اهمیت و جایگاه افکار عمومی توصیهای از امیرالمؤمنین به مالک اشتر
به گزارش خبرنگار حوزه اندیشه خبرگزاری فارس، عهدنامه امیرالمؤمنین به مالک اشتر همواره به عنوان مانیفست حکومتداری در دولت اسلامی شناخته شده است. محمدسروش محلاتی پژوهشگر حوزه علوم اسلامی و استاد حوزه علمیه در شرح جدیدالانتشار خود از نامه 53 نهجالبلاغه (عهدنامه مالک اشتر) به توضیح و تقسیر فرازهای این نامه پرداخته که در ادامه بخشهایی از این کتاب را مطالعه میکنیم.
ای مالک، تو در نظرگاه قضاوتی!
ثُمَ اعلَم یَا مَالِکُ أَنِی قَد وَجَهتُکَ اِلَی بِلَاد قَد جَرَت عَلَیهَا دُوَل قَبلَکَ مِن عَدل وَ جَور وَ أَنَ النَاسَ یَنظُرُونَ مِن أُمُورِکَ فِی مِثلِ مَا کُنتَ تَنظُرُ فِیهِ مِن أُمُورِ الوُلَاهِ قَبلَکَ وَ یَقُولُونَ فِیکَ مَا کُنتَ تَقُولُ فِیهِم وَ اِنَمَا یُستَدَلُ عَلَی الصَالِحِینَ بِمَا یُجرِی اللَهُ لَهُم عَلَی أَلسُنِ عِبَادِهِ فَلیَکُن أَحَبَ الذَخَائِرِ اِلَیکَ ذَخِیرَهُ العَمَلِ الصَالِحِ فَاملِک هَوَاکَ وَ شُحَ بِنَفسِکَ عَمَا لَا یَحِلُ لَکَ فَاِنَ الشُحَ بِالنَفسِ الاِنصَافُ مِنهَا فِیمَا أَحَبَت أَو کَرِهَت.
پس ای مالک بدان! من تو را به سوی شهرهایی فرستادم که پیش از تو دولتهای عادل یا ستمگری بر آن حکم راندند، و مردم در کارهای تو چنان مینگرند که تو در کارهای حاکمان پیش از خود مینگری، و در باره تو آن میگویند که تو نسبت به زمامداران گذشته میگویی، و همانا نیکوکاران را به نام نیکی توان شناخت که خدا از آنان بر زبان بندگانش جاری ساخت.
پس نیکوترین اندوخته تو باید اعمال صالح و درست باشد، هوای نفس را در اختیار گیر، و از آنچه حلال نیست خویشتنداری کن، زیرا بخل ورزیدن به نفس خویش، آن است که در آنچه دوست دارد، یا برای او ناخوشایند است، راه انصاف پیمایی.
داوری مردم
این فراز از کلام مولا متضمن نکات متعددی است:
1. حضرت به مالک تذکر میدهد همانگونه که حکومتهای قبل رفتهاند دولت توهم پایدار نخواهد بود.
2. حضرت متذکر میشود که مردم به بررسیهای دولت میپردازند، زیرا قدرت تفکر و تشخیص دارند و اظهار نظر میکنند.
3. به مالک اشتر تذکر داده میشود که گمان مبر این داوری و اظهار نظر از سوی مردم در آینده اتفاق خواهد افتاد و امروز از نگاه و نظر آنها مخفی هستی بلکه آنها امروز تو را زیر نظر دارند نه فقط نسلهای بعد بلکه همین نسل هم تو را رها نمیکند.
4. نمیتوان جلوی فهم مردم را گرفت، اگر چنین کاری شدنی بود جباران تاریخ میتوانند رسواییهای خود را پنهان کرده و گناههای خود را مخفی سازند.
5. مالک بدان که نظر مردم تابع نظر تو نیست و آنچه را تو درباره خودت نمیگویی یا غافلی و یا ملاحظه داری آنها میگویند. مالک تو درباره دولتهای قبل بیملاحظه نظر میدهی و مو را از ماست بیرون میکشی مردم هم عیناً درباره تو همین کار را میکنند، «مثل ما کنت تنظر فیه من امور الولاه قبلک».
6. مالک قضاوت مردم درباره تو بیحساب و گزاف نیست، نوع همان قضاوتهایی است که خودت درباره دولتهای قبل داری.
7. قضاوت مردم به رنگ و بویی از قضاوت عادلانه خداوند دارد،«و انما یستدل علیالصالحین بما یجری الله لهم علی السن عباده»
8. مالک به جای مقابله با نگاه و نظر مردم سعی کن از آن استفاده کرده و خودت را اصلاح کنی، یعنی نگاه مردم برای حکمران عاملی کنترل کننده و سازنده است.
ارزش افکار عمومی و قضاوت مردم
حضرت به مالک فرمودند که مردم درباره کارهای تو قضاوت میکنند، همانطور که تو درباره حاکمان پیشین قضاوت میکنی. سپس اضافه فرمودند: که یکی از نشانههای انسانهای شایسته آن است که نام نیکشان بر زبان مردم جاری است. مردم از آنها به نیکی یاد میکنند بنابراین از این که مردم کسی را خوب بدانند میتوان حدس زد که او در نزد خدا هم انسان خوبی است. این فراز از عهدنامه مالک اشتر توجه میدهد که حاکم نباید درباره افکار عمومی بیتفاوت باشد و به قضاوت مردم بیاعتنایی کند.
البته معنی چنین سخنی این نیست که قانون به خاطر نظر مردم زیر پا گذاشته شود و هر چه مردم میخواهند و میپسندند همان شود.
در این صورت اصل قانون الهی و یا قانون بشری لغو خواهد بود، بلکه مقصود این است که اولاً در مواردی که محدودیت حکم الهی و یا قانونی وجود ندارد حاکم خواست مردم و تشخیص آنها را در تصمیمگیری خود در نظر بگیرد و ثانیاً محدودیتهای قانونی را در جهت خاص مردم تغییر دهد تا قانون با درک عمومی تطابق داشته باشد. ثالثاً حاکم باید توجه داشته باشد که قانون و حکم الهی به گونهای انجام شود که نگاه مثبت مردم را به همراه داشته باشد از شیوه و روشی استفاده کند که در بین مردم تأثیر مثبت داشته باشد.
پایان پیام /