آیه «امن یجیب» در کدام سوره قرار دارد؟ + صوت آیات
فایل صوتی تلاوت سوره نمل با صدای شحات انور را اینجا دریافت کنید.
به گزارش خبرنگار حوزه قرآن و عترت گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان، سوره نمل یا سوره سلیمان بیست و هفتمین سوره قرآن است و در جزء نوزدهم و بیستم آن قرار دارد.
خداوند در این سوره با پرداختن به سرگذشت پنج پیامبر، موسی، داوود، سلیمان، صالح و لوط (ع) به مؤمنان بشارت و به مشرکان بیم میدهد.
در این سوره مطالبی درباره مسئله خداشناسی و نشانههای توحید و وقایع معاد آمده است.
آیه «امن یجیب» از آیات مشهور سوره نمل است که در روایات آن را درباره حضرت قائم دانستهاند. این آیه به عنوان دعا برای رفع گرفتاری و شفای مریضان خوانده میشود.
بر اساس روایات؛ هر کس سوره طس سلیمان (سوره نمل) را بخواند، خداوند به تعداد کسانی که حضرت سلیمان، هود، شعیب و صالح و ابراهیم (ع) را تصدیق یا تکذیب کردند ده حسنه به او پاداش میدهد و به هنگام قیامت که از قبرش بیرون میآید ندای «لا اله الا الله» سر میدهد.
هر کس طواسین ثلاث (سورههای شعراء، نمل و قصص) را در شب جمعه بخواند، از اولیای خدا خواهد بود و در جوار او و سایه لطف و حمایتش قرار میگیرد و در دنیا دچار بدبختی نمیشود و در آخرت از بهشت به او داده میشود تا راضی شود؛ بلکه از رضایتش فراتر داده میشود.
فایل صوتی تلاوت سوره نمل با صدای شحات انور
کد ویدیو دانلود فیلم اصلی *س_متن سوره نمل همراه با ترجمه_س*بسم الله الرحمن الرحیم
به نام خداوند رحمتگر مهربان
طس تلک آیات القرآن و کتاب مبین 1
طا، سین. این است آیات قرآن و آیات کتابی روشنگر (1)
هدی و بشری للمؤمنین 2
که مایه هدایت و بشارت برای مومنان است (2)
الذین یقیمون الصلا و یؤتون الزکا و هم بالآخر هم یوقنون 3
همانان که نماز برپا میدارند و زکات میدهند و خود به آخرت یقین دارند (3)
ان الذین لا یؤمنون بالآخر زینا لهم أعمالهم فهم یعمهون 4
کسانی که به آخرت ایمان ندارند کردارهایشان را در نظرشان بیاراستیم تا همچنان سرگشته بمانند (4)
أولئک الذین لهم سوء العذاب و هم فی الآخر هم الأخسرون 5
آنان کسانیاند که عذاب سخت برای ایشان خواهد بود و در آخرت خود زیانکارترین مردم اند (5)
و انک لتلقی القرآن من لدن حکیم علیم 6
و حقا تو قرآن را از سوی حکیمی دانا دریافت میداری (6)
اذ قال موسی لأهله انی آنست نارا سآتیکم منها بخبر أو آتیکم بشهاب قبس لعلکم تصطلون 7
یادکن هنگامی را که موسی به خانواده خود گفت: من آتشی به نظرم رسید به زودی برای شما خبری از آن خواهم آورد یا شعله آتشی برای شما میآورم باشد که خود را گرم کنید (7)
فلما جاءها نودی أن بورک من فی النار و من حولها و سبحان الله رب العالمین 8
چون نزد آن آمد آوا رسید که: خجسته و مبارک گردید آنکه در کنار این آتش و آنکه پیرامون آن است و منزه است خدا، پروردگار جهانیان (8)
یا موسی انه أنا الله العزیز الحکیم 9
ای موسی، این منم خدای عزیز حکیم (9)
و ألق عصاک فلما رآها تهتز کأنها جان ولی مدبرا و لم یعقب یا موسی لا تخف انی لا یخاف لدی المرسلون 10
و عصایت را بیفکن پس، چون آن را همچون ماری دید که میجنبد پشت گردانید و به عقب بازنگشت ای موسی، مترس که فرستادگان پیش من نمیترسند (10)
الا من ظلم ثم بدل حسنا بعد سوء فانی غفور رحیم 11
لیکن کسی که ستم کرده سپس بعد از بدی نیکی را جایگزین آن گردانیده بداندکه من آمرزنده مهربانم (11)
و أدخل یدک فی جیبک تخرج بیضاء من غیر سوء فی تسع آیات الی فرعون و قومه انهم کانوا قوما فاسقین 12
و دستت را در گریبانت کن تا سپید بیعیب بیرون آید. اینها از جمله نشانههای نهگانهای است که باید به سوی فرعون و قومش ببری، زیرا که آنان مردمی نافرمانند (12)
فلما جاءتهم آیاتنا مبصر قالوا هذا سحر مبین 13
و هنگامی که آیات روشنگر ما به سویشان آمد گفتند: این سحری آشکار است (13)
و جحدوا بها و استیقنتها أنفسهم ظلما و علوا فانظر کیف کان عاقب المفسدین 14
و با آنکه دلهایشان بدان یقین داشت از روی ظلم و تکبر آن را انکار کردند پس ببین فرجام فسادگران چگونه بود (14)
و لقد آتینا داوود و سلیمان علما و قالا الحمد لله الذی فضلنا علی کثیر من عباده المؤمنین 15
و به راستی به داوود و سلیمان دانشی عطا کردیم و آن دو گفتند: ستایش خدایی را که ما را بر بسیاری از بندگان باایمانش برتری داده است (15)
و ورث سلیمان داوود و قال یا أیها الناس علمنا منطق الطیر و أوتینا من کل شیء ان هذا لهو الفضل المبین 16
و سلیمان از داوود میراث یافت و گفت: ای مردم، ما زبان پرندگان را تعلیم یافتهایم و از هر چیزی به ما داده شده است راستی که این همان امتیاز آشکار است (16)
و حشر لسلیمان جنوده من الجن و الانس و الطیر فهم یوزعون 17
و برای سلیمان سپاهیانش از جن و انس و پرندگان جمعآوری شدند و برای رژه دسته دسته گردیدند (17)
حتی اذا أتوا علی واد النمل قالت نمل یا أیها النمل ادخلوا مساکنکم لا یحطمنکم سلیمان و جنوده و هم لا یشعرون 18
تا آنگاه که به وادی مورچگان رسیدند مورچهای به زبان خویش گفت: ای مورچگان به خانههایتان داخل شوید مبادا سلیمان و سپاهیانش ندیده و ندانسته شما را پایمال کنند (18)
فتبسم ضاحکا من قولها و قال رب أوزعنی أن أشکر نعمتک التی أنعمت علی و علی والدی و أن أعمل صالحا ترضاه و أدخلنی برحمتک فی عبادک الصالحین 19
سلیمان از گفتار او دهان به خنده گشود و گفت: پروردگارا، در دلم افکن تا نعمتی را که به من و پدر و مادرم ارزانی داشتهای سپاس بگزارم و به کار شایستهای که آن را میپسندی بپردازم و مرا به رحمت خویش در میان بندگان شایستهات داخل کن (19)
و تفقد الطیر فقال ما لی لا أری الهدهد أم کان من الغائبین 20
و جویای حال پرندگان شد و گفت: مرا چه شده است که هدهد را نمیبینم؟ یا شاید از غایبان است؟ (20)
لأعذبنه عذابا شدیدا أو لأذبحنه أو لیأتینی بسلطان مبین 21
قطعا او را به عذابی سخت عذاب میکنم یا سرش را میبرم مگر آنکه دلیلی روشن برای من بیاورد (21)
فمکث غیر بعید فقال أحطت بما لم تحط به و جئتک من سبا بنبا یقین 22
پس دیری نپایید که هدهد آمد وگفت: از چیزی آگاهی یافتم که از آن آگاهی نیافتهای و برای تو از «سبا» گزارشی درست آوردهام (22)
انی وجدت امرأ تملکهم و أوتیت من کل شیء و لها عرش عظیم 23
من آنجا زنی را یافتم که بر آنها سلطنت میکرد و از هر چیزی به او داده شده بود و تختی بزرگ داشت (23)
وجدتها و قومها یسجدون للشمس من دون الله و زین لهم الشیطان أعمالهم فصدهم عن السبیل فهم لا یهتدون 24
او و قومش را چنین یافتم که به جای خدا به خورشید سجده میکنند و شیطان اعمالشان را برایشان آراسته و آنان را از راه راست باز داشته بود در نتیجه به حق راه نیافته بودند (24)
ألا یسجدوا لله الذی یخرج الخبء فی السماوات و الأرض و یعلم ما تخفون و ما تعلنون 25
آری، شیطان چنین کرده بود تا برای خدایی که نهان را در آسمانها و زمین بیرون میآورد و آنچه را پنهان میدارید و آنچه را آشکار مینمایید میداند، سجده نکنند (25)
الله لا اله الا هو رب العرش العظیم 26
خدای یکتا که هیچ خدایی جز او نیست پروردگار عرش بزرگ است (26)
قال سننظر أصدقت أم کنت من الکاذبین 27
گفت: خواهیم دید آیا راست گفتهای یا از دروغگویان بودهای (27)
اذهب بکتابی هذا فألقه الیهم ثم تول عنهم فانظر ماذا یرجعون 28
این نامه مرا ببر و به سوی آنها بیفکن آنگاه از ایشان روی برتاب پس ببین چه پاسخ میدهند (28)
قالت یا أیها الملأ انی ألقی الی کتاب کریم 29
ملکه سبا گفت: ای سران کشور نامهای ارجمند برای من آمده است (29)
انه من سلیمان و انه بسم الله الرحمن الرحیم 30
که از طرف سلیمان است و مضمون آن این است: به نام خداوند رحمتگر مهربان (30)
ألا تعلوا علی و أتونی مسلمین 31
بر من بزرگی مکنید و مرا از در اطاعت درآیید (31)
قالت یا أیها الملأ أفتونی فی أمری ما کنت قاطع أمرا حتی تشهدون 32
گفت: ای سران کشور در کارم به من نظر دهید که بیحضور شما تا به حال کاری را فیصله ندادهام (32)
قالوا نحن أولو قو و أولو بأس شدید و الأمر الیک فانظری ماذا تأمرین 33
گفتند: ما سخت نیرومند و دلاوریم ولی اختیار کار با توست بنگر چه دستور میدهی؟ (33)
قالت ان الملوک اذا دخلوا قری أفسدوها وجعلوا أعز أهلها أذل وکذلک یفعلون 34
ملکهگفت: پادشاهان، چون به شهری درآیند آن را تباه و عزیزانش را خوار میگردانند و این گونه میکنند (34)
و انی مرسل الیهم بهدی فناظر بم یرجع المرسلون 35
و اینک من ارمغانی به سویشان میفرستم و مینگرم که فرستادگان من با چه چیز بازمیگردند (35)
فلما جاء سلیمان قال أتمدونن بمال فما آتانی الله خیر مما آتاکم بل أنتم بهدیتکم تفرحون 36
و، چون فرستاده نزد سلیمان آمد سلیمان گفت: آیا مرا به مالی کمک میدهید؟ آنچه خدا به من عطا کرده بهتر است از آنچه به شما دادهاست نه بلکه شما به ارمغان خود شادمانی مینمایید (36)
ارجع الیهم فلنأتینهم بجنود لا قبل لهم بها و لنخرجنهم منها أذل و هم صاغرون 37
به سوی آنان بازگرد که قطعا سپاهیانی بر سر ایشان میآوریم که در برابر آنها تاب ایستادگی نداشته باشند و از آن دیار به خواری و زبونی بیرونشان میکنیم (37)
قال یا أیها الملأ أیکم یأتینی بعرشها قبل أن یأتونی مسلمین 38
سپس گفت: ای سران کشور کدام یک از شما تخت او را پیش از آنکه مطیعانه نزد من آیند برای من میآورد؟ (38)
قال عفریت من الجن أنا آتیک به قبل أن تقوم من مقامک و انی علیه لقوی أمین 39
عفریتی از جن گفت: من آن را پیش از آنکه از مجلس خود برخیزی برای تو میآورم و بر این کار سخت توانا و مورد اعتمادم (39)
قال الذی عنده علم من الکتاب أنا آتیک به قبل أن یرتد الیک طرفک فلما رآه مستقرا عنده قال هذا من فضل ربی لیبلونی أأشکر أم أکفر و من شکر فانما یشکر لنفسه و من کفر فان ربی غنی کریم 40
کسی که نزد او دانشی از کتاب الهی بود، گفت: من آن را پیش از آنکه چشم خود را بر هم زنی برایت میآورم پس، چون سلیمان آن تخت را نزد خود مستقر دید، گفت: این از فضل پروردگار من است تا مرا بیازماید که آیا سپاسگزارم یا ناسپاسی میکنم و هر کس سپاس گزارد تنها به سود خویش سپاس میگزارد و هر کس ناسپاسی کند بیگمان پروردگارم بینیاز و کریم است (40)
قال نکروا لها عرشها ننظر أتهتدی أم تکون من الذین لا یهتدون 41
گفت: تخت ملکه را برایش ناشناس گردانید تا ببینیم آیا پی میبرد یا از کسانی است که پی نمیبرند (41)
فلما جاءت قیل أهکذا عرشک قالت کأنه هو و أوتینا العلم من قبلها و کنا مسلمین 42
پس وقتی ملکه آمد بدو گفته شد: آیا تخت تو همین گونه است؟ گفت: گویا این همان است و پیش از این، ما آگاه شده و از در اطاعت درآمده بودیم (42)
و صدها ما کانت تعبد من دون الله انها کانت من قوم کافرین 43
و در حقیقت قبلا آنچه غیر از خدا میپرستید مانع ایمان او شده بود و او از جمله گروه کافران بود (43)
قیل لها ادخلی الصرح فلما رأته حسبته لج و کشفت عن ساقیها قال انه صرح ممرد من قواریر قالت رب انی ظلمت نفسی و أسلمت مع سلیمان لله رب العالمین 44
به او گفته شد: وارد ساحت کاخ پادشاهی شو و، چون آن را دید برکهای پنداشت و ساقهایش را نمایان کرد سلیمانگفت: این کاخی مفروش از آبگینه است ملکهگفت: پروردگارا، من به خود ستم کردم و اینک با سلیمان در برابر خدا پروردگار جهانیان، تسلیم شدم (44)
و لقد أرسلنا الی ثمود أخاهم صالحا أن اعبدوا الله فاذا هم فریقان یختصمون 45
و به راستی به سوی ثمود برادرشان صالح را فرستادیم که: خدا را بپرستید پس به ناگاه آنان دو دسته متخاصم شدند (45)
قال یا قوم لم تستعجلون بالسیئ قبل الحسن لولا تستغفرون الله لعلکم ترحمون 46
صالح گفت: ای قوم من، چرا پیش از جستن نیکی شتابزده خواهان بدی هستید؟ چرا از خدا آمرزش نمیخواهید؟ باشد که مورد رحمت قرار گیرید (46)
قالوا اطیرنا بک و بمن معک قال طائرکم عند الله بل أنتم قوم تفتنون 47
گفتند: ما به تو و به هر کس که همراه توست شگون بد زدیم گفت: سرنوشت خوب و بدتان پیش خداست بلکه شما مردمی هستید که مورد آزمایش قرار گرفتهاید (47)
و کان فی المدین تسع رهط یفسدون فی الأرض و لا یصلحون 48
و در آن شهر نه دسته بودند که در آن سرزمین فساد میکردند و از در اصلاح درنمیآمدند (48)
قالوا تقاسموا بالله لنبیتنه وأهله ثم لنقولن لولیه ما شهدنا مهلک أهله و انا لصادقون 49
با هم گفتند: با یکدیگر سوگند بخورید که: حتما به صالح و کسانش شبیخون میزنیم سپس به ولی او خواهیم گفت: ما در محل قتل کسانش حاضر نبودیم و ما قطعا راست میگوییم (49)
و مکروا مکرا و مکرنا مکرا و هم لا یشعرون 50
و دست به نیرنگ زدند و ما نیز دست به نیرنگ زدیم و خبر نداشتند (50)
فانظر کیف کان عاقب مکرهم أنا دمرناهم و قومهم أجمعین 51
پس بنگر که فرجام نیرنگشان چگونه بود: ما آنان و قومشان را همگی هلاک کردیم (51)
فتلک بیوتهم خاوی بما ظلموا ان فی ذلک لآی لقوم یعلمون 52
و این هم خانههای خالی آنهاست به سزای بیدادی که کردهاند قطعا در این کیفر برای مردمی که میدانند عبرتی خواهد بود (52)
و أنجینا الذین آمنوا و کانوا یتقون 53
و کسانی را که ایمان آورده و تقوا پیشه کرده بودند رهانیدیم (53)
و لوطا اذ قال لقومه أتأتون الفاحش و أنتم تبصرون 54
و یاد کن لوط را که، چون به قوم خود گفت: آیا دیده و دانسته مرتکب عمل ناشایست لواط میشوید؟ (54)
أئنکم لتأتون الرجال شهو من دون النساء بل أنتم قوم تجهلون 55
آیا شما به جای زنان از روی شهوت با مردها در میآمیزید؟ نه! بلکه شما مردمی جهالتپیشهاید (55)
فما کان جواب قومه الا أن قالوا أخرجوا آل لوط من قریتکم انهم أناس یتطهرون 56
ولی پاسخ قومش غیر از این نبود که گفتند: خاندان لوط را از شهرتان بیرون کنید که آنها مردمی هستند که به پاکی تظاهر مینمایند (56)
فأنجیناه و أهله الا امرأته قدرناها من الغابرین 57
پس او و خانوادهاش را نجات دادیم جز زنش را که مقدر کردیم از باقیماندگان در خاکستر آتش باشد (57)
و أمطرنا علیهم مطرا فساء مطر المنذرین 58
و بارانی از سجیل بر ایشان فرو باریدیم و باران هشداردادهشدگان چه بد بارانی بود (58)
قل الحمد لله و سلام علی عباده الذین اصطفی آلله خیر أما یشرکون 59
بگو: سپاس برای خداست و درود بر آن بندگانش که آنان را برگزیده است آیا خدا بهتر است یا آنچه با او شریک میگردانند؟ (59)
أمن خلق السماوات و الأرض و أنزل لکم من السماء ماء فأنبتنا به حدائق ذات بهج ما کان لکم أن تنبتوا شجرها أاله مع الله بل هم قوم یعدلون 60
آیا آنچه شریک میپندارند بهتر است یا آن کس که آسمانها و زمین را خلق کرد و برای شما آبی از آسمان فرود آورد پس به وسیله آن باغهای بهجتانگیز رویانیدیم کار شما نبود که درختانش را برویانید آیا معبودی با خداست؟ نه بلکه آنان قومی منحرفند (60)
أمن جعل الأرض قرارا و جعل خلالها أنهارا و جعل لها رواسی و جعل بین البحرین حاجزا أاله مع الله بل أکثرهم لا یعلمون 61
آیا شریکانی که میپندارند بهتر است یا آن کس که زمین را قرارگاهی ساخت و در آن رودها پدید آورد و برای آن، کوهها را مانند لنگر قرار داد و میان دو دریا برزخی گذاشت؟ آیا معبودی با خداست؟ نه بلکه بیشترشان نمیدانند (61)
أمن یجیب المضطر اذا دعاه و یکشف السوء و یجعلکم خلفاء الأرض أاله مع الله قلیلا ما تذکرون 62
یا کیست آن کس که درمانده را، چون وی را بخواند اجابت میکند و گرفتاری را برطرف میگرداند و شما را جانشینان این زمین قرار میدهد؟ آیا معبودی با خداست؟ چه کم پند میپذیرید (62)
أمن یهدیکم فی ظلمات البر و البحر و من یرسل الریاح بشرا بین یدی رحمته أاله مع الله تعالی الله عما یشرکون 63
یا آن کس که شما را در تاریکیهای خشکی و دریا راه مینماید و آن کس که بادهای باران زا را پیشاپیش رحمتش بشارتگر میفرستد؟ آیا معبودی با خداست؟ خدا برتر و بزرگتر است از آنچه با او شریک میگردانند (63)
أمن یبدأ الخلق ثم یعیده و من یرزقکم من السماء و الأرض أاله مع الله قل هاتوا برهانکم ان کنتم صادقین 64
یا آن کس که خلق را آغاز میکند و سپس آن را بازمیآورد و آن کس که از آسمان و زمین به شما روزی میدهد؟ آیا معبودی با خداست؟ بگو: اگر راست میگویید برهان خویش را بیاورید (64)
قل لا یعلم من فی السماوات و الأرض الغیب الا الله و ما یشعرون أیان یبعثون 65
بگو: هر که در آسمانها و زمین است جز خدا غیب را نمیشناسند و نمیدانند کی برانگیخته خواهند شد؟ (65)
بل ادارک علمهم فی الآخر بل هم فی شک منها بل هم منها عمون 66
نه بلکه علم آنان در باره آخرت نارساست؛ نه بلکه ایشان در باره آن تردید دارند؛ نه بلکه آنان در مورد آن کوردلند (66)
و قال الذین کفروا أاذا کنا ترابا و آباؤنا أئنا لمخرجون 67
و کسانی که کفر ورزیدند، گفتند: آیا وقتی ما و پدرانمان خاک شدیم آیا حتما زنده از گور بیرون آورده میشویم؟ (67)
لقد وعدنا هذا نحن و آباؤنا من قبل ان هذا الا أساطیر الأولین 68
در حقیقت این را به ما و پدرانمان قبلا وعده دادهاند این جز افسانههای پیشینیان نیست (68)
قل سیروا فی الأرض فانظروا کیف کان عاقب المجرمین 69
بگو: در زمین بگردید و بنگرید فرجام گنهپیشگان چگونه بوده است (69)
و لا تحزن علیهم و لا تکن فی ضیق مما یمکرون 70
و بر آنان غم مخور و از آنچه مکر میکنند تنگدل مباش (70)
و یقولون متی هذا الوعد ان کنتم صادقین 71
و میگویند: اگر راست میگویید، این وعده کی خواهد بود؟ (71)
قل عسی أن یکون ردف لکم بعض الذی تستعجلون 72
بگو: شاید برخی از آنچه را به شتاب میخواهید در پی شما باشد (72)
و ان ربک لذو فضل علی الناس ولکن أکثرهم لا یشکرون 73
و راستی پروردگارت بر این مردم دارای بخشش است ولی بیشترشان سپاس نمیدارند (73)
و ان ربک لیعلم ما تکن صدورهم و ما یعلنون 74
و در حقیقت پروردگار تو آنچه را در سینههایشان نهفته و آنچه را آشکار میدارند نیک میداند (74)
و ما من غائب فی السماء و الأرض الا فی کتاب مبین 75
و هیچ پنهانی در آسمان و زمین نیست مگر اینکه در کتابی روشن درج است (75)
ان هذا القرآن یقص علی بنی اسرائیل أکثر الذی هم فیه یختلفون 76
بیگمان این قرآن بر فرزندان اسرائیل بیشتر آنچه را که آنان در بارهاش اختلاف دارند حکایت میکند (76)
و انه لهدی و رحم للمؤمنین 77
و به راستی که آن، رهنمود و رحمتی برای مومنان است (77)
ان ربک یقضی بینهم بحکمه و هو العزیز العلیم 78
در حقیقت پروردگار تو طبق حکم خود میان آنان داوری میکند و اوست شکستناپذیر دانا (78)
فتوکل علی الله انک علی الحق المبین 79
پس بر خدا توکل کن که تو واقعا بر حق آشکاری (79)
انک لا تسمع الموتی ولا تسمع الصم الدعاء اذا و لوا مدبرین 80
البته تو مردگان را شنوا نمیگردانی و این ندا را به کران، چون پشت بگردانند نمیتوانی بشنوانی (80)
و ما أنت بهادی العمی عن ضلالتهم ان تسمع الا من یؤمن بآیاتنا فهم مسلمون 81
و راهبر کوران و بازگرداننده از گمراهیشان نیستی تو جز کسانی را که به نشانههای ما ایمان آوردهاند و مسلمانند، نمیتوانی بشنوانی (81)
و اذا وقع القول علیهم أخرجنا لهم داب من الأرض تکلمهم أن الناس کانوا بآیاتنا لا یوقنون 82
و، چون قول عذاب بر ایشان واجب گردد جنبندهای را از زمین برای آنان بیرون میآوریم که با ایشان سخن گوید که: مردم چنانکه باید به نشانههای ما یقین نداشتند (82)
و یوم نحشر من کل أم فوجا ممن یکذب بآیاتنا فهم یوزعون 83
و آن روز که از هر امتی گروهی از کسانی را که آیات ما را تکذیب کردهاند محشور میگردانیم پس آنان نگاه داشته میشوند تا همه به هم بپیوندند (83)
حتی اذا جاءوا قال أکذبتم بآیاتی و لم تحیطوا بها علما أماذا کنتم تعملون 84
تا، چون همه کافران بیایند خدا میفرماید: آیا نشانههای مرا به دروغ گرفتید و حال آنکه از نظر علم بدانها احاطه نداشتید؟ آیا در طول حیات چه میکردید؟ (84)
و وقع القول علیهم بما ظلموا فهم لا ینطقون 85
و به کیفر آنکه ستم کردند حکم عذاب بر آنان واجب گردد در نتیجه ایشان دم برنیارند (85)
ألم یروا أنا جعلنا اللیل لیسکنوا فیه و النهار مبصرا ان فی ذلک لآیات لقوم یؤمنون 86
آیا ندیدهاند که ما شب را قرار دادهایم تا در آن بیاسایند و روز را روشنیبخش گردانیدیم؟ قطعا در این امر برای مردمی که ایمان میآورند مایههای عبرت است (86)
و یوم ینفخ فی الصور ففزع من فی السماوات و من فی الأرض الا من شاء الله و کل أتوه داخرین 87
و روزی که در صور دمیده شود پس هر که در آسمانها و هر که در زمین است به هراس افتد مگر آن کس که خدا بخواهد و جملگی با زبونی رو به سوی او آورند (87)
و تری الجبال تحسبها جامد و هی تمر مر السحاب صنع الله الذی أتقن کل شیء انه خبیر بما تفعلون 88
و کوهها را میبینی و میپنداری که آنها بیحرکتند و حال آنکه آنها ابرآسا در حرکتند این صنع خدایی است که هر چیزی را در کمال استواری پدید آورده است در حقیقت او به آنچه انجام میدهید آگاه است (88)
من جاء بالحسن فله خیر منها و هم من فزع یومئذ آمنون 89
هر کس نیکی به میان آورد پاداشی بهتر از آن خواهد داشت و آنان از هراس آن روز ایمنند (89)
و من جاء بالسیئ فکبت وجوههم فی النار هل تجزون الا ما کنتم تعملون 90
و هر کس بدی به میان آورد به رو در آتش دوزخ سرنگون شوند آیا جز آنچه میکردید سزا داده میشوید؟ (90)
انما أمرت أن أعبد رب هذه البلد الذی حرمها و له کل شیء و أمرت أن أکون من المسلمین 91
من مامورم که تنها پروردگار این شهر را که آن را مقدس شمرده و هر چیزی از آن اوست پرستش کنم و مامورم که از مسلمانان باشم (91)
و أن أتلو القرآن فمن اهتدی فانما یهتدی لنفسه و من ضل فقل انما أنا من المنذرین 92
و اینکه قرآن را بخوانم پس هر که راه یابد تنها به سود خود راه یافته است و هر که گمراه شود بگو: من فقط از هشداردهندگانم (92)
و قل الحمد لله سیریکم آیاته فتعرفونها و ما ربک بغافل عما تعملون 93
و بگو: ستایش از آن خداست به زودی آیاتش را به شما نشان خواهد داد و آن را خواهید شناخت و پروردگار تو از آنچه میکنید غافل نیست (93)
انتهای پیام /