اولین زیارت عتبات عالیات بهترین روزهای دوران اسارت بود
نیستانی گفت: در دوران اسارت زیارت حرم امام حسین (ع) و ابولفضل العباس (ع) نصیب من و تمام اسرا شد که بهترین روزهای ما در دوران اسارت بود.
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ محمدرضا نیستانی یکی از آزادگان خراسانجنوبی در گفتوگو با خبرنگار خاورستان، اظهار کرد: سال 1365 به جبهه اعزام شدم و در تیرماه سال 67 در عملیات دشمن و با مجروحیت بالا در شرایط سخت جسمی در خاک عراق منطقه زبیدات اسیر شدم.
این آزاده با بیان اینکه در دورانی که اسیر شدم متاهل بوده و فرزند داشتم، گفت: مدت زمان اسارت من 26 ماه بود و در شهریور ماه سال 69 آزاد شده و به میهن بازگشتم.
نیستانی عنوان کرد: وقتی اسیر شدم آقایان خسروی و حکمتی فر نیز با من بودند و من به دلیل جراحت و خونریزی شدیدی که داشتم گمان نمیکردم زنده بمانم و در حالی اسیر شدم که هیچ درمان و مداوایی برای من انجام نشد.
وی اظهار کرد: پس از مدتی که اسیر بودم کم کم بهبود یافته و جراحتم کمتر شد.
این آزاده بیان کرد: ابتدا که اسیر شدم حدود 8 ماه مفقود بودم و خانواده هیچ اطلاعی از من نداشته و گمان کرده بودند شهید شدم پس از حدود یکسال از اسارت صلیب سرخ به اردوگاه آمد و اسامی اسرا را ثبت کرد و من نیز نامه ای برای خانواده نوشته و از طریق صلیب سرخ به دست خانواده رسیده و به این طریق بود که بعد از گذشت حدود یکسال خانواده از اسارت من با خبر شدند.
نیستانی به همزمانی سالروز بازگشت آزادگان به کشور با ماه محرم اشاره کرد و افزود: شرایط عزاداری در اردوگاه سخت بود و بیشتر مراسمات عزاداری را از طریق تلوزیون نظارهگر بودیم و بودند اسرایی که مداح بوده و مداحی، نوحه و روضه خوانی با میکردند.
وی به خاطرهای از دوران اسارت اشاره کرد و افزود: زمانی که اسیر شدیم دقیقا رو در روی نیروهای عراقی بوده و حداکثر 10 متر با آنها فاصله داشتیم و به دلیل اینکه سه گلوله به من شلیک شده بود همان نزدیک نیروهای عراقی با سر به زمین خوردم.
این آزاده ادامه داد: من به همراه دو نفر دیگر بودم که اینها هم زخمی شده بودند و اینها در مقابل نیروهای عراقی و احتمال اینکه هر لحظه سنگر ما را بمباران کنند از سنگر خارج شدند اما من به دلیل شدت جراحات اصلا نمیتوانستم بلند شوم روی پا بایستم و از سنگر خارج شوم.
نیستانی عنوان کرد: من در آن شرایطی که هیچ چیزی مشخص نبود و نمیتوانستم هیچ اقدامی انجام دهم فقط به حضرت ابوالفضل العباس (ع) متوسل شدم و گفتم اگر به من رحم نمیکنید به خانواده و فرزندانم رحم کنید و فقط با مدد حضرت بود که توانستم با آن همه جراحت و خونریزی بلند شوم بدون اینکه ذرهای درد داشته باشم.
وی افزود: عشق و نام حضرت ابوالفضل (ع) همیشه ورد زبان و گرهگشای زندگی من است.
این آزاده با بیان اینکه این ایام روزهای اسارت حضرت زینب (س) و اهلبیت (ع) کرد: با الگو گرفتن از اهلبیت و یادآوری اسارت آل الله و سختی هایی که متحمل شدند قطعا اسارت برای ما قابل تحمل بود و نمیشد که بدون توسل به اهلبیت (ع) و توکل به خدا این شرایط را گذراند.
نیستانی به زیارت حرم امام حسین (ع) و حضرت ابوالفضل (ع) در دوران اسارت اشاره و خاطرنشان کرد: در دوران اسارت و شرایط سخت مجروحیت قسمت شد و تمام اسرا به زیارت کربلا و عتبات مشرف شدیم که در آن زمان اصلا غیر قابل باور بود.
وی با بیان اینکه برای اولین بار بود که در آن شرایط کربلا را از نزدیک میدیدم، گفت: آنجا مظلومیت و اسارت حضرت زینب (س) به معنای واقعی قابل درک بود.
این آزاده در مورد مشکلات آزادگان بیان کرد: ما برای حفظ کشور، دفاع از وطن و ناموس و حفظ استقلال و آزادی ایران اسلامی به جبهه رفتیم و اگر اسیر هم شدیم معامله با خدا کردیم و منت و توقعی از کسی نداریم اما گاهی اوقات مسائل و مباحثی مطرح میشود که درست نیست و دل ما آزادگان و مجموعا جامعه ایثارگران را به درد میآورد.
نیستانی عنوان کرد: دلجویی و دیدار با آزادگان بیشتر مختص همین روزهای بازگشت اسرا است و در طول سال خیلی کم از این موارد برنامهها است و اگر گاهی آزادهای برای پیگیری مشکلاتش به دستگاه اجرایی جایی مراجعه کند بعضا برخوردها و صحبتهایی میشود که اصلا در شان یک کارمند در پاسخ دهی به درخواست قشر ایثارگر به عنوان ارباب رجوع نیست.
وی افزود: همانگونه که گفتم توقعی از کسی نداریم اما وقتی برای احقاق حق و حقوقمان به جایی مراجعه میکنیم اگر کاری نمیکنند حداقل برخورد مناسبی داشته و با حرفهایشان ما را دلخور نکنند.
انتهای پیام /