بایدن سیاست خارجی ناکارآمد و ناکامی داشته است
اکنون نزدیک به 2 سال از ریاستجمهوری بایدن میگذرد میتوان گفت که او در محقق کردن این هدف کلی ناکام مانده و ایالات متحده با چهرهای مخدوش همانند دولت ترامپ در جهان مواجه است.
در این گزارش به پروندههای مهم سیاست خارجی که روی میز بایدن قرار گرفتهاند پرداختهایم.
خروج از افغانستان
خروج بایدن از افغانستان به کشته شدن 31 نفر از نظامیان آمریکایی و رها شدن صدها شهروند آمریکایی در افغانستان منجر شد و انتقادها از او را به طرز بیسابقهای افزایش داد. تصمیم بایدن در مورد افغانستان، محبوبیت او در آمریکا و جهان را تا 40 درصد کاهش داد.
آمریکا در 20 سال گذشته حدود 2 تریلیون دلار در افغانستان هزینه کرد؛ هزاران نفر از افراد خود را در این جنگ - که طولانیترین جنگ تاریخ آمریکاست - از دست داد و تعداد زیادی از خانوادههای افغانستانی را نیز عزادار کرد و در نهایت به این نتیجه رسید این کار آنطور که رسانههای آمریکایی بیان کردند، «ماجراجوییای تأسفبار» بود و هیچ فایده دیگری نداشت.
فعالان در داخل آمریکا عموماً خروج بایدن از افغانستان را با «سقوط سایگون» در پایان جنگ ویتنام مقایسه کردند که یکی از بدترین افتضاحهای تاریخ سیاست خارجی آمریکا قلمداد میشود. در 30 آوریل سال 1975، ارتش ویتنام شمالی سایگون پایتخت ویتنام جنوبی را تصرف کرد و رژیم ویتنام جنوبی را سرنگون کرد. قبل از اشغال سایگون، دیپلمات ها و پرسنل پشتیبانی آمریکایی، اتباع خارجی و پناهندگان با وحشت به صورت دسته جمعی تخلیه شدند.
برجام
یکی از مهمترین شعارهای بایدن در رقابت های انتخاباتی سال 2020، احیای توافق با ایران بود که ترامپ به صورت یکجانبه از آن خارج شد. دولت بایدن برخلاف انتظارات، در این زمینه موفقی به دست نیاورد و در عمل نشان داد که در مواجهه با ایران در همان مسیری قدم گذاشته که پیشتر ترامپ پیموده بود؛ مسیر تهدید و تحریم.
باوجود برگزاری چند دور نشست اما به دلیل زیادهخواهیهای طرف غربی به ویژه آمریکا، مذاکرات از مدتها یش متوقف ماندهاست؛ موضوعی که باعث شده نوک پیکان اتهام به سمت کاخ سفید نشانه رود و بسیاری وی را به سردرگمی متهم کنند.
البته از جمله اصلیترین دلایلی که باعث شده بایدن علاقهای به ورود به برجام نداشته باشد این است که او در تلاش است این توافق را همانند باراک اوباما، رئیسجمهور سابق آمریکا بر منطق نفوذ استوار کند نه منطق انتفاع اقتصادی برای ایران. بایدن در مقالهای که سپتامبر 2020 در سیانان نوشته بود گفته بود چنانچه به عنوان رئیسجمهور سکان کاخ سفید را در دست بگیرد به دنبال جایگزین کردن «فشار حداکثری» دوران ترامپ با «فشار هوشمند» است.
اولیانوف: توپ مذاکرات احیای برجام در زمین آمریکاست رئیسی: توپ توافق در زمین آمریکا است / داعشِ امروز مشابه گروهک منافقین در دهه 60 استعربستان و اوپک پلاس
یکی از وعدههای بایدن بعد از ورود به کاخ سفید برای ترمیم وجهه آمریکا قرار دادن حقوق بشر در مرکز سیاست خارجی آمریکا بود. او در راستای این هدف، برای اینکه بتواند چشمپوشیهای آشکار دولت ترامپ از جنایت قتل خاشقچی را محکوم کند وعده داد که گزارش اطلاعاتی آمریکا درباره این قتل را منتشر خواهد کرد.
انتشار گزارش اطلاعاتی دولت بایدن که در آن ولیعهد سعودی به صدور عملیات دستگیری یا قتل خاشقچی متهم شده بود، حکومت مستقر در ریاض را عصبانی کرد. جو بایدن، سرانجام بر خلاف تمامی وعدههایش درباره مقابله با ریاض با محمد بن سلمان، ولیعهد عربستان سعودی دیدار کرد.
تحقیر بایدن از سوی بن سلمان در این سفر موجی از انتقادات را علیه او به راه انداخت. در بحبوحه جنگ اوکراین که بحران انرژی آمریکا و اروپا را در شرایط سخت قرار داد، وی در آستانه فصل سرد پاییز راهی عربستان شد به آن امید که آل سعود را به افزایش صادرات نفت و کاهش بهای آن متقاعد کند.
کش و قوسها در روابط دو کشور تا جایی پیش رفت که چند ماه پیش اوپکپلاس با هماهنگی عربستان تولید نفت را در بحبوحه بحران سوخت در آمریکا کاهش داد. این مسئله خشم کاخ سفید را به همراه داشت که تهدید کرد اقدام عربستان را پاسخ خواهد داد.
بایدن درباره چرخش عربستان به سمت چین هم در آمریکا زیر تیغ انتقادات قرار دارد. هر چند این پدیده بیشتر از آنکه به بایدن ربط داشته باشد در نتیجه تغییرات نظم جهانی است، اما در آمریکا به عنوان یکی از شکستهای سیاست خارجی بایدن هم تلقی میشود، چرا که یکی از وعدههای او جلوگیری از رشد قدرت چین و تغییرات نظم جهانی به سوی شرق بود.
سفر چند روز پیش رئیسجمهور چین به عربستان جدیدترین اتفاق در این عرصه است.. تضاد رفتار عربستان در استقبال گسترده از «شی» در برابر استقبال از بایدن در این سفر کاملا عیان بود. در نتیجه این سفر قراردادهای سودآور چین و عربستان در بخشهای فناوری، صنعتی، پتروشیمی و تسلیحاتی بهطور قابل توجهی گسترش خواهد یافت و حمایت پکن را در زمانی که ایالات متحده نگاهش به سمت تهدیدات امنیتی در آسیا و جنگ در اوکراین معطوف شده است، تقویت میکند.
جنگ اوکراین
دولت جو بایدن، رئیسجمهور آمریکا با این تصور که وارد کردن روسیه به دامن جنگ میتواند از طریق تحریمها این کشور را وارد یک بحران کرده و تضعیف کند زمینههای جنگ اوکراین را فراهم کرد. با این حال، آنچه دولت آمریکا در محاسباتش در نظر نگرفته بود این بود که از میزان برندگی تحریمها کاسته شده است.
اگرچه جنگافروزی اقتصادی آمریکا علیه روسیه در آغاز با ایجاد یک موج هیجانی موفقیتآمیز به نظر میرسید اما با گذشت زمان آثار منفیاش را نمایان کرد و کشورهای غربی را با بحران انرژی و هراس از زمستان سرد مواجه کرد. افزایش بهای غلات، تورم و رکود اقتصاد بخش دیگری از هزینههایی بود که غرب بابت جنگافروزی در اوکراین در حال پرداختن آن است.
هرچند که روسیه در ماه آوریل از تصرف کییف صرفنظر کرد اما تحریمهای غربی تا امروز نتوانسته از ادامه عملیات نظامی این کشور در شرق و جنوب اوکراین، ممانعت بعمل آورد.
جنگ اوکراین روی برداشتهای عمومی از دولت بایدن هم اثرات منفی زیادی داشت. به عنوان مثال، در زمان آغاز جنگ پایگاه هیل گزارش داد تنها 31 درصد از مردم از مدیریت او در خصوص روسیه قبل از آغاز جنگ اوکراین رضایت داشتهاند.
علاوه بر این، بایدن در حالی این مهلکه را ایجاد کرد که از ابزارهای زیادی برای اعمال فشار علیه روسیه برخوردار نبود. اقدامات آمریکا به اعمال تحریم و ارائه بستههای کمک نظامی به اوکراین محدود شده در حالی که روسیه از منابع نظامی عظیمی برخوردار است که هنوز از همه آنها بهره نگرفته است. از طرف دیگر، هیچ تضمینی نیست که آمریکا بتواند جبهه متحد غربی علیه روسیه را حفظ کند. با آنکه کشورهای غربی در حال حاضر متحد به نظر میرسند اما مشخص نیست آلمان، ایتالیا و اتریش بتوانند و تمایل داشته باشند در این موضع بمانند.