«اصحاب پاریس» و ضدیت با انقلاب اسلامی در گذر زمان
به گزارش خبرنگار خبرگزاری دانشجو، ما و فرانسه، ما به عنوان هویت جمعی انقلاب اسلامی و اسلام ناب در بطن آن همواره خاطرات تلخ مشترکی از «پاریس» و کشور فرانسه داریم. همانقدر که برای بسیاری از روشنفکران و نویسندگان متاثر از غرب نسل در نسل قبله آمال است و به جایزههای جشنوارههای فیلم کن و امثالهم افتخار میکنند و در فرشهای قرمز با هنجار شکنی و لباس های صورتی خود خوش رقصی میکنند برای ما...
به گزارش خبرنگار خبرگزاری دانشجو، ما و فرانسه، ما به عنوان هویت جمعی انقلاب اسلامی و اسلام ناب در بطن آن همواره خاطرات تلخ مشترکی از «پاریس» و کشور فرانسه داریم. همانقدر که برای بسیاری از روشنفکران و نویسندگان متاثر از غرب نسل در نسل قبله آمال است و به جایزههای جشنوارههای فیلم کن و امثالهم افتخار میکنند و در فرشهای قرمز با هنجار شکنی و لباس های صورتی خود خوش رقصی میکنند برای ما هم بازگو کننده خاطرات نفاقگونهای است که یادآوری آن خالی از لطف نیست.
در چند روز گذشته که بحث حجاب و عفاف داغ بود آماری که در ایمپرشن توییتر برایم جالب به نظر رسید آمار 277 هزار توییت با کلید واژه (hijab) از کشور فرانسه بود و این نیز مزید بر علت شد تا متنی در مورد «اصحاب پاریس» بنویسم.
هنوز هم نیروهای ضد انقلاب در پاریس ریشه دواندهاند و همواره این استراتژی رسانه را از اول انقلاب در مطبوعات و رسانههای جمعی آن در جهت ضد انقلاب اسلامی، اسلام ناب و در جهت اسلام هراسی میبینیم.
پاریس همواره پناهگاهی برای اعمال علیه انقلاب و ضد انقلاب اسلامی بوده، هر چند اعمال پوسیده جریان مجاهدین از منظر امروزی در عمل تهدیدی محسوب نمیشود اما یادآوری اعمال آنها که همیشه یکی از پایگاه های اصلیشان فرانسه بوده خالی از لطف نیست، کسانی که امام خمینی در وصف آنها میفرمود: «من ابن ملجم نامرد را از اینها مردتر میدانم» همین جمله آن زمان هم همه آنها بخصوص رهبران پاریس نشین از سلطنتطلبان تا اصحاب بختیار و مجاهدین و تمامی ضد انقلاب را دچار سرگیجه کرده بود.
امروز هم مانند گذشته باید نظر به اقدامات اسلامهراسانه فرانسه کرد که با همه ادعای خود و البته تاریخچه تاریکش همچنان در خط مقدم این چنین اعمالی است.
همواره فرانسه محلی برای کامل کردن پازل اقدامات شرورانه منافقین بوده، چه ابتدای انقلاب که با اینکه پناهگاه رهبران اصلی اقدامات تروریستی در دهه شصت علیه ملت ایران بود، چه امروز که باز هم بستری برای اقدامات و صحبتهای تحریکآمیز علیه ملت و انقلاب اسلامی است.
در گذشتهای نه چندان دور مجاهدین خلق و در رأس آنها رجوی و نیز بنی صدر در پناه فرانسه هر اقدام غیر انسانی خواستند علیه انقلاب اسلامی ما به وسیله افراد فریبخورده داخلی کردند، درست شبیه آنچه در شبهای گذشته در تهران و برخی شهرها دیدیم، نکته مهم این است که نباید دچار فراموشی شویم و تاریخچه آنها را از یاد ببریم هرچند آنچه امروز اتفاق میافتد قابل قیاس با دهه شصت نیست چرا که نهال انقلاب اسلامی بعد از چهل و پنج سال درختی بالغ شده که ریشه دواندهاست و امروز کشورهای غربی و در رأس آن فرانسویها در ضعیفتترین موضع خود در نیم قرن گذشته هستند و همه آن دسیسه کنندگان اصلا در دنیا نیستند.
اما «ریشه» مسئله با تغییر شکلی امروز اقدامات نرم و جنگ علیه افکار عمومی ملت ایران و البته امت اسلام است، هجمه آنها علیه اسلام و ایجاد اسلام هراسی چیز جدیدی نیست اما نباید موجب غفلت و فراموشی ما هم شود.
روزی در میان روشنفکران و نویسندگان آن روزگار جلال آل احمد با شهامتی بالا گفت: «مطبوعات فرانسه همچون دیگر بنگاههای انتشاراتی این ملک در دست صهیونیستها است»
امروز هم به جرأت میگوییم بنگاههای رسانهای و رپورتاژی و همچنین دیجیتال ژورنالهای آنها که شکل جدیدی به خود گرفته پازلی چند قطعهای از حادثه سازی در ایران، حمله علیه اسلام، ایجاد اسلام هراسی و همچنین در نهایت علیه انقلاب اسلامی و البته افکار و روان عمومی جمعی مردم ایران است.
همین انقلاب اسلامی که امروز تحول بزرگی در منطقه رقم زده که یک نمونه آن همین اربعین میلیونی است و خیلیها درست آن را مشاهده نمیکنند و بنگاههای رسانهای با هر ترفندی آن را منحرف میکنند، این آگاهیهای تاریخی و رصد درست میتواند ما را از این مرحله عبور دهد و از مرحله واکنشگرایی به سمت کنشگرایی سوق دهد.