پنج‌شنبه 8 آذر 1403

استراتژی اسرائیل علیه ایران، بازی در فضای خاکستری است

وب‌گاه مشرق نیوز مشاهده در مرجع
استراتژی اسرائیل علیه ایران، بازی در فضای خاکستری است

پژوهشگر ارشد حوزه روابط بین‌الملل گفت: در استراتژی مشترک واشنگتن و تل‌آویو قطعا اقدام نظامی متصور نیست، بلکه سیاست خصمانه آمریکا و اسرائیل بازی در فضای خاکستری است.

به گزارش مشرق، سیدمصطفی خوش‌چشم، پژوهشگر ارشد حوزه روابط بین‌الملل در گفت‌وگو با روزنامه جام جم به تبیین استراتژی رژیم‌صهیونیستی علیه ایران پرداخت و آن را بازی در فضای خاکستری دانست. مشروح این گفت‌وگو از نگاهتان می‌گذرد:

 هدف نخست‌وزیر اسرائیل از به‌راه انداختن بازی رسانه‌ای و تبلیغاتی علیه جمهوری اسلامی ایران و استفاده از زبان تهدید چیست؟ در حال حاضر با توجه به بحث مذاکرات، نفوذ منطقه‌ای، قدرت دفاعی و تداوم تحریم‌ها، کشورمان چگونه می‌تواند از ابزارهای قدرت خود علیه هرگونه تهدید داخلی و خارجی استفاده کند؟

با توجه به این‌که آمریکا و رژیم‌صهیونیستی یک جنگ هیبریدی یا ترکیبی را از سال‌ها پیش علیه جمهوری اسلامی ایران راه انداختند و هر روز آن را گسترش می‌دهند طبعا کشورمان هم در پدافند، زیرساخت‌ها و نیروی انسانی و منابع مورد نیاز را برای مقابله با این طرح‌ها بسط داده و تاکنون توانسته در مقابل این ضربات گسترده مقاومت کند و راه‌های خنثی‌سازی برخی عملیات‌های مرتبط با این حوزه‌ها را گسترش بدهد و به پیشرفت‌های خوبی برسد. یکی از بخش‌های عمده این کارزار که ستون اصلی جنگ ترکیبی آمریکا در چارچوب استراتژی مهار علیه جمهوری اسلامی ایران کالیبره شده بحث حوزه تحریم‌های اقتصادی است که تقریبا می‌شود گفت ایران را به عنوان یک نمونه در این حوزه می‌دانیم که تحریم‌های دیگر کشورها به لحاظ کمی و کیفی به هیچ‌وجه قابل مقایسه با تحریم‌های یکجانبه و غیرقانونی آمریکا علیه جمهوری اسلامی ایران نیست. اما به‌رغم فشار اقتصادی که این تحریم‌ها علیه مردم ما وارد کرده، نتوانسته به عنوان یک ابزار به هدف اصلی خود برای کشاندن جمهوری اسلامی ایران به سمت مذاکره بر اساس شرایط و خواسته‌های ایالات متحده دست پیدا کند. در حال حاضر بیش از یک‌سال است که ما از دوران پیک تاثیرگذاری تحریم‌ها عبور کرده‌ایم و خود دولتمردان ترامپ و بایدن به شکست فشار حداکثری اعتراف کرده‌اند. البته جمهوری اسلامی ایران در چارچوب این جنگ ترکیبی، هدف انواع جنگ‌ها و نبردها در حوزه‌های دیگر بوده از جمله مداخله ارضی، جاسوسی اقتصادی و صنعتی، جنگ سایبری، جنگ ادراکی، شناختی و روانی، تسلیح گروه‌های تروریست، سلفی و تکفیری و تهدیدات نظامی و اقدامات خرابکارانه همین‌طور بمبگذاری و اقدامات امنیتی و ترور. اما مجموعه این اقدامات باعث شده جمهوری اسلامی به فکر پیشرفت در این حوزه‌ها بیفتد. از جمله پیشرفت‌هایی که در حوزه‌های نانوتکنولوژی، هوافضا، هسته‌ای و نظایر آن به‌دست آمده در شرایطی بود که ایران تحت شدیدترین تحریم‌های ایالات متحده آمریکا قرار داشته است.

با توجه به این شرایط، اظهارات بنت، نخست‌وزیر اسرائیل را باید یک بلوف سیاسی دانست؟

این اظهارات بیشتر در چارچوب فشار برای امتیازگیری از ایران در میز مذاکرات بیان می‌شود. به این ترتیب که آمریکایی‌ها در راستای پیشبرد سیاست چماق و هویج و همچنین اجرایی کردن استراتژی مهار سعی می‌کنند تا با وارد آوردن انواع فشار به جمهوری اسلامی در حوزه‌هایی که یاد شد، از جمله جنگ ادراکی، روانی و شناختی چه نخبگان و چه مردم ایران را به این باور برسانند که دچار ضعف شده‌اند و سعی می‌کنند اراده مردم و مقامات جمهوری اسلامی را سست کنند و اعتماد به نفس را از آنها بگیرند که البته تا این لحظه توفیقی در این زمینه پیدا نکرده‌اند. این یک پویش یا کارزار برنامه‌ریزی شده است و صحبت‌های نخست‌وزیر اسرائیل، آن هم در شرایطی که مذاکرات وین در جریان است به صورت هدفمند بیان می‌شود. آنها در پی آن هستند تا با جنگ روانی، اعتماد به نفس دولت تازه سرکارآمده آقای رئیسی را سست کنند تا ایران حاضر به دادن امتیاز بیشتر به آمریکا و حتی مذاکره مستقیم با مقامات این کشور شود.

 آیا صحبت‌های بنت، حاکی از نشانه‌هایی از همراهی کشورهای غربی برای تداوم فشار حداکثری است؟

با نزدیک شدن ضرب‌الاجل ساختگی که آمریکا برای مذاکرات قائل شده آنها سعی می‌کنند طرف بد ماجرا را هم به ایران نشان دهند تا با این اقدام، فشار روانی را روی مذاکره‌کنندگان و دولت در چارچوب مذاکرات وین زیاد کنند تا ایران به قرارداد موردنظر آنها یا درنهایت به یک قرارداد موقت تن بدهد. به همین منظور باید از همان چماق یا اهرام‌های فشار استفاده کنند تا به این واسطه با نشان دادن گزینه بدتر یعنی تهدیدات کلامی و اعتمادزدایی، ایران را وادار کنند در پای میز مذاکره به خواسته‌های آنها تن دهد. البته هر چقدر به پایان این ماه نزدیک بشویم بر حجم این فشارها از بعد روانی افزوده خواهد شد. البته آنها در حوزه‌های دیگر آنچه می‌توانستند انجام دادند و در شرایط کنونی عمده تلاش آنها مصروف جنگ روانی و به هم زدن آرامش افکار عمومی و همچنین ناامید کردن نخبگان و همچنین مقامات است تا ثمره و میوه آن را در اتاق مذاکره بگیرند.

تقویت مناسبات منطقه‌ای و گسترش دیپلماسی اقتصادی تا چه اندازه باعث ارتقای جایگاه ایران برای مقابله با هرگونه تهدید سیاسی، اقتصادی و امنیتی می‌شود؟

قطعا یکی از راه‌های مقابله با تهدیدات آمریکا به‌ویژه در حوزه‌های اقتصادی و همین‌طور در حوزه‌های سیاسی و امنیتی گسترش مناسبات با کشورهای منطقه، همسایگان، آمریکای لاتین، چین، روسیه و دیگر کشورهای آسیایی است که مایل به ارتقای روابط با ایران براساس احترام متقابل و منافع مشترک‌اند. در واقع دیپلماسی مقاومت و اقتصاد مقاومتی و همچنین بخش عمده‌ای از خنثی‌سازی یا کاهش تاثیرگذاری تحریم‌هاست که می‌تواند حتی در مذاکرات دست برتر را برای ما به ارمغان بیاورد.

در طول هشت ماه گذشته با استفاده از همین دیپلماسی مقاومت، ما توانسته‌ایم نه تنها عمده‌ای از پول‌های بلوکه شده خودمان را آزاد کنیم و قراردادهای جدید و مهمی را با برخی کشورها ببندیم بلکه افزایش صادرات نفت خودمان را به حدی برسانیم که دبیر شورای امنیت ملی در پیام توییتری خود اعلام کرد صادرات نفت و کسب درآمدهای نفتی، یک امتیاز سوخته‌ای است که دیگر طرف غربی نمی‌تواند آن را به ایران بدهد. این پیام بسیار معنای بزرگی داشت و نشان می‌دهد در عین اعمال تحریم‌های حداکثری آمریکا علیه کشورمان، ایران توانسته به حدی از صادارت نفت برسد که دیگر در چارچوب مذاکرات وین به عنوان یک امتیاز عمده از سوی جمهوری اسلامی در نظر گرفته نمی‌شود و ایران در پی امتیازهای دیگر است. این به معنای خنثی‌سازی و کاهش تاثیرگذاری تحریم‌هاست.

آمریکا در هشت ماه پیش خواهان این بود که چهار اهرم موجود در مصوبه مجلس کاملا از سوی ایران کنار گذاشته شود و پول‌های بلوکه شده ایران آزاد شود اما الان به دلیل پیشبرد دیپلماسی مقاومت، طرف آمریکایی حاضر است حتی با توقف غنی‌سازی 60درصد پول‌ها را آزاد کند، چون به روشنی می‌بیند بخش عمده‌ای از این پول‌ها در شرایطی که آمریکا مخالف بوده و تحریم‌ها را حفظ کرده، آزاد شده است. این مساله نشان می‌دهد مقاومت می‌تواند عامل مهمی برای پیشرفت ما در حوزه‌های مقابله با آمریکا و مذاکرات باشد و نتایج و ثمرات ملموس برای اقتصاد و معیشت کشور داشته باشد. یعنی آمریکا گام‌به‌گام از مطالبات گذشته خود دست برداشته و صرفا به توقف غنی‌سازی 60 درصد از سوی ایران بسنده کرده و خواهان این است که ایران دست از اهرم‌های فشار خود بردارد. طبعا ایران هم همچنان باید مثل گذشته از خواسته‌های خود عقب‌نشینی نکند، چون در متن مذاکرات تا به‌صراحت درباره این قضیه بحث نشده اما اظهارات گوشه و کنار مقامات آمریکایی نشان می‌دهد پتانسیل و ظرفیت غنی‌سازی 60 درصدی بیشترین فشار را به آمریکایی‌ها وارد آورده و این مساله حاکی از این است که اگر دیپلماسی مقاومت، دیپلماسی اقتدار را به عنوان مکمل در کنار خود داشته باشد می‌تواند برای ما دست برتر را در تقابل و مذاکره به ارمغان بیاورد.

همان‌طور که گفته شد اسرائیل دست به یک بازی رسانه‌ای زده است اما در عین حال با توجه به نوع تفکر صهیونیست‌ها آیا احتمال می‌دهید برخی تحرکات ایذایی مستقیم یا غیرمستقیم با مدیریت اسرائیلی‌ها علیه منافع جمهوری اسلامی ایران صورت گیرد؟ در شرایط کنونی نوع واکنش ایران به این اقدامات ابتدایی و محدود چگونه می‌تواند باشد؟ برخی بر این باورند که هدف اسرائیل به هم زدن بازی به ضرر ایران است و از این رو، این افراد معتقدند هدف رژیم‌صهیونیستی وادار کردن ایران به انجام یک واکنش سخت و اقدام متقابل است و به همین خاطر شایسته است جمهوری اسلامی در چنبره این ترفند قرار نگیرد و از آن عبور کند. در عین برخی دیگر قائلند با هر تحرکی که از سوی اسرائیل علیه منافع ایران صورت گرفت باید با بی‌اعتنایی عبور کرد.

برخی معتقدند اسرائیل خارج از پازل، استراتژی و سیاست‌های آمریکا بازی می‌کند، بنابراین اسرائیل را برهم زننده مذاکرات می‌دانند اما من اسرائیل را متحد استراتریک ایالات متحده می‌دانم. به باور من، آنها سعی می‌کنند در حوزه‌های مختلف علیه ملت و دولت ایران همکاری‌های خود را گسترش دهند. به همین دلیل سطح اقدامات خرابکارانه و خصمانه اسرائیل علیه ایران در سطحی بالاتر از آمریکا صورت می‌گیرد اما در عین حال هر دو رژیم به‌خوبی می‌دانند جنگ نظامی علیه ایران مهلک و کشنده خواهد بود و آنها را به اهدافشان نمی‌رساند و با پاسخ شدید ایران و متحدانش در منطقه غرب آسیا و بلکه جهان مواجه خواهد کرد.

بنابراین در استراتژی مشترک واشنگتن و تل‌آویو قطعا اقدام نظامی متصور نیست، بلکه سیاست خصمانه آمریکا و اسرائیل بازی در فضای خاکستری است. یعنی فضای امنیتی بین صلح و جنگ است که شامل انواع اقدام خرابکارانه، تروریستی، بمبگذاری، آدم‌ربایی، تسلیح گروه‌های تروریستی، سلفی، تکفیری، جنگ اقتصادی و تحریم... می‌شود و اسرائیلی‌ها در این چارچوب نقش بازی می‌کنند. به‌خصوص این‌که به گفته آمریکایی‌ها شبکه سی‌آی‌ای در ایران و منطقه از سوی جمهوری اسلامی متحمل ضربات مهلکی شده و دیگر کارایی سابق را ندارد بنابراین نقش عملیاتی ماجرا بیشتر به موساد واگذار شده است. اما با این وصف معتقدم به هیچ عنوان اسرائیل وارد فضای نظامی نمی‌شود. معتقدم در برابر هرگونه اقدامی که در این فضای خاکستری انجام می‌شود جمهوری اسلامی باید در سطحی به مراتب شدیدتر پاسخ دهد تا بازدارندگی ایجاد کند. اسرائیل درچارچوب استراتژی مهار ایران و همچنین در قالب دکترین امنیت ملی و دفاعی رژیم‌صهیونیستی و هم در چارچوب منافع منطقه‌ای و استراتژیکی ایالات متحده سعی می‌کند با استفاده از ابزارهای موجود در جنگ ترکیبی، تنش‌های ایران در منطقه کنترل و جمهوری اسلامی را مهار کند. بنابراین اگر پاسخ اقدامات ایذایی و احتمالی اسرائیل از سوی ایران داده نشود یا واکنشی هم سطح از سوی ایران رقم بخورد، اسرائیلی‌ها متوقف نخواهند شد.

در واقع آمریکا و اسرائیل به طور مشترک براساس یک سیاست استراتژیکی عمل می‌کنند و اقدامات آنها تاکتیکی، دفعتی و بدون داشتن آمادگی‌های لازم نیست. از این رو نباید حتی به یک پاسخ هم‌طراز فکر کرد، بلکه تنها چیزی که می‌تواند نقشه‌های مخرب راهبردی آنها را متوقف کند پاسخ‌های به مراتب قوی‌تر و سرسختانه‌تر ایران علیه این دو رژیم خواهد بود.