکلات آن تلاش میکند؟

صدا و سیما در هیچ یک از مشکلات اجتماعی بی‌تقصیر نیست جای تعجب این است که تبلیغاتهای محصولات غربی و مصرفگرایانه، از صدا و سیما به دیگر اماکن شهری و عمومی مانند شهرداریها، متروها، خیابانها و حتی اتوبوسها و... نیز کشیده شده است که خواه ناخواه، به ترویج فرهنگ مصرفگرایی یا غربگرایی مردم دامن میزند. متأسفانه صدا و سیما، علیرغم بودجه مصوب قابل توجه، بدون توجه به ترویج محصولات وطنی، آگهیهای تبلیغاتی مختلف و فراوانی از محصولات وارداتی را پخش میکند و به تبعات پخش این‌ها در زندگی و فرهنگ و روحیات مردم و به ویژه شرکتهای تولیدی داخلی توجه نمیکند. با پخش فیلمها و سریالها و تبلیغات غربی و وارداتی و ترویج روحیه مصرفگرایی و پخش زندگیهای غیرواقعی و تخیلاتی، باعث شده است که نسلی پرورش یابند که چندان به فرهنگ و رسوم دینی و ملی خود پایبند نیستند، با اندک مشکلاتی به دنبال راه فرار هستند، مفهومی به نام تلاش و قناعت نمیشناسند، طلاق و دیگر ناهنجاریهای اجتماعی امری عادی شده است و از قباحت و ناهنجاری‌ها در جامعه افتاده است، فساد و فحشای پنهانی و آشکار را در جامعه افزایش پیدا کرده است و در همه اینها، صدا و سیما قطعا موثر و نقشآفرین بوده است.

عدم نظارت دقیق بر برنامه‌های صدا و سیما عدم نظارت و عدم شفافیت، جزو مسائل طبیعی هر اداره و سازمانی در کشور شده است و همین سبب شده است که امکان رانتخواریها، فساد‌های اقتصادی و... را در ادارات افزایش دهد. گذشته از عدم نظارت مناسب بر امور مالی، عدم نظارت محتوایی جدی و غیر فرمایشی هم بر برنامههای این سازمان حکم فرماست. نهاد‌های متولی نظارت بر صدا و سیما به ویژه شورای نظارت بر سازمان صدا و سیما که بر اساس اصل 175 قانون اساسی جمهوری اسلامی تشکیل شده‌است بسیار ضعیف و تشریفاتی عمل میکنند و همین نظارت ضعیف باعث شده است که سازمان صدا و سیما به همین وضعیت فعلی عمل کند و مدیران این سازمان، در قبال برنامههای ضعیف و فرصتسوزیهای فراوان در حاشیه امن قرار بگیرند.

پایان کار علی‌عسگری حال بعد از حدود پنج سال ریاست علی‌عسگری بر صداوسیما به روز‌های پایانی خود نزدیک می‌شود و واقعا عملکرد او در این مدت جای بحث‌های بسیار دارد. از عدم تولید برنامه‌های مطلوب در این مدت تا عدم پیشرفت سطح برنامه‌ها، فیلم‌ها و سریال‌ها و در نهایت عدم پاسخگویی ایشان به مطالبات مطرح شده توسط دانشجویان و متخصصین باعث شد که عملکرد نامطلوبی از خود در این دوران به جای بگذارد و وضعیت به گونه‌ای شود که حال همه از رفتن او خوشحال شوند.

طبق اخبار شنیده شده، آقای پیمان جبلی عهده‌دار ریاست آینده سازمان صداوسیما هستند که البته بحث‌های متفاوتی بر روی ایشان وجود دارد. اما در کل از تجربه و نظرات ایشان در گذشته می‌توان فهمید که شاید مطلوب‌ترین گزینه برای ساختمان شیشه‌ای شاید ایشان باشد و باید دید برنامه‌ها و سیاست‌های او برای این سازمان عریض و طویل به چه شکل خواهد بود.

آقای صدا و سیما در حال تغییر و تحول / رسانه ملی؛ از علی‌عسگری تا جبلی زیر تیغ نقد دانشجویان 2