باشگاه «هیسطوری» ایجاد میشود؛ لزوم بازنگری کتب درسی تاریخ
به گزارش خبرنگار آموزش و پرورش خبرگزاری فارس، «هیسطوری» یک پویش سراسری حول مطالعه و کنشگری، پیرامون مجموعه کتاب «سرگذشت استعمار» نوشته مهدی میرکیایی است؛ فعالیت این پویش از آبان 1401 آغاز شد و فرایند برگزاری آن تا پایان تیر 1402 ادامه داشت.
هدف اصلی این پویش به بهانه مطالعه مجموعه کتاب «سرگذشت استعمار» این بود تا نوجوانان با مفهوم مهم و بنیادین ذیل عرصه دشمنشناسی و مطالعه تاریخ با عنوان استعمار که از غرب برخاسته، آشنا شوند.
نوجوانان در «هیسطوری» رقیب گفتمانی کشور خود را در این جغرافیای تاریخی، اجتماعی و سیاسی شناسایی و پیشینه و تاریخچه آن را میشناسند؛ دهه هشتادیها با رویکردهای مجموعهای از کشورهای غربی که پیوسته اقدامات استعماری انجام دادهاند، آشنا شده و با شناسنامهای که آنها از خود بهجای گذاشتهاند، روبهرو میشوند؛ این موضوع وجه تسمیه پویش هیسطوری است.
اختتامیه پویش هیسطوری دوم شهریور برگزار شد و برگزیدگان معرفی شدند؛ در همین راستا با مهدی شریفی دبیر پویش کتابخوانی هیسطوری به گفتوگو نشستیم.
** استقبال دهه هشتادیها از پویش کتابخوانی هیسطوری
* فارس: چه تعداد دهه هشتادی در پویش کتابخوانی هیسطوری شرکت کردند؟
700 هزار نوجوان در سایت پویش هیسطوری شرکت کردند البته این پویش در فضای مجازی نیز بیش از 1.5میلیون مخاطب را با خود همراه کرد.
* فارس: در اردوی گفتوگومحور چه تعداد نفر حضور داشتند؟
اردوی پویش هیسطوری با برنامهریزیها و اهداف انجام کارهای گروهی در اردوگاه شهید باهنر تهران برگزار شد؛ نفرات برتری که از مجموع 120 هزار کنشگر پویش هیسطوری به این اردو دعوت شدند، طی چند مرحله مورد ارزیابی و انتخاب قرار گرفتند که در مرحله نخست، 20 هزار کنشگر برتر شناسایی و انتخاب شدند، سپس 600 کنشگر و در مرحله پایانی، از مجموع این تعداد، 250 کنشگر نوجوان که نیمی دختر و نیمی از آنها را پسران تشکیل میدهند به این اردو دعوت شدند.
** گفتیم تاریخ بخوان و خودت قضاوت کن
*فارس: پویش هیسطوری با چه هدفی آغاز شد و در پایان این پویش، چقدر به اهداف آن رسیدید؟
زمانی که میخواستیم این پویش را آغاز کنیم با توجه به شرایط اجتماعی نسل جدید جامعه که با تعبیر دهه هشتادیها، آنها را میشناسیم و خیلی وقتها میترسیم که آنها از اندیشهها و باورهای نسل انقلاب فاصله گرفته باشند، به این فکر میکردیم که چه جریان و طراحی میتواند این بچهها را به فضای ذهنی که باید برسند، نزدیک کند.
مهمترین آن هم این بود که هیمنهای که غرب به عنوان یک قطب تمدنساز در ذهن نسل جدید ما رخنه کرده و باعث شده مثل یک حجاب، خیلی چیزها را از تصور، نگاه و حتی ذائقه نسل جدید ما تغییر دهد، بشکنیم.
خب ما آن نقطه را هدف گرفتیم و مجموعه 15 جلدی کتابهای سرگذشت استعمار یکی از گزینههای مناسب بود که بتواند شناسامه غرب را از قرن شانزدهم میلادی به این طرف معرفی کند.
اصلیترین چیزی که دنبالش بودیم، این بود که یک جریان فراگیر ملی نوجوانانه و به تعبیری دهه هشتادی در خصوص شناخت دقیقتر غرب و شناسنامه غرب ایجاد شود؛ غربی که میبینید داعیهدار حقوق بشر است و خودش را متمدن نشان میدهد، از پنج قرن پیش به این طرف و تا همین امروز از یک خوی استعماری و غارتگر نشأت گرفته است.
میتوانیم بگوییم بزرگترین پویش نوجوانانه کتابخوانی کشور و بزرگترین پویش ضد استعماری در تاریخ جمهوری اسلامی ایران و بزرگترین پویش ضد استعماری دنیا به لحاظ آمار و ارقام رقم خورده است
این را نمیشود به زبان مستقیم گفت. وقتی مخاطب را به خواندن تاریخ دعوت میکنیم، آن هم تاریخ صفر و بدون قضاوتگری، وقایع تاریخی به صورت ساده جلوی چشمش میآید و قضاوت به عهده خودش میشود.
ما هم به دنبال همین بودیم و نمیخواستیم که یک ایدئولوژی و جهانبینی خاص را در ذهن نوجوان بکاریم. گفتیم تاریخ بخوان و خودت قضاوت کن و این هدف اصلی ما بود.
امروز بعد از 9 ماه، شاید به آن نقطه خیلی آرمانیمان که حداقل 8 میلیون مخاطب دهه هشتادی کشور بود که تاریخ را بخوانند، نرسیدیم و از این بابت باید تلاشمان را بیشتر کنیم اما این مقدار هم که اتفاق افتاد، میتوانیم بگوییم بزرگترین پویش نوجوانانه کتابخوانی کشور و بزرگترین پویش ضد استعماری در تاریخ جمهوری اسلامی ایران و بزرگترین پویش ضد استعماری دنیا به لحاظ آمار و ارقام رقم خورده است و طیف زیادی از نوجوانان حول این 15 کتاب جمع شدند.
در همین اردو، به خاطر محدودیت فقط توانستیم نخبگان این جریان را دعوت کنیم؛ کسانی که درگیری خیلی زیادی با کتابها پیدا کرده بودند و این تعداد نشان میدهد که این گفتوگو درباره تاریخ و استعمار الحمدالله شکل گرفته است یا زمینههای اولیه آن ایجاد شده است.
**میخواهیم باشگاه هیسطوری را ایجاد کنیم
*فارس: برنامه آیندهتان چیست؛ میخواهید با این نخبهها چه کنید، برایشان در آینده برنامه دارید؟
این سؤال خیلی خوبی است که ما باید بعد از هر کار فرهنگی و تربیتی که انجام میدهیم، بدانیم که تازه کارمان بعد از اختتامیه شروع میشود و نگاه ما همین است. البته نه برای این 250 نفر بلکه برای حداقل 5 هزار نفر مخاطب فعالی که زمینهاش را دارند.
میخواهیم باشگاه هیسطوری را ایجاد کنیم و حتی در سطحی از آمار 50 هزار و 100 هزار مخاطب فعالمان را کماکان فعال نگه داریم یعنی خود را مکلف میدانیم که بتوانیم حلقه را روز به روز بزرگتر کنیم.
تلاش کردیم نوجوانان وقتی از اردوی هیسطوری جدا میشوند در مدرسه، محل و خانواده خودشان، ذهنشان پر باشد و یاد گرفته باشند که چطور به دنیا نگاه کنند و حرف بزنند
در این اردو زمینههایی را برای ایجاد سفیران یا فرماندهان این جریان دانشآموزی و نوجوانانه در ذهنمان طراحی کردیم. برای همین در این اردو تلاش کردیم برنامهای که در سه روز دارند، تحت عنوان اردوی گفتوگومحور هیسطوری به شکلی باشد که بچهها به تیمهای مختلف 5، 6 نفره تقسیم شوند و بتوانند گفتوگو کردن با یکدیگر را تجربه کنند.
یک رقابتی را بینشان طراحی کردیم تا این 30، 35 گروه فعالانه کار کنند و آنها ارائههایی را در مدت 5،6 دقیقه داشتند یعنی یک مسأله از مسائل استعمار را به صورت گروهی کار میکردند و ارائه میدادند و برترین ارائهها را جایزه دادیم.
خب این تمرینی برای آیندهای است که شما به آن اشاره کردید. اینکه این نوجوانان وقتی از اینجا جدا میشوند در مدرسه، محل و خانواده خودشان، ذهنشان پر باشد و یاد گرفته باشند که چطور به دنیا نگاه کنند، حرف بزنند و چطور دیگران را دعوت کنند.
**سفیران هیسطوری آمادهاند
*فارس: پس هم قرار است باشگاه هیسطوری ایجاد شود و هم اینکه این دانشآموزان سفیران هیسطوری شوند؟
بله دقیقا
*فارس: پویش هیسطوری ادامه هم دارد، با همین کتابها یا کتابهای دیگر؟
برای ادامه هیسطوری سناریوهای مختلفی روی میز پهن است و در نظر داریم، برنامهای داشته باشیم. سناریوهای مختلف را مدنظر داریم مثلا شاید حتی شکل پویش کتابخوانی در دوره بعدی به اشکال مختلفی تقسیم شود و باشگاه هیسطوری مأموریتهای تازهتری پیدا کند.
تولید آثار هنری از دیگر سناریوهاست یا از قالبهای تصویری استفاده شود؛ پس اینکه لزوما کتاب مطرح باشد، نیست؛ ولی اینکه دهه هشتادیها با منابع بیشتری غیر از کتابهای فعلی درگیر شوند، جزو اهداف ما هست؛ البته این کتابهای فعلی به عنوان مجموعه مادر میتواند به مخاطبین جدید ما کمک کند. اما طبیعتا کسانی که وارد این فضا شدند برای دورههای بعدی و ادامه مسیر نیاز به منابع تازه تر و چشمههای جدیدتر دارند که بتوانیم ادامه دهیم.
** تنظیم و تدوین کتب درسی تاریخ باید بازنگری شود
*فارس: شاید به دلیل وجود آمار و اعداد و حفظ کردن درس تاریخ، این درس برای نوجوانان جذاب نباشد؛ چه کار کردهاید که درس تاریخ برای بچهها جذاب شود؟
معتقدم دو عامل اصلی باعث جذاب شدن تاریخ میشود. روزی که در اردوی گفتوگو محور هیسطوری آقای میرکیایی را دعوت کردیم و با دانشآموزان نشست داشت؛ خود نوجوانان تشکر میکردند و میگفتند این کتابها آنها را با تاریخ خواندن آشتی داده است.
به این نتیجه رسیدیم که اگر دو عنصر سرگرمی و رقابت را بتوانیم در ذیل کتابخوانی طراحی کنیم احتمالا بتوانیم یک جواب بهتری بگیریم و الحمدلله جواب داد
این موضوع نشان میدهد که تنظیم و تدوین کتب درسی تاریخ باید بازنگری شود. روش آقای میرکیایی در این کتابها قصهگویی است؛ قصههای کوتاه در یک جریان منسجم تاریخی ارائه میشود. یک نقطه مشترکی به نام استعمار را هدف میگیرد، داستانهایش را میگوید و قصههای واقعی تاریخی را بیان میکند و در نهایت تاریخ را جذاب میکند.
این یک عامل است که تاریخ را چطور، با چه زبان و قالبی ارائه کنیم؛ عنصر دوم نحوه ارائه است. در این پویش میدانستیم که با چه چیز سختی مواجه هستیم. بررسی روانشناسانهای درباره ذائقه سنجی مخاطب نوجوان انجام دادیم و دیدیم که دو عنصر وجود دارد که هر جایی مخاطب نوجوان با آن درگیر شود، جذبش میکند.
این دو عنصر یکی بحث سرگرمی و دیگری بحث رقابت است. ما به این نتیجه رسیدیم که اگر این دو عنصر را بتوانیم در ذیل کتابخوانی طراحی کنیم احتمالا بتوانیم یک جواب بهتری بگیریم و الحمدلله جواب داد.
از روزی که هیسطوری شروع شد در جدول رتبهبندی، نفر اول تا آخر را نشان میدادیم و اگر یک فردی، کتاب بیشتری میخواند، رتبهاش بالاتر میرفت
ما بازیوارهای را طراحی کردیم و رقابت لحظهای معنادار شد؛ یعنی اینطور نبود که نوجوان کتاب را بخواند بعد یک روز آزمون دهد و در نهایت بگوییم چه کسی برنده شد. این موضوع برای مخاطب نوجوان جواب نمیدهد.
از روزی که هیسطوری شروع شد در جدول رتبهبندی، نفر اول تا آخر را نشان میدادیم و اگر یک فردی، کتاب بیشتری میخواند، رتبهاش بالاتر میرفت. این رقابت لحظهای و اینکه باید جلو بزنم بیش از آن چیزی که ما فکر میکردیم مخاطبان ما را درگیر کرد.
کار به جایی رسید که برای همدیگر کری میخواندند و سعی میکردند در آیتمهای مختلف جلو بزنند. در کنار کتاب خواندن، کنشگری را هم دیده بودیم. اینکه نوجوانان چیزی را تولید کنند، مثلا پادکست بسازند که این موارد هم کمک کرد.
**این باور ایجاد شد که می توان تاریخ را بهگونهای دیگر و متفاوتتر ارائه کرد
*فارس: فکر میکنید این کاری که هیس طوری انجام داد یک ایدهای برای مدارس و ارائه درس تاریخ هم میتواند باشد تا درس تاریخ برای بچهها جذابتر شود؟
آموزش و پرورش در این رویداد و جریان، یکی از ارکان اصلی بود. آموزش و پرورش ظرفیت خوبی را به میدان آورد. در بحث نشر و ورود پویش به مدارس نیز خیلی همراهی کرد.
در اردوی گفتوگومحور، منتورهایی که کنار بچهها کارهای گروهی را انجام میدادند، از دبیران تاریخ آموزش و پرورش بودند
اتفاق دیگر این است که در اردوی گفتوگومحور، منتورهایی که کنار بچهها کارهای گروهی را انجام میدادند، از دبیران تاریخ آموزش و پرورش بودند و این باور ایجاد شد که می توان تاریخ را بهگونهای دیگر و متفاوتتر ارائه کرد یا حداقل زمینههایش با همین پویش کاملا تاریخخوانی اتفاق افتاده و طبعا میشود با جلسات بیشتر گسترش دهیم.
شنیدم که آقای میرکیایی هم به سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی دعوت شده است تا بازنگریهایی در شکل وشیوه و ارائه تاریخ داشته باشند.
*فارس: در پویش هیسطوری نقش دختر و پسرها چگونه بود. بیشترها دخترها علاقه داشتند یا پسرها؟
50، 50 بود. دختران و پسران پا به پای هم آمدند. هم پسران و هم دختران بودند و همه طیف سنی دانشآموزی را درگیر کرد.
نفر اول پویش، نوجوان مقطع اول متوسطه است. در این پویش هم دانشآموز دبستانی و هم کسانی که تحصیلشان تمام شده و وارد دانشگاه میشوند را داریم.
*فارس: از چه سنی تا چه سنی در این پویش شرکت کردند؟
سال گذشته گفتیم دهه هشتادیها در این پویش شرکت کنند که از 11 سال تا 21 سال میشد.
*فارس: حرف آخر
اتفاقی که در فرایند پویش اتفاق افتاد، شکل جدیدی از عملیاتهای بزرگ فرهنگی و رسانهای است. قوایی که در این کار درگیر بودند و کاری خلاقانه، متفاوت و دغدغهمند برای اثرگذاری ارائه کردند ترکیبی از همکاری سازمانهای حاکمیتی به علاوه مجموعههای مردمی و حلقههای میانی و گروههای خودجوش است. یعنی حاکمیت و ظرفیتهای مردمی کنار هم بودند و این اتفاق میتواند در کارهای بزرگ فرهنگی ادامهدار باشد.
پایان پیام /