با آزادی جاسوسان آمریکایی وجدان مردم ایران خوشحال میشود!/ اصلاحطلبان پیشگامی خود را از دست دادهاند
هیچ انسان منصف و آزاده ای که ذره ای نسبت به وطن خویش و هموطنان خود احساس مسئولیت داشته باشد، از آزادی جاسوسان دوتابعیتی در قالب امتیازدهی به طرف مقابل، خوشحال نمی شود.
سرویس سیاست مشرق - روزانه میتوان از لابهلای گزارشها و عناوین خبری رسانههای مکتوب و حتی غیر مکتوب، نکات قابلتوجهی استخراج کرد؛ موضوعاتی که میتواند برای مخاطبین قابلاستفاده و محوری برای تحلیل باشد، در گزارش روزانه "ویژههای مشرق" نکات و تأملات قابلاستخراج از رسانهها برای مخاطبین عرضه خواهد شد؛ با «ویژههای مشرق» همراه شوید.
*******
** با آزادی جاسوسان آمریکایی وجدان مردم ایران خوشحال میشود!
روزنامه آرمان در مطلبی به قلم «علی خرم» فعال اصلاح طلب نوشت:«ظرف چند روز گذشته اخبار متناقضی از توافقات برجام در وین به گوش میرسد. آنچه در وین گفته میشود توافق برای بازگشت ایران به غنی سازی زیر پنج درصد و توقف غنی سازیهای بالاتر مثل 20درصد و 60درصد است. براساس گزارش رویترز، این اقدام ایران بعلاوه آزاد کردن همه ایرانی - آمریکاییهای زندانی در ایران میتواند زمینهساز آزاد شدن 7میلیارد دلار موجودی ایران در بانکهای کرهجنوبی گردد. یقینا همه مردم ایران از توافقات بینالمللی و از جمله بر روی برجام خوشحال میشوند و اگر یک زندانی ایرانی - آمریکایی هم آزاد شود، وجدان انسانی مردم ایران بیشتر خوشحال میشود.»
این روزنامه اصلاح طلب در ادامه نوشت:«آزاد کردن پولهای بلوکه شده ایران میتواند علامت حسن نیت باشد ولی نمیتواند مابه ازای توافق قرار گیرد چون این پولها متعلق به ایران است و آزاد کردن آنها امتیازی نیست که غرب یا آمریکا در برجام به ایران بدهد... موضوع دیگر اینکه آزادی زندانیان ایرانی - آمریکایی نبایستی بخشی از توافقات برجام قرار گیرد، زیرا این یک موضوع انسانی است که باید براساس رفع سوءتفاهم و داوطلبانه از سوی ایران انجام گیرد.»
این فعال اصلاح طلب با اینکه اذعان کرده که «پولهای بلوکه شده متعلق به ایران است و آزاد کردن آنها، امتیاز نیست» و علیرغم آنکه تاکید کرده که «آزادی زندانیان ایرانی - آمریکایی نبایستی بخشی از توافقات برجام قرار گیرد، اما همزمان مدعی شده است که «اگر یک زندانی ایرانی - آمریکایی هم آزاد شود، وجدان انسانی مردم ایران بیشتر خوشحال میشود»!
این ادعا به این معنی است که ایران به ناحق و در اقدامی ظالمانه، جاسوس های دوتابعیتی را بازداشت و محاکمه و زندانی کرده است. این در حالی است که اتفاقا این جاسوس های دوتابعیتی هستند که به ملت ایران ظلم کرده و مرتکب خیانت شده اند و این ظلم و خیانت به معنای پایمال کردن بدیهی ترین اصول انسانی و اخلاقی است.
بر همین اساس هیچ انسان منصف و آزاده ای که ذره ای نسبت به وطن خویش و هموطنان خود احساس مسئولیت داشته باشد، از آزادی جاسوسان دوتابعیتی در قالب امتیازدهی به طرف مقابل، خوشحال نمی شود.
آمریکا در پی آن است تا با ارائه وعده های نسیه، امیتازات نقد از ایران دریافت کند. با اینحال برخی در داخل با این پروژه ضدایرانی همراه شده و آن را بزک می کنند.
** اصلاحطلبان پیشگامی خود را از دست دادهاند
روزنامه شرق در مطلبی نوشت:«"آنچه باید باشدِ" اصلاحطلبان با بسیاری از مردم فاصلهای جدی دارد و به یک معنا آنان توان پیشگامی خود را از دست دادهاند... و چون اصلاحطلبان پیشگامی خود را از دست دادهاند پس ضعفهای آنان عیانتر و خدماتشان در چشماندازهایی دورتر و عملکردشان نزدیکتر از همیشه پیش چشم مردم و در کفه قضاوت قرار دارد.»
چندی پیش روزنامه آرمان در مطلبی نوشته بود:«محبوبیت اصلاحطلبان در این مدت 8 ساله کم شده و کمتر هم خواهد شد». روزنامه اعتماد نیز پیش از این در مطلبی، جریان اصلاح طلب را جماعتی پیر، فاقد شجاعت، بسته، خسته، ناتوان، ساده لوح، فرصت طلب، حراف و فاقد راهبرد معرفی کرده است.
جریان اصلاح طلب در سالهای اخیر در سه انتخابات متوالی شکست خورد. انتخابات مجلس یازدهم، شورای شهر ششم و دولت سیزدهم. این شکست سریالی، دو دلیل عمده داشت؛ یکی کارنامه بسیار ضعیف و غیرقابل قبول و دیگری فقدان برنامه راهبردی و کاربردی برای رفع مشکلات.
«صادق زیباکلام» فعال اصلاح طلب پس از اعلام نتایج انتخابات ریاست جمهوری 1400 در مطلبی نوشته بود:«پس از براندازان... دومین و بزرگترین بازنده انتخابات 28 خرداد، اصلاح طلبان بودند... دو و نیم میلیون رأی برای آقای همتی در حقیقت تیر خلاصی در شقیقه اصلاح طلبان بعد از 24 سال حیات سیاسی شان بود. در بدبینانه ترین حالت دستکم 10 میلیون و در خوشبینانه ترین حالت حتی رفتن به دور دوم را اصلاح طلبان برای نامزدشان پیش بینی کرده بودند؛ اما شکست آنان به مراتب سنگین تر از دیگران بود.»
** افزایش 700 درصدی مسکن، یکی از مصادیق «میراثِ نامطلوب دولت روحانی»
روزنامه اعتماد در مطلبی نوشت:«مقایسه متوسط قیمت هر مترمربع واحد مسکونی در تهران طی سالهای 95 تا دی ماه 1400 نشان میدهد که جهشی 700 درصدی در این بازار رخ داده و قیمتها از متری 4 میلیون تومان به 32 میلیون تومان رسیده؛ همین جهش چند صد درصدی زمان انتظار برای خانهدار شدن در پایتخت را به یک قرن رساند و نکته نگرانکنندهتر در این است که در صورت بالا رفتن تورم انتظاری افراد، جهش قیمتی در بازار مسکن به سایر شهرها نیز تسری مییابد و در این صورت خانهدار شدن در هر شهری میتواند به رویا بدل شود.»
در ادامه این مطلب آمده است: «از سال 95 تاکنون قیمت تمام کالاهای کشور اعم از مصرفی یا سرمایه و واسطهای تغییر کرده؛ برخی تغییرات قیمتی مانند ارز، طلا و سکه، زمین و ساختمان و برنج و گوشت محسوستر بوده و به چند صد درصد رسیدهاند. مقایسه اعداد و ارقام نشان میدهد طی سالهای 95 تا دی ماه سال جاری متوسط قیمت هر مترمربع واحد مسکونی در پایتخت افزایشی 700 درصدی داشته؛ البته که قیمت زمین نیز در این مدت افزایشی نزدیک به 920 درصدی داشته است.»
یکی از نقاط ضعف جدی دولت روحانی، عملکرد این دولت در حوزه مسکن بود. بررسیها نشان میدهد دولت روحانی در بین دولتهای قبلی رکورددار کاهش تولید و عرضه مسکن بوده است.
به عقیده کارشناسان، دولتهای یازدهم و دوازدهم در بخش مسکن بدترین کارنامه در همه دولتهای پس از انقلاب را دارد. عملکردی که عمدتاً مربوط به عباس آخوندی در حد فاصل سالهای 1392 تا 1397 رقم خورد. وزیری که دومین عملکرد بد در حوزه مسکن هم مربوط به او در دوره دوم دولت سازندگی است. کاهش عرضه مصرفی و افزایش تقاضاهای مصرفی و سوداگرانه، دلیل اصلی افزایش قیمت مسکن است.
به عبارت دیگر، یکی از مهمترین ترکفعلهای صورت گرفته که بخش مهمی از شرایط امروز بازار مسکن به آن مرتبط است، کاهش قابل توجه ساخت مسکن در کشور از سال 1392 به بعد است. این ترک فعل که با اسم رمز تخریب پروژه مسکن مهر کلید خورد، در نهایت زمینه نابسامانی گسترده در بازار مهمترین نیاز خانوادههای کشور را پدید آورد.
در این مقطع، اقداماتی نظیر جلوگیری از تصویب مالیات بر عایدی سرمایه به عنوان یک ابزار خارج کننده سوداگری از بازار و جلوگیری از راهاندازی سامانه ملی املاک و اسکان به عنوان زیربنای تحقق مالیات بر خانههای خالی زمینه جولان سوداگران بر بازار مسکن را مهیا کرد تا تقاضای موثر فاقدان مسکن را به حاشیه هدایت شود.
عملکرد فاجعه بار در بازار مسکن در دولت قبل به حدی بود که حسن روحانی رئیس جمهور وقت، ضمن اشاره به اشتباه خود در انتخاب عباس آخوندی به عنوان وزیر راه و شهرسازی در جلسه رای اعتماد مجلس به محمد اسلامی، وزیر راه و شهرسازی، گفت:«نسبت به مسکن اعتراف میکنم که عقبماندگی در دولت یازدهم داشتیم چرا که برخی طرحهای ما اجرایی و عملیاتی نشد. تلاش کردیم مسکنهای ناتوان و بدون خدمات را به جایی برسانیم و دچار عقبماندگی شدیم و در دولت دوازدهم با تلاش فراوان باید این عقبماندگی را جبران کنیم.»