چهارشنبه 26 شهریور 1404

امروز با سعدی: که هنوز من نبودم که تو در دلم نشستی...

وب‌گاه عصر ایران مشاهده در مرجع
امروز با سعدی: که هنوز من نبودم که تو در دلم نشستی...

همه عمر برندارم سر از این خمار مستی که هنوز من نبودم که تو در دلم نشستی

تو نه مثل آفتابی که حضور و غیبت افتد دگران روند و آیند و تو همچنان که هستی

چه حکایت از فراقت که نداشتم ولیکن تو چو روی باز کردی دَرِ ماجرا ببستی

نظری به دوستان کن که هزار بار از آن بِه که تحیتی نویسی و هدیتی فرستی

دل دردمند ما را که اسیر توست یارا به وصال مرهمی نِه چو به انتظار خستی *

نه عجب که قلب دشمن شکنی به روز هَیجا ** تو که قلب دوستان را به مفارقت شکستی

برو ای فقیه دانا به خدای بخش ما را تو و زهد و پارسایی من و عاشقی و مستی

دل هوشمند باید که به دلبری سپاری که چو قبله‌ایت باشد بِه از آن که خود پرستی

چو زمام بخت و دولت نه به دست جهد باشد چه کنند اگر زبونی نکنند و زیردستی

گِله از فراق یاران و جفای روزگاران نه طریق توست سعدی کم خویش گیر و رستی

* خستن: زخمی کردن ** هیجا: نبرد

تماشاخانه

ببینید | چرا سیل امامزاده داوود تهرانی‌ها را غافلگیر کرد؟ پاسخ در کفش‌های شهردار تهران

ببینید | صحنه ای عجیب از سیل: باغی که در چند ثانیه غیب شد

فیلم های دیگر کانال عصر ایران در تلگرام
امروز با سعدی: که هنوز من نبودم که تو در دلم نشستی... 2
امروز با سعدی: که هنوز من نبودم که تو در دلم نشستی... 3
امروز با سعدی: که هنوز من نبودم که تو در دلم نشستی... 4
امروز با سعدی: که هنوز من نبودم که تو در دلم نشستی... 5