اصل کتاب مفاتیحالجنان از شیخ عباس قمی نیست / لهوف اعتبار کمتری دارد
مبلغ نوشت: نمیدانیم چرا به جای اینکه کتاب ارشاد که معتبر است در بین شیعه رواج یابد کتاب لهوف ابن طاووس که اعتبار خیلی کمتری دارد و 300 سال بعد از مفید نوشته شده است بین مردم و روضهخوانان رواج یافت و شهرت پیدا کرد. حتی کسانی که جزء طلاب علوم دینی بودند به آن بیشتر مراجعه میکردند با اینکه متن عربی داشت و باید به فارسی هم ترجمه میشد.
«مبلغ» نوشت: آیتالله محمدهادی یوسفی غروی؛ استاد درس خارج حوزه علمیه، شامگاه 22 مرداد ماه در دومین نشست علمی «بررسی سیر مقاتل عاشورایی از ابتدا تاکنون»، گفت: اشاره شد که 18 هزار نفر از کوفه به امام حسین (ع) نامه نوشتند یا پای نامهها را امضاء کردند همچنین در ماجرای توابین، 10 هزار نفر با سلیمان صرد خزاعی و در ماجرای مختار هم 10 هزار نفر با او بیعت کردند و این سه عدد نشان میدهد خیل عظیمی طالب عرضه گزارشات و اخبار حوادث کربلا بودهاند.
وی افزود: ابومخنف خبرهای خود را از افراد حاضر در کربلا و از قبایل مختلف که در قید حیات بودند یا با دو سه واسطه از اطرافیان و آشنایان آنها جمعآوری کرد.
آیتالله یوسفی غروی بیان کرد: این کتاب ابتدا به دست هشام کلبی رسید سپس چند دهه بعد به دست طبری رسید و شیخ مفید هم مطالب الارشاد خود درباره کربلا را از این کتاب استنساخ کرد. البته همزمان با تاریخ طبری، تاریخ احمد اعثم کوفی هم که کتاب الفتوح را نوشت و عمدتا به فتوحات عراق پرداخته است به ماجرای کربلا هم اشاره دارد ولی هر چه دل تنگش خواسته است در این گزارشات آورده و مطالب را کم و زیاد کرده است لذا معتبر نیست.
استاد حوزه علمیه با اشاره به مقتل ابن طاووس، گفت: وی از علمای شیعه در نیمه قرن هفتم و 100 سال بعد از شیخ طوسی است و در حله که بین کوفه و کربلا است زندگی میکرد. مردم حله از ابتدای محرم مجالس عزا برپا میکردند و به زیارت کربلا میرفتند و طبیعتا یکسری پرسشهایی در ذهن داشتند که چرا امام حسین (ع) از مکه و مدینه به سمت کربلا حرکت کردند. ابن طاووس که طلبه جوان و حدود 20 ساله بود با این پرسشها روبرو شد.
چگونگی شکلگیری مقتل لهوف ابن طاووس
وی ادامه داد: ابن طاووس، مقتل ابن نمای حلی را که مثیرالاحزان (برانگیزاننده غمها) نام داشت و 30 سال قبل از او فوت کرده بود در دست داشت و همراه خودش با گروههای زیارتی میبرد و البته خود ایشان هم حواشی را بر این کتاب زده بوده است. او در بازگشت به حله مجموعه مقتل خود را با عنوان «ملهوف علی قتل الطفوف» نوشت که سومین مقتل بعد از مقتل ابومخنف و شیخ مفید محسوب میشود.
استاد تاریخ اسلام حوزه علمیه اضافه کرد: این کتاب ترجمه شده است و شاید بهترین ترجمه، ترجمه سیداحمد فهری زنجانی، نماینده امام در دمشق با عنوان «آهی سوزان بر مزار شهیدان» بود. مصطفی صادقی کاشانی هم تحقیق و تصحیح این کتاب را انجام داده است و توسط بوستان کتاب با عنوان منبعیابی کتاب لهوف ابن طاووس منتشر شده است.
یوسفی غروی اظهار کرد: در قرن دهم مرحوم میرحسین کاشفی که قصص انبیاء را نوشته، احادیثی که برای مجالس مؤمنین مفید بوده را در کتابش میآورد و به خصوص مصیبتهای کربلا را هم ذکر کرده است. این کتاب، مقتل نیست ولی چون گریزهای هر مجلس را به ذکر مصائب اهل بیت (ع) اختصاص داده است برخی گمان کردهاند که مقتل نوشته است. در دوره صفویه، این کتاب که نام آن «روضه الشهدا» یعنی باغ شهیدان بود نسخهنویسی شد و روضهخوانان از روی این کتاب میخواندند. البته قبل از این کتاب و در شروع قرن ششم، فتال نیشابوری هم روضهالواعظین را نوشت که دو جلد است؛ جلد اول در مواعظ و پند و اندرز و جلد دوم درباره تاریخ ائمه (ع) از جمله امام حسین (ع) است و صرفا برای کربلا هم نیست.
یوسفی غروی با بیان اینکه این کتاب به عربی است، گفت: در اینجا نمیدانیم چرا به جای اینکه کتاب ارشاد که معتبر است در بین شیعه رواج یابد کتاب لهوف ابن طاووس که اعتبار خیلی کمتری دارد و 300 سال بعد از مفید نوشته شده است بین مردم و روضهخوانان رواج یافت و شهرت پیدا کرد. حتی کسانی که جزء طلاب علوم دینی بودند به آن بیشتر مراجعه میکردند با اینکه متن عربی داشت و باید به فارسی هم ترجمه میشد.
مقتل فرهاد میرزای قاجاری
استاد تاریخ اسلام حوزه علمیه اضافه کرد: بعد از سقوط صفویه و روی کارآمدن قاجاریه، حاج فرهادمیرزای اعتمادالسلطنه که عموی ناصرالدین شاه قاجار و بزرگ ایل آنها بود و از طرف وی، والی غرب کشور انتخاب شده بود، به مجالس عزاداری کمک زیادی میکرد و در مجالس حضور مییافت. از زبان وی نقل است که من در مجالس عزاداری کرمانشاه حضور داشتم و علمای شیعه و غیرشیعه هم در این مجالس شرکت میکردند و دیدم که واعظین مطالبی میخوانند که در شان امام حسین (ع) و کربلا نیست و برخی علما هم از این مطالب گلایه داشتند.
وی ادامه داد: اعتمادالسلطنه هم خطاب به یادآوران (ذاکرین) گلایهها را منتقل کرده است و آنان گفتند ما کتابی برای این کار نداریم و اگر شما جزوهای به ما بدهید از روی آن میخوانیم، لذا ایشان با خدا عهد کرد که اگر فرصتی یافت مقتل معتبری درباره امام حسین (ع) از کتب معتبر تاریخی و حدیثی بنویسد، او 60 تا 70 کتاب حدیثی و تاریخی را بررسی کرد تا مقتل خود را بنویسد؛ وی در سفری به ترکیه گرفتار طوفان در دریا میشود و چون تربت امام حسین (ع) همراه او بود تربت را روی آب دریا ریختند و نجات پیدا کردند لذا مقتل خود را متناسب با این حادثه «قَمقامِ زَخار وَ صَمصامِ بَتار» نامگذاری کرد و این کتاب الان موجود است. این کتاب تا حدود زیادی قابل اعتماد و معتبر است.
یوسفی غروی اضافه کرد: در دوره قاجاره مقاتل مختلفی نوشته شد که خیلی اعتبار ندارند و یا اعتبار اندکی دارند. در دوره معاصر هم محدث قمی، دو مقتل نوشته است یکی ذیل کتاب «منتهی الاحوال فی احوال النبی و الآل» و مقتل دیگر وی به عربی است که نفس المهموم نام دارد که مکررا به فارسی ترجمه شده است و آیتالله شعرانی حدود یک قرن قبل آن را به فارسی ترجمه کرد. اعتبار این کتاب هم خوب است ولی اینطور نیست که مطالب نادرست هم نداشته باشد. البته وی برخی مطالب را از منتهیالآمال خود حذف کرده است که به نظر میرسد ده سال بعد تشخیص داده است که برخی مطالب نفس المهموم اعتبار کمتری دارد. معاصر ایشان در نجف اشرف، سیدعبدالرزاق موسوی مقرم مقتل الحسین را نوشت.
چگونه مفاتیحالجنان به شیخ عباس قمی منتسب شد؟
وی افزود: در حدود قرن هشتم هجری، دولت سادات موسوی مشعشعی روی کار آمد و احمد بن فهد حلی در این دوره عدهالداعی را نوشت و نام این نویسنده در مفاتیح الجنان آمده است؛ البته اصل کتاب مفاتیح از محدث قمی نیست بلکه از شیخ رحمتالله کرمانی است ولی چون نظم و نسق آن خیلی زیبا نبود و از سویی گفته شده بود که برخی مطالب اعتباری ندارد لذا شیخ عباس قمی این کتاب را پالایش کرد و نام آن را از مفتاح الجنان به مفاتیحالجنان تغییر داد.
یوسفی غروی افزود: در این دوره یعنی حکومت مشعشیان مقتلی جعلی به نام ابومخنف نوشته شد که دخل و تصرف زیادی در آن وجود داشت که بنده آن را تصحیح و با عنوان «وقعه الطف» منتشر کردم. مقتل ابومخنف محرف بازاری غیرمعتبر است ولی متاسفانه برخی با انگیزه مالی آن را نشر و ترویج دادند. اشتباهات عظیمی در این کتاب وجود دارد؛ بنا بوده است که مطالب این کتاب از ابومخنف باشد ولی در سطر اول این کتاب، چند غلط بزرگ وجود دارد؛ یکی اینکه ابومخنف را شاگرد کلبی معرفی کرده است در صورتی که کلبی شاگرد ابومخنف بود همچنین شیعیان روز نهم یا تاسوعا را به ذکر حضرت ابوالفضل (ع) میپردازند ولی شیعه عرب براساس همین مقتل محرف، روز هفتم را بزرگداشت حضرت ابوالفضل (ع) در نظر میگرفتند.
20 اشکال در مقتل ابومخنف
استاد تاریخ اسلام حوزه علمیه ادامه داد: در این مقتل وانمود شده است که گویی حضرت ابوالفضل (ع) در شب هشتم شهید شده است البته سه بار در این مقتل نامعتبر حضرت ابوالفضل (ع) را شهید میکنند یعنی هفتم، هشتم و نهم محرم. البته 20 اشتباه دیگر را بنده در مقدمه وقعهالطف آوردهام و متاسفانه این مقتل محرف منشا خطاهای زیادی در روضهخوانیها به خصوص در بین اعراب شده است.
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1801444