انسان در پساکرونا؛ در جستجوی حقیقت یا در پی دنیایی تاریک تر / حاکمیت دوباره ایسم های تکراری یا رجوع به تفکری آرامشساز و امیدآفرین
بشر در پسا کرونا می تواند بار دیگر از خود دور شود و در انتظار تلنگری دیگر بنشیند و یا اینکه خود را در یابد و ادامه زندگی را در جستجوی حقیقت باشد. حقیقتی که زندگی اش را، علمش را و تمام فعل و انفعالات روزمره او را هدفمند سازد. هدفمند به سمت مقصدی که آرامش ساز است، امید آفرین است و بهترین ها را برای انسان در نظر دارد.
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ به نقل از دیارآفتاب؛ پسا کرونا یکی از اصلی ترین و مهم ترین واژه هایی است که در ادبیات روزمره رسانه ها و سیاست گذاران و حتی در سطح جوامع نیز جای خود را یافته است. به عبارتی پساکرونا به مهم ترین دغدغه پیش روی بشریت تبدیل شده و همگان، چه در سطح کارشناسی و چه عمومی، در انتظارند تا معادلات جهان پساکرونا را به نظاره بنشینند.
بسیاری بر این باورند که در جهان پیش رو با یک تغییر قطب و یا زایش قطب های جدید در عرصه اقتصادی و سیاسی روبه رو خواهیم بود و بسیاری دیگر معتقدند که در پسا کرونا قدرت اقتصادی جهان با چرخش 180 درجه ای از غرب عالم به شرق آن خواهد رسید.
اما آن چه که مشهود است، کرونا بسیاری از لایه های پنهان در زیر پردههای خوش رنگ بشر مدرن را به نمایش گذاشت و تماما اتکای او بر خود را زیر سوال برد. کرونا منجر شد که بار دیگر غرب وحشی زنده شود و یا همچون آتش زیر خاکستر مانده ای دوباره زبانه بکشد. از سویی خروجی فکری و تربیتی تمدن مدعی را نیز به نمایش بگذارد. به عبارتی لیبرالیسم غربی قبل از پایان جهان به پایان خود رسید و چامسکی و کسینجر در تحلیل های کرونایی خود از اصلاح و ترمیم نئولیبرالیسم گفتند و چه جالب که فوکویاما خود زنده بود و دید مرگ تدریجی آن چه را پایان تاریخ خوانده بود.
ویروس کرونا بالاتر از تحولات سیاسی و اقتصادی در دنیا که یک نمونه آن به گفته کارشناسان بالاترین سطح رکود اقتصادی طی 90 سال گذشته خواهد بود، تلنگری را به همراه داشت؛ تلنگری که نیازهای حقیقی بشریت را به نمایش گذاشت و او را از نیازسازی های مادی دور ساخت. به عبارتی کرونا منجر به بازگشت دوباره بشر به حقیقت و نگاه به درون شد. رجوعی که می تواند زمینه ساز تحقق بسیاری از آرمان های نهاده بر مبانی انسانیت باشد.
باید گفت اگر قرار باشد بشر امروز از تلنگر بزرگ کرونا درس بگیرد و مسیری جدید را برای دنیای خود ترسیم کند، مطمئنا ایسم ها و قطب های اقتصادی و سیاسی کمکی به او نخواهند کرد. ایسم ها و قطب های شکست خورده ای که چند صباحی هستند و آرام آرام در تاریخ رنگ می بازند و درون مایه پوچ خود را به نمایش می گذارند. ایسم هایی که خروجی شان کشته شدن میلیون ها انسان و افول لحظه به لحظه ارزش های انسانی بوده است و آرامش و آسایشی را که بشر مدت هاست در پی آن است را به ارمغان نیاورده اند.
به نظر می رسد که بشر قرن 21 باید کرونا را از ابعاد مختلف آن مورد بررسی قرار دهد. به این شکل که شاید کرونا انتقامی در برابر بی تفاوتی های بشر نسبت به ظلم های صورت گرفته در جهان باشد. شاید عاملی است علیه شعارهای دروغین و نمادینی چون حقوق بشر، آزادی و عدالت که سال ها نتیجه ای برای بشر نداشته است یا که کرونا یک عکس العمل است در مقابل بی توجهی انسان به خود و می توان آن را به عنوان اثر اعمال انسان شناخت.
در هر صورت جهان پسا کرونا قبل از این که درگیر جنگ ها، کشتارها، ظلم ها، بازی های اقتصادی متشکل از مصرف زدگی و نیاز سازی های بیجا باشد باید کلید واژه هایی چون خودشناسی، عدالت، آزادی، حقیقت، امید، منجی و بسیار از این دست واژگان را در معنای حقیقی شان حاکم سازد.
شاید بهتر باشد جهان پسا کرونا جهانی تک قطبی نه بر اساس تعریف های پیش از آن بلکه بر اساس تلاش یک پارچه بشریت برای تحقق زمینه های بروز و ظهور حقایق در عالم هستی باشد. بشر در پسا کرونا می تواند بار دیگر از خود دور شود و در انتظار تلنگری دیگر بنشیند و یا اینکه خود را در یابد و ادامه زندگی خود را در جستجوی حقیقت باشد. حقیقتی که زندگی اش را، علمش را و تمام فعل و انفعالات روزمره او را هدفمند سازد. هدفمند به سمت مقصدی که آرامش ساز است، امید آفرین است و بهترین ها را برای انسان در نظر دارد.
بدون شک جهان پسا کرونا با ایسم های تکراری دهه های گذشته توفیقی جز افزایش جنگ و خونریزی نخواهد داشت. چیزی که می توان در تحلیل های حال حاضر برخی از تحلیل گران پسا کرونایی دریافت؛ که بزرگترین نگرانی شان وقوع جنگ های هسته ای در دوران پسا کرونا است. جهان نیازمند نگرشی جدید است که در آن عدالت در تعریف صحیح و چند بعدی رخ بنماید و آرامش حقیقی را برای بشر رقم بزند.
قطره ای آب برای انسان تشنه بزرگترین درخواست است پس لازمه ارزشمند شدن آب برای انسان تشنگی است. دریافت حقایق و در پس آن رسیدن به آسایش و آرامش نیز نیازمند اضطرار درونی انسان است. انسانی که در جستجوی حقیقت ها به اضطرار برسد و آن را در قدرت لایزال الهی بیابد و قهرمانی الهی را به انتظار بنشیند تا او را از منجلاب نفس بیرون بکشد بدون شک پیروز این مسیر خواهد بود.
بشر پسا کرونا یا بشر تعقل خواهد بود و یا به جهل مدرنش ادامه خواهد داد. به شجاعت و اراده قلبی خواهد رسید و یا که مدهوش حماقت های تاریخی خود خواهد بود. از بند شهوات رها خواهد شد یا که غرق شدن در منجلاب نفس را بار دیگر تجربه خواهد کرد. باید به انتظار نحوه مواجهه بشر با دوران پسا کرونا نشست که آیا دورانی برای تحقق عدالت مقدس را شاهد خواهیم بود و یا که دورانی پر از خون ریزی، ظلم و سلطه آتش بر انسان!
انتهای پیام /