بانوان توانیاب همدانی و تحقق شعار «خواستن، توانستن است»
همدان - بانوان توانیاب همدانی با توکل به خدا، داشتن پشتکار و حمایت های خانواده موفق به تحقق شعار «خواستن، توانستن است» شده اند.
همدان - بانوان توانیاب همدانی با توکل به خدا، داشتن پشتکار و حمایت های خانواده موفق به تحقق شعار «خواستن، توانستن است» شده اند.
خبرگزاری مهر - گروه استانها: بخشی از وجودشان پیش خداوند به امانت است، همین موضوع باعث شده با دیگر کمی فرق داشته باشند. گاهی همین موضوع باعث گوشه نشینی و یا اجبار به گوشه نشینی هایشان میشود اما در بیشتر مواقع افرادی قوی هستند که بهتر از دیگران میتوانند در مسیر اهدافشان پیش روند.
خلاءمناسب سازی شهری، عدم دسترس پذیری فضاهای شهری و فضاهای درمانی و بانکها، بی توجهی سایرین به جای پارک معلولان، شرایط خاص در استخدامیها و... همه و همه موانعی است که سر راهشان وجود دارد اما آنها را کنار زده و در مسیر موفقیت با پای دل گام برمی دارند.
در استان همدان به سبب آنکه از استانهای غربی کشور است و در آن، جانبازان و آزادگان و ایثارگران نیز حضور فعال دارند، آمار افراد توانیاب با معلولیت جسمی و حرکتی به نسبت دیگر استانها قابل توجه است و نیاز است تا فضاهای شهری برای حضور این افراد بیش از پیش مناسب سازی و به این موضوع نیز توجه ویژه ای شود.
بانوان توانیاب همدانی با توکل به خداوند، داشتن پشتکار و حمایتهای خانواده موفق به تحقق شعار «خواستن، توانستن است» شدهاند به نوعی که نه تنها در عرصه تحصیلی بلکه در عرصه شغلی و حضور پررنگ اجتماعی نیز زبانزد هستند.
سختیها همیشه هستند اما با وجود آنها باید پیشرفت کنیم در این خصوصخبرنگار مهر پای صحبتهای زهرا کُرد نشست.
متولد سال 1360 در همدان است و از بدو تولد دچار معلولیت از ناحیه پا بوده و 23 بار عمل جراحی داشته و در حال حاضر با عصا قادر به حرکت است.
این توانیاب موفق که دانشجوی دکترای زبان و ادبیات فارسی در دانشگاه آزاد است، با اشاره به مشکلات عدیده ای که با آنها موجه بوده و بر آنها غلبه کرده، افزود: با وجود سختیها توانستم به خود متکی شوم و پیشرفت کنم. به علت مشکلات حرکتی بیشتر سال را غیرحضوری و در خانه درس میخواندم. دانشجو که شدم چون بهزیستی هزینههای تحصیل را کامل پرداخت نمیکرد، خیلی اذیت میشدم بدین ترتیب، همزمان با دوران دانشجویی کار میکردم و 6 سال هم در خوابگاه تحصیل میکردم.
وی افزود: سختیها همیشه هستند اما با وجود آنها باید پیشرفت کنیم. انسان هیچوقت از جایگاه خود راضی نیست و برای پیشرفت خود تلاش میکند اما بازهم من خدا را شاکر هستم که با این مشکلات به اینجا رسیدم.
کُرد تشریح کرد: در کودکی پدر و مادرم بغلم میکردند و به مدرسه میبردند، تا حدود 15 سالگی هم پرونده بهزیستی نداشتم و تا دوران دانشجویی نیز مستمری نمیگرفتم. پدرم همه چیز را خرج من کرد تا من پیشرفت کنم اما از لحاظ مالی آنقدری قوی نبودیم که شهریههای دانشگاه آزاد را بپردازیم و در این راه، بهزیستی حمایتهای خوبی کرد.
این بانوی موفق همدانی، در رابطه با پیشرفتهایی که داشته است نیز گفت: در دورههای هلال احمر شرکت کردم و مدرک هلال احمر را دریافت کردم. بافندگی و کارهای دستی و هنری را به خوبی بلدم؛ در حال حاضر نیز کارمند دانشگاه آزاد هستم و توانستم شغل خوبی همزمان با تحصیل داشته باشم.
وی با تاکید بر اینکه خانواده نقش به سزایی در پیشرفت من داشتند، ادامه داد: خودم هم خیلی تلاش کردم تا به اینجا برسم. با پیگیریهایی که انجام دادیم، بهزیستی نیز حمایت میکرد. من همیشه وقتی چیزی را میخواهم، پیگیری میکنم و هرطور شده به آن میرسم. با پشتکار زیادی که دارم، توانستم سختیهای زیادی را در مسیر پشت سر بگذارم. کسی که درس میخواند باید افکارش معطوف به آن باشد و مطالبه ما از بهزیستی، سرعت بخشیدن به روند کمکها و کمکهای بیشتر، بهتر و شایستهتر است.
پدرم به من فهماند که من این مشکل را دارم، باید بپذیرم و با آن دوست باشم
سهیلا فیضی یکی دیگر از بانوان توانیاب موفق همدانی است که مسئولیت یکی از بیمهها را نیز در همدان برعهده دارد.
وی در گفتگو باخبرنگار مهر، اظهار کرد: من سهیلا فیضی متولد سال 1349 در همدان هستم. به علت بیماری فلج اطفال از ناحیه پا راست دچار مشکل هستم و از وسیله کمکی برای جا به جایی استفاده میکنم.
فیضی با اشاره به محدودیتهایی که خداوند با حکمت در هرکس قرار داده است، بیان کرد: قطعاً همه انسانها دچار محدودیت هستند. تفاوت در این است که محدودیتی همچون بیماری من ظاهری و قابل رویت است اما عدهای دچار ذهن بیمار هستند. من بیشتر نگران آنها هستم تا خودم. من بالاخره با وسیلهای توانستم حرکت کنم و ادامه بدم و موفقیتهای خوبی کسب کنم اما افراد دچار ذهن بیمار با وجود سلامت ظاهری هیچگاه موفق نشدند.
وی در تشریح زندگی و مسائلی که با آن روبرو است، گفت: من در سال 1368 دیپلم گرفتم و ازدواج کردم. دارای 2 فرزند هستم. یک دختر که پزشک ماما است و یک پسر که در رشته دکترای تربیت بدنی مشغول به تحصیل است. سال 1370 بعد از پذیرش در آزمون، وارد آموزش و پرورش شدم. به عنوان معلم استخدام شدم و الان با 28 سال سابقه کاری بازنشسته آموزش و پرورش هستم. حتی با وجود اینکه مدیریت مدارس پسرانه برای خانمها سختتر است اما من همیشه مدیر مدارس پسرانه بودم و تعداد زیادی دانشآموز پسر را به خوبی کنترل میکردم و همه قانونمدار بودند.
این بانوی موفق افزود: بعد از آن با یکی از دفاتر بیمه همکاری کردم و هنوز هم شاغلم و از مدیران موفق این مجموعه هستم. نزدیک به 15 نفر را به این مجموعه جذب کردم و در این راه نیز اشتغالزایی کردم و آنها را به صورت پاره وقت یا تمام وقت به درآمد رساندم.
فیضی در ادامه صحبتهای خود، با اشاره به مشکلاتی که با وجود بیماری داشته است، گفت: من در خانوادهای متولد شدم که پدرم به من تفهیم کرد که من این مشکل را دارم و نمیتوانم آنرا کتمان کنم. باید بپذیرم و با آن دوست باشم. آن زمان همچون یک دوست در کنار تو قرار میگیرد اما اگر او را نپذیری همیشه مثل یک کوه روی دوش تو هست و مانع همه کارهای تو میشود. من مشکلی که دارم را پذیرفتم و به چشم یک مشکل و معضل به آن نگاه نکردم. من به لطف خداوند و خانواده خوبی که داشتم، مشکلات را درک کردم و بر آنها غلبه کردم.
همیشه راهی هست، راه را باید ساخت
وی افزود: همیشه راهی هست. راه را باید ساخت، باید همیشه دنبال راه حل بگردیم. به لطف خداوند توانستم بر مشکلاتم غلبه کنم و تا مقطع لیسانس در آموزش و پرورش تحصیل کنم و به مدیریت آموزشگاه رسیدم و مدیر موفقی بودم. دانشآموزان همه اعتراف میکردند که از بهترین معلمان آنان بودم.
این بانوی موفق همدانی در ادامه، با اشاره به مشکلاتی که دیگر معلولین دارند بیان کرد: در کنار این کارها، در جامعه معلولین در کنار سایر دوستان طرحی به عنوان موسسین ورزش بانوان بازنشسته را رقم زدیم. تیمی را ساختیم و با عنایات خداوند بارها مقامات اول و دوم و سوم کشوری را کسب کردیم.
وی در ادامه یادآور شد: کفشهای ما یک استاندارد خاص دارد و در تهران ساخته میشود. کفشهای بلندی هستند که ما میپوشیم تا بتوانیم حرکت کنیم، این کفشها مشکلاتی دارد و بیماران نمیتوانستند طرحی بدهند که از اینها راحت تر استفاده کنند و درد آنها کمتر باشد. من در هلال احمر همدان داوطلب شدم و طرحی دادم که اجرا شد و خودم و دوستان اطرافم از این طرح استفاده میکنیم، کفشهای سبک تر و راحت تر و کم درد تر که استفاده میشود.
فیضی با اشاره به لزوم جذب دانشآموزان به ورزش نیز عنوان کرد: سالها پیش وقتی دیدم دختری 17 ساله دچار نقص حرکتی است و نمیتواند ورزش کند، با او صحبت کردم و او را جذب ورزش کردم. به لطف خداوند حالا او در تیم ملی در اردوهای برون مرزی شرکت کرده و مقام آور بوده است.
وی در رابطه با موفقیتهایی که با وجود مشکلات موفق به کسب آنها شده، گفت: من یک خیاط و بافنده خوب هستم. کارای خیلی زیبایی نیز ارائه دادهام. در آزمون گواهینامه پذیرفته شدم و راننده هستم و 2 ساله شجاعانه و خیلی راحت پشت فرمان مینشینم. تمامی سفرهای عتبات عالیات را شرکت داشتهام و به مکه و سوریه نیز مشرف شدهام.
این توانیاب همدانی با تاکید بر لطف خداوند که علاوه بر خودباوری و اعتماد به نفس و تلاشهای مستمر او منجر به کسب موفقیتها شده است، اضافه کرد: خوشحالم که از دست رنج خودم موفق شدم خانه خریدم و مثل یک انسان عادی کنار دیگران باشم و هر وقت با بقیه برخورد کردم به آنها انرژی دادم. همکاران من نیز بر این امر واقف اند که من همیشه خندان و خوشحال هستم.
توجه به اشتغال معلولین و تحقق سهمیه استخدامی آنها در دستگاههای اجرایی، مناسب سازی شهری، مانع زدایی فیزیکی و فکری از سر راه توانیابان، خیره نشدن به آنها و از بین بردن اعتماد به نفس در آنها شاید گوشهای از راهی باشد که همه با باید در آن قدم بگذاریم؛ توانیابان به ویژه بانوان توانیاب نیاز به باور شدن و الگوسازی دارند.
باورشان کنیم و برای دخترانی که این روزها در گوشههای منازل پدری، پستوهای آسایشگاهها و مراکز نگهداری و یا در کنار نیمکتهای خالی مدارس در زمان زنگ تفریحها به افق خیره شدهاند، فکری کنیم.
بانوان توانیاب موفق را به آنها معرفی و در سطح جامه آنها را بشناسانیم و وضعیت را برای بروز و ظهور افراد موفق دارای معلولیت مهیا سازیم.