شنبه 3 آذر 1403

امیدهایی که با «گاندو» و «هیولا» زنده شد!

خبرگزاری دانا مشاهده در مرجع
امیدهایی که با «گاندو» و «هیولا» زنده شد!

باز شدن مسیر ساخت سریال‌های امنیتی، چالش ادامه‌دار مجری سلبریتی‌ها، انحصار استعدادیابی در «عصر جدید»، ظهور «هیولا» و چالش کرونا در مسیر پروژه‌های تلویزیونی مهمترین رویدادهای سال 98 بودند.

به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ تلویزیون در سال گذشته حاشیه‌ها، اتفاقات و چالش‌های مختلفی را تجربه کرد اتفاقاتی که مسیر تلویزیون را در مقاطعی تغییر داد و باعث شد در برخی تجربه‌ها شکست بخورد یا برعکس موفق ظاهر شود. رویدادهایی نیز بود که حاشیه‌ها و واکنش‌هایی به دنبال داشت که هنوز گریبان تلویزیون را گرفته است.

در این گزارش مروری بر پنج رویداد مهم در حوزه سیما و شبکه نمایش خانگی داریم و این دو مدیوم رسانه‌ای را در پنج قاب مرور می‌کنیم، طبیعتا انتخاب پنج رویداد از میان همه رویدادهای یک سال پرچالش تلویزیون با هدف اولویت بخشی به دیدگاه‌ها و تصمیماتی بوده است که بیشترین تاثیر و نفوذ را در فرایند اتفاقات دیگر داشته‌اند و یا حاشیه‌های آن‌ها روند معمول امور را تحت‌الشعاع قرار داده است.

با این نگاه تحولات یک سال تلویزیون و شبکه نمایش خانگی را در پنج قاب مرور می‌کنیم.

قاب اول؛ باز شدن مسیر ساخت سریال‌های امنیتی با «گاندو»

یکی از ژانرهای پرطرفدار سریال سازی و سینمایی در دنیا ژانرهای جاسوسی و امنیتی است. ژانری که به دلیل موقعیت‌های اکشن و هیجان‌انگیز و سرعت بالا به راحتی می‌تواند مخاطبان زیادی را به خود جذب کند و به دلیل محتوای مطرح شده مخالفان و موافقان بسیاری هم خواهد داشت و قطعا حرکت به سمت چنین فضایی در ایران با هر میزان از آزمون و خطا جسارت زیادی را هم می‌طلبد.

سریال «گاندو» به کارگردانی جواد افشار و تهیه‌کنندگی مجتبی امینی یکی از پرحاشیه‌ترین سریال‌های تلویزیونی در سال 98 بود که در عین پرداخت به یک موضوع سیاسی اما توسط مخاطبان زیادی از مردم عام دیده شد. این سریال با محور پرونده سیاسی و جاسوسی جیسون رضائیان ساخته شد و به دلیل تصویر کردن بخش دولتی در این ماجرا کنش‌ها و واکنش‌های زیادی از طرف سیاستمداران، سخنگوی وزارت خارجه و چهره‌های سیاسی پیدا کرد.

شروع هیجان‌انگیز و اکشن سریال و جدال دو مامور امنیتی بر سر گیر انداختن یک مفسد اقتصادی که او را روی آسمان شناسایی کرده و هواپیما را به زمین نشاندند در قسمت اول این سریال باعث شد مخاطبان زیادی از همان قسمت اول با آن همراه شوند. شروع قدرتمند و حرفه‌ای که البته اگرچه در قسمت‌های بعدی با همان قدرت اولیه پیش نرفت اما تا انتها مخاطب زیادی را به خود جذب کرد.

بخشی از جذابیت این سریال برای مخاطب نمایش تصویری بود که تا پیش از این در تلویزیون ندیده بود به طور مثال نفوذ در دستگاه اطلاعات که البته باعث انتقادهایی از طرف دولت هم شد. پرداختن به پرونده جیسون رضائیان و حاشیه‌های این سریال بازتاب‌های بین المللی هم پیدا کرد و علاوه‌بر رسانه‌ها و واکنش‌های داخلی، جهان خارج را هم به خود جلب کرد.

به نظر می‌رسد تولید و پخش «گاندو» که آن را به یکی از پرچالش‌ترین سریال‌های سال تلویزیون تبدیل کرد مسیر دیگری را برای تولید سریال‌های امنیتی و جاسوسی باز کرد. «ترور خاموش» یکی دیگر از سریال‌هایی بود که به کارگردانی احمد معظمی و تهیه کنندگی ابوالفضل صفری روی آنتن شبکه یک رفت و اگرچه با محوریت مواد مخدر ساخته شد اما نفوذ و تروری فراتر از آن را در جهان سیاست دنبال کرد.

در ادامه تولید این سریال‌ها اواخر سال 98 خبرهایی شنیده شد که قرار است این مسیر در تلویزیون و سازمان صداوسیما در سطحی کلان ادامه پیدا کند و همانطور که «گاندو» از طریق مسیری غیر از سریال‌سازی در سیمافیلم پیش رفت، تصمیماتی در حوزه کلان رسانه ملی برای ساخت سریال‌های سیاسی و امنیتی گرفته شد که از جمله آنها می‌توان به ساخت سریال‌هایی درباره بنی‌صدر و خیانت‌های او در مقطعی از انقلاب و یا پرداختن به شخصیت روح‌اله زم گرداننده کانال «آمدنیوز» و خیانت‌های وی نسبت به کشور اشاره کرد.

پیگیری و سفارش نسبت به ساخت این سریال‌ها اگرچه اتفاقی ویژه است اما باید توجه داشت که این مهم با انتخاب کارگردانانی که آزمون پس داده‌اند و کارهایشان مورد توجه مخاطب نبوده است، نباید تحت‌الشعاع قرار گیرد. حتی در این زمینه می‌توان سراغ کارگردانان سینمایی رفت که در این سال‌ها در سینما در حوزه تاریخ تاریخ معاصر یا ساخت آثاری براساس پرونده‌های سیاسی و مقاطع مهم دست به تجربه‌های متفاوتی هم زده‌اند که به طور مثال کارگردانی نرگس آبیار با فیلمی درباره دستگیری ریگی یا آثار مهدویان درباره منافقین از این دست است.

قاب دوم؛ چالش ادامه‌دار مجری - سلبریتی‌ها

حضور محمدرضا گلزار در شبکه سه و اجرای برنامه «برنده باش» همانقدر که طرفداران خود را در میان مردم و هوادارانش داشت، به عنوان چالشی‌ترین نماینده سلبریتی‌ها که اجرای یک برنامه تلویزیونی در سطح بیگ پروداکشن را به عهده گرفته است، مخالفان و منتقدان جدی هم پیدا کرد.

همزمان با حضور او البته بازیگران مختلفی برنامه‌های تلویزیونی را اجرا می‌کردند و طی این سال‌ها مجری بازیگرانی در تلویزیون دیده شدند که اگرچه از طرف رسانه‌ها، منتقدان و نظریه‌پردازان حوزه فرهنگ و رسانه با نقدهای اساسی رو به رو بود اما تلویزیون هر بار از این رویه دفاع می‌کرد.

ابتدای تابستان امسال و با شروع ماه رمضان خبر حضور یک چهره مشهور دیگر در کسوت اجرا آن هم در برنامه‌ای رمضانی که جایگزین «ماه عسل» در شبکه سه شده بود به یک اتفاق جنجالی تبدیل شد. حضور بنیامین بهادری خواننده پاپ که قرار بود برنامه‌ای با فضای معنوی و به عنوان آلترناتیو «ماه عسل» احسان علیخانی اجرا کند این بار آنقدر با انتقادات تند و تیز مواجه شد که اجازه نداد نه آن برنامه و نه بنیامین هیچ گاه به آنتن برسند. درست به فاصله کمی بعد نیز در خبرهایی رسمی منتشر شد که میرباقری معاون سیمای رسانه ملی «با حضور و استفاده از سلبریتی‌ها و هنرمندان در غیر از حوزه تخصصی خودشان مخالف است» نکته‌ای که بعدا به صورت ابلاغیه جدی و رسمی به شبکه‌های سیما هم مطرح شد و باعث شد ساخت برخی از برنامه‌هایی که با حضور هنرمندان قرار بود به تولید برسد به تعویق بیفتد.

همزمان با این ماجراها در بخش دیگری از معاونت سیما یعنی کمیته مجریان که تحت نظارت رضا پورحسین مشاور عالی معاون سیما بود با پایان تابستان و شهریور ماه دست به ارزیابی و تقدیر از مجریان منتخب خود زد. نکته ویژه این ارزیابی این بود که همه نام‌های آورده شده از میان خود مجریان تلویزیونی انتخاب شده بودند و در این ارزیابی که از 100 نمره برخی از مجریان امتیاز 95 را کسب کرده بودند هیچیک از نام‌های پرطرفدار و محبوب سیما ذکر نشده بود.

البته در این نامه که از طرف پورحسین به مدیران شبکه‌های سیما با قید فوریت و برای تشویق مجریان ابلاغ شده بود شاخص‌های این ارزیابی نیز برشمرده شده بود که طبق آن آمده بود: «شاخص‌های این ارزیابی عبارتند از؛ پوشش، آرایش، رعایت حدود شرعی و دینی و رعایت اصول حرفه‌ای اجرا»

این ارزیابی حاشیه‌های زیادی از طرف سایر مجریان و حتی رسانه‌ها به دنبال داشت و از جمله سوالاتی که در ذهن بوجود می‌آورد این بود که چطور برخی از نام‌هایی که در این فهرست شایسته تشویق شناخته می‌شدند و امتیازهای بالایی کسب کرده بودند از طرف مخاطبان، اقبال چندانی نداشتند و یا حتی چطور صداوسیما از طرفی به برخی از مجریان امتیازهای بالا می‌دهد درحالیکه بهترین برنامه‌ها و شاخص‌ترین تاک شوهایش را در اختیار سلبریتی‌ها می‌گذارد.

بگذریم که یکی از مجریان این لیست که توانسته بود به امتیاز 95 برسد زینب ابوطالبی مجری شبکه افق بود که اگرچه طبق شاخص‌های معرفی شده به این عدد رسیده بود اما همزمان با ایام شهادت سردار سلیمانی با اظهارنظری عجیب، حاشیه‌های زیادی را رقم زد. جمله‌ای که به شوخی و جدی تا مدت‌ها بر سر زبان‌ها بود و ورد زبان بسیاری شد تا هر گاه هر چیزی را مطابق میل خود نیافتند بگویند «هرکس فلان موضوع را قبول ندارد جمع کند و برود»

حالا و با گذشت چند ماه از همه این اتفاقات تلویزیون در یک ماه اخیر دوباره شاهد اجرای چهره‌ها، هنرمندان و سلبریتی‌هاست و مسابقات و تاک شوهای مختلف را نه مجریان شاخص و شایسته تشویق تلویزیون که این هنرمندان بر عهده دارند. حضور مهران غفوریان در «اعجوبه‌ها»، بهنام تشکر و علیرام نورایی در «مافیا»، پوریا پورسرخ در «ایرانیش»، سام درخشانی در «ایران» و کامبیز دیرباز در «دست فرمون» دور جدید این چهره‌ها هستند که به عرصه اجرا ورود کرده‌اند و گویی سازمان صداوسیما کمتر وقعی به ابلاغیه‌های خود می‌نهد.

برنامه‌های تحویل سال 99 نیز با مجری شدن یکی دیگر از این سلبریتی‌ها همراه بود و محمد علیزاده خواننده پاپ به عنوان مجری اصلی برنامه تحویل سال شبکه پنج در مقابل دوربین‌ها قرار گرفت. حضوری که برتری یا امتیاز ویژه‌ای نداشت و حتی در مقایسه با مجریان دیگر شبکه‌های سیما کمتر توانست انرژی و سرحالی مضاعفی به مخاطب ببخشد. با این شروع سال 99 بعید نیست امسال هم همچنان یکی از مهمترین چالش‌های تلویزیون اجرای مجری سلبریتی‌ها باشد.

قاب سوم؛ «عصر جدید» استعدادیاب انحصاری سیما

سال گذشته یک باره نام چندین و چند مسابقه استعدادیابی در تلویزیون ثبت شد برخی از آنها شروع به کار کردند و برخی قرار بود که به تولید برسند و درنهایت فصل اول «ستاره ساز» و «عصر جدید» به تولید رسید.

مورد عجیب این استعدادیابی‌ها هم «هنرپیشه» در شبکه نسیم بود که علی‌رغم پیش تولید و حتی تولید و ضبط چندماهه این مجموعه با داوران مختلف به یک باره تولید آن متوقف شد. محمدمهدی عسگرپور تهیه کنندگی و بیژن میرباقری کارگردانی این مسابقه را بر عهده داشتند که حدود پنج هزار نفر برای حضور در آن شرکت کردند. با این حال این مسابقه بعد از چند ماه پیشروی و پخش تیزرها از شبکه نسیم متوقف شد.

بعد از آن بیژن میرباقری طی مصاحبه‌ای رئیس صداوسیما را نسبت به تعویق این مجموعه استعدادیابی خطاب قرار داد و بیان کرد که حدود 150 نفر از جوانانی که در مرحله پایانی به این مسابقه ورود کرده بودند به آن امید بسته بودند و با چنین تصمیمی رفتار ناامیدانه به آن‌ها تزریق شده است. بعد از آن، عسگرپور نیز با انتشار عکس‌هایی در اینستاگرام از خراب شدن دکور این برنامه خبر داد.

غیر از «هنرپیشه» مهمترین مجموعه استعدادیابی که در یک فصل روی آنتن رفت و قرار بود ادامه داشته باشد «ستاره ساز» بود؛ مسابقه استعدادیابی در زمینه فوتبال به تهیه کنندگی جواد فرحانی که یک فصل از آن در شبکه سه ساخته شد. این مجموعه هم از همان ابتدای ساخت با حاشیه‌هایی همراه بود که مهمترین آنها شایعه رقم بالای دستمزد داوران بود که از سوی عوامل تکذیب شد.

با این حال در این برنامه که خدادادد عزیزی، فیروز کریمی و... از داورانش بودند استعدادهای کودک و نوجوانی از مناطق مختلف ایران برگزیده و حتی بعدا عنوان شد که برخی به تیم‌های نوجوانان هم راه یافته‌اند. این برنامه به دلیل مشکلات بودجه و اسپانسر نتوانست به فصل دوم برسد و دیگر از تولید آن خبری به دست نرسید.

به این ترتیب عملا این روزها «عصر جدید» جدی‌ترین و تنها مسابقه استعدادیابی تلویزیون در حوزه ورزش، بازیگری، موسیقی، شعبده و... دیگر هنرها و توانمندی هاست که مخاطبان می‌توانند مهارت خود را در آن بیازمایند.

احسان علیخانی در فصل اول این مسابقه با هجمه‌ای از انتقادات به دلیل کپی مسابقه از «امریکاز گات تلنت» مواجه بود اما همچنان به مسیر خود ادامه داد و تا حدی سعی کرد در ادامه مسابقه برخی از ایرادات به مسابقه را رفع کند. این روزها فصل دوم «عصر جدید» در حال پخش است و یکی از برنامه‌های پربیننده تلویزیون است که توانسته جایگاه خود را در مسیر برنامه سازی در حوزه استعدادیابی تثبیت کند.

قاب چهارم؛ هیولایی که شبکه خانگی را احیا کرد

شبکه نمایش خانگی بعد از «شهرزاد» ساخته حسن فتحی تقریبا با یک رکود و افت آشکار مواجه شد، هم به لحاظ کم شدن مخاطب و اطمینان نسبت به این محصولات که این روزها به طور مشخص از منشاء پول کثیف برای پروژه‌ها نام برده می‌شد و هم به دلیل محتوا و ساختار سریال‌هایی که به تولید می‌رسید و نمی‌توانست مخاطب را راضی کند. ماه‌های نخست سال 98 شبکه نمایش خانگی با یک بحران اساسی هم در سریال سازی خانگی مواجه شد؛ بحران سریال‌های بدون پایان بندی. در مسیر ساخت این سریال‌ها بازیگران اصلی یک سریال که مخاطب از اساس خرید و تماشای یک اثر را به خاطر آن‌ها انتخاب کرده بود در قسمت‌های میانی و گاهی از همان چند قسمت ابتدایی ناپدید می‌شدند و حتی سریال‌ها گاهی بدون پایان بندی قصه و ساختاری مناسب به اتمام می‌رسیدند.

سریالی مثل «رقص روی شیشه» به کارگردانی مهدی گلستانه نمونه‌ای از همین سریال‌ها بود. سریالی که در داستان سراغ زندگی‌های لاکچری رفت و بیشتر از قصه و ساختار به زرق و برق‌های تصویری توجه کرد. این سریال جمعی از ستاره‌ها را هم با خود همراه کرد که مهمترین آنها مهتاب کرامتی و بهرام رادان بودند که نقش‌های اصلی مجموعه را هم بر عهده داشتند. نقطه ضعف اصلی سریال اما همین بود که ستاره‌هایش در نیمه راه ترکش کردند. بهرام رادان و امیر اقایی دو بازیگری بودند که در همان قسمت‌های ابتدایی از پروژه جدا شدند. اتفاقی که اگرچه با حاشیه‌های رسانه‌ای زیادی همراه بود اما گویی برای نویسنده و کارگردان و تیم سرمایه گذار از اهمیت چندانی برخوردار نبود و به راحتی مسیر قصه به گونه‌ای دیگر رقم خورد!

جدایی بازیگران از سریال‌ها البته تنها به یکی دو پروژه منحصر نشد، برخی از بازیگران با صراحت بیشتری حتی از دلیل گلایه خود نسبت به سریال‌ها و جدایی شان از آنها نیز پرده برداشتند. به طور مثال لیلا حاتمی بازیگر مجموعه «نهنگ آبی» به طور آشکار طی نامه‌ای اعلام کرد که داستان سریال و مسیر قصه که قرار بوده است با اصلاحاتی همراه باشد نتوانسته است نظر او را برای ادامه همکاری با فریدون جیرانی جلب کند و به همین دلیل بعد از بازی در چند قسمت از سریال از آن جدا شد.

بحران سریال‌های شبکه نمایش خانگی در این یک سال فقط به جدایی بازیگران منحصر نبود بلکه نقطه ضعف بدتر در برخی از این سریال‌ها پایان بندی‌های یک باره، تغییر روند داستانی و حتی نبود اختتامیه‌های منطقی برای قصه بوده است.

مهمترین نمونه در این سریال‌ها «ممنوعه» بود که ابتدا با استفاده از همان مدل پرداخت به سبک زندگی لاکچری سراغ جذب مخاطب رفت، حاشیه ساز شدن صحنه‌ای جنجالی از این سریال در همان قسمت‌های اول که مربوط به بازی چند جوان بود باعث شد سریال توقیف شود و قسمت‌های بعدی آن برای بازبینی به وزارت ارشاد برود. با این حال ادامه قسمت‌های این سریال نه تنها قصه پرکششی را برای مخاطب به ارمغان نیاورد که در حالتی غیر منطقی به دو فصل تبدیل و با پایانی یک باره به آن خاتمه داده شد.

در میان پایان‌بندی‌های یک باره باز هم می‌توان به سریال «رقص روی شیشه» اشاره کرد که قسمت پایانی آن با روایت گوینده و گویی از سر استیصال کارگردان یک باره قصه جمع شد و برای مخاطب روایت شد که خود نوعی اتفاقی عجیب در پایان بندی سریال‌ها بود.

«احضار» هم که با هدف تولید در ژانر ترسناک به شبکه نمایش خانگی رسید و نمونه‌های دیگری از سریال‌هایی که نتوانستند تا پایان راه ادامه یابند مصداقی از نبود احترام به مخاطب هستند که تا جایی دست به خرید این سریال‌ها می‌زد و بعد یک باره متوجه می‌شد سریال مورد نظرش دیگر تولید نشده است.

اما در میان این سریال‌ها، یکی از مجموعه‌های موفق سال را می‌توان به «هیولا» به کارگردانی مهران مدیری و تهیه کنندگی سیدمصطفی احمدی دانست که هر هفته به طور منظم در شبکه نمایش خانگی عرضه می‌شد و تا پایان نه تنها هیچ بازیگری از این پروژه انصراف نداد بلکه سریال با یک پایان بندی مناسب (که البته گفته شد حاصل چانه‌زنی‌هایی بین عوامل پروژه و وزارت ارشاد بوده است) برای مخاطب توزیع شد. سریال «هیولا» جدیدترین اثر نمایشی مهران مدیری در این سال‌هاست که بعد از اجرای این سال‌هایش در «دورهمی» در تلویزیون در شبکه نمایش خانگی به تولید رسید.

مهران مدیری برای این سریال سراغ یک تغییر اساسی در تیم ثابت این سال‌های خود رفت و از پشت صحنه تا بازیگران و از بازیگر اصلی تا فرعی همه را از چهره‌هایی انتخاب کرد که می‌توان گفت تاکنون با آنها حتی همکاری هم نداشته است. بازی بازیگران این سریال از زنانی چون شبنم مقدمی، سیما تیرانداز، گوهر خیراندیش تا مردهایش چون خود مدیری، فرهاد اصلانی، شکیب شجره و محمد بحرانی با اقبال مواجه شد و توانمندی‌های جدیدی از خود ارائه دادند.

قصه این سریال که مشابهت‌هایی کاراکتری با «برکینگ بد» دارد درباره معلم شیمی باشرافتی است که به هیولا تبدیل می‌شود. این سریال بعد از «قهوه تلخ» و «شوخی کردم» نوعی بازگشت قدرتمند مدیری به عرصه سریال‌سازی در شبکه نمایش خانگی بود.

در کنار «هیولا» البته باید از «مانکن» هم یاد کرد که اگرچه در محتوا و کارگردانی اثر موفقی برای حسین سهیلی محسوب نمی‌شود اما یکی دیگر از سریال‌های پرطرفدار سال 98 بود و می‌توان گفت رکورد پرفروش‌های سال 98 در دست دو کارگردانی است که بیشتر با تلویزیون شناخته می‌شوند.

«کرگدن» به کارگردانی کیارش اسدی‌زاده هم برای مخاطب خاص‌پسند شبکه نمایش خانگی از اتفاقات ویژه در شبکه نمایش خانگی بود که البته پخش آن همچنان ادامه دارد و باید دید آیا کیفیت داستان‌پردزای و ساخت آن تا پایان برقرار خواهد ماند؟

قاب پنجم؛ کرونا و تعطیلی پروژه‌های تلویزیونی

پایان‌بندی سال 98 هیچ اختتامیه مناسبی برای پروژه‌ها و سریال‌های تلویزیونی نبود، درست در زمانیکه همه پروژه‌ها می‌رفتند که خود را برای یک شروع طلایی در نوروز 99 آماده کنند ویروس کرونا و شیوع آن همچون بختکی به جان صداوسیما و البته همه کشور افتاد. ویروسی که پروژه‌های تلویزیونی را با یک چالش اساسی مواجه کرد؛ از طرفی باید به دلیل شیوع سریع و گسترده این ویروس تعطیل می‌کردند و متوقف می‌شدند و از طرف دیگر باید خود را برای باکس نوروزی برای مردمی که در قرنطینه در منازلشان نشسته بودند و قرار نبود به سفر و دید و بازدیدهای نوروزی بروند آماده می‌کردند.

در چنین اوضاعی ساخت سریال‌های تلویزیونی با تدابیر ویژه‌ای چون رفتن پزشک و پرستار بر سر صحنه سریال‌ها و انجام مراقبت‌های بهداشتی و سلامتی ادامه پیدا کرد. هرچند که این تمهیدات چندان پیگیر و مجدانه انجام نشد و تصاویری از برخی پروژه‌ها منتشر شد که بدون این الزامات در حال تصویربرداری هستند. با این حال عوامل سریال‌های نوروزی و رمضانی به دلیل اجبار برای پخش در باکس‌های ویژه‌ای که پیش از این برایشان در نظر گرفته شده بود هیچ امکانی برای توقف نداشتند.

چالش اصلی تلویزیون اما همزمان با شیوع این ویروس ضبط برنامه‌های شاخص و برندهای سازمانی بود که همه آنها از یک مولفه مهم یعنی تماشاگر برخوردار بودند. ترس از انتشار سریع این ویروس و خطرآفرین بودنش برای جان مردم و حتی عوامل برنامه‌ها باعث شد برخی از پروژه‌ها به طور مقطعی هم تعطیل شوند. با این حال تصمیم جدی و مشخصی برای همه پروژه‌ها گرفته نشده بود و از طرفی ترس دیگری برای افت کیفیت و جذابیت این پروژه‌ها نیز مطرح بود که مانع از چنین تصمیم واحدی شد.

با این حال «عصر جدید» با تماشاگران چند صد نفری که در فصل دوم جایگاه تماشاگرانش را تا هزار نفر هم ارتقا داده بود جزو اولین برنامه‌هایی بود که اعلام کرد تا اطلاع ثانویه اگر قرار باشد برنامه‌ای ضبط شود بدون تماشاگر خواهد بود.

کمی بعدتر رامبد جوان که تماشاگر عضو لاینفک برنامه اش است از ساخت این برنامه انصراف داد که البته دلیلش نه فقط تماشاگر بلکه نگرانی از انتشار ویروس برای عواملی که به گفته او به 150 نفر هم می‌رسیدند، بود. «دورهمی» و «کودک شو» مهمترین پروژه‌هایی بودند که حتی بعد از توقف همه برنامه‌ها و پروژه‌ها و جلوگیری و محدودیت نسبت به حضور تماشاگران باز هم برنامه‌هایشان را با مردم ضبط کردند. توجیه این اقدام هم سخنان مرتضی میرباقری معاون سیما بود که گفته بود با تدابیری برای مراقبت‌های بهداشتی و سلامتی ضبط پروژه‌ها می‌تواند از سر گرفته شود.

این پروژه‌ها که با حمایت و دفاع محمدحسین رنجبران مدیرکل روابط عمومی صداوسیما هم مواجه شدند با ضدعفونی کردن استودیوها و لوکیشن برنامه همچنان برای ضبط از حضور تماشاگر استفاده می‌کردند که هر بار تماشای «دورهمی» و دیدن جمعیت نشسته در سالن حجمی از انتقادات را به برنامه سازان وارد کرد.

بیشترین انتقادی که به این پروژه وارد بود این بود که برای جذابیت برنامه حاضر نبودند مردم را از ویترین کار خود حذف کنند و با انتقادات مطرح شده بالاخره این دو برنامه نیز به ضبط بدون تماشاگر رضایت دادند.

منبع: مهر

امیدهایی که با «گاندو» و «هیولا» زنده شد! 2
امیدهایی که با «گاندو» و «هیولا» زنده شد! 3
امیدهایی که با «گاندو» و «هیولا» زنده شد! 4
امیدهایی که با «گاندو» و «هیولا» زنده شد! 5
امیدهایی که با «گاندو» و «هیولا» زنده شد! 6