اغتشاشگران برای اجرای پروژه «کشتهسازی» خود، چند نفر را در روزهای گذشته به قتل رساندهاند؟
قتل کسانی که در اغتشاشات شرکت نداشتند، توسط اسلحه جنگی که اصلا مورد استفاده نیروهای امنیتی نبوده و از بین قوم کُرد یا اقوام دیگر به منظور تحریک احساسات مردم و انتشار فیلم مقتولان و اطلاع دادن این قتلها به رسانههای بیگانه و ایجاد موج رسانهای برای محکومیت جمهوری اسلامی فقط و فقط نشان دهنده پروژه کثیف «کشته سازی» توسط ضدانقلاب از طریق قتل مردم بیگناه است.
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ به نقل از صاحب نیوز؛ برانگیختن احساسات مردم از طریق نسبت دادن کشته شدگان به نیروهای امنیتی و نظامی، پروژه «کشته سازی» ضدانقلاب است که برای رسیدن به اهداف شوم خود، هیچ اهمیتی برای جان انسانها قائل نیست.
ضدانقلابی که برای رسیدن به مقاصد خود از هیچ ابزار و وسیلهای دریغ نمیورزد و از لیدرهایش گرفته تا طرفداران سطح پایینش علناً فراخوان قتل و کشتار نیروهای امنیتی را صادر میکنند بدون این که بگویند این نیروها چه گناهی دارند. وقتی این قدر کشتن انسانها برایشان راحت است، طبیعی است که بتوانند پروژه تحریک آمیز و احساسات برانگیز کشتن افراد عادی را نیز اجرایی کنند.
در اغتشاشات کنونی کشور نیز از ابتدا این پروژه به صورت کاملاً مهندسی شده به اجرا درآمد. در حالی که پروتکلهای نیروهای امنیتی برای کننترل اغتشاشات در مراکز غیرحساس و در خیابانها، فاقد سلاح و فشنگ جنگی بوده که آمار بالای شهدای ایشان نیز به همین جهت است، تعدادی در این اغتشاشات با فشنگ جنگی و گلولههای مختلف به قتل رسیده و بلافاصله آتش حمله امپراطوری جهانی رسانهای با بزرگنمایی این وقایع، ارتکاب این قتلها را به نیروهای ضدشورش انتساب داد.
نقطه اشتراک همه این قتلها، بمباران رسانهای ضدانقلاب بلافاصله بعد از وقوع آنها، برجسته سازی این وقایع و نسبت دادن این قتلها به نظام است.
قابل توجه این که ضدانقلاب سوژههای خود برای قتل در جهت پروژه کشته سازی را «انتخاب» میکند و قبل از اقدام به قتل با لحاظ شرایط مورد نیاز خود، او را گزینش میکند. دختران جوان بدحجاب که مرتبط با اقوام مختلف کشور باشند مانند مهسا موگویی، نیکا شاکرمی و از این قبیل به منظور تحریک اقوام سوژههای خوبی برای اجرای پروژه کشته سازی ضدانقلاب هستند.
یا کشته سازی در بین قوم کرد و در شهرهای کردنشین کشور طبیعتاً میتواند با یادآوری درگذشت مهسا امینی، دختر جوان 21 ساله کُرد، احساسات مردمی را برانگیخته و آنها را به کف خیابان بکشاند.
قتلهایی که در طول مدت اغتشاشات اخیر توسط اغتشاشگران طرح ریزی و اجرا شد، موارد متعدد زیر هستند که همگی این افراد شرایط مورد نیاز ضدانقلاب برای اثرگذاری را دارند:
*مهسا موگویی
در جهت اجرای این پروژه یک هفته بعد از درگذشت مهسا امینی و آغاز بلوا و آشوب در کشور به این بهانه، دختری 18 ساله در فولادشهر اصفهان به ضرب گلوله یک اسلحه ساچمهای در حالی که در حال بازگشت از باشگاه به سمت خانه خود بود، به قتل رسید. وی نه در تجمعات آن روز حضور داشت و نه از محل تجمعات عبور میکرد.
شاهدان محلی علاوه بر این که اذعان کردهاند این دختر از محل اغتشاشات فاصله داشته است، تصریح کردند وی در حال عبور از محل بود که خودروی پارسی در مقابل او ایستاده و به طرفش تیراندازی کرده و او را به قتل رساند.
ضدانقلاب بلافاصله بعد از کشته شدن این دختر، تلاش کردند یک مهسا امینی دیگر از وی بسازند اما موفقیتی حاصل نکردند.
*حدیث نجفی
در جریان اعتراضات پس از فوت مهسا امینی، ویدیوی کوتاه 6 ثانیهای از دختری که موهای خود را میبندد و به اعتراضات میرود در شبکههای اجتماعی به صورت گسترده وایرال شد. این ویدیو به عنوان حدیث نجفی منتشر شد و باز هم از طریق همین امپراطوری رسانهای جهانی تبدیل به نماد مبارزه دختران شد.
اما این طرح رسانهای به همین جا ختم نشد و کمتر از 24 ساعت تصویر دختری غرق به خون منتشر شد که بی ربط به ویدئوی اخیر نبود. متنی که همراه تصاویر منتشر میشد حکایت از یک سناریوی جدید میداد. در متن منتشر شده آمده بود: «او (حدیث نجفی) چهارشنبهشب 30 شهریور 1401، حوالی ساعت 20 در بلوار ارم مهرشهر کرج، از جانب نیروهای امنیتی مورد اصابت گلوله ساچمهای قرار گرفت که به صورت، گردن و قفسه سینه او برخورد کردند و از شدت جراحات جان باخت.». از آن جا که اصلا نیروهای امنیتی از سلاحهای جنگی استفاده نمیکنند، تنها گزینه محتمل برای به قتل رساندن این دختر که هویت واقعی او رسانهای نشد، همان کسانی بودند که فیلم را از او گرفته و به شبکههای فارسی زبان معاند نظام داده بودند.
حدیث نجفی، دختر 20 سالهای که با بستن موهایش توسط شبکه سعودی اینترنشنال و پیاده نظامش در شبکههای اجتماعی تبدیل به نماد معترضین شده بود و ادعا شده بود با شلیک شش گلوله به صورت، گردن، قلب و دستش کشته شده است به یکباره با تماس با بیبیسی فارسی اعلام کرد زنده است و اصلا نام او حدیث نجفی نیست.
*ترورهای کردستان
28 شهریور ماه گروهکهای ضدانقلاب در سقز واقع در استان کردستان به یک نفر به اسم «محمودی» تیراندازی کرده و سپس آن فرد را در داخل یک پژو بدون پلاک با سرنشینان ماسکزده سوار کرده و به بیمارستان سقز بردند که یک ربع بعد از رسیدن به بیمارستان فوت میکند. بلافاصله بعد از آن، رسانههای معاند چندین کلیپ از او پخش میکنند که فیلمهای منتشره، مربوط به تیرخوردن این فرد در جایی خلوت بوده، طوری از او فیلمبرداری شده است که صورت فرد مشخص نیست و روند صحنهسازی کاملا مشخص است و این در حالی بوده که نیروهای انتظامی آن روز تنها در خیابانهای اصلی سطح شهر سقز حضور داشتند.
30 شهریور ماه نیز یک نفر دیگر با مشخصات «فواد قدیمی» در شهر دیواندره این استان کشته شد که شباهت نوع کشته شدن آنها نشان میدهد که این افراد درجریان یک برنامهریزی مشخص هدف ترور قرار گرفتهاند.
پدر فواد قدیمی در مورد حادثه قتل فرزندش اظهار کرد: تجمعات اخیر و پروژه کشتهسازی جوانان که با دسیسه و توطئه ضدانقلاب در سطح استان شکل گرفت، موجب برهم زدن آرامش مردم و داغدار شدن خانوادهها شده و هیچ سودی برای کشور و کردستان ندارد. این منافقان با ادعای حمایت از کُردها، آشوب به پا کرده و جوانانمان را به کشتن میدهند. فرزند من هیچگاه در تجمعات اعتراضی شرکت نکرد، زمانیکه به مغازهاش مراجعه کرده بود جلوی مغازه توسط افراد معاند و اغتشاشگر ناشناس کشته شد.
با به قتل رساندن دو نفر دیگر در این استان توسط ضدانقلاب تعداد کشته شدگان پروژه کشته سازی توسط اغتشاشگران در این استان به چهار نفر رسید که سه نفر با گلوله جنگی و یک نفر در فاصله نزدیک و با گلوله ساچمهای کشته شدند و گروهکها تلاش داشتند این قتلها را به گردن نیروهای امنیتی کشور بیاندازند.
در این استان بار دیگر در 16 مهر ماه یک راننده پراید که در حال عبور از محلی که اغتشاشگران آن را به آشوب کشیده بودند در خیابان پاسداران سنندج، به ضرب گلوله جنگی اغتشاشگران به قتل رسید.
*قتلهای استان کرمانشاه
31 شهریور ماه در آشوبهای کرمانشاه دو نفر به قتل رسیدند که با سلاحی مورد اصابت قرار گرفته بودند که اصلاً سلاح سازمانی نیروهای امنیتی و نظامی کشور نیست، سوای این موضوع که نیروهای نظامی و امنیتی کشور در سراسر ایران بدون سلاح در مقابل آشوبگران حاضر میشوند.
5 آبان ضدانقلاب که طی روزهای اخیر و به دنبال ناکامی در حوزه اغتشاشات و اعتصابات، به دنبال کشته سازی در مناطق حساس قومیتی است، این بار دست روی درگذشت «حسین مولودی» یکی از اهالی مهاباد، این شهر کردنشین آذربایجان غربی، گذاشت. رئیس کل دادگستری استان آذربایجان درباره علت کشته شدن این جوان اظهار داشت: طبق گزارشهای ارائه شده این فرد با گلوله جنگی کشته شده و جسد وی را از محلی پیدا کردهاند که کانون تجمعات و اغتشاشات نبوده و ماموران نیز به هیچ وجه از اسلحه جنگی استفاده نمیکنند.
«فرشته احمدی» بانوی جوان دیگری باز هم اهل شهر کردنشین مهاباد است که در روزی که ضدانقلاب به مناسبت چهلمین روز درگذشت مهسا امینی این شهر را بهم ریخته و ایجاد آشوب و اغتشاش کرده بود و با فشنگهای جنگی به سمت مردم شلیک میکرد، به قتل رسید.
رسانههای حامی اغتشاشات ایران تاکنون سه روایت متناقض از درگذشت فرشته احمدی بیان کردهاند اما چیزی که واضح است این است که هیچ نیروی امنیتی و نظامی از اسلحه و فشنگ جنگی برای کنترل آشوبها استفاده نکرده است ولی در عوض اغتشاشگران بارها این سلاحها را مورد استفاده قرار دادهاند و علاوه بر این که فیلمهای متعددی در این رابطه موجود است، افرادی در مهاباد در آن روز مورد اصابت گلوله قرار گرفتهاند و خوشبختانه الان در قید حیات هستند و اظهار کردهاند خود دیدهاند این گلولهها از طرف اغتشاشگران به سمت ایشان شلیک شده است.
یکی از کسانی که در اتفاقات مهاباد تیر خورده است میگوید: «شب گذشته 5 آبان ماه، حدود ساعت 20:30 به یکی از عابر بانکهای سطح شهر در محله سمت مدرسه، مراجعه کردم و مشغول عملیات بانکی بودم که در تاریکی به سویم تیر اندازی شد. تیر به بالای شانه راستم اصابت کرد و درد شدیدی در دست و شانهام احساس کردم. در آن حین اما متوجه شدم که تیراندازی با کلاشینکف از سوی یک پژو سیاه رنگ بدون پلاک بوده که به سرعت از محل دور شد.»
فردای آن روز و در استان آذربایجان غربی در بازرسی از خودروها در مسیر «ارومیه - اشنویه» تعداد 55 قبضه سلاح و در مسیر «ارومیه_مهاباد» تعداد 25 قبضه سلاح شکاری و جنگی کشف و ضبط شد.
*کردها، سوژه قتلهای ضدانقلاب برای اجرای پروژه کشتهسازی
همان گونه که در قتلهایی که در طول مدت اغتشاشات اخیر در کشور رخ داده و ابزار ضدانقلاب برای اجرای پروژه کشته سازی علیه جمهوری اسلامی شده، مشخص است اغلب این قتلها در نقاط کردنشین و از بین قوم کرد بوده است تا همواره با تبلیغات بر سر این قتلها و دروغ پردازی با آنها، احساسات مردم کرد علیه جمهوری اسلامی را برانگیزد و بر آتش اغتشاشات کشور بدمد.
پروژه غیرانسانی «کشته سازی» معاندان جمهوری اسلامی تنها به موارد قتل انسانهای بیگناه ختم نشد و در این مدت اتاق فکر مخالفان جمهوری اسلامی تلاش کرد با منسوب کردن چندین فوتی که هر یک به دلیلی در این مدت فوت کرده بودند به نیروهای ضداغتشاش امنیتی و اطلاعاتی کشور، این پروژه را اجرایی کند. مواردی مانند نیکا شاکرمی که با شواهد متقنی، خودکشی وی ثابت شده است و یا موارد دیگر.
انتهای پیام /