پنج‌شنبه 8 آذر 1403

آقای وزیر میراث فرهنگی! هوای کنش‌گر را هم مثل مدیر داشته باشید

وب‌گاه عصر ایران مشاهده در مرجع

رنجش مدیر کل میراث استان از خبری درباره شخص خود قابل درک است اما باید تفاوتی قایل می‌شد بین کنش‌گر با دشمنان میراث فرهنگی. او هم نه از وزیر انتظار می‌رود طرف کل میراث باشد نه شخص مدیر.

عصر ایران؛ مهرداد خدیر - خبر محکومیت علیرضا افشاری کنش‌گر میراث فرهنگی در دادگاه تجدید نظر از این نظر تأسف‌بار نیست که 20 سال است او را می‌شناسم و در ایران‌دوستی و پاس‌داشت میراث فرهنگی زبان‌زد است و پارسی را نیکوتر از بهترین استادان ادبیات می‌نویسد بی آن‌که به ورطه ناسیونالیسم افراطی بغلتد یا در خدمت نظریه ایرانشهری درآید ایران را با تمام تنوع آن دوست دارد و تبلیغ می‌کند. اطلاع حقوقی هم ندارم و چه بسا به لحاظ حقوقی رییس و مستشار دادگاه شعبه 10 تجدید نظر استان آذربایجان غربی ملاحظه و به جزای نقدی دو میلیون تومانی بسنده کرده باشند. تأسف اصلی به خاطر سکوت یا حمایت وزارت میراث فرهنگی از شکایت اداره کل میراث استان آذربایجان غربی است که به رغم حکم دادگاه بدوی یک سال تلاش کردند تا حکم محکومیت کسی را بگیرند که تمام زندگی خود را وقف میراث فرهنکی کرده است. شکایت کردند و تبرئه هم شد و پس از آن یک سال دیگر تلاش کردند تا دادگاه تجدید نظر را مجاب کنند بازنشر خبری از رسانه ای نشر اکاذیب است و با این که خبر را از کانال انجمن‌شان برداشتند اما پی‌گیر بودند تا محکوم شود. اما آیا اگر این فعال علاقه‌مند دو میلیون تومان جریمه و سرخورده شود و دیگر کاری به کار میراث فرهنگی نداشته باشد این حوزه امن‌تر است؟ می‌توانستم تماس بگیرم و جویای جزییات شوم اما این کار را نمی‌کنم چون اصل شکایت میراث فرهنگی از یک کنش‌گر ودیده‌بان میراث فرهنگی درست نیست و تکذیبیه کافی بود. این که مدیر کل از خبری علیه خود به خشم آید طبیعی است اما ا انتظار می رفت به تکذیبیه بسنده می‌کرد یا خطای نقل یک خبر را در کنار خدمات نادیده می‌انگاشت. کاری که مهندس افشاری در این سال‌ها حوزه میراث فرهنگی انجام می‌دهد و مدام رصد می‌کند مثل کاری است که علی دهباشی در حوزه ادبیات با بخارا انجام می‌دهد یا نقش مژگان جمشیدی در محیط زیست. شباهت از این منظر که اگر هم خطایی هم از آنان سر زند از شدت علاقه به حوزه مورد توجه‌شان باشد نه آن که انگیزه‌های فردی در میان باشد. کاش وزیر میراث فرهنگی و گردشگری از اداره میراث استان می‌خواست رضایت دهد یا اگر به لحاظ حقوقی امکان پذیر نباشد دو میلیون تومان را خود می‌پرداخت تا این تصور درنگیرد که در این ملک، علاقه‌مندان میراث فرهنگی را نه تنها پاداشی نیست که نقره داغ‌شان می‌کنند. بار دیگر این تأکید لازم است که ممکن است به لحاظ حقوقی امکان تبرئه در دادگاه تجدیدنظر وجود نداشته یا حکم صادره با لحاظ خدمات خفیف باشد یا چون حاضر نشده محکوم شده باشد. اما بحث بر سر اینها نیست. این است که شک ندارم علیرضا افشاری بیش از هر مدیر دولتی میراث فرهنگی از وزیر تا مدیر کل و کارمند دغدغه میراث فرهنگی دارد کما این که دو سه ماه دیگر وزیر و مدیران چه بسا به دنبال کار دیگر بروند و علیرضا و علیرضاها این حساسیت و دیده‌بانی را فرو نخواهند گذاشت. چون زندگی خود را با این دیده‌بانی و علایق فرهنگی معنی داده‌اند وگرنه مهندس متالورژی مثل دیگران مدرک خود را کوپن نان می‌کرد نه این که دنبال فوق لیسانس تاریخ برود و تمام وقت و انرژی خود را صرف دغدغه های میراثی کند.

رنجش مدیر کل میراث استان از خبری درباره شخص خود قابل درک است اما باید تفاوتی قایل می‌شد بین کسی که بی مزد و منت در حال خدمت است با دشمنان میراث فرهنگی. او هم نه از وزیر انتظار می رود طرف کل میراث باشد نه شخص مدیر.

لینک کوتاه: asriran.com/003IYI