انتخابات جنجال برانگیز در همسایگی ایران
در 10 اکتبر، عراق یکی از بحث برانگیزترین انتخابات پارلمانی از زمان سقوط دیکتاتور سابق صدام حسین در سال 2003 را برگزار کرد. از یک سو، اتهامات متعددی مبنی بر تقلب در انتخابات در طول و پس از انتخابات، به ویژه از سوی احزاب و جناحهای سیاسی بازنده وجود داشت.
به گزارش اقتصادنیوز به نقل از اکوایران، ارکان اصلی رویکرد جدید ایران در عراق، جلوگیری از درگیری مسلحانه یا خشونت گسترده در این کشور، حفظ انسجام بین گروههای شیعی، و مقاومت در برابر تشکیل دولت غیراجماعی یا هرگونه تغییر ساختار دولت عراق است.
با تائید انتخابات پارلمانی در عراق توسط دادگاه فدرال، اولین جلسه مجلس این کشور در روز دوشنبه برگزار شد. مطابق انتظارها این جلسه همراه با تنشهایی همراه بود که به نوعی ادامه جنجالها بر سر برگزاری انتخابات اخیر در این کشور به شمار میرود. حمیدرضا عزیزی، تحلیلگر مسائل منطقهای و عضو موسسه آلمانی امور بینالملل و امنیت در برلین با انتشار یادداشتی در پایگاه تحلیلی نشنال اینترست با عنوان «پس از مشکلات انتخاباتی، ایران کنترل خسارات در عراق را پذیرفت» به بررسی تغییر سیاست جمهوری اسلامی در عراق پس از برگزاری انتخابات و تغییر آرایش قدرت در این کشور پرداخته است.
یک انتخابات جنجال برانگیز: تغییر در اردوگاههای پیروز
در 10 اکتبر، عراق یکی از بحث برانگیزترین انتخابات پارلمانی از زمان سقوط دیکتاتور سابق صدام حسین در سال 2003 را برگزار کرد. از یک سو، اتهامات متعددی مبنی بر تقلب در انتخابات در طول و پس از انتخابات، به ویژه از سوی احزاب و جناحهای سیاسی بازنده وجود داشت. از سوی دیگر، مشارکت بسیار کم در انتخابات (حدود 41 درصد) میتواند نشانهای از این باشد که اکثریت عراقیها به طور فزاینده امید خود را نسبت به ایجاد یک تغییر اساسی از طریق صندوقهای رای از دست دادهاند. این ناامیدی عمومی آشکار ناشی از یک دوره پر هرجومرج دو ساله است که با اعتراضات و ناآرامیهای مردمی، خشونت دولتی و غیردولتی علیه غیرنظامیان، اتحادهای سیاسی شکننده، و تشدید مداخله خارجی است. از این منظر، صرف مشارکت کم در انتخابات، صرف نظر از نتایج، باید به عنوان زنگ خطری در مورد آینده ثبات در عراق تلقی شود.
نتایج انتخابات اما از اهمیت کمتری برخوردار نبود، زیرا نشاندهنده تغییر قابل توجهی در ترکیب اردوهای پیروز بود. گمان می رود بازنده اصلی جناحهای شیعی نزدیک به ایران باشند که زیر چتر چارچوب هماهنگی شیعیان وارد رقابت انتخاباتی شدند. پس از اعلام نتایج اولیه، گروههای حاضر در این ائتلاف نتایج اعلام شده را به چالش کشیدند و با ادعای «تقلب انتخاباتی»، خواستار ابطال نتایج انتخابات شدند. در همین حال، هواداران آنها در اعتراض به نتایج به خیابانها ریختند. تظاهرات به زودی به خشونت کشیده شد و معترضان با نیروهای امنیتی عراق در بغداد درگیر شدند.
تضادهای ظاهری در برابر واقعیتهای جدید در عراق
علیرغم آنکه تلاش شد جمهوری اسلامی «بزرگترین بازنده» در انتخابات عراق نامیده شود، اما رویکرد ایران در قبال انتخابات و پیامدهای آن نشان دهنده تفاوتهای اساسی در نگرش ایران با نیروهای نزدیک به خود در عراق است. در واقع، تنها یک روز پس از انتخابات و در حالی که گروههای وابسته به ائتلاف شیعیان پیش از این شروع به زیر سوال بردن نحوه شمارش آراء توسط دولت عراق بودند، سعید خطیبزاده سخنگوی وزارت امور خارجه ایران به «دولت، ملت و نمایندگان منتخب مردم عراق» به دلیل برگزاری موفقیتآمیز انتخابات تبریک گفت.
همچنین، خطیبزاده در اول دسامبر، در اقدامی که به نظر میرسید نوعی فاصله گرفتن تهران از تظاهرات پس از انتخابات در عراق محسوب میشود، گفت که تمام دغدغه تهران «انتقال دموکراتیک و مسالمتآمیز قدرت» در عراق است و افزود که ایران از «فرایندهای قانونی» در کشور همسایه حمایت میکند. در این میان، نشانههای متعددی وجود دارد که نشان میدهد جمهوری اسلامی با اعزام مقامات بلندپایه به بغداد، تلاش کرده تا متحدان عراقی خود را آرام کند.
تضادهای ظاهری بین تغییر معادلات قدرت در عراق - که به ضرر گروههای مورد حمایت ایران تمام شده - و رویکرد محتاطانه تهران در قبال عراق پس از انتخابات ممکن است سوالاتی را در مورد محاسبات واقعی ایران و استراتژی آن در قبال وضعیت جدید ایجاد کند. در واقع تهران در شرایط کنونی شاهد چندین چالش ظریف است که نیازمند یک استراتژی بسیار محتاطانه است.
مقتدی صدر: تهدیدی در پیشِ رو
مهمتر از هر چیزی، برای ایران اینکه چه کسی در انتخابات پیروز شد، بیشتر مایه نگرانی است، تا اینکه چه کسی در آن شکست خورد. مقتدی صدر، روحانی و سیاستمدار بانفوذ شیعه که بلوک او بیشترین سهم از کرسیها را در پارلمان جدید به دست آورد، زمانی نزدیکترین متحد ایران در عراق به حساب میآمد. با این حال، طی چند سال گذشته، او از ایران و گروههای عراقی نزدیک به ایران فاصله زیادی گرفته و عملاً به یکی از جدیترین چالشهای منافع بلندمدت ایران در این کشور تبدیل شده است. مهمتر از همه، صدر بر موج ناسیونالیسم عراقی و افزایش احساسات ضد بیگانه در عراق در دو سال گذشته سوار شده و خود را به عنوان یک شخصیت مستقل و ملیگرا معرفی کرده است.
به نظر می رسد اختلافات بین ایران و صدر به ویژه پس از ترور سردار قاسم سلیمانی، فرمانده سابق نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی توسط ایالات متحده در عراق در ژانویه 2020 تشدید شده است. از آن زمان، صدر تلاش کرده تا نقش محوری را بر عهده بگیرد. سیاست شیعی در عراق، پس از این عملیات ترور دچار گسستگی شده است. چیزی که اوضاع را برای ایران دشوارتر کرد، از دست دادن یکی از نزدیکترین نیروها در عراق، ابومهدی المهندس بود که او نیز در کنار سلیمانی ترور شد. در فقدان او، میان نیروهای شیعی عضو حشدالشعبی اختلافات فراوانی ایجاد شده که صدر از آن بسیار منتفع شده است. بدین ترتیب، در حالی که صدر او توانایی بسیج حمایتها از خود را برای انتخابات حفظ کرد، سایر جناحهای شیعه دچار بلاتکلیفی و ناکارآمدی سیاسی بودند.
به عبارت دیگر، انتخابات اخیر هیچ افزایش قابل توجهی در پایه عددی رای صدر نشان نداد. در عوض، این ظرفیت بسیج قوی او بود که این موفقیت را برای او به ارمغان آورد. در واقع، در حالی که جنبش صدر بیشترین تعداد کرسیهای پارلمان را به دست آورد، ائتلاف فتح - نزدیک به ایران و بخشی از چارچوب شیعی - در مجموع رای بیشتری کسب کرد. اگر تعداد رایهای کسب شده سایر گروههای عضو چارچوب شیعی را نیز در نظر بگیریم، این تفاوت حتی آشکارتر است. با این اوصاف، به نظر میرسد که آرای سنتی پرشمار شیعیان عراق بین جناحهای مختلف پخش شده است. برخی از ناظران بر این باورند که عدم درک صحیح گروههای وابسته به چارچوب شیعی از قانون جدید انتخابات که در اواخر سال 2020 به تصویب رسید نیز در شکست آنها نقش داشته است. به هر حال، تهران پذیرفته که با پیروزی صدر به عنوان یک واقعیت کنار بیاید؛ هر چند او به هیچ وجه مورد اعتماد یا علاقه دوستان ایرانی سابقش نیست.
نگرانی جمهوری اسلامی از پیروزی صدر اساساً ناشی از دو نگرانی داخلی و بین المللی است. در سطح داخلی، صدر بارها از گروههای مورد حمایت ایران - از قبیل وابستگان به حشدالشعبی - انتقاد کرده و خواستار انحلال و ادغام آنها در ساختارهای رسمی دولتی شده است. او همچنین خواهان آن است که حشد تحت کنترل کامل دولت قرار گیرد و از سیاست دور نگه داشته شود. در سطح بینالمللی، نیت ظاهری صدر برای ایجاد تعادل بین ایران و رقبای منطقهایاش، بهویژه عربستان سعودی، مایه امیدواری تهران نیست. در عین حال، برخلاف اکثر گروههای نزدیک به ایران که خواستار کاهش روابط با ایالات متحده هستند، به نظر میرسد صدر دیدگاه متفاوتی دارد: تا زمانی که [در ظاهر] واشنگتن به حاکمیت عراق احترام بگذارد، حفظ روابط با ایالات متحده مورد استقبال قرار میگیرد.
به دنبال تشکیل یک دولت ائتلافی - اجماعی
بی اعتمادی فزاینده تهران به صدر را که کنار بگذاریم، ایران تمایل ندارد که یک فرد یا جناح - چه صدر یا هر کس دیگری - به تنهایی بر سیاست شیعیان عراق مسلط شود. به همین دلیل، اگرچه ایران از جانبداری آشکار در منازعات پس از انتخابات عراق بین صدر و چارچوب شیعی اجتناب کرده، تمایل ندارد صدر در جاهطلبیهای خود برای تشکیل دولت اکثریت موفق شود. حکومت اکثریت به رهبری صدر به این معنی است که همه گروههای نزدیک به ایران از دولت بیرون رانده میشوند، که در سیاست عراق تقریباً برابر با حذف از نقشه سیاسی است. در عوض، ایران از موضع چارچوب شیعی حمایت میکند که دولت ائتلافی - اجماعی (همانگونه که از سال 2003 چنین بوده) تنها راه حل پایدار است.
وقتی صحبت از ساختار دولت عراق به میان میآید، تهران همچنین با لغو احتمالی سیستم سهمیهبندی نیز همراه نیست - سیستمی که پس از سقوط صدام اعمال شد. بر اساس این سیستم فرقهای، نخستوزیری به شیعیان اختصاص دارد، رئیس مجلس از سنیها و رئیسجمهور یک کرد است. ناگفته نماند که حذف نظام کنونی به این معناست که ممکن است در آینده، شیعیان عراق قدرت انحصاری خود را بر قوه مجریه از دست بدهند.
راهبرد جدید در عراق
راهبرد کنونی ایران در عراق با توجه به این خطرات احتمالی و در عین حال پذیرفتن این موضوع که نفوذ صدر واقعیتی اجتنابناپذیر - هرچند نامطلوب - است، بر دو رکن اصلی استوار است: اول، جلوگیری از تشکیل دولت غیرائتلافی - اجمالی و دوم، حفظ وحدت میان گروههای شیعی و جلوگیری از بروز خشونتها برای پیشبرد برنامههای سیاسی. با توجه به موضوع اول، تمرکز تهران در درجه اول پرهیز از همسویی بالقوه میان صدر و حزب دمکرات کردستان بوده که به این روحانی جاهطلب کمک میکند تا چارچوب شیعی را کنار بگذارد و یک قدم به تشکیل دولت غیراجماعی نزدیک شود.
در مورد بعد دوم استراتژی ایران، یعنی تلاش برای حفظ وحدت میان گروههای شیعه، تلاش تهران در سفر مقامات به بغداد در 7 نوامبر به خوبی منعکس شد که حداقل تا حدی تلاشی سریع برای مدیریت بحران و جلوگیری از تشدید اختلافات محسوب میشود. این سفر و همزمان با سوءقصد به نخستوزیر مصطفی کاظمی به عنوان پیامی مستقیم به این گروهها تعبیر میشود که در شرایط کنونی توسل به خشونت تنها شرایط را پیچیدهتر میکند. احتمالا در محاسبات ایران اینگونه است که در شرایطی که این گروهها به دلیل عملکرد انتخاباتیشان در موقعیت ضعیفی قرار دارند، انتخاب رویارویی مسلحانه با دولت تنها مشروعیتزدایی به همراه خواهد داشت. ضمن آنکه این مسئله میتواند به نفع صدر و دیگر شخصیتهایی تمام شود که به دنبال مهار این گروهها هستند. گویا جدای چنین سفرهایی، ایران طی پیامهای دیگری به این گروهها توصیه کرده همه اختلافات از راههای سیاسی حل و فصل شود.
در همین راستا، ایران تشکیل چارچوب شیعی را به عنوان یک تحول مثبت میبیند که به طور بالقوه میتواند به یک جبهه منسجمتر شیعی در عراق منجر شود. در واقع به نظر میرسد برای همه جناحهای شیعه در عراق - به جز صدریها - تحولات اخیر به مثابه زنگ خطری بوده مبنی بر اینکه اختلافات داخلی ممکن است آینده سیاسی و حتی بقای آنها را به خطر بیندازد. شاید همین احساس فوریت بود که باعث شد حیدر العبادی، نخست وزیر سابق و عمار الحکیم، روحانی شیعه، که هر دو در چند سال گذشته نظرات انتقادی نسبت به نیروهای نزدیک به حشدالشعبی ابراز داشتهاند، در کنار هادی العامری قرار گیرند. در شرایط عادی، ایران باید به سختی تلاش میکرد تا این چهرهها را در یک ائتلاف گرد هم آورد. اکنون، منافع مشترک آنها را بیش از آن چیزی که حتی چند ماه پیش تصور می شد به هم نزدیک کرده است. این تجربه هزینه های زیادی را به همراه داشته است، اما اگر گروههای نزدیک به ایران بتوانند به سلامت از این مرحله عبور کنند و دولت اکثریت صدر تشکیل نشود، برای ایران ارزشمند است.
چالشهای دیگر
اگرچه به نظر میرسد صدر در حال حاضر بزرگترین تهدید برای منافع ایران در عراق محسوب میشود، نمایندگان سنی و مستقل در مجلس بعدی نیز می توانند به چالشی برای ایران تبدیل شوند. محمد الحلبوسی و خامس الخنجر به عنوان رهبران دو جناح اصلی اهل سنت در مجلس جدید، عموما روابط مثبتی با ایران داشته اند. حلبوسی که از سال 2018 به عنوان رئیس پارلمان عراق فعالیت میکند، با ائتلاف فتح که بیشترین کرسیها را در پارلمان قبلی داشت، همکاری نزدیک داشته است. گفتنی است، این واقعیت که حلبوسی توانسته خود را به عنوان یک شخصیت محبوب سنی معرفی کند، بالقوه برای ایران نگران کننده است، زیرا او این پتانسیل را دارد که بین سنیها ائتلافی ایجاد کند که آنها را به یک جبهه متحد در سیاست عراق تبدیل کند. در این شرایط ایران نگران تلاش رقبای منطقهای سنی خود مانند عربستان سعودی و ترکیه برای نفوذ بر حلبوسی و خنجر است. علاوه بر این اتحاد احتمالی حلبوسی و صدر با کردها میتواند راه را برای تشکیل دولت اکثریت مورد نظر صدر هموار و دیگر گروههای شیعه را به حاشیه بکشاند.
انتخابات اخیر نیز شاهد موفقیت قابل توجهی از نامزدهای مستقل بود که در مجموع بیش از چهل کرسی به دست آوردند. این تحول برای ایران نیز حیاتی است، زیرا میتوان آن را نشانهای از فاصله گرفتن جامعه عراق از بلوکهای قدیمی و سیاست سنتی دانست. بر این اساس، ایران ممکن است دیر یا زود نیاز داشته باشد که سیاست خود در عراق را با واقعیتهای جدید سیاسی و اجتماعی در این کشور تطبیق دهد. به طور همزمان، هم گروههای نزدیک به ایران و هم صدریها تلاش برای جذب چهرههای مستقل به اردوگاههای خود را آغاز کردهاند. نیازی به گفتن نیست که پیروز نبرد جذب مستقلها، پیامدهای قابل توجهی برای ایران و متحدان عراقیاش خواهد داشت.
بازسازی استراتژی عراق
در مجموع، می توان استدلال کرد که ایران اکنون در مرحله بازسازی استراتژی خود در عراق قرار دارد و تلاش میکند تأثیرات منفی شکست نیروهای نزدیک به خودش در انتخابات پارلمانی را به حداقل برساند. ارکان اصلی رویکرد ایران، جلوگیری از درگیری مسلحانه یا خشونت گسترده در عراق، حفظ انسجام بین گروههای شیعه، و ممانعت از تشکیل دولت غیراجماعی یا هرگونه تغییر ساختار دولت عراق است. میزان موفقیت گروههای عضو چارچوب شیعی و ادامه همکاریشان به عنوان یک بلوک منسجم از یک سو و نقش سنیها، کردها و مستقلها از سوی دیگر، میتواند میزان موفقیت ایران را تعیین کند.
همچنین بخوانید