افغانستان، چرخه و چشمانداز بحران
تهران - ایرنا - برگزاری همزمان دو مراسم تحلیف ریاستجمهوری در افغانستان، این کشور را وارد برههای از ناهمسازی و پیچیدگی سیاسی کرده و دورنمایی بحرانی را پیش روی این کشور قرار دادهاست.
«محمد اشرف غنی» و «عبدالله عبدالله» دو رقیب اصلی انتخابات ریاست جمهوری افغانستان روز دوشنبه 19 اسفند ماه همزمان با هم مراسم تحلیف برگزار کردند. با وجود این که پیروزی اشرف غنی، رئیس جمهوری فعلی در انتخابات به طور رسمی اعلام شده، رقیب دیرینه او عبدالله با متهم کردن غنی به تقلب در انتخابات خود را پیروز این رقابت میداند.
اشرف غنی در ارگ ریاست جمهوری و عبدالله در قصر سپیدار مراسم ادای سوگند ریاست جمهوری را برگزار کردند. مراسم تحلیف اشرف غنی و معاونانش از سوی «یوسف حلیم» قاضیالقضات افغانستان و مراسم سوگند عبدالله و دو معاونش نیز از سوی «شهزاده شاهد»، روحانی مذهبی برگزار شد. در شرایط کنونی افغانستان، برگزاری دو مراسم تحلیف در کشوری که بیش از چهار دهه جنگ داخلی را تجربه کرده میتواند به تشدید تنش منجر شود.
افغانستان؛ تشدید بحران و خطر تجزیه
کارشناسان براین باورند در شرایط کنونی، اوضاع افغانستان به سمت وسوی تشدید بحران پیش می رود. برگزاری مراسم تحلیف دو رئیس جمهوری در افغانستان سیر تنشها را صعودی می کند و احتمال دارد این کشور به سوی جنگ داخلی دیگری پیش رود.
گمانه زنیهای جدی در مورد تجزیه این کشور وجود دارد زیرا عنصر قومیت در افغانستان پر رنگ است و در جریان رقابت های انتخاباتی نیز این عنصر به خوبی خود را نشان داده است. برخی قومیت ها در افغانستان مدعیاند که حقوق آنان در این چند سال از سوی برخی دیگر ضایع شده است. تاجیک ها، هزاره ها و ازبک ها میگویند نسبت به پشتون ها کمتر در راس هرم قدرت افغانستان بودهاند. این موضوع می تواند در شرایط بحران خود را نشان دهد و خطر تجزیه این کشور را به دنبال داشته باشد.
بسیاری در افغانستان این گزاره را ترویج میکنند که در شرایط کنونی، رسالت بزرگ نخبگان کشور این است که چند روز قدرت و حکمرانی زودگذر را بر صلح و ثبات افغانستان ترجیح ندهند و برای تامین صلح در این کشور بکوشند.
از این منظر، این وضعیت فرصتی است که هم طالبان و هم آمریکا از آن بهرهبرداری سیاسی میکنند. طالبان موجودیت خود را بر اساس بینظمی سیاسی در این کشور به دست آورده است و آمریکا نیز در شرایط بی ثباتی، حضور نظامی خود در این کشور بحران زده را توجیه می کند.
در این شرایط اگر آمریکا بخواهد با فرمول خود راهی برای برونرفت از این بحران در افغانستان پیاده کند، بعید است که موفقیتی در پی داشته باشد، زیرا انتخابات در این کشور برای همیشه مشروعیت خود را از دست می دهد و نمی تواند در انتقال قدرت از طریق ساز و کار دموکراتیک تاثیر گذار باشد.
به نظر می رسد اگر شرایط بحران در افغانستان ادامه پیدا کند و به سمتی پیش رود که آمریکا در آن دخالت کند، این احتمال وجود دارد که با فرمول دولت موقت دو رقیب انتخاباتی کنار روند و دوباره انتخابات زود هنگام ریاست جمهوری برگزار شود و در دولت آینده نیز طالبان تا حدودی شریک قدرت شوند، زیرا یکی از تعهدات آمریکا در صلح افغانستان آزاد ساختن پنجهزار زندانی طالبان بوده است که البته اشرف غنی این تعهد آمریکا در قبال طالبان را نپذیرفته است و این موضوع مذاکرات صلح طالبان و آمریکا را با متاثر میسازد.
عوامل تاثیرگذار داخلی و خارجی بر روند صلح افغانستان
تحلیلگران براین باورند که مذاکرات بینالافغانی با توجه به شرایط فعلی اگر موفق شود اجماع نسبی بین نخبگان این کشور را به دست آورد به پروسه صلح افغانستان کمک شایانی می کند، اما مساله صلح افغانستان تابع شرایط داخلی و خارجی است.
اولین موانع و چالش جدی در روند صلح افغانستان طالبان است. دولت افغانستان و گروه طالبان برای برقراری تماس و مذاکرات مستقیم هر کدام به نحوی با مشکلات و موانعی مواجهند. گروه طالبان بعد از مرگ «ملا محمد عمر» دچار انشقاق و دو دستگی شده که هر دسته بر مناطقی از کشور نفوذ دارد و از جانبی دیگر دولت افغانستان نیز آن طور که بایسته است از وحدت نظر برخوردار نیست. هر چند طالبان در مذاکرات صلح از خود یک گروه منسجم، متحد و با طرح و برنامه هماهنگ به نمایش گذاشت، اما آنچنان که رهبران طالبان ادعا میکنند این گروه متحد و یک پارچه نیست.
گروه طالبان عملا به دو شاخه تقسیم شدهاست. به موازات مذاکرهکنندگان با آمریکا، شاخه «ملا رسول» که حوزه نفوذش اکثرا مناطقی در غرب و جنوب غرب افغانستان است از همان ابتدا با مذاکرات صلح میان ایالات متحده و طالبان مخالف بود و بعید است که در مذاکرات بین الافغانی شرکت کند. از سوی دیگر شبکه حقانی نیز نسبت به سایر همقطاران خود دارای تفکرات و عقاید افراطیتر است و در مسائلی مثل حق تحصیل و کار زنان ممکن است از خود مقاومت و سرسختی بیشتری نشان دهد.
گروه با نفوذ دیگر در افغانستان رهبران جهادی این کشورند که اغلب پیرامون تیم انتخاباتی موسوم به «ثبات و همگرایی» به همراه «حامد کرزی» رئیس جمهور سابق گردهمآمده اند، هر چند از امضای توافقنامه صلح میان ایالات متحده و گروه طالبان استقبال کردهاند، اما به نظر میرسد در مذاکرات بین الافغانی راهشان را از حکومت به رهبری اشرف غنی جدا خواهند کرد. موضعگیریهای متفاوت و اغلب متناقض رهبران جهادی و عدم هماهنگی آنان در طرح مسائل و خواستههای آنان در نشستهای مسکو و دوحه به خوبی نشانگر برخورد شخصی، جناحی و قومی آنان با مسأله صلح است و به نظر نمیرسد این رهبران بتوانند در برابر تیم منسجمتر طالبان طرح واحد و خواسته های هماهنگ و همه شمول ارائه کنند.
«ملا عبدالغنی برادر» رئیس هیات سیاسی طالبان در جریان امضای توافقنامه صلح به صورت مشخص از بعضی از کشورها تقدیر و قدردانی کرد که بیانگر تاثیر پذیری این گروه از کشورها و قدرتهای خارجی است و حکومت افغانستان هم بدون شک در مذاکرات آتی بین الافغانی به آن توجه خواهد کرد.
آمریکا یکی از طرفهای توافقنامه صلح با طالبان از نزدیک ناظر مذاکرات بین الافغانی خواهد بود و نظرات خود را به عنوان متحد حکومت افغانستان در جریان مذاکرات مذکور خواهد داشت، سازمان پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) و اتحادیه اروپا و به عنوان کمک کننده حکومت افغانستان نیز از نزدیک جریان مذاکرات را زیر نظر خواهند گرفت و در نقطه مقابل نباید نقش کشورهای چین و روسیه را به عنوان قدرتهای بزرگ و تاثیر گذار در اتفاقات آینده و مذاکرات بین الافغانی نادیده گرفت.
این دو کشور قدرتمند نیز جریان مذاکرات را از نزدیک دنبال خواهند کرد و تاثیراتی بر جریان مذاکرات دو طرف خواهند داشت. قدرتهای منطقهای مانند هند، ایران، پاکستان، عربستان سعودی و امارات متحده عربی و تا حدودی ترکیه با توجه به دیدگاههایی که دارند مذاکرات بین الافغانی را از نزدیک زیر نظر خواهند گرفت و هر کدام به نوعی و با توجه به میزان نفوذ خود بر گروه طالبان بر مذکرات و سمتدهی به مذکرات نقش بازی خواهند کرد. صلح افغانستان تابع شرایط داخلی و خارجی است و در صورتی می توان به صلح در افغانستان امیدوار بود که ابتدا توافق نسبی در بین نخبگان سیاسی افغانستان به وجود آید.
*س_برچسبها_س* *س_پرونده خبری_س*