آیا در این مقطع فهمیدید مدیران ناکارآمد دارید؟ / اعتصاب اعضای خانه سینما برای ما امید پایان انحصار است
به گزارش خبرنگار خبرگزاری دانشجو، در حالی که امروز و در شرایطی که کشور درگیر یکی از بزرگترین جنگهای ترکیبی و به خصوص رسانه ای است از همیشه بیشتر به کنشگران هنری و فرهنگی برای متوقف کردن چرخه خشونت نیاز دارد. به نظر آنچه امروز حلقه مفقوده ما در میان تعدادی از اهالی رسانه و هنر که از قضا نقش مهمی هم در انحصار فضای هنری کشور به خصوص تئاتر و سینما یا فعالیت در سریالهای تلویزیونی و نمایش...
به گزارش خبرنگار خبرگزاری دانشجو، در حالی که امروز و در شرایطی که کشور درگیر یکی از بزرگترین جنگهای ترکیبی و به خصوص رسانه ای است از همیشه بیشتر به کنشگران هنری و فرهنگی برای متوقف کردن چرخه خشونت نیاز دارد.
به نظر آنچه امروز حلقه مفقوده ما در میان تعدادی از اهالی رسانه و هنر که از قضا نقش مهمی هم در انحصار فضای هنری کشور به خصوص تئاتر و سینما یا فعالیت در سریالهای تلویزیونی و نمایش خانگی در سالهای اخیر داشتند عدم «مسئولیت» «تعهد» «منافع ملی» «امنیت ملی» و هرآنچه برای آن در ای سالیان متمادی برایشان هزینه شد.
بیانیه اخیر خانه سینما باز هم ناشی از عدم توجه این صنف به تعهد قلم و هنر است، حتی با پذیرش همه بندهایی که در این بیانیه است که صحبت کلی از خشونت علیه مردم ایران کرده باید بگوییم: آیا این صنف صلاحیت واکنش نسبت بهآن را دارد؟
همه ما خوب میدانیم امروز خشونت اجتماعی و سیاسی علیه مردم ایران از کجاست؟ و اتفاقا بخش زیادی از این خشونت تحمیلی علیه این مردم مظلوم نتیجه تصمیمات و اعمال هنجار شکنانه و ساختار شکنانه رادیکال همین افرادیست که احتمالا وقتی این بیانیه را نوشتند یا از آن حمایت کردند با اعتماد به نفس خیال میکردند اعتصابشان تأثیری در وضعیتی که مردم این روزهای ایران در آن معترض هستند دارد؟ اما واقعیت این است که این صنف سالهاست از چشم مردم افتاده اند. صنفی که همه خود و مسئولیت هنری خود را نه خرج مردم بلکه بیشتر برای نمایش در جشنوارهها و شنیدن دست و هورای آنان خرج کرد.
صنفی که مسئولیت قلم و دوربین در دستان خود را نفهمید و امروز بخشی از پیشران موجی از خشونت سیاسی و اجتماعی است. البته که نتیجه خشونت سیاسی و اجتماعی قهر فرهنگی است که ممکن است بخش بزرگی از مردم را درگیر کند اما می خواهم به شما اطمینان دهم که اعتصاب و تحصن این حضرات و تهدید آنان به وسیله این بیانیهها تأثیری در آن ندارد.
در بند دیگر بیانیه و در قسمت دوم آن چنان خانه سینما اعضای خود را بری از هرگونه عمل مجرمانه میداند که گویا ما ندیدیم که این افراد از جمله برزو ارجمند حتی با انتشار تصاویر خصوصی خود و همسرش یا پر کردن ویدیئوهای نامربوط به آتش خشونتها علیه ملت ایران و تند کردن چرخه خشونت دست داشت؟
آقایان و خانمهای محترم که همه ابتکار قدیمی خود را خرج یک بیانیه کردید متأسفانه باید صریح و شفاف بگوییم: شما امروز بخش مهمی از خشونت علیه مردم ایران هستید.
آقایان و خانمهای هنرمند خون شما هیچ برتری نسبت به مردم ایران ندارد. پس چه هنرمند چه فوتبالیست یا هرکسی دیگر اگر جرمی مرتکب شود باید رسیدگی شود و این منطق که جای افراد در مشاغل مختلف زندان نیست پوسیده و مغلطه است. ما هربار که شما حرف این چیزها را میزنید یاد مالیات ندادنتان میافتیم.
باید یادآور شد که خانه سینما یک نهاد صنفی است که وظیفه اولویت دار صنفی خود را فراموش کرده است مثلا چقدر پیگیر حق بیمه سینماگران است حتما میدانید سینمای ما و افراد شاغل در آن فقط این چند نفر آدم مطرح نیستند. یا همین خانه سینما در مورد تجاوزاتی که درون صنف به زنان آنجا شده چه اقدامی کرده؟
اما در نهایت و مهمترین بخش این بیانیه مربوط به بحث مدیران کارنابلد است، چه وقت یادتان افتاد دارید تاوان مدیران کارنابلد را می دهید؟ چرا در زمان امضی قراردادهای میلیاردی ناکارآمدی مدیران نمیافتادید؟ موضوع این است امروز مردم ایران از دو جهت از شما مطالبه دارند، یک جهت اینکه با مدیران کارنابلد همکاری کردید و از جهت دیگر که امروز نیروی چرخیدن چرخه خشونت جامعه شدید.
مکالمه واقعی با مردم چیست؟ ما در چه عصری زندگی میکنیم؟ امروز همه در حال گفت و گو و مکالمه با یکدیگر هستند. شما از مدیر ناکارآمد میخواهید امکان گفتگوی واقعی با مردم را محقق سازد؟ به نظر این بیانیه بیش از آنکه یک نوشته واقعگرانه باشد مبنایی تخیلاتی در کنشگری و رصد میدان و واقعیتهای آن را دارد.