آیتالله قاضی (ره) حامی و پشتوانهای قوی برای انقلابیون / شخصیتی که مورد وثوق امامین انقلاب بود
طاهری با اشاره به اینکه آیتالله قاضی (ره) حامی و پشتوانهای قوی برای انقلابیون بودند، گفت: آیتالله قاضی شخصیتی مورد وثوق امامین انقلاب و مراجع عظام بود که پس از درگذشت وی نیز فرزندانش راه او را ادامه دادند.
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ به نقل از سفیرافلاک، مرحوم آیتالله قاضی خرمآبادی شخصیتی کمنظیر در تاریخ انقلاب و پسازآن بودند که تلاشها و فعالیتهای عام المنفعه ایشان تا سالیان متمادی منشان خیروبرکت برای مردم به شمار میرود.
فعالیتهای مستمر، مردمی و حمایت قوی ایشان از مبارزان انقلابی، باعث جذب مردم نسبت به ایشان و به جایگاه ایشان بهعنوان نماینده امام در استان لرستان و نماد انقلاب و نهضت امام (ره) شده بود.
وی شخصیتی مورد وثوق امامین انقلاب و مراجع عظام تقلید بودند و پس از انقلاب اسلامی نیز شایان خدماتی عظیم در کشور بودند و پس از درگذشت وی نیز فرزندانش راه او را ادامه دادند.
در زمینه احوالات علمی، عملی و انقلابی مرحوم آیت الله قاضی خرمآبادی گفتگویی تفصیلی با «محمدرضا طاهری» داماد آیت الله قاضی زاده انجامشده است که مشروح آن را در زیر میخوانید:
آیتالله شیخ مهدی قاضی خرمآبادی چه شخصیتی بودند و با دستور چه کسی به عنوان سرپرست حوزه علمیه کمالوند خرمآباد منصوب شد؟
آیتالله شیخ مهدی قاضی خرمآبادی در سال 1306 متولد شدند، شخصیتی که شاید برای نسل جدید ما ناشناخته باشد اما ایشان به دنبال اوایل نهضت حضرت امام (ره) (سال 41-40) از شخصیتهای مطرح استان بودند؛ حضرت امام (ره) بعد از فوت سرپرست حوزه علمیه کمالوند (آیتالله کمالوند) ایشان را باوجود علمای بسیار زیاد در استان و شهرستان خرمآباد و حتی علما و روحانیان لرستانی مقیم حوزه علمیه قم که ازنظر علمی و سنی نیز نسبت به ایشان شرایط مناسبتری داشتند را بهعنوان نماینده رسمی خود در استان و سرپرست حوزه علمیه منصوب کردند، این در حالی بود که آقای قاضی تنها 37 تا 38 سال سن داشتند.
باوجوداینکه ایشان سن زیادی نداشتند ولی با توجه به ویژگیهای خاص دیگری که مدنظر انقلاب و انقلابیون و حضرت امام بود، امام (ره) ایشان را به این مقام منصوب کردند؛ در این راستا تمام بزرگان، علما و روحانیان نهتنها از ایشان تمکین نمودند بلکه بسیار تلاش میکردند که آقای قاضی در این سنگر بهخوبی انجاموظیفه نمایند؛ در آن زمان چهرهها و عناصر وابسته به رژیم و حکومت پهلوی زیادی بودند که میخواستند بعد از فوت آقای کمالوند حوزه علمیه را در مسیر رژیم قرار دهند یعنی حوزه علمیه زیر نظر اداره اوقاف و یکی از مراجع وابسته به رژیم قرار دهند تا از این طریق کسی را انتخاب کنند که در مسیر انقلاب امام (ره) نباشد.
آیت الله کمالوند (ره) در کنار مرحوم آیت الله قاضی و دیگر فضلا و طلاب و رجال دهه 1330 خورشیدی
فوت حضرت آیتالله کمالوند درست در اوایل شور نهضت امام (ره) بود، درنتیجه حوزه علمیه سرنوشت حساسی را به خود پیدا میکند، در این مدت مرحوم آیتالله قاضی بهعنوان سرپرست جدید حوزه علمیه انتخاب و حوزه علمیه خرمآباد را بهعنوان یک حوزه علمیه مقتدر، توانا، انقلابی و مطرح در سطح حوزه علمیه قم تشکیل دادند و توانستند در استان و بهخصوص شهرستان خرمآباد و بخشهای تابعه مردم را بهطرف مرجعیت و رهبری حضرت امام (ره) سوق دهند.
در دوران قبل از انقلاب شهر خرمآباد ازجمله شهرهای شناسنامهدار و انقلابی بود؛ در آن دوره در شهر خرمآباد شخصیتهای انقلابی بسیاری تردد داشتند و مردم نیز مقلد امام (ره) بودند در این راستا حوزه علمیه نیز باتدبیر مرحوم آیتالله قاضی، مردمِ همه مناطق این شهر را مقلد امام (ره) کرده بود و این ویژگی حوزه علمیه جز به همت آقای قاضی ممکن نمیشد؛ این مسئولیت تا بعد از انقلاب و تا سال 58 بر عهده مرحوم قاضی بود تا زمانی که مسئولان عالیرتبه نظام منجمله شهید آیتالله دکتر بهشتی از ایشان خواستند که به قم بروند و یک مدرسه عالی قضایی تربیتی قم را با هماهنگی جامعه مدرسین تشکیل دهند، این مدرسه به همت آقای قاضی تشکیل و شروع به عضوگیری کرد، ایشان این مسیر را به مدت 30 سال و به بهترین نحو ممکن به سرانجام رساندند تا جایی که این مدرسه به دانشگاه فعلی قم ارتقا یافت.
فعالیتهای خیرخواهانه مرحوم آیتالله قاضی در چه زمینهای بود؟
ایشان در سالهای 42_43 تا پیروزی انقلاب اسلامی در خرمآباد مسئولیت حوزه علمیه را بر عهده داشتند و در کنار مسئولیت نمایندگی حضرت امام و سرپرستی حوزه علمیه یک سری کارهای شخصی و خیرخواهانه و خیرانهای را در قالب خدمات اجتماعی و عمرانی انجام دادند که بسیار مهم بودند؛ ازنظر بنده که از سال 50 از نزدیک با ایشان آشنا بودم این نوع کارها اغلب کارهای سیاسی در پوشش کارهای عمرانی بود و باعث جذب مردم به سمت جایگاه انقلابی که ایشان داشتند، میشد بهگونهای که این نوع کارها یک نوع مقابله با رژیم محسوب شد، بهعنوانمثال در آن زمان خرمآباد روشنایی نداشت یعنی شرکت برقی در خرمآباد وجود نداشت، ایشان در اولین قدم شرکت روشنایی برق خرمآباد را در قالب یک شرکت خصوصی به شهر وارد کردند.
ایشان شهرک قاضی آباد که یک شهرک بسیار مهم در حاشیه شهر بود و کارهای بسیاری برای تبدیلشدن به یک شهرک مناسب داشت را با یک کار زیربنایی انقلابی و پشتوانه اقتصادی انقلاب در استان آغاز و شهرکی را ساختند که هنوز کسی نتوانسته باگذشت بیش از 50_60 سال اینچنین شهرکی را ازنظر معماری، برنامهریزی، زیرساختها و... در استان اجرایی کند و باوجود افزایش جمعیت هنوز نیز پاسخگوی تعداد زیادی از افراد است؛ ایشان این منازل مسکونی را باقیمتهای بسیار نازل در اختیار افراد قرار میداد و به این وسیله توانست بسیاری از کارمندان ضعیفی را که با حقوق دولت نمیتوانستند خانهدار شوند را از این طریق خانهدار کند.
این کارها باعث تحول بسیاری در شهر شده بود و باعث جذب مردم نسبت به ایشان و به جایگاه ایشان بهعنوان نماینده امام در این استان و نماد انقلاب و نهضت امام شده بود.
دبیرستانی که مرحوم قاضی مؤسس آن بود به چه علت تعطیل شد؟
در همان سالها دبیرستانی را در مقابل بیمارستان فعلی توحید در قاضی آباد که در حال حاضر بانام دبیرستان شهید مفتح و صدیقه کبری فعالیت میکند را ساختند و برای این دبیرستان زمینی در حد یک هکتار مدنظر گرفتند و یک ساختمان شیک چندطبقه با تمام زیرساختهای آزمایشگاهی، سالنهای متعدد ورزشی، میدان زمین والیبال و فوتبال و... که در آن زمان شاید سازمان تربیتبدنی استان نیز چنین زمین چمنی را نداشتند، ایجاد کرد؛ تجهیزات این مدرسه بهگونهای بود که اساتید آن را نیز از تهران تعیین کردند، این دبیرستان هم ازنظر کتب درسی مرتبط و هم ازنظر اعتقادی به یک دبیرستان نمونهای تبدیلشده بود و باوجود فضای حاکم بر جامعه و خفقان و طاغوت و اختناقی که در آن زندانها پر از انقلابیون بود، ایشان دفتر خود را در این مدرسه مستقر کردند و سه شرط عملی مهم را در این دبیرستان گذاشته بود که بهشدت رژیم را خشمگین کرده بود ازجمله اینکه عکس شاه را که معمولاً در آن دوران بر کلاسها و در دفاتر مدیریت نصب میشد، ایشان اجازه نصب عکس شاه را نمیدادند، دوم اینکه برنامه اهتزاز پرچم شاهنشاهی را که باید هرروز صبح در مدارس اجرایی میشد را اجرا نمیکردند، سوم اینکه معمولاً در جشنهای ملی آن روز مانند روز انقلاب شاه و مردم، روز چهارم آبان ماه و... که در آن مدارس بهصورت رژه نمایشهایی را در خیابانهایی چون میدان تیر برگزار میکردند ولی ایشان این برنامهها را دبیرستان علوی برگزار نمیکرد، آقای قاضی این کارها را با مقاومت جدی انجام داد و زیر بار این حرف نمیرفت تا اینکه به دستور سریع و کتبی پرویز ساکی معاون وقت سازمان امنیت و اطلاعات کل کشور اعلام میشود که در صورت عدم اجرای این فعالیتها دبیرستان باید تعطیل شود که در این راستا نیز دبیرستان تعطیل شد.
ازجمله کارها دیگر ایشان میتوان به ساختن موسسه مذهبی فاطمیه و حوزه علمیه در جذب طلاب و جوانان اشاره کرد که باعث شد از آقای قاضی شخصیت برجستهای ساخته شود و مردم به ایشان اعتقاد، علاقه و ایمان داشتند و درنهایت این علاقه و ایمان در جهت انقلاب قرار میگرفت و به همین واسطه مردم با رهبری حضرت امام آشنا و ایشان به این شکل مروج انقلاب میشدند.
در آن زمان مردم این دید را داشتند که آخوندها باکارهای فرهنگی، نو و نوآوریها آنچنان ارتباطی ندارند ولی کارهای مرحوم قاضی که بهوسیله یک آخوند صورت میگرفت، این دید را تغییر میداد.
اینها از چهرههای آقای قاضی در قبل از انقلاب است که در سنگر نمایندگی امام و در قالب کارهای فرهنگی و آموزشی در سطح استان انجام میدادند.
چه فعالیتهایی پس از فوت مرحوم قاضی از ایشان آشکار شد؟
مساحت دانشگاه قم حدود 150 هکتار است که ایشان در مدت 30 سال این مرکز را بهخوبی اداره کرد؛ یکسری کارهای خیری را که ایشان در مدت حضور در خرمآباد انجام دادند که تا مدتها پیش حتی خانواده ایشان از این کارها مطلع نبودند برای مثال پزشکی به نام دکتر مصطفی محجوبی، یک جراح بامهارت و چیرهدست که در پزشکی حرف اول را میزد را داشتیم، ایشان در مراسم ختم مرحوم قاضی که در مسجد نور تهران برگزار شد نقل کردند که اوایل دهه پنجاه و درزمانی که در خرمآباد کار میکردم آقای قاضی به من گفتند افراد فقیری که برای ویزیت، جراحی و بستری شدن به سراغ شما میآیند را درمان و داروهای موردنیاز آنها را فراهم کنید که بنده خود هزینه آنها را پرداخت میکنم ولی در این خصوص با آنها صحبت نکنید؛ در این راستا تا زمانی که در خرمآباد بودم حدود 5000 نفر از این بیماران را بهحساب ایشان درمان کردم؛ از این نوع کارها بهوسیلهی آقای قاضی بسیار صورت گرفته است.
و یا مرحوم آیتالله موسوی اردبیلی در یک جلسه خصوصی نقل کردند که ایشان باوجودی که معاون شورای عالی قضایی بودند اما در مدت خدمت خود در قم حقوق نمیگرفتند و همچنین در اتاقی که بودند، یک کنتور آب و برق و تلفن برای خود جدا کرده بودند تا هزینه آنها را خودشان پرداخت کند و بااینکه حقوقی نمیگرفتند اما این هزینهها را خودشان پرداخت میکردند و حتی کمکهایی را نیز به پرسنل آنجا پرداخت میکردند، اینها ازجمله کارهایی است که ما خودمان بعد از فوت آقای قاضی متوجه آنها شدیم.
مرحوم آیتالله قاضی به چه شکلی حمایت و پشتوانه مالی برای انقلابیون بهحساب میآمدند؟
در قبل از انقلاب اسلامی ایشان با توجه به تمکن مالی که داشتند زمانی که جوانان انقلابی را به زندان میانداختند مخارج و هزینهی خانوادههای آنها را تأمین میکردند، حتی زمانی که مرحوم آیتالله مدنی را تبعید کردند ایشان فرزند خود را برای تأمین منزل و هزینه منزل ایشان فرستادند؛ یعنی ایشان یک حمایت و پشتوانه مالی برای انقلابیون و مبارزان تبعیدی و زندانی روحانی و غیرروحانی کنار گذاشته بودند.
آقای قاضی شخصیتی بودند که بسیار خاموش و آرام کار میکردند و تمایلی به هیچگونه مصاحبه، گفتوگو، نوشته و هیاهویی نداشتند؛ ایشان با توجه به نقشها، مسئولیتها و وقفهای بسیاری که داشت، تنها یکبار به اصرار بنده و دوستان صداوسیما مصاحبهای را با صداوسیما داشت و تنها مصاحبهای است که در صداوسیما موجود است، ایشان حتی خاطرات نیز نداشتند بهگونهای که بعد از فوت ایشان جامعهی مدرسین حوزه علمیه قم و بزرگانی چون آیتالله سبحانی، آیتالله مکارم شیرازی، آیتالله طاهری خرمآبادی اعلام کردند که باید کتابی در خصوص ایشان نوشته شود و درنتیجه تنها کتابی که بزرگان در خصوص این شخصیت بزرگوار به رشته تحریر درآمد تحت عنوان «جلوه اخلاص و ایثار» بود که منتشرشده است.
ایشان یکسوم ثروتشان را وقف امور خیریه کردند؛ این اوقاف در حال حاضر در شهر خرمآباد در حال انجام شدن است و یک زمینی در مقابل بیمارستان توحید تحت عنوان مجتمع فرهنگی مذهبی الغدیر که در مساحتی بالغبر 6000 مترمربع و در چندطبقه که دارای سالنهای آمفیتئاتر، حسینیه، درمانگاه، کتابخانه و سرویس غذاخوری و سوئیتهایی برای اساتید میباشد، در حال ساختهشدن است البته در حال حاضر نیمهکاره است و شاید بتوان گفت نزدیک به 50 درصد آن ساختهشده و به دلایلی مابقی آن فعلاً نیمه تکمیل است.
ایشان در زمان حیاتشان یک مدرسه ابتدایی را تحت عنوان مدرسه مهدی قاضی در منطقه قاضی آباد ساختند و این مدرسه در حال حاضر فعال و زیر نظر آموزشوپرورش قرار دارد.
آیا فرزندان مرحوم آیتالله قاضی راه او را ادامه دادند؟
الحمدالله فرزندانشان نیز در این مسیر حرکت میکنند و از اموالی که به آنها به ارث رسیده است بسیار خاموش و هم بهصورت انفرادی و هم در کارهای عامالمنفعه بهصورت گروهی در این کارها شرکت میکنند.
پسر دوم ایشان که در زمان اوایل کرونا به لقاءالله پیوستند، در زمان حیاتشان شهرک صنوف حاج محمدجعفر قاضی را در کمالوند درست کردند که یک شهرک بسیار بزرگ ایست که شاید برخلاف بسیاری که تصور میکنند که این شهرک جنبه سود مالی دارد، نهتنها سود نداشت بلکه زمانی که ایشان فوت کردند بدهکار نیز بودند چون این شهرک را میساختند بهصورت اقساط به مردم میدادند.
این شهرک نهتنها یک مجتمع بزرگ از صنوف خرمآباد است که هم ازنظر عمران و آبادی کار بزرگی صورت گرفته است بلکه باعث ایجاد شغل برای مردم شده است و آبرویی برای شهر خرمآباد بوده است.
علاوه بر این فرزندان ایشان کارهای عامالمنفعهای را توسط دوستان مؤمن و انقلابی انجام میدادند و ایشان این جوانان مؤمن و انقلابی را مسئول شناسایی افراد کمبضاعت و با توان کم مالی که میخواستند ازدواج کنند، بیمار بودند، مشکل و گرفتاریهای مالی، بیماریهای خاص و... داشتند، میکردند و از این طریق آنها را شناسایی و به آنها کمک میکردند و یا پولهایی را در قالب قرضالحسنه به بانکها میدادند تا کسانی که مشکل داشتند بتوانند از این طریق مشکلاتشان را حل کنند.
مرحوم آیتالله قاضی در آذرماه 1388 به لقا اله پیوستند، ولی به حمدالله دختران و پسران ایشان راهشان را ادامه میدهند؛ امیدوارم انشاءالله این اقدامات مورد رضای پروردگار قرار بگیرد و از این طریق نیازمندان واقعی متنعم شوند.
انتهای پیام /