«آینه در کربلاست»؛ روایتگر خروج از مکه تا حادثه کربلا
کتاب «آینه در کربلاست» نوشته محمدرضا سنگری واقعه کربلا و حادثه عاشورا را بازگویی میکند.
کتاب «آینه در کربلاست» نوشته محمدرضا سنگری واقعه کربلا و حادثه عاشورا را بازگویی میکند.
به گزارش خبرگزاری مهر، راستگوترین پدیدهای که در این دنیا به گفتن حقیقت، بیکلام و آوا، شروع به سخن گفتن میکند، آینه است. اما این آینه چگونه میتواند پدیدهای تا این حد و اندازه شگفتانگیز را در خود جای دهد و از هم گسسته نشود؟!
بازشناخت و نگرشی نو در زمینه واقعه کربلا، هر لحظه و همیشه لازم است. پژوهش در این زمینه به جهت گستردگی و ارزشی که این واقعه و پیامد آن پس از قرنها بر رفتار، منش و اندیشه انسانها گذاشته است خالی از لطف نیست.
محمدرضا سنگری، پس از بررسی زمینههای نهضت و آغاز نهضت در مدینه و هجرت به مکه به افرادی مانند مسلم بن عقیل و شهیدان قیام مسلم که در این اتفاق تأثیرگذار بودند، پرداخته است.
در مراحل بعدی از کتاب در آستانه حرکت به سمت عراق و خروج از مکه به اوج قصه کربلا یعنی هجرت از مکه به سرزمین کربلا و استقرار کاروان در کربلا پرداخته است.
سنگری با پرداختن به تاسوعا و شب عاشورا به مرحله آغاز نبرد رسیده است و پس از پیش آمدن پدیده مهم اقامه نماز عاشورا، به بررسی شهادت بنیهاشم و غربت و تنهایی امام میپردازد.
در بخشی از کتاب آمده است: «امام در لحظه غربت و تنهایی به میدان نگریست. نگاهش را به چپ و راست چرخاند و یاران شهیدش را مخاطب قرارداد و فرمود: ای حبیب بن مظاهر، ای زهیر بن القین، ای مسلم بن عوسجه و ای شیران شجاع عرصهی نبرد! چرا صدایتان میزنم و سخنم را نمیشنوید؟ چرا دعوتتان به یاری میکنم و برنمیخیزید! خدایتان رحمت کند، سر از خواب بردارید که حرمنشینان خانواده پیامبر بییاورند. ای بزرگواران برخیزید و رویاروی این طغیانگران بیدادپیشه دفاع کنید».
چرا باید درباره عاشورا بدانیم؟
فراتر رفتن از مرزهای تاریخنگاری محض، حرکت از توصیف و نقل صرف پدیدههای تاریخی به صرف تجزیه و تحلیل انتقادی آنها، شناخت روابط حاکم بر رخدادهای تاریخی و ارائه مدل فراگیر و عام بر ساختار حرکتی تاریخ بدون تبیین تاریخی امکان ندارد؛ علاوه بر این، میتوان به موارد ذیل برای ضرورت پردازش تبیین تاریخی عاشورا اشاره کرد:
*حادثه عاشورا حالت زنده فعلی ندارد و یک پدیدهی تاریخی است، لذا فهم و درک حضوری آن ممکن نیست و باید با ابزار خاص ارزیابی و مطالعه شود.
*عدم تکرار عینی پدیدههای تاریخی، ضرایب انحرافی خاصی را در بررسی و ارزیابی مطالعات تاریخی به وجود میآورد، لذا مورخ و محقق باید ضرایب خاص انحراف را در پدیدههای تاریخی و خصوصا پدیدهی عاشورا در نظر داشته باشد.
*پدیده تاریخی عاشورا به طور کامل در اسناد و مدارک تاریخی انعکاس نیافته است. لذا محقق و مورخ باید از روشها و فنون استنتاجی و اجتهادی برای تکمیل عدم انعکاس کامل این پدیده تاریخی در مآخذ و مدارک تاریخی استفاده نماید.
*پدیده تاریخی عاشورا تنها سرگذشت امیران و رجال سیاسی آن نیست؛ بلکه در کنارش باید به ساختار اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و سیاسی حیات جمعی جامعه آن روز توجه کرد.
*حادثه تاریخی عاشورا به تنهایی معنا و مفهومی ندارد. لذا مورخی که به کالبدشکافی پدیده عاشورا میپردازد، باید آن را در زمینه کلی جامعهاش نگاه کند و چون جمعآوری تمام مدارک پدیده مذکور امکان ندارد، مورخ باید جامعه گذشته را بازسازی نماید.
*تشریح اهداف، انگیزهها، کنشها و اعمال عاملان پدیده تاریخی عاشورا نیازمند تبیینهای تاریخی است و بدون تبیین تاریخی، شناخت زمینههای فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی حادثه بزرگ عاشورا ممکن نیست.
*تجزیه و تحلیل انتقادی ماهیت قیام عاشورا و کشف عوامل و زوایای ناپیدای شکلگیری آن، بدون کاربست ارکان تبیین تاریخی، تحقق و عینیت نمییابد.
محمدرضا سنگری با وامداری موارد فوق در 816 صفحه، به این پژوهشها و بازشناختهای مذکور پرداخته است.
این کتاب با قیمت 65 هزار تومان به فروش میرسد، به وقایع پس از جنگ مانند بازگشت کاروان، خطبه خوانی امام سجاد و زندان کوفه نیز پرداخته شده است. نویسنده در پایان هر فصل منابع و مراجعی که از آنها برای تهیه و تنظیم کار مدد گرفته و بهره بردهاست، ذکر کرده است.