یک‌شنبه 4 آذر 1403

آقای کلانتری! همه کارت ز خودکامی به بدنامی کشید آخر

وب‌گاه عصر ایران مشاهده در مرجع

اصلا اجازه دهید؛ علی، همسر مهشاد و بهراد همسر ریحانه به شما نمره دهند. ببینید نمره هفتاد را شایسته شما می‌دانند؟

عصر ایران؛ زینب رحیمی آقای کلانتری خبرنگاران با شما مخالفند یا شما با خبرنگاران سر خصم دارید؟ عیسی کلانتری دیروز (11 مهر1400) موقع خداحافظی با صندلی ریاست سازمان محیط زیست در پاسخ به این سئوال که چه نمره‌ای به عملکردش در سازمان محیط زیست می‌دهد؟ نمره هفتاد از 100 را به خودش داد و وقتی با کنایه خبرنگار مواجه شد که دست بالا به خودتان نمره می‌دهید. گفت: «می‌دانم؛ شما خبرنگارها مخالف منید.» آقای کلانتری! این جمله طلبکارانه شما داغ مرا حسابی تازه کرد. خبرنگاران مخالف شما هستند؟ یا شما با خبرنگاران سر خصم داشتید؟ شما که با مدیریت ضعیف‌تان دو خبرنگار را به کام مرگ کشاندید؟. فراموش کردید؛ عملکرد شما باعث مرگ «مهشاد کریمی» و «ریحانه یاسینی» شد. شمایی که حاضر نشدید از خانواده مهشاد و ریحانه عذرخواهی کنید. به همه اصرارها برای عذرخواهی، دهن‌کجی کردید و با کوچک‌شماری تلخی و شومی حادثه، مرگ دو انسان را اتفاقی طبیعی دانستید. خبرنگاران مخالف شما هستند؟ یا شما شهامت عذرخواهی و پذیرش خطا را ندارید؟. بیشتر از سه ماه از واژگونی اتوبوس خبرنگاران و جان‌باختن مهشاد و ریحانه می‌گذرد، برای تسلیت و دلجویی حتی یکبار هم در خانه آنها را نزدید. نرفتید تا ببنید که چطور عکس جوان نوعروسشان را روی طاقچه گذاشته و در غم نبود فرزند از دست رفته می‌سوزند و آب می‌شوند. حتی یکبار سر مزار مهشاد و ریحانه نرفتید تا ببینید ثمره عملکرد شما حالا دو جوان بی‌جان است در میان خاکی سرد. پیشنهاد می‌کنم؛ بروید نمره‌تان را از پدر و مادر مهشاد و ریحانه بگیرید. شاید شما ندانید غم از دست دادن فرزند چه غم کشنده‌ای است. اما شاید مادر شما که فرزند جوانش را از دست داده، خوب بداند. از او بپرسید تا شاید ذره‌ای از قله قاف غرور و تکبرتان پایین آمدید و سری به خانواده جان‌باخته‌ها زدید. شاید شهامت عذرخواهی پیدا کردید. یا حداقل در خلوت و تنهایی، خودتان را شماتت کردید. شاید در آن صورت، خودتان را لایق نمره هفتاد ندانید. اصلا اجازه دهید؛ علی، همسر مهشاد و بهراد همسر ریحانه به شما نمره دهند. ببینید نمره هفتاد را شایسته شما می‌دانند؟. شمایی که با عملکردتان چنان ضربه مهلکی به زندگی این دو مرد زدید که بدون شک تا آخر عمر از رنج آن خلاصی ندارند. می‌گویید خبرنگاران با شما مخالفند. بله، خبرنگاران باید هم مخالف مدیریت ضعیف و منتقد تصمیمات غلط مدیران باشند. شاید خبر ندارید پس توضیح می‌دهم؛ هنوز تعدادی از خبرنگاران بازمانده از اتوبوس خبرنگاران زمین‌گیرند. با دردهای سخت و طاقت‌فرسای جسمی دست و پنجه نرم می‌کنند. از کار و زندگی معمولی بازمانده‌اند. حتی یک شب خواب آسوده ندارند، چون دردهای جسمی اجازه نمی‌دهد. از دردهای روحی روانی و کابوس‌های شبانه چیزی نمی‌گویم. چون شاید شما اصلا درک نکنید. راستی شما شب‌ها راحت می‌خوابید؟. عذاب وجدان گریبانتان را نمی‌گیرد؟. مطمئنم که عذاب وجدان با گریبان شما کاری ندارد و الا که با گردن افراشته و با تفاخر خودتان را لایق نمره هفتاد نمی‌دانستید. چطور است؛ من به شما نمره بدهم؟ من که دوستم را برای همیشه در پیچ‌های جاده مرگی که شما برای ما تدارک دیده بودید، جا گذاشتم و آمدم. من که دست در دست دوستم راهی ارومیه شدم اما با تابوت او برگشتم. نمره هفتاد؟ واقعا از خودتان می‌پرسم؛ از چه رو خودتان را شایسته نمره هفتاد دانستید؟. شمایی که شهامت عذرخواهی نداشتید و حتی غیرت شرمندگی. آقای کلانتری بعد از واژگونی اتوبوس خبرنگاران در جاده‌ای ناامن در نقده و مرگ دو خبرنگار و آسیب‌دیدگی شدید چندین خبرنگار دیگر، عموم شهروندان از شما خواستند عذرخواهی کنید اما نکردید. با خودرایی و خودکامگی از پذیرش خطایتان شانه خالی کردید بدتر اینکه آن حادثه شوم را که ناشی از ضعف عملکرد شما و مدیران نالایق گماشته شما بود، اتفاقی طبیعی جلوه دادید. آقای کلانتری! همه اینها را کردید تا بر خودرایی و خودکامگی که به نظرم ویژگی بارز شخصیت شماست، صحه بگذارید. خودکامگی که به گفته حافظ شما را به بدنامی کشید آخر.

لینک کوتاه: asriran.com/003Nm4