آیا ایران در رقابت با جمهوریآذربایجان و ترکیه بر سر تشکیل دالان زنگزور شکست خواهد خورد؟ | نبرد کریدورها
از دو هفته پیش تعدادی از شهروندان آذربایجانی در اعتراض به آنچه آن را استخراج غیرقانونی معادن قرهباغ از سوی شهروندان ارمنی این منطقه خواندهاند، کریدور لاچین را مسدود کردهاند.
از دو هفته پیش تعدادی از شهروندان آذربایجانی در اعتراض به آنچه آن را استخراج غیرقانونی معادن قرهباغ از سوی شهروندان ارمنی این منطقه خواندهاند، کریدور لاچین را مسدود کردهاند. گذرگاه لاچین تنها جاده میان منطقه ارمنینشین ناگورنو - قرهباغ جمهوریآذربایجان و جمهوری ارمنستان است و بر اساس توافقنامه سهجانبه سال 2020 میان سه کشور ارمنستان، روسیه و جمهوریآذربایجان، صلحبانان روس بر آزادی رفتوآمد از این مسیر و دسترسی ساکنان قرهباغ به ارمنستان نظارت میکنند. آذربایجان و ترکیه با همکاری هم قصد دارند کریدوری تحت عنوان زنگزور را ایجاد کنند و این بهمعنای ورود به یک درگیری مستقیم با منافع ایران و ارمنستان است.
ایروان میگوید دولت باکو با حمایت از محاصره کریدور لاچین که تنها راه ارتباط زمینی بین ارمنستان و قرهباغ است، به بهانههای واهی زیستمحیطی، در واقع توافقنامه صلح بین ارمنستان، روسیه و آذربایجان را که پس از پایان جنگ و در ماه نوامبر سال 2020 میلادی به امضاء رسید، نقض کرده است؛ توافقنامهای که بر اساس آن باکو باید امنیت تردد در کریدور لاچین را تضمین میکرد.
در این میان واکنش روسیه هم نسبتا محافظهکارانه بوده است. دیمیتری پسکوف، دبیر مطبوعاتی رئیسجمهوری روسیه هفته گذشته به محاصره لاچین واکنش نشان داد و نگرانی مقامات مسکو از وضعیت کریدور لاچین را که تنها جاده متصلکننده ارمنستان به منطقه قرهباغ کوهستانی است، اعلام کرد. ماریا زاخارووا، سخنگوی وزارت امور خارجه روسیه هم ضمن ابراز نگرانی از وضعیت گذرگاه لاچین تصریح کرد که مسکو همچنان به تلاشهای خود برای رفع مسئله لاچین ادامه میدهد.
وی در ادامه با تأکید بر لزوم پایبندی ایروان و باکو به مفاد بیانیه نهم نوامبر 2020 گفت: «ما از باکو و ایروان میخواهیم که تمام مفاد بیانیه رهبران روسیه، آذربایجان و ارمنستان در 9 نوامبر 2020 را بهشدت رعایت کنند.»
با همه این احوال در صورت پیروزی آذربایجان و قانع شدن روسیه برای تجدیدنظر در توافق نوامبر 2020 و در نهایت ایجاد کریدور زنگزور، مرزهای جغرافیایی ایران و ارمنستان از بین خواهد رفت و خواسته تاریخی آذربایجان و ترکیه برای اتصال نخجوان به سرزمین اصلی آذربایجان از طریق مرزهای ایران محقق خواهد شد. اگر این خواسته ترکیه و آذربایجان بهوقوع بپیوندد، درست خلاف آنچیزی خواهد بود که ایران بارها نسبت به آن هشدار داده است. مخالفت صریح با تغییر مرزهای جغرافیایی و ژئوپلیتیک منطقه قفقاز، یکی از موضوعات مهم دیدار رؤسایجمهور روسیه و ترکیه با رهبری در جریان سفرشان به تهران در تیرماه 1401 بود.
ماجرا از آزادسازی قرهباغ شروع شده است. مناقشه تاریخی بر سر مالکیت منطقه قرهباغ که اینبار در تاریخ 27 سپتامبر 2020 آغاز شده بود، بعد از یک جنگ 44روزه بین ارمنستان و جمهوریآذربایجان در 11 نوامبر همان سال به پایان رسید و جمهوریآذربایجان بخشهای مهمی از مناطق اشغالشده در قرهباغ را که سالها برای مالکیت آنها جنگیده بود، به دست آورد. موضع ایران بهطور سنتی حمایت از مالکیت جمهوریآذربایجان بر مناطق اشغالشده قرهباغ بود. اسناد و شواهد تاریخی نیز نشان میدهد که ایران در تمام این سالها تجاوز به تمامیت ارضی جمهوریآذربایجان را محکوم کرده و خواهان رفع اشغال از قرهباغ کوهستانی شده است.
این بار هم ایران بر سر موضع خود ایستاد و از حق باکو بر سرزمینهای تازهآزادشده حمایت کرد. در جریان جنگ جمهوریآذربایجان و ارمنستان خبر عبور کامیونهای حاوی کمکهای نظامی روسیه به ارمنستان در رسانههای آذربایجانی جنجال بهپا کرد. ایران برای از بین بردن همه شبهات، جلوی عبور این کامیونها را هم از مسیرهای ترانزیتی داخل ایران گرفت و به این ترتیب عملا حمایت خود را از جمهوریآذربایجان بار دیگر نشان داد. بعد از آزادسازی قرهباغ، الهام علیاف، رئیسجمهور جمهوریآذربایجان از اقدامات ایران در طول درگیریهای قرهباغ کوهستانی قدردانی کرد و گفت که این کشور دوست و برادر جمهوریآذربایجان است. مقامات ایران هم آزادسازی قرهباغ را تبریک گفتند، اما این تبریکها یک تبصره مهم داشت؛ ایران اعلام کرد باکو یا هر کشور دیگری حق ندارد مرزهای جغرافیایی را تغییر دهد.
آیتالله خامنهای در تاریخ 28 تیر 1401 در دیدار با رجبطیب اردوغان، رئیسجمهور ترکیه هشدار دادند که «اگر سیاستی مبنی بر مسدودکردن مرز ایران و ارمنستان وجود داشته باشد، جمهوری اسلامی با آن مخالفت خواهد کرد؛ چراکه این مرز، یک راه ارتباطی چند هزار ساله است.» ایشان همچنین در دیدار آقای ولادیمیر پوتین، رئیسجمهور روسیه گفتند: «جمهوری اسلامی، سیاستها و برنامههایی را که منجر به بستهشدن مرز ایران و ارمنستان شود، هرگز تحمل نخواهد کرد.» حسین امیرعبداللهیان، وزیر خارجه ایران هم اعلام کرده بود که «تهران هرگونه تغییر در کریدورهای تاریخی منطقه را تحمل نخواهد کرد و این خط قرمز تهران است.»
همین هشدارها در واقع زمینه برگزاری رزمایشهای نظامی سپاه در مرز ایران و آذربایجان در مهرماه امسال بود. اردوغان در واکنش به رزمایش ایران به نگرانی ایران از بازشدن دالان ارتباطی میان جمهوری آذربایجان و منطقه نخجوان اشاره کرد و گفت: «ترس و نگرانی برخی محافل در مورد کریدور زنگزور» که نخجوان را به بخشهای غربی جمهوری آذربایجان متصل میکند، بیاساس است. او تصریح کرد که «پس از این همه اقدامات انجامشده در قرهباغ، جایی برای چنین ترسی وجود ندارد.»
با این حال رزمایش ایران بیپاسخ نماند؛ آبانماه ترکیه و آذربایجان هم رزمایش مشترکی تحت عنوان «مشت برادری» در نواحی مرزی ایران اجرا کردند. آژانس خبری «ترند» وابسته به خاندان الهام علیاف رزمایش ترکیه و آذربایجان را در راستای توافقنامه همکاری در زمینه نظامی که میان جمهوری آذربایجان و جمهوری ترکیه امضا شده خواند و افزود این رزمایش در مرز ایران و آذربایجان در حال انجام است و میتوان آن را پیام روشنی برای رژیم جمهوری اسلامی ارزیابی کرد که چندی پیش «لفاظیهای تهدیدآمیز علیه جمهوری آذربایجان» بهکار برده بود.
یقیا تاشجین، پژوهشگر موسسه سیاست عمومی و امور بینالملل دانشگاه آمریکایی بیروت و کارشناس حوزه قفقاز جنوبی یادداشتی در نشریه «کریدل» منتشر کرده و در آن خطر ادامه محاصره دالان لاچین برای ایران و تغییر قوای منطقه بهسمت ترکیه را شرح داده است. او معتقد است اقدام آذربایجان در محاصره دالان لاچین به بهانههای محیطزیستی در واقع بازی باکو برای اعمال فشار به روسیه جهت تجدیدنظر در بیانیه 10 نوامبر 2020 است. او در این یادداشت شرح داده که چطور باکو سعی دارد با اعمال فشار به نیروهای حافظ صلح روس در کریدور لاچین، روسیه را قانع کند تا امتیاز ایجاد دالان زنگزور را به آذربایجان بدهد. یادداشت «کریدل» به شرح زیر است:
«روز 12 دسامبر، دهها فعال «زیست محیطی» تحت حمایت دولت آذربایجان به بهانه محیطزیستگرایی تنها کریدور زمینی را که ارمنستان را به منطقه قرهباغ کوهستانی متصل میکرد، مسدود کردند. این محاصره یک بحران انسانی برای 120 هزار ارمنی ساکن قرهباغ کوهستانی ایجاد کرد و ارتباط آنها را با جهان خارج قطع کرد. این اولینبار نیست که باکو چنین اقدام تحریکآمیزی انجام میدهد. آذربایجان مدتهاست که برای ایجاد «کریدور زنگزور» تلاش کرده تا از طریق جنوب ارمنستان خود را به متحد نزدیکش، ترکیه متصل کند و در نتیجه مرز استراتژیک ارمنستان و ایران را قطع کند. تهران با این پروژه مخالفت کرده و در مرز خود با جمهوری آذربایجان چندین رزمایش نظامی انجام داده است. در ماه اکتبر، ایران کنسولگری خود را در شهر کاپان در جنوب ارمنستان افتتاح کرد و این هشداری به باکو و متحدان منطقهایاش بهشمار میرفت.»
مسدود کردن کریدور لاچین
با وجود تهدیدهای ایران، آذربایجان با حمایت ترکیه همچنان بهدنبال هدف خودش است که شامل مسدود کردن جادهای در کریدور لاچین میشود که ارمنستان را به قرهباغ کوهستانی متصل میکند، و هماکنون نیروهای حافظ صلح روس در آن مستقر هستند. در ماه جولای سال 2022، باکو قراردادش را با شرکت انگلیسی «آنگلو ایشین ماینینگ (PLC)» اصلاح کرد و سه سایت معدنی جدید در داخل آذربایجان را به این شرکت واگذار کرد. یکی از این مناطق در قسمت شرقی منطقه مارتاکرت قرهباغ قرار دارد؛ منطقهای غنی از معادن طلا، مس و نقره.
جمعیت ارمنی قرهباغ با اقدام آذربایجان مبنی بر اعزام گروههای نظارتی به منطقه مقابله کرده، چراکه معتقد است این اقدام کنترل اقتصادی منطقه را به باکو خواهد داد و در نهایت به الحاق آن به آذربایجان منجر میشود. در تلافی، باکو «محیطبانان» را فرستاد تا تنها کریدور ارمنستان به قرهباغ را مسدود کنند.
کاربران شبکههای اجتماعی، چهره کارمندان دولتی آذربایجان را در میان برخی از بهاصطلاح «محیطبانان» شناسایی کردهاند که سعی در تحریک نیروهای حافظ صلح روسی داشتند. این محاصره باعث یک فاجعه انسانی در منطقه شده است و هزاران غیرنظامی دسترسیشان به نیازهای اولیه از جمله دارو و غذا را که پیش از این از طریق تنها جادهای که آنها را به جهان خارج متصل میکند به دستشان میرسید، از دست دادهاند.
برای تشدید تنشها، شرکت استخراج معادن انگلیس - آسیا نامهای به سازمانها و دولتهای پیشرو بینالمللی ارسال کرد و خواستار توقف «بهرهبرداری غیرقانونی» از معادن قرهباغ توسط ارامنه شد. بااینحال، مسکو با اینکه خودش یکی از طرفهای دعواست، همچنان به موضع منفعلانه خود ادامه میدهد. محاصره کریدور لاچین که در رسانههای آذربایجان مورد استقبال زیادی واقع شد، غافلگیرکننده نبود. تنها شگفتی این اقدام، ناتوانی روسیه در حل بحران بود. در اوایل ماه جاری، خلوصی آکار، وزیر دفاع ترکیه، از ارمنستان خواسته بود که «فرصت را غنیمت بشمارد و به درخواستهای صلح ترکیه و آذربایجان» در مانورهای نظامی مشترک با آذربایجان در نزدیکی مرز ایران پاسخ مثبت بدهد.
او همچنین در مورد کریدور زنگزور گفته بود که این «عمیقترین آرزوی» باکو برای برقراری مجدد ارتباطات در منطقه و تضمین «عادی سازی همهجانبه روابط در سراسر منطقه از جمله روابط آذربایجان - ارمنستان و ترکیه - ارمنستان» است. آکار همچنین متعهد شد که ترکیه به حمایت از «مرافعه عادلانه» آذربایجان علیه ارمنستان ادامه خواهد داد.
اما در دومین روز از اعتراضات سازماندهیشده توسط آذربایجانیها و محاصره قرهباغ، رسانههای آذربایجانی مقاصد خود را بهصراحت اعلام کردند. آنها خواستار جایگزینی آندری ولکوف، فرمانده نیروهای حافظ صلح روسیه در قرهباغ و انتقال کنترل کریدور لاچین به آذربایجان و همچنین «بازیابی کامل حاکمیت آذربایجان در مناطق تحت کنترل از نیروهای حافظ صلح» شدند. برخی از فعالان آذربایجانی نیز خواستار برکناری نیروهای روسی و جایگزینی آنها با نیروهای تحت دستور سازمان ملل شدند.
خروج نیروهای حافظ صلح روسیه
مشخص نیست که آیا دولت باکو هم میخواهد از این زبان و درخواست برای برکناری و جایگزینی نیروهای حافظ صلح روسیه استفاده کند یا خیر. به گفته برخی از کارشناسان آذربایجانی، باکو در حال حاضر مخالف خروج نیروهای حافظ صلح روسیه با زور است، زیرا این امر میتواند منجر به الحاق قرهباغ و پاکسازی قومی مسیحیان ارمنی شود که میتواند وجهه الهام علیاف، رئیسجمهور این کشور را در غرب خدشهدار کند و بهطور بالقوه به تحریمهای اقتصادی آمریکا و اتحادیه اروپا بیانجامد.
در عوض، باکو ترجیح میدهد که روسها بمانند، اما قدرت محدودی داشته باشند. یک کارشناس میگوید: «برای آذربایجان راحتتر است که با روسیه ضعیف بهجای اروپاییها برخورد کند، زیرا آنها با «ذهنیت روسی» آشنا هستند. این نشان میدهد که آذربایجان ممکن است ترجیح دهد از کریدور لاچین بهعنوان ابزاری برای مذاکره با مسکو استفاده کند، بهجای اینکه خطر حذف نیروهای روسی را بهجان بخرد.»
یکی دیگر از کارشناسان آذربایجانی موافق است که بحران کنونی اساساً بین آذربایجان و روسیه است و آذریها مدعیاند که روسیه قادر به انجام «ماموریت حفظ صلح» و جلوگیری از «بهرهبرداری ارمنیهای قرهباغ از منابع طبیعی در منطقه» نیست.
اما او همچنین استدلال میکند که این بحران ارتباط کمی به استخراج و بهرهبرداری از منابع دارد و بیشتر با هدف اعمال فشار بر روسها برای باز کردن «کریدور زنگزور» ایجاد شده است. این کریدور آذربایجان را به منطقه نخجوان متصل میکند و در مرز استراتژیک ایران با ارمنستان قرار دارد. بهگفته این کارشناس، «آذربایجان میخواهد اطمینان حاصل کند که در ازای ارتباط امن قرهباغ با ارمنستان، راه ارتباطی امنی با ترکیه خواهد داشت».
داستان پیچیدهتر میشود. در ماه دسامبر، رسانههای آذربایجان ارمنیها را به دعوت از کارشناسان نظامی ایرانی برای آموزش نیروهای دفاع شخصی قرهباغ متهم کردند. این گزارشها مدعی شدهاند که ایرانیها از کریدور لاچین عبور کرده و وارد مناطق تحت کنترل نیروهای حافظ صلح روسی شدهاند. بهرغم دعواها و تحریکات مستمر باکو، بهنظر میرسد که هدف آذربایجان حذف کامل یا جایگزینی نیروهای حافظ صلح روسی نیست، بلکه هدف آن کنترل نیروهای آنها، نظارت بر ترانزیت در کریدور لاچین و استفاده از این کریدور بهعنوان کارت فشار بر ایروان برای باز کردن یک کریدور در سیونیک است که آذربایجان را به ترکیه وصل میکند.
بنابراین، از منظر آذربایجان، آینده کریدور لاچین اکنون به سرنوشت «کریدور زنگزور» گره خورده است.
نمایی از تهران
بهگفته احسان موحدیان، محقق و مدرس دانشگاه علامه طباطبایی تهران، جمهوری آذربایجان بهدنبال ماجراجویی جدید در منطقه قفقاز است و این موضوع نیازمند اقدامات دیپلماتیک جمهوری اسلامی ایران و هشداری به مقامات نظامی در تهران است.
یکی از رسانههای ایرانی استدلال میکند که اگر استپاناگرت (پایتخت قرهباغ کوهستانی) سقوط کند؛ سناریوهای ناخوشایندی برای منطقه قفقاز جنوبی و مناطق اطراف آن از جمله ایران قابلتصور خواهد بود. رفع مانعی مانند قرهباغ، راه را برای اشغال ارمنستان و تغییر نقشه منطقه و در درازمدت برای حملات امنیتی به مناطق شمال غرب ایران هموار میکند.
محمدحسین معصومزاده، تحلیلگر ایرانی میگوید تنها راهحل برای توقف تجاوزهای آذربایجان، اقدامات تهاجمی بهجای رویکرد تدافعی حاکم بر سیاست منطقهای کشور برای جلوگیری از خطرات جبرانناپذیر بعدی است.
برخی از کارشناسان ایرانی و دیپلماتهای سابق بر این باورند که تحولات قفقاز جنوبی به تحولات داخلی ایران مرتبط است؛ جاییکه بسیاری از آذریهای ایران با حمایت آنکارا و باکو بهسمت جداییطلبی کشیده شدهاند. ایران نگران است که گسترش نفوذ ترکیه در مرزهای شمالیاش بر سیاست داخلی این کشور در آینده تأثیر بگذارد، زیرا جمهوری آذربایجان آشکارا خواهان «پیوستن آذربایجان جنوبی (شمال ایران) به جمهوریآذربایجان شده است.»
بهنظر نمیرسد اینها تهدیدهای توخالی باشند. در 29 نوامبر، «سازمان حمایت از حقوق آذربایجانیهای جنوبی» در سوئیس تأسیس شد و اعلام کرد که اسناد و اطلاعاتی را در مورد «حقوق مردم در استان آذربایجان ایران» به سازمانهای بینالمللی از جمله سازمان ملل ارائه خواهد کرد.
آراز یوردسون، نماینده «آذربایجان جنوبی» در سازمان ملل متحد، روز دوم دسامبر، از ایده استقلال «آذربایجان جنوبی» دفاع کرد و ایران را به ارتکاب «قتل آذریهای ایرانی» متهم کرد.
آیا منطقه بهسمت تشدید تنش جدید پیش میرود؟
جالب اینجاست که بسیاری از کارشناسان اروپایی و آذربایجانی، امتناع نیکول پاشینیان، نخستوزیر ارمنستان از امضای سند نهایی سازمان پیمان امنیت دستهجمعی (CSTO) را نشانه ضعف روسیه میدانستند و آن را «رویداد بیسابقهای خواندند که پیش از این هرگز رخ نداده بود».
CSTO یک اتحاد نظامی در اوراسیا متشکل از شش کشور باقیمانده از فروپاشی شوروی است که شامل ارمنستان، روسیه، بلاروس، قزاقستان، قرقیزستان و تاجیکستان میشود.
این نگرانی وجود دارد که منطقه ممکن است بهسمت تشدید تنش جدید پیش رود. جمهوری آذربایجان اخیراً از جنگندههای اف16 ترکیه به منطقه دعوت کرده است که این اقدام بهعنوان آمادگی آذربایجان برای درگیری تلقی شده است. آخرینباری که باکو از جتهای ترکیه دعوت کرده بود به سال 2020 برمیگردد. این تاریخ درست چند هفته قبل از جنگ با ارمنستان بود.
آذربایجان همچنین روسیه را برای مذاکره مجدد در مورد مفاد بیانیه سهجانبه 10 نوامبر 2020 تحت فشار قرار داده است. بر اساس این بیانیه سهجانبه، تنها نیروهای حافظ صلح روسی مسئول کنترل کریدور لاچین بهرسمیت شناخته شده است. آذربایجان محاصره کریدور لاچین را به افتتاح کریدور زنگزور مرتبط میداند. اگر روسیه با این امتیازات موافقت کند، منجر به انزوای ارمنستان، تهدید تمامیت ارضی آن و مسدود کردن مرز استراتژیک ایران خواهد شد.
این تصمیم توازن قوای منطقهای را بهسمت ترکیه تغییر میدهد و ایران را در معرض خطر یک اقدام علیه آرمانهای پانترکیستی ترکیه - آذربایجان قرار خواهد داد که در نهایت میتواند امنیت ملی ایران را، هم در منطقه و هم در سطح داخلی تهدید کند.