سه‌شنبه 6 آذر 1403

براندازان و انتخابات

خبرگزاری دانشجو مشاهده در مرجع
براندازان و انتخابات

گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو، محمد میرزایی؛ انتخابات ریاست جمهوری، بزرگترین تجلی مردم سالاری و مهمترین نمود مقبولیت در کشورهایی است که با نظام ریاستی اداره می‌شوند؛ زیرا بوسیله این انتخابات است که قدرمندترین فرد کشور، انتخاب و برای مدت معلومی سکان‌دار مدیریت دستگاه اجرایی نظام می‌شود. در جمهوری اسلامی ایران، بر طبق اصل 113 قانون اساسی «پس از مقام معظم رهبری، رئیس جمهور عالی‌ترین مقام...

گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو، محمد میرزایی؛ انتخابات ریاست جمهوری، بزرگترین تجلی مردم سالاری و مهمترین نمود مقبولیت در کشورهایی است که با نظام ریاستی اداره می‌شوند؛ زیرا بوسیله این انتخابات است که قدرمندترین فرد کشور، انتخاب و برای مدت معلومی سکان‌دار مدیریت دستگاه اجرایی نظام می‌شود. در جمهوری اسلامی ایران، بر طبق اصل 113 قانون اساسی «پس از مقام معظم رهبری، رئیس جمهور عالی‌ترین مقام رسمی کشور است و مسئولیت اجرای قانون اساسی و ریاست قوه مجریه را، جز در اموری که مستقیما به رهبری مربوط می‌شود، برعهده دارد». به همین دلیل در انتخابات ریاست جمهوری 1396، با توجه به کاندیداتوری ابراهیم رئیسی و نقش او در مقابله با گروهک‌های ضد انقلاب و همچنین مجاهدین خلق در وقایع تابستان 1367، گروه‌های برانداز تلاش کردند کاندیداتوری او را به فرصتی برای بازخوانی حقوق بشری از تاریخ جمهوری اسلامی تبدیل کنند

حال مسئله‌ای که مطرح است، این است که این هدف گروه‌های برانداز ممکن است از چه مسیرهایی پیگیری شوند. در یک تقسیم‌بندی کلی، می‌توان گروه‌های اپوزیسیون را براساس نوع رویکرد نسبت به اقتدار موجود به سه شاخه قدرت‌طلب، اصلاح‌طلب و انقلابی تقسیم نمود. گروه‌های اپوزیسیون اصلاح طلب شامل گروه‌هایی می‌شود که کلیت و اصل نظام سیاسی موجود را قبول دارند، اما مخالف سیاست‌های جاری حکومت هستند؛ جبهه اصلاح‌طلب امروزی در جمهوری اسلامی در این طیف جای می‌گیرید.

شاخه دوم اپوزیسیون به جبهه قدرت‌طلبان اختصاص دارد. این گروه‌ها نیز کلیت نظام سیاسی مستقر را پذیرفته‌اند و صرفا با پرسنل و اعضای حاضر در ساختار حکومت مخالف‌اند و به دنبال کنار گذاشتن آنان و جایگزین شدن خود هستند. در آخر نیز اپوزیسیون انقلابی قرار می‌گیرید که گروه‌های زیر مجموعه آن کسانی هستند که با کل نظام مخالفت دارند و به دنبال سرنگونی حکومت موجوداند.

از همان ابتدای پیروزی انقلاب، گروه‌های متعددی از جرگه اپوزیسیون انقلابی در صدد مخالفت و براندازی نظام برآمدند. اقدامات این گروه‌ها که تحت عنوان گروه‌ها یا اپوزیسیون برانداز شناخته می‌شوند، در چند سال اخیر برای براندازی نظام شدیدتر و سازمان‌یافته‌تر شده است؛ من جمله تحریک اذهان عمومی بوسیله شبکه‌های ماهواره‌ای و کانال‌های خبری، دامن زدن بر نارضایتی‌های اجتماعی و...

یکی از ابزارهای مهم و حیاتی در اختیار گروه‌های برانداز، ابزار رسانه می‌باشد که از آن برای تحت‌الشعاع قرار دادن مسائل گوناگون و همچنین پوشش خبری حوادث مختلف استفاده می‌کنند. بار عمده راهبردهای اتخاذی گروه‌های برانداز درقبال مسائل گوناگونی همچون ناآرامی‌ها و رخدادهای سیاسی مثل انتخابات، برعهده شبکه‌های ماهواره‌ای و صفحات و کانال‌های خبری وابسته و یا همسو با گروههای برانداز فعال در شبکه‌های مجازی است.

گروه‌های برانداز، درقبال دوازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری در سال 96، اقدامات و رویکردهایی اتخاذ نمودند، که وظیفه تبلیغ و نشر آن‌ها برعهده رسانههای همسو و وابسته به آنان قرار داشت. این رویکردهای اتخاذی، در قالب سه رویکرد که از بیشترین حامیان برخوردار است تقسیم می‌گردد که با توجه به تنوع و گستردگی توان حرکت در آن، می‌تواند در انتخابات ریاست جمهوری 1400 نیز مورد استفاده قرار گیرند.

رویکرد اول، رویکرد تحریم برای مشروعیت زدایی از جمهوری اسلامی ایران است. این رویکرد، رویکرد غالب و از مهم‌ترین رویکردهایی است که مورد استفاده اغلب گروه‌های برانداز قرار می‌گیرد. این رویکرد که در انتخابات‌های قبلی نیز مورد استفاده قرار گرفته است، علاوه بر تبلیغات رسانه‌ای توسط شبکه‌های ماهوارهای همچون ایران اینترنشنال، منوتو، صدای آمریکا، بی‌بی‌سی فارسی، رادیو فردا، دویچه وله و...، در شبکه‌های اجتماعی همچون فیسبوک، توییتر، اینستاگرام و تلگرام نیز کمپین‌هایی برای تحریم انتخابات و هشتگ‌هایی مثل «نه _به_رأی»، «رأی_نمی_دهم»، «تحریم_انتخابات» به راه انداخته‌اند.

نمونه‌ای از بکارگیری این رویکرد توسط گروه‌های برانداز، در انتخابات مجلس در سال 1398 می‌باشد که چهار گروه «همبستگی جمهوری‌خواهان ایران»، «حزب چپ ایران (فداییان خلق)»، «اتحاد جمهوری‌خواهان ایران»، و «سازمان‌های جبهه ملی ایران در خارج از کشور» طی بیانیه‌ای مشترک همبستگی خود را برای تحریم انتخابات اعلام کردند. این گروهها در بخشی از بیانیه خود اعلام داشتند که «خالی گذاشتن صندوق‌های رأی و تحریم فعال انتخابات، می‌تواند ضمن تقویت جنبش اعتراضی، ضربه دیگری بر جمهوری اسلامی وارد آورد و آن را بیش از پیش بی‌اعتبار سازد». در بخش پایانی این اعلامیه، به هدف اصلی تحریم انتخابات که همان مشروعیت‌زدایی از نظام و انتخابات می‌باشد، اشاره شده است.

این رویکرد، به احتمال زیاد در انتخابات پیش‌رو نیز در داخل توسط گروه‌هایی از طیف اپوزیسیون اصلاح‌طلب مورد استفاده قرار خواهد گرفت. رویکرد احتمالی اصالح‌طلبان رادیکال در داخل کشور، «تحریم مشروط» خواهد بود. بجز بهزاد نبوی و عباس عبدی که مروج استراتژی «حضور مشروط با گزینه غیرائتلافی با جریان راست» هستند، باقی شخصیت‌های آن طرفدار استراتژی «تحریم مشروط» می‌باشند. استراتژی «تحریم مشروط» به این معناست که اصل بر تحریم است، مگر آنکه:

مشارکت در انتخابات به حدی برسد که عدم حضور آنها به معنای بی‌وزنی سیاسی باشد؛

گزینه اختصاصی یا حتی ائتلافی اصلاح‌طلبان با راست سنتی رأی بالایی داشته باشد و عدم‌حمایت از این گزینه به معنای بی‌اثری آنها در سیاست‌ورزی معنا شود؛

گزینه‌ای تایید صلاحیت شود که آن‌ها نتوانند بگویند اصلاحطلب نیست.

رویکرد دوم، رویکرد «فرصت طلبی با هدف به چالش کشیدن جمهوری اسلامی ایران» است. این رویکرد در انتخابات 1396 به کار گرفته شده بود و احتمالا در انتخابات پیش‌رو نیز از آن استفاده خواهد شد. این رویکرد که بیشتر هدف‌اش به چالش کشیدن کلیت نظام جمهوری اسلامی ایران است، از سوی اپوزیسیون حقوق بشری، ژورنالیست‌ها و فعالان روزنامه‌نگاری که بیشتر آنها پس از دولت اصلاحات و انتخابات مجلس هفتم و همچنین پس از وقایع سال 88 خارج شده و به غرب مهاجرت کرده‌اند مورد استفاده قرار می‌گیرد.

این رویکرد را می‌توان در قالب متغیرهایی همچون آرایش رقبای انتخاباتی و مناظره‌های انتخاباتی بررسی کرد. بعد نخست این فرصت‌طلبی را می‌توان تلاش برای تبدیل رقابت انتخاباتی به «دو قطبی بین کاندیدای نظام یا رهبری با کاندیدای جامعه یا دولت» دانست. در مبحث رقبای انتخاباتی، در بیشتر اوقات و در بیشتر انتخاباتها سعی می‌شود که یک دوگانه‌ای میان مقام معظم رهبری و کاندیداها شکل بدهند تا نگرشها نسبت به آن کاندیدای مورد توجه تغییر کند و او را مغایر با نظام و شخص رهبری نشان دهند، تا نگرش‌ها نسبت به وی دچار تغییر گردد.

بعد دوم این رویکرد، تلاش برای تبدیل مسائل حقوق بشری به کانون اصلی رقابت‌های انتخاباتی است. برای مثال در انتخابات ریاست جمهوری 1396، با توجه به کاندیداتوری ابراهیم رئیسی و نقش او در مقابله با گروهک‌های ضد انقلاب و همچنین مجاهدین خلق در وقایع تابستان 1367، گروه‌های برانداز تلاش کردند کاندیداتوری او را به فرصتی برای بازخوانی حقوق بشری از تاریخ جمهوری اسلامی تبدیل کنند. اعلامیه مشترکی که در روز سه‌شنبه، 5 اردیبهشت96، از سوی «هیئت هماهنگی سازمان اتحاد فدائیان خلق ایران»، «سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)» و «کنشگران چپ» تحت عنوان «ابراهیم رئیسی... باید محاکمه و مجازات شود» حاصل چنین رویکردی نسبت به انتخابات است.

بعد سوم این فرصت‌طلبی، بهره‌گیری از فضای افشاگری متقابل کاندیداها در مناظرات در جهت سیاه‌نمایی کلیت کارگزاران و ساختارهای نظام به ویژه بخش نظارتی جمهوری اسلامی می‌باشد. برای مثال در جریان مناظرات پیش از انتخابات در سال 96، جمشید برزگر، تحلیل‌گر بی‌بی‌سی فارسی در امور ایران، در یادداشتی با عنوان «مناظره یا محاکمه: برانداختن پرده‌ها در پرده آخر»، نوشت: «این مناظره بیش و پیش از هر چیز، عرصه‌ای شد برای تهمت‌های متقابل شخصی و افشاگری‌های بی‌سابقه درباره کسانی که با عبور از صافی نظارتی شورای نگهبان اجازه رقابت با هم را یافته بودند؛ از رئیس جمهور و معاون اولش گرفته تا شهردار فعلی و از فرماندهان سابق سپاه و معاون اول قوه قضائیه و دادستان دادگاه ویژه روحانیت».

و رویکرد سوم، رویکرد «مشارکت جویانه با هدف پیشگیری از وخامت اوضاع» است. در انتخابات ریاست جمهوری سال 1396، با وجود تحریم انتخابات از سوی اغلب گروه‌های برانداز، برخی از آنها برای جلوگیری از وخامت اوضاع به رویکرد «رأی‌دهی سلبی» روی آوردند. آنها پای صندوق‌های رأی حاضر شدند و رأی دادند، تا کاندیدای جبهه اصولگرا رأی نیاورد. براساس این رویکرد، سه مجموعه مشخص یعنی «اتحاد جمهوری خواهان ایران» با بیانیه «نه به رئیسی، آری به ادامه دولت روحانی»، «گروه خرداد (هواداران سازمان فدائیان خلق ایران اکثریت داخل کشور)» با بیانیه «با پرچم نه به افراط‌گرایی و نگاه امنیتی و آری به اصلاحات، مردم ایران را به شرکت در انتخابات شوراها و ریاست جمهوری دعوت می‌کنیم» و «شورای هماهنگی راه سبز امید» با بیانیه «با رأی به حسن روحانی کشور را از خطر حاکمیت یک‌دست دور کنید» به تبلیغ رأی‌دهی سلبی پرداختند.

با توجه به سابقه فعالیت‌های گروه‌های برانداز، می‌توان نتیجه گرفت که در انتخابات 1400نیز از همین رویه‌ها بهره خواهند گرفت که هر کدام از این‌ها فرصت‌ها و چالش‌هایی را پیش‌روی گروه‌های برانداز قرار خواهد داد. با شناسایی به موقع این رویکردها و اقدامات متقابل می‌توان از تأثیرگذاری آن‌ها بر مردم کاست و حتی با تبلیغات درست و بیان حقایق درخصوص این گروه‌ها، همچون بیان مستندات تاریخی درخصوص اقدامات گروه منافقین، می‌توان اثرات این اقدامات را معکوس و مردم را برای شرکت در انتخابات تشویق نمود.

محمد میرزایی - فعال دانشجویی

انتشار یادداشت‌های دانشجویی به معنای تأیید تمامی محتوای آن توسط «خبرگزاری دانشجو» نیست و صرفا منعکس کننده نظرات گروه‌ها و فعالین دانشجویی است.