استیک با دندان مصنوعی
آبیها میدانستند که شانس چندانی برای بردن الهلال ندارند؛ چرا که نبرد بیرون زمین را به این تیم باخته بودند با دندان مصنوعی، شانسی برای خوردن استیک وجود ندارد.
به گزارش ایسنا، روزنامه همشهری نوشت: «حذفشدن از لیگ قهرمانان آسیا هر چقدر هم که قابل پیشبینی باشد، باز دردناک به نظر میرسد. با این حال هواداران استقلال نمیتوانند ادعا کنند که با این نتیجه شگفتزده شدهاند. آنها بهخوبی میدانستند که تیمشان شانس زیادی برای عبور از این مهلکه ندارد. حتی در بین برخی از آنها این نگرانی وجود داشت که تیم یک شکست سنگینتر را تجربه کند و طعم تحقیر در آسیا را بچشد. چنین نتیجهای مدتها قبل از سوت شروع داور و قبل از سر خوردن محمدحسین مرادمند در مقابل گومیس رقم خورده بود. این نتیجه، محصول تفکر و عملکرد متفاوت مدیران دو باشگاه است. الهلالی که در گروهاش دوم شده بود، همه تابستان را صرف تقویت تیماش کرد. آنها با انتخاب یک مربی جدید، ایدههای قبلی را کوبیدند و ایدههای نویی برای تیمشان ساختند و ابزار ساخت این ایدهها را هم برای مربی جدید باشگاه فراهم کردند. استقلال اما از خط دروازه تا نوک حمله، یک به یک ستارههای کلیدیاش را از دست داد. این، شاهکار مدیرانی بود که تیم را قبل از نبرد حساس آسیایی، خلع سلاح کردند.
تفاوت تیمهایی مثل استقلال و الهلال، در چند «لحظه» خاص از مسابقه نمایان شد. تیم فرهاد با ترکیب بسیار جوانی که داشت، بهخصوص در نیمه اول، فراتر از انتظار نشان داد اما این نمایش برای شکستدادن حریفی مثل الهلال کافی به نظر نمیرسید. استقلال مسابقه را بهتر شروع کرد اما این تیم عربستانی بود که منتظر ماند تا در ثانیههای تعیینکننده، به بهترین شکل از فرصتهای گلزنی استفاده کند. آبیهای ایران در حالی به استقبال این مسابقه رفتند که اصلا در شرایط بازی نبودند. حریف در بازگشت از اردوی اروپایی، سه مسابقه را در لیگ داخلی عربستان برگزار کرده بود اما خریدهای جدید فرهاد، نخستین مسابقه رسمیشان را در ترکیب این تیم پشت سر میگذاشتند. حریف با همه پتانسیلاش در زمین میجنگید اما مهدی قائدی و فرشید اسماعیلی به شکل کنایهآمیزی از روی سکوها شاهد نمایش تیمشان بودند. مهدی و فرشید، بهترین نفرات استقلال در دور گروهی به شمار میرفتند اما یک نفرشان فروخته شد و نفر دیگر، در فهرست سیاه مدیران باشگاه قرار گرفت. دو بازیکنی که اگر در این جدال به میدان میرفتند، شاید شرایط برای استقلال کاملا تغییر میکرد.
این شکست با وجود همه تلخیها، اتفاقات امیدوارکنندهای هم داشت. این که استقلالیها حداقل در شروع خودشان را نباختند و با اعتماد به نفس روبهروی الهلال قرار گرفتند. این که بازیکن جوانی مثل امیرحسین حسینزاده در نخستین بازی با پیراهن باشگاه نشانههای ظهور یک ستاره جدید را نمایان کرد. این باخت میتواند آغازی برای پا گرفتن یک تیم جوان در باشگاه استقلال باشد. هر چند که بعید نیست همه نفرات مستعد این تیم هم بعد از یک سال از باشگاه جدا شوند و در تابستان بعدی، همه چیز دوباره به نقطه شروع برگردد. استقلالیها در این چند سال، بارها برای ساختن تیمهای درخشان تلاش کردهاند اما درست هر بار که بیشتر از همیشه به تیمشان امیدوار بودند، با یک موج سهمگین از جدایی ستارهها روبهرو شدهاند. این بار هم نوبت نادری، قائدی، دیاباته، مظاهری و دیگران بوده که تیم را ترک کنند. پیداکردن جانشین برای همه این نفرات از بازار داخلی، اصلا کار راحتی به نظر نمیرسد. آبیها میدانستند که شانس چندانی برای بردن الهلال ندارند؛ چرا که نبرد بیرون زمین را به این تیم باخته بودند؛ چرا که با دندان مصنوعی، شانسی برای خوردن استیک وجود ندارد.
رخدادن یک معجزه، تنها امید استقلال برای این نبرد حساس بود؛ معجزهای که این بار البته اتفاق نیفتاد. مسئله این نیست که چرا معجزه اتفاق نمیافتد. مسئله کلیدی این است که با این همه تفاوت بین شیوه اداره دو باشگاه در یک قاره، برای موفقیت در لیگ قهرمانان همواره باید به معجزه امیدوار باشیم؛ چرا که در شرایط عادی، عدالت فوتبال حکم به برد تیمی میدهد که بیشتر از رقیب، خودش را برای چنین مسابقهای آماده کرده باشد.»
انتهای پیام