بازیکنهای مستعد چگونه هرز میروند؟
تهران - ایرنا - هر ورزشی قدرتی دارد که افرادی را در هر کشوری به تماشا و حمایت از رشته خود وادار کند. در واقع باید گفت ورزش در هر کشوری به یکی از جهانیترین جنبههای فرهنگ عامه تبدیل شده و فوتبال نیز محبوبترین ورزش جهان است.
«نعیم صفری» هافبک اسبق تیم هما با توجه به مطالب منتشر شده در سه بخش گذشته درباره چگونگی شکوفایی استعدادها در کشورهای فوتبالی نوشت: «به نظرم مدلهای قدیمی فوتبال خردسالان و نوجوانان هنوز هم میتواند کارکرد داشته باشد، کافی است تجارب چند باشگاه قدیمی مثل شاهین دوران «دکتر اکرامی»، راهآهن، بانک ملی و هما را در کنار روشهای امروزی موفق مانند باشگاههای فولاد خوزستان، سپاهان و تیمهای استان کرمان و... بگذاریم آن وقت از در و دیوار، بازیکن خوب بوجود خواهد آمد.»
در بخش نخست این گزارشها شما را با انواع نسلها آشنا کردیم و هر نسل را به نسلهای (G، S، B، X، Y و Z) مقایسه کردیم و به معرفی نخستینهای فوتبال ایران در جهان پرداختیم. در بخش دوم به مهمترین شاخصهای استعدادیابی در فوتبال اشاره داشتیم و در بخش سوم به عوامل و فرمولهای استعدادیابی در کشورهای صاحب فوتبال اشاره و به همراه آن گفتوگو با «سعید مراغهچیان» بازیکن اسبق استقلال که یکی از قدیمیترین آکادمیهای فوتبال را در اختیار دارد، پرداختیم. در این بخش پایانی علاوه بر اشاره کلیدی به استعدادیابی در ورزش، به ویژه فوتبال، در گفتوگو با «محمود کلهر» بازیکن اسبق پرسپولیس که از سال 1385 بیشتر دوران کاری خود را در آکادمی فوتبال گذرانده، موضوع شیوه کار با بازیکنهای پایه را پیگیری کردیم.
شناسایی استعدادها استعدادیابی یک زمینه کلیدی در توسعه ورزش بهویژه فوتبال محسوب میشود. استعدادها باید در دوره نونهالی شناسایی شوند تا بتوان برای پرورش بازیکنهای مستعد به درستی به آنها آموزش داد. بسیار مهم است که ورزشکاران در پیشبینی ویژگیها و تواناییهای خود بهترین خدمات ممکن را داشته باشند، در حالی که برخی از ورزشکاران توسط «نسل خود به خودی» بوجود میآیند، برخی دیگر این کار را به عنوان محصول جستوجوی سیستماتیک بر اساس معیارهای علمی و روششناختی انجام میدهند.
با وجود اینکه فدراسیون بینالمللی فوتبال (فیفا) متمرکز بر انتشار و ترویج برنامههای خاص برای توسعه استعدادهای ورزشی است، نه در تهیه و نه در استراتژیهای عمل، در شیوه پیکربندی هر یک از این برنامهها هیچ توافق جهانی وجود ندارد. این امر سبب شده بسیاری از کشورها برنامههای شناسایی بازیکنهای خود را به روشهای غیرسیستماتیک و بدون ساختار توسعه دهند که میتواند روند توسعه را به خطر بیندازد.
در حال حاضر فوتبال ما نیز به همین شکل است و باشگاهها تمرکز خوبی روی تیمهای پایه خود ندارند و مراکز جوانان باید بخش مهمی از فلسفه باشگاهها را تشکیل دهند اما بیشتر باشگاهها با استفاده از افراد غیرمختصص، ضربههای جبرانناپذیری به استعدادهای فوتبال ما میزنند. در حال حاضر باشگاههای ایرانی تمرکز خوبی روی تیمهای پایه خود ندارند؛ بیشتر باشگاهها با استفاده از افراد غیرمختصص، ضربههای جبرانناپذیری به استعدادهای فوتبال ما میزنندطارمی و آزمون از دل مدارس فوتبال بیرون آمدند در اینجا قصد داریم اشارهای کنیم به دو مهاجم ارزنده تیم ملی کشورمان که موفقیت خود را مدیون مدارس فوتبال هستند. «مهدی طارمی» فوتبال را در مدرسه فوتبال صداوسیما در بوشهر آغاز کرد و در سن 10 سالگی به تیم جوانان برق بوشهر پیوست و در آن تیم بود که فوتبال را بهطور حرفهای آغاز کرد. در سال 1393 که «علی دایی» در پرسپولیس سرمربی بود، دو نفر از نزدیکان او 20 بازیکن حرفهای مورد نظرشان در لیگ یک و دو را به «دایی» معرفی کردند که بین این 20 بازیکن «مهدی طارمی» هم قرار داشت و اکنون او یکی از ستارههای باشگاه پورتو در پرتغال است.
«سردار آزمون» نیز فوتبال خود را در تیم عقاب گنبد آغاز کرد. پس از چند سال بازی برای عقاب، به تیم شموشک گرگان پیوست و پس از آن در تیم اتکا گرگان در لیگ فوتبال دسته یک ایران بازی کرد. «آزمون» سپس به تیم جوانان سپاهان پیوست و پس از درخشش در تیم ملی جوانان در سن 17 سالگی، بدون آنکه با پیراهن سپاهان در لیگ برتر بازی کند به روبین کازان روسیه پیوست و لقب جوانترین لژیونر فوتبال ایران را بهدست آورد. در واقع این «قربان بکیویچ بردیف» سرمربی کنونی تراکتور و آن زمان روبین کازان بود که به ارزشهای این بازیکن پی برد. «سردار آزمون» اکنون عضو باشگاه بایر لورکوزن آلمان است.
کلهر: مدیران باشگاهها هیچگاه توجه ویژهای به ردههای پایه نداشته و ندارند «محمود کلهر» که سابقه بازی در تیمهای ملی، استقلال، پاس تهران و پرسپولیس را دارد، درباره بیتوجهی به فوتبال پایه و استعدادها در فوتبال کشور به پژوهشگر ایرنا گفت: «این پرسش شما بسیار کلیدی است. در فوتبال ما، متاسفانه هنوز نتوانستیم راه درستی پیدا کنیم تا فوتبال پایههای ما وضعیت بهتری پیدا کنند. تیمهای پایه ما در بخش استعدادیابی، سالهاست درجا میزند. با توجه به اینکه ما نیروهای انسانی بینظیری داریم؛ سالهاست بهدلیل همین بیتوجهی، بسیاری از بازیکنهای مستعد ما هرز میروند. عمده دلیل آن هم این است که مدیران باشگاههای ما هیچوقت توجه ویژهای به ردههای پایه نداشته و ندارند.
این مدیران با این کارشان متاسفانه هزینههای هنگفتی هم روی دست باشگاههای بزرگ میگذارند، آمدن بازیکنهای بیکیفیت خارجی و بدهیهای بسیار زیادی که روی دست باشگاهها گذاشته میشود؛ آنچه تیمهای ما را دچار حواشی خیلی زیادی میکند و یکی از اصلیترین مشکلات فوتبال ما، همین بخش استعدادیابی و بیتوجهی به ردههای پایه است که البته در حال حاضر نسبت به قبل کمی بهتر شده اما هنوز کامل نیست.»
مدیران ما هم تحت تاثیر جو ورزشگاه قرار میگیرند مدیر اسبق آکادمیهای پرسپولیس و راهآهن ادامه داد: «فلسفه مدیران ما باید عوض شود و نگاهشان به فوتبال حرفهای تغییر کند، فوتبالی که به هر حال آکادمیها و تیمهای پایه به آن اشاره کردیم و باز هم به آن اشاره میکنیم در همه دنیا قلب آن باشگاه محسوب میشود و تیمهای حرفهای بزرگ، توجه ویژهای به آن میکنند. به ویژه در اروپا که به هر حال بازیکنهای بزرگی از همین مدارس فوتبال و از همین ردههای پایه آمدهاند. بازیکنهای بزرگی همچون لیونل مسی تا دیوید بکهام، فرانچسکو توتی، پائولو مالدینی، زینالدین زیدن و بسیاری از بازیکنانی که مطرح شدند از دل آموزشهای درست در ردههای پایه و انتقال به ردههای بالاتر، توانستند کیفیت بازی خودشان را مرتب بالا ببرند.
این موضوع میتواند برای فوتبال ما گرهگشا باشد که اگر مدیران ما در این بخش بیایند و حمایت درستی کنند و فلسفهشان تغییر و دیدگاهشان تغییر کند، فوتبال ما در مسیر درست خود قرار میگیرد اما متاسفانه مدیران ما فقط به دلیل اینکه آن صندلی را حفظ کنند به این مهم اهمیت نمیدهند. متاسفانه در باشگاههای بزرگ کشور میبینیم عدهای در ورزشگاهها داد میزنند که این بازیکن و یا آن بازیکن را بیاورید و شما میبینید مدیران ما هم تحت تاثیر جو ورزشگاه قرار میگیرند و میروند همان بازیکنانی را میآورند که هوادار تیم خواسته؛ در واقع باید بگویم خط میگیرند و فوتبال ما را دچار مشکل میکنند.»
به افراد متخصص توجه کنیم مدیر آکادمی سرخپوشان جوان پاینده افزود: «اینها از جمله عواملی است که ما باید موشکافانه به آن توجه و درست کنیم؛ آن هم از طریق افراد متخصصی که میتوانند به فوتبال کمک کنند. ببینید در بایرن مونیخ در جمع اعضای کمیته فنی این باشگاه چه کسانی حضور دارند؟ چه افرادی تصمیمگیرندهاند؟ حتی برای مربیانی که میآورند برنامه دارند. این باشگاه حتی در صدر تیمهای ردههای مختلف، مربی هم میسازد؛ مربیانی را آورده و آموزش میدهند؛ هماهنگی آموزشی که مربی روی بازیکنانش داشته باشد را از طریق کمیته فنی به آن مربی منتقل میشود؛ مربی میآورند تا برنامههای کمیته فنی را انجام دهد. یعنی آن کسانی که تصمیمگیرنده هستند خودشان از بازیکنان ملی بودند و در ردههای مختلف سنی مربیگری کرده و مدرس هستند؛ این افراد را بالا سر تیمهای خود میگذارند و هیچکس نمیتواند از آنها پیروی نکند. ما نیز میتوانیم این کارها را در باشگاههای بزرگ خود انجام دهیم. آدمهایی را در صدر کار بگذاریم که به دلیل سن بالا، نمیتوانند تمرین دهند اما میتوانند نظارت بهتری روی کار مربیها داشته باشند و مشاورههای درست بدهند. اگر این کار را در باشگاههای ما انجام دهند و این نگاه تغییر کند، آنگاه میتوانیم برنامهریزی درستی داشته باشیم. با توجه به اینکه امکانات بسیار خوبی هم داریم، امیدوارم وزارت ورزش کمک کند تا اماکنهای ورزشی بدون استفاده مانده را توسعه دهد و در اختیار برخی افراد متخصص و یا در اختیار باشگاههای بزرگ قرار دهد که میتوانند در بخش پرورش بازیکنان نقش کلیدی ایفا کنند تا استعداهای ما هرز نروند و شکوفا شوند. امیدوارم این اتفاق رخ بدهد. البته این اشکال وجود دارد؛ در نهایت امیدوارم آدمهای قوی در صدر فوتبال کشورمان یعنی فدراسیون فوتبال قرار بگیرد تا بتواند تصمیمگیری بهتری داشته باشند. روی همه ابعاد مختلف ورزشی به ویژه از ردههای پایه به بالا.» نگاه کمیته آموزش و فدراسیون فوتبال تغییر کرده او در پاسخ به این پرسش که تا کنون از طرف فدراسیون یا کمیته آموزش کسی آمده آکادمی شما را ببیند و یا از شما مشاوره بگیرد، گفت: «چنین چیزی را نه تنها در فوتبال، حتی در ردههای باشگاهی نداشتهایم و این هم یک معضل بزرگ در ورزش ماست که دودش به چشم بازیکنهای مستعدی میرود که هرز میروند. ما نه امکانات درستی داریم و نه پشتوانه. اگر بخواهم بازیکنی را شکوفا کنم به کدام باشگاه بدهم؟ متاسفانه باشگاههای ما اعتقادی به ردههای پایه ندارند و این یکی از مشکلات اساسی فوتبال ماست اما خوشبینانه بگویم در حال حاضر میبینم نگاه کمیته آموزش فدراسیون فوتبال تغییر پیدا کرده کمیته فنی که الان در صدر کار قرار گرفته به نظرم وجود فوتبالیهایی مانند «حمید استیلی»، «اصغر مدیرروستا»، «میرشاد ماجدی»، «پرویز مظلومی»، «نادر عزتاللهی» و در کنارشان یک مدرس خوبی مثل «مرتضی محصص» نگاهها را تغییر دادهاند و حتی با من هم در رابطه با ردههای پایه زیر 14 سال صحبت کردند و از من برنامه خواستهاند.
امیدوارم این دیدگاه تقویت شود و فدراسیون فوتبال هم حمایت کند تا این کمیته فنی بتواند تصمیمهای بهتری بگیرد. اگر در ردههای پایه از افراد قوی استفاده شود و از نظر فردی و تکنیکی در ردههای پایه کار شود دیگر در تیم بزرگسال دچار مشکل نخواهیم بود. تیم زیر 14 سال ما باید آموزش ببینند تا به تیم جوانان، امید و بزرگسالان انتقال پیدا کنند و سرمربی بزرگسالان ما نباید در تمرین، به شروع آموزش کار تکنیکی برای بازیکنها بپردازد. باید به گونهای کار را گسترش دهیم که بتوانیم در رقابتهای جامجهانی از دوره مقدماتی بالا رفته و وارد بازیهای حذفی شویم. در واقع نگاه ما بهتر شود. فکر میکنم تازگیها فدراسیون فوتبال در این مسیر حرکت میکند و افرادی را که واقعاً کار میکنند را زیرنظر دارد؛ در واقع به افرادی که تخصص دارند نظر دارد. من سالهاست در این بخش کار میکنم؛ با همه مدیران نشسته و جلسه گذاشتهام اما دیدم، نگاهشان برخلاف صحبتهایی که با هم داشتهایم عوض میشود؛ در واقع آن لابیهایی که در فوتبال صورت میگیرد.» در هر تیم بزرگ دنیا وقتی یک مربی را انتخاب میکنند نخست سراغ رزومه آن مربی میروند تا ببینند بر مبنای آن، این مربی شایستگی حضور در باشگاهشان را دارد یا خیررفاقت میتواند به فوتبال ما کمک کند؟! «کلهر» که از سال 1380 به صورت مستمر در همه طول سال در دانشکده تربیت بدنی مشغول به فعالیت است، ادامه داد: «سالهاست که این اتفاقات رخ میدهد، متاسفانه گوش شنوایی هم وجود ندارد و دودش هم به چشم همان مدیران میرود و نتیجه نمیگیرند؛ دچار مشکل میشوند؛ یک بدهیهای هنگفتی هم روی دست باشگاه میگذارند و بدون آنکه پاسخگویی کسی باشند میروند دنبال کارشان و این باشگاهها و مدیران بعدی هستند که دچار مشکل میشوند و به همین دلیل فوتبال ما در رأس آن دو باشگاه بزرگ پرسپولیس و استقلال در مجامع بینالمللی دچار مشکل حقوقی میشوند و این باعث میشود هواداران فوتبال از این موضوع نگران و ناراحت شوند.
این درست که به من گفتند برنامه خود را برای آکادمی باشگاه پرسپولیس بده؛ وقتی به باشگاه رفتم آقای درویش نبود؛ هیچکس در آنجا نبود که من برنامههایی را بدهم. من با آقای درویش و همه پیشکسوتان باشگاه پرسپولیس رفاقت دیرینهای دارم اما در اینجا بحث رفاقت جداست و بحث تخصص چیز دیگری است؛ شما این دوتا را بگذارید کنار هم و ببینید رفاقت میتواند به فوتبال ما کمک کند تا سطح دانش بازیکنهای ما بالاتر برود؟ آیا در باشگاههای ما کار دانشافزایی برای مربیها درست انجام میشود؟ همانگونه که میبینید متاسفانه تا اینجای کار ما دچار مشکل هستیم.»
پیشکسوت باشگاه پرسپولیس افزود: «شما نگاه کنید، در هر تیم بزرگ دنیا وقتی یک مربی را انتخاب میکنند نخست سراغ رزومه آن مربی میروند تا ببینند بر مبنای آن، این مربی شایستگی حضور در باشگاهشان را دارد یا خیر؟ یک گروه بسیار قوی روی این موضوع کار میکنند و در پایان، بهترین فرد را برای رسیدن به هدف باشگاه انتخاب میکنند و از او میخواهند در راه اهداف باشگاه به این تیم کمک کند. من آمدم برای کمک کردن تیمهای پایه باشگاه پرسپولیس تا از این وضعیت خارج شود و این توانایی را در خود میدیدیم تا با نفراتی که از جمع پیشکسوتان باشگاه پرسپولیس میآوردم به کمک هم، از این روزمرگی نجات یاییم. من «محمود کلهر» به تنهایی نمیتوانم، بلکه گروهی میتواند که سالم هستند و هدفی جز خدمت کردن به باشگاه محبوب خود ندارند اما متاسفانه با من قرار گذاشتند و من به باشگاه رفتم و دیدم جلسه فرمالیته بود و اینکه فقط من یک برنامهای به باشگاه بدهم و باید روی آن برنامه من توضیح بدهم و براساس همان برنامه کارها را انجام میدادم.
در واقع هزینههای هنگفتی که با آمدن بازیکنان خارجی بیکیفیت روی دست باشگاه گذاشته میشد را با برنامهای که داشتم پایین میآوردم چون با سرمایهگذاری در تیم ردههای پایه، باشگاه میتواند آینده خود را بسازد.
متاسفانه رفیقبازی در فوتبال ما توسعه پیدا کرده و این بزرگترین ضربه به فوتبال باشگاهی و حتی ملی ماست. در همین دو باشگاه پرسپولیس و استقلال مدیران بسیاری با لابی آمدند و رفتند بدون آنکه تاثیرگذار باشند. اگر میخواهیم فوتبال ما تغییر کند و موفق شود باید دیدگاه مدیران ما تغییر کند.»