یک‌شنبه 4 آذر 1403

بازیگران خوب، مجریان خوب؟ / وقتی فرهنگ و هنر متولی ندارد

خبرگزاری دانشجو مشاهده در مرجع
بازیگران خوب، مجریان خوب؟ / وقتی فرهنگ و هنر متولی ندارد

گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری دانشجو - فاطمه قربانی رضوان؛ ورود هنرمندان و ورزشکاران از عرصه‌ای به عرصه‌ای دیگر این روز‌ها به اتفاقی رایج بدل شده است. در این میان خوانندگی و مجری گری از جمله هنر‌هایی هستند که میزبان چهره‌های جدید از هنرمندان عرصه‌های مختلف اند. کم نیستند خوانندگانی که رو به سوی بازیگری آورده اند و استعداد یا شانس خود را در این میدان امتحان می‌کنند و از طرفی دیگر بازیگرانی...

گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری دانشجو - فاطمه قربانی رضوان؛ ورود هنرمندان و ورزشکاران از عرصه‌ای به عرصه‌ای دیگر این روز‌ها به اتفاقی رایج بدل شده است. در این میان خوانندگی و مجری گری از جمله هنر‌هایی هستند که میزبان چهره‌های جدید از هنرمندان عرصه‌های مختلف اند. کم نیستند خوانندگانی که رو به سوی بازیگری آورده اند و استعداد یا شانس خود را در این میدان امتحان می‌کنند و از طرفی دیگر بازیگرانی که گمان می‌کنند بهتر است چند صباحی هم در نقش خواننده و یا مجری خود را محک بزنند.

در روز‌های ابتدایی این تغییرات و حضور چهره‌های معروف در جایگاهی جز جایگاه حرفه‌ای خود، آن‌ها توانستند درصد بالایی از مخاطبان را جذب خود کنند. برای بسیاری از مخاطبان این پدیده که هنرمند و یا ورزشکار مورد علاقه خود را درحال هنرنمایی در عرصه‌ای دیگر تماشا کنند جالب و ترغیب کننده بوده و هست. این تغییرات حتی سبب شد در معادلات استقبال مخاطبان و درصد فروش آثار هنری نیز اتفاقات چشمگیری رخ دهد.

دیگر حساب اینکه چند بازیگر گریزی به خوانندگی زده اند و چند خواننده جلوی دوربین فیلم برداری سینما و تلویزیون ایستاده اند از دست در رفته است. افرادی که با این پرش شاخه به شاخه‌ای میان عرصه‌های هنری این سوال را ایجاد می‌کنند که آیا چنین تجربه‌هایی لزوما می‌تواند ناکارآمد و بی نتیجه باشد؟ و مواجه با این تجربه‌ها که امروزه بسیاری از آن‌ها ناموفق هم ارزیابی می‌شوند می‌تواند تا چه اندازه سودجویی از نام و چهره سلبریتی برای سودآوری مالی از طریق جذب مخاطب حداکثری محسوب شود؟

برنامه‌های تاک شو یا گفتگومحور که درصد بالایی از مخاطبان را به خود اختصاص می‌دهند این روز‌ها با پیدایش پلتفرم‌های مختلف دیگر محدود به پخش در صداوسیما و مواجه با خطوط قرمز‌های مرسوم تلویزیون نیستند. در اینگونه برنامه‌ها که مجری محور اصلی آن را تشکیل می‌دهد حضور افراد مشهور و به اصطلاح سلبریتی در مقام مجری می‌تواند مخاطبان بیشتری را جذب خود کند.

*س_ همرفیق؛ بخند حتی به زور_س*

«همرفیق» برنامه‌ای که با اجرای شهاب حسینی شروع به کار کرده است. شهاب حسینی به عنوان یک بازیگر توانا و البته محبوب امتحان خود را به خوبی در بازیگری پس داده است و حتی بعد از دریافت جایزه کن محبوبیت اش چند برابر شده، اما مخاطبان و طرفداران بسیار او معتقدند که حسینی اجرا کننده خوبی برای همرفیق نیست.

شهاب حسینی با سابقه‌ای که در بازیگری دارد مطمئنا چارچوب‌ها و روش اجرا را می‌داند، اما شیوه عمل به این روش‌ها از سوی او به درستی پیاده نمی‌شود. از نکات مهمی که یک مجری در طول برنامه باید به آن‌ها مسلط باشد یکی حفظ ریتم برنامه و پرهیز از صحبت‌هایی است که به موضوع و روند برنامه ربطی ندارد. آنچه در «همرفیق» با اجرای شهاب حسینی شاهد هستیم درست از دست رفتن ریتم برنامه در دقایق ابتدایی شروع گفتگو‌ها و مشخص نبودن موضوع و پرش صحبت‌های مهمانان از موضوعی به موضوع دیگر است.

صحبت‌هایی که حسینی میان حرف‌های مهمانان می‌زند به شدت آزاردهنده است و برخی از جملات اش که رنگ و بوی سیاسی دارند نیز با فضای برنامه همخوانی ندارد برای مخاطب غیرقایل قبول است و این نکته را روشن‌تر می‌کند که هیچ دلیل مشخصی وجود ندارد که یک بازیگر خوب بتواند مجری خوبی هم باشد. همرفیق را می‌توان تنها کپی دست چندم از برنامه‌های خارجی تاک شو دانست. برنامه‌ای بدون اتاق فکر منسجم با مجری گری فردی که بر اجرای خود مسلط نیست و دخالتی در گرداندن برنامه ندارد و تنها توست مهمانان با خاطرات گا‌ها تکراری، بی ربط و غیرجذاب هر لحظه مخاطب را بیش از پیش ناامید می‌کند.

*س_خطی، بدون هیجان؛ «هفت خان»_س*

محمدرضا گلزار، سوپراستار سینمای ایران پس از دوری طولانی مدت از حوزه موسیقی، چند سال پیش بار دیگر به سراغ استعداد نخست خود رفت و ابتدا با انتشار چند تک آهنگ و سپس برگزاری کنسرت فعالیت موسیقایی خود را از سر گرفت که انتقاد‌های فراوانی پس از اجرای کنسرت‌هایش به سمت او روانه شد. او این روز‌ها در پلتفرم نماوا مجری مسابقه «هفت خان» است. مسابقه «هفت خان» از نوروز 1400 وارد پخش نمایش خانگی شده است.

این برنامه با شباهت 90 درصدی به مسابقه "برنده باش" هنوز نتوانسته مخاطب زیادی داشته باشد. مهم‌ترین برگ برنده این مسابقه حضور یک سوپراستار در آن است. گلزار که تجربه اجرای مسابقه برنده باش را دارد در این برنامه شکل متفاوتی از خود را ارائه نمی‌دهد و این عدم تازگی در شیوه اجرا مخاطب را برای تماشای مسابقه ترغیب نمی‌کند.

در پاسخ به این سوال که چرا این مسابقه پربیننده نبوده و حضور محمدرضا گلزار کمک زیادی به استقبال از «هفت خان» نکرده است می‌توان به اجرای خطی و بدون فراز و فرود گلزار اشاره کرد. به نظر می‌رسد عوامل برنامه نیازمند چهره گلزار برای جذب مخاطب مسابقه بودند و بدون آنکه به مجری برای اجرای خطی تذکری بدهند تنها از حضور فیزیکی او عاری از مهارت‌های حرفه‌ای استفاده کرده اند.

حضوری که البته با اجرایی بدون هیجان همراه است و در مواردی که او به راحتی می‌تواند از اتفاقات رخ داده از سوی شرکت کنندگان در طول برنامه لحظات هیجان انگیزی را بسازد تنها فرصت‌ها را با سکوت و تاکید بر اینکه شرکت کننده فقط جواب آخر را بگوید می‌سوزاند. گویی هدف تمام شدن مسابقه است و مجری می‌خواهد به کار خودش برسد.

*س_آواز اجرا؟!_س*

شاید بتوان حضور بازیگران را در عرصه مجری گری بنا به تجربه‌ای که آنان در دوره‌های بدن و بیان و بازی به دست آورده اند با اغماض پذیرفت، اما حضور خواننده‌ها در سمت مجری گری پدیده‌ای است که بسیاری از آن به عنوان عادتی عجیب و نادرست در ورود به حرفه‌ای مجری گری یاد می‌کنند. بنیامین بهادری و به تازگی فرزاد فرزین از جمله افرادی هستند که در تجربه‌ای نو وارد حیطه مجری گری شده اند.

بنیامین بهادری در برنامه «میزبان» جلو دوربین رفت و گفتگو‌هایی با سوژه‌های سرشناس از جمله اکبر عبدی و سحر قریشی داشت. گفتگو‌هایی که می‌توانست با حضور این افراد برنامه را در سطحی فوق العاده به مخاطب عرضه کند، اما این اتفاق به واسطه مجری ناتوان برنامه رخ نداد و باز هم برنامه‌ای به دلیل انتخاب نادرست عوامل، از طرف مخاطبان مورد نقد قرار گرفت.

«میزبان» را نه می‌توان برنامه‌ای چالشی دانست نه سرگرم کننده و نه حتی زرد و دم دستی. برنامه‌ای که تنها با سوالات از پیش طراحی شده‌ای تکراری کاملا خنثی توسط مجری پرسیده می‌شد و بنیامین بهادری به عنوان چهره‌ای جدید و مطرح از پس اجرای قابل قبول آن و نه تازه و نو باز می‌ماند.

حالا به تازگی نوبت به فرزاد فرزین رسیده است تا بعد از خوانندگی و تجربه بازی در چند سریال خود را در مجری گری محک بزند. اجرای او در برنامه اینترنتی «منوبشناس» را می‌توان یک نمونه اجرای خطی و بدون ریتم دانست. اجرایی که گا‌ها گروه موسیقی برای کمک به داد مجری می‌رسد.

در برنامه‌ای که او میزبان نرگس محمدی و رضا یزدانی و علی اوجی بود به راحتی مخاطب متوجه می‌شد که او خوب متن خود را حفظ کرده و شمرده شمرده تمام دیالوگ هایش را بدون جا انداختن کلمه‌ای ادا می‌کرد. استرس بیان واو به واو کلمات و ارتباط چشمی ناقص با دوربین و مخاطب واضح بود و مخاطب را برای همراهی دچار تردید می‌کرد. مهم‌ترین ویژگی مجری پرسش سوال‌هایی از دل پاسخ مهمانان است.

در این برنامه تنها فرزین سوالات مشخص حفظ شده‌ای را که گا‌ها حس می‌شود ترتیب منطقی هم ندارد از مهمانان می‌پرسد و جواب‌هایی که مخاطب بار‌ها و بار‌ها در برنامه‌های تلویزیونی شنیده دوباره دریافت می‌کند. این خنثی و خطی بودن برنامه با حضور فرزین که خواننده و بازیگر توانایی است نشان می‌دهد که این تجربیات و خلاقیت‌ها باعث نمی‌شود که او در اجرا الزاما موفق باشد.

*س_بازیگری موفق در اجرا_س*

شاید بتوان از برنامه «دورهمی» با اجرای مهران مدیری به عنوان یک برنامه‌ای که در چند فصل متمادی پخش گردید و هربار به تعداد مخاطبان آن نیز افزوده شد یاد کرد. مهران مدیری به خوبی به عنوان یک مجری از سوی مخاطبان پذیرفته شده است.

او به درستی ریتم برنامه را در دست می‌گیرد و با سوال‌های خود به آن اوج و فرود می‌دهد. از ویژگی‌های خاص مدیری شیوه پرسش سوالات است که با ترتیب درست و به جایی پرسیده می‌شود و طنز برنامه را هم تامین و حفظ می‌کند. مخاطبان دورهمی به اندازه‌ای مدیری را برای اجرای این برنامه پذیرفته اند که اگر روزی «دورهمی» بدون حضور مدیری پخش شود چیزی از برنامه باقی نخواهد ماند.

شاید دلیل موفقیت مدیری در این برنامه داشتن اتاق فکری منسجم و مدیریت شده باشد که با خط دهی مناسب، او را در اجرای بهتر برنامه کمک می‌کنند. مدیری بدون آنکه گرفتار اکت‌های خاص مجری گری مانند حرکات عجیب و غریب دست و صورت و یا تکه کلام‌های خاص شود در ساده‌ترین شیوه ممکن موضوع برنامه را مطرح و با مخاطبان به سادگی گفتگو می‌کند. در عین جدیتی که از اکت‌های او دریافت می‌شود، مدیری صمیمیت خود با مخاطب را به خوبی حفظ می‌کند و «دورهمی» را به بهترین برنامه تاک شو سیما تبدیل می‌کند. محمد نظری در گفتگو با خبرگزاری برنا درباره چند و چون کار مجری گری و اینکه آیا ورود افراد سلبریتی از جمله خواننده، فوتبالیست و ورزشکار به حوزه اجرا درست است یا غلط گفت: «متاسفانه مدیران رسانه در یک مقطع و با یک باور غلط و نا آگاهانه حجم قابل توجهی از بازیگران سینمایی را به عرصه اجرا وارد کردند. حضور این بازیگران در عرصه اجرا ممکن بود در تایم کوتاه مدتی خوشایند باشد، اما در دراز مدت هیچ کدام از آن‌ها با وجود اینکه ادعا می‌کردند چراغ تلویزیون را روشن نگه داشتند نتوانستند ماندگار شوند.

همان طور که من نمی‌توانم یک بازیگر خوب شوم مطمئنا یک بازیگر هم نمی‌تواند تبدیل به یک مجری خوب شود چرا که این‌ها هر کدام ظرفیت‌های جداگانه‌ای است که دانش جداگانه‌ای را به همراه دارد. یک مجری برای گفتگو در یک برنامه اجتماعی نیاز به سطح بالای معلومات عمومی دارد.»

او افزود: «ما در اجرا همه را یکسان نمی‌دانیم به طور مثال دوغ و دوشاب را یکسان نمی‌دانیم به همین دلیل در عرصه اجرا از بین 10 مجری ممکن است با 4 نفر از آن‌ها ارتباط خوب بر قرار کنیم برای اینکه باور داریم که آن مجری درک و فهم بالایی دارد و به موقع سکوت می‌کند و درست و سوالات خوبی می‌پرسد و خیلی خوب می‌تواند حق مطلب را ادا کند».

این مسئله که عده‌ای از سر عشق و علاقه وارد عرصه اجرا شده و هر جا که لازم ببینند دوباره حرفه خود را پی بگیرند و یا نگاه مادی به این تغییر شغل‌ها به عنوان یک منبع درآمد جدید داشته باشند نتیجه‌ای جز به هم ریختگی و آشفتگی مشهود در این عرصه‌ها نخواهد داشت. در این میان نقش مسئولان فرهنگی نیز کاملا حائز اهمیت است. وجود برخی قوانین خاص که به هنرمند مجال ارائه کار خود را نمی‌دهد و عرصه را برای آن‌ها محدود می‌کند آنچنان که مجبور به ورود در عرصه‌ای دیگر شوند کاملا طبیعی است.

در کنار این مسئله باید به عدم وجود اصول و معیار‌هایی مبنی بر چگونگی حضور افراد در سایر رشته‌ها اشاره داشت. زمانی که بازیگر جای کارگردان را می‌گیرد، کارگردان به جای تهیه کننده می‌نشیند، خواننده به عنوان بازیگر و مجری ظاهر می‌شود و بازیگر به جای خواننده قرار می‌گیرد به حتم در دراز مدت به هم ریختگی‌های ناشی از کم تجربگی را به وجود خواهد آورد که نتیجه‌ای جز از دست دادن مخاطب نخواهد داشت.

باید دید تا چه زمانی مسئولان عرصه فرهنگ و هنر را با نداشتن اصول و معیار مشخص رها کرده اند و در آینده با ادامه پیدا کردن این شرایط چه معضلاتی گریبان گیر این حوزه خواهد شد. معضلاتی که تنها با قوانینی همچون وجود ارزیابی‌های کیفی مناسب برای ارائه مجوز پخش و یا افزایش حساسیت‌ها نسبت به ورود سلبریتی‌ها بدون داشتن توانایی اجرا مرهمی باشد برای برنامه‌هایی که هزینه خود را از جیب مخاطبی دریافت می‌کند که منتظر است با برنامه‌ای متفاوت از آنچه تا کنون از تلویزیون سیما تماشا کرده مواجه شود.

بازیگران خوب، مجریان خوب؟ / وقتی فرهنگ و هنر متولی ندارد 2
بازیگران خوب، مجریان خوب؟ / وقتی فرهنگ و هنر متولی ندارد 3
بازیگران خوب، مجریان خوب؟ / وقتی فرهنگ و هنر متولی ندارد 4
بازیگران خوب، مجریان خوب؟ / وقتی فرهنگ و هنر متولی ندارد 5