اصلاحطلبی در کلام، آشوب در عمل
فیض الله عرب سرخی، فعال سیاسی اصلاحطلب در گفتوگویی با اعتمادآنلاین توصیفات زیبایی از اصلاحطلبی بیان کرده است. او گفته: «در بحث ضرورت توجه به اصلاحات و اصلاحطلبی تفاوتی نمیکند که در چه موقعیت و شرایطی قرار داشته باشیم. در واقع برای ایجاد دگرگونی در رویه، ضوابط یا افراد، دو راه بیشتر وجود ندارد
به گزارش الف به نقل از جوان آنلاین، فیض الله عرب سرخی، فعال سیاسی اصلاحطلب در گفتوگویی با اعتمادآنلاین توصیفات زیبایی از اصلاحطلبی بیان کرده است. او گفته: «در بحث ضرورت توجه به اصلاحات و اصلاحطلبی تفاوتی نمیکند که در چه موقعیت و شرایطی قرار داشته باشیم. در واقع برای ایجاد دگرگونی در رویه، ضوابط یا افراد، دو راه بیشتر وجود ندارد. یعنی یا باید به زور و روش انقلابی متوسل شد یا روش اصلاحی. با این توضیح که منظور از روش اصلاحی توجه به شیوه قانونی، مسالمتجویانه و تدریجی است؛ در واقع این موارد ویژگیهای اصلاحطلبی است... در کل ویژگی روش اصلاحی این است که از چارچوبهای قانونی خارج نمیشود. احیانا اگر هم بخواهد از قانون خارج شود، روشهای مدنی را برای خود در نظر میگیرد و کمترین توجهی به خشونت نخواهد کرد. در چنین حالتی کسی که قانون را نمیبیند، میایستد و مجازات تخطی از قانون را هم میپذیرد؛ بنابراین به نظر من، ما و جامعه ما راهی جز اصلاحطلبی ندارد.» عرب سرخی از قانونمندی شیوه اصلاحطلبی میگوید، اما در عمل، خود او یکی از بازداشتیها و محکومان فتنه پر آشوب 88 است. اصلاحطلبی در ادبیات، شعارهای قشنگی در مورد شیوههای آرام کار سیاسی، فعالیت مدنی و در چارچوب قانون دارد، اما در عمل با اردوکشیهای متعدد خیابانی و آشوب و خشونت همراه است. آشوبهایی که سال 88 و 78 اصلاحطلبان به راه انداختند، یا آشوب 25 بهمن 89 که منجر به حصر موسوی و کروبی شد، تنها بخشی از اقدامات منجر به خشونت اصلاحطلبان است. اصلاحطلبان حتی در موضعگیریهای متعدد بارها از خشونتها و آشوبهای خیابانی حمایت کردهاند. عرب سرخی در مسیر نشان دادن یک چهره لطیف از اصلاحطلبی حتی به انکار انقلاب اسلامی مردم ایران در سال 57 هم میرسد: «کنار گذاشتن روش اصلاحطلبی و روی آوردن به روشهای خشن به طور ملموسی هزینههایی فراوان دارد. در این بحث ما تجربه انقلاب خودمان را داریم و بسیاری از انقلابیون صادق، امروز آرزو میکنند به جای روشهای انقلابی، بهرغم انسداد سیاسی در آن دوران که یک دوره طولانی بعد از کودتا وجود داشت، به روشهای اصلاحی روی میآوردند. همچنین کشورهایی اطراف ما هستند که هزینه و کشتههای زیادی دادند و حتی میتوان گفت نابود شدند، اما با استفاده از راه انقلابی دستاوردی هم به دست نیاوردند.» در واقع امثال عرب سرخی که در برابر جمهوری اسلامی از آشوبهای سازمان یافته تا حد براندازی دفاع میکنند و حتی کوچکترین نقدی به خشونتهای اصلاحطلبان در آشوبهای متعدد فتنه 88 ندارند، به رژیم پهلوی که میرسند طرفدار فعالیتهای آرام اصلاحی و مخالف انقلاب میشوند. در حالی که امام خمینی از نصیحت و امر به معروف محمدرضا پهلوی آغاز کرد و وقتی برخورد خشن حکومت پهلوی با مردم و بی اعتنایی به نصایح را دید، وارد فاز انقلاب شد.