برای اصلاح معضل بدحجابی باید سبک زندگی اصلاح شود
بدحجابی قبل از ایجاد آسیب اجتماعی، آسیب دینی و اعتقادی در پیدارد اما بزرگترین آسیب اجتماعی آن، سلب آزادی روانی عموم زنان و مردان جامعه دینی است.
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ به نقل از هرمز؛ «حجاب» یکی از اساسیترین احکام دین اسلام و از ضروریات و واجبات آن به شمار میآید که شامل مجموعهای از اصول مورد تأکید این دین در زمینه پوشش، رفتار و گفتار زنان در جامعه اسلامی است. خانواده و جامعه دو عامل مهم در ایجاد و تقویت پیوند میان فرد و جامعه و به دنبال آن کاهش کجرفتاری هستند. این دو عامل میتوانند به عنوان ابزار «یادگیری اجتماعی» که مهمترین روش درونی کردن ارزشها و هنجارهای اجتماعی است، به کار روند. حجاب مانند هر آموزه دینی و اجتماعی دیگر، نیازمند یادگیری و اکتساب از محیط پیرامون است. بدون شک بدپوششی همانند هر ناهنجاری اجتماعی دیگری، علاوه بر آثار فردی، پیامدهای اجتماعی - فرهنگی فراوانی را به دنبال دارد که از آن جمله می توان به تضعیف اعتقادهای دینی، سلب امنیت و حرمت زنان، گسترش فساد، رواج مدگرایی و تزلزل در نهاد خانواده اشاره کرد. رعایت حجاب نه تنها برای خود زن ارزش می آفریند، بلکه می تواند خانواده، اجتماع و... را نیز تحت تأثیر قرار دهد. همان طور که رعایت آن به عنوان یک امر ضروری می تواند مفید باشد، عدم رعایت آن نیز پیامدهایی منفی را به همراه دارد. به منظور روانشناسی بدحجابی، ریشهها، آثار و راهکارها، گفتگویی را با دکتر رضا برومند مشاوره خانواده ترتیب داده ایم. به عنوان اولین سوال بفرمائید منظور از حجاب درونی و باطنی چیست؟ باید به سمت و سوی درونی کردن حجاب پیش برویم نه حجاب درونی. به این معنا که حجاب را به عنوان یک عمل مفید، موثر، سازنده و تاثیرگذار مطلوب و عاملی برای ایجاد پیامدهای خوشایند داشته باشیم و آن را حفظ کنیم. حجاب به عنوان یک عرف اجتماعی و سبک زندگی، باید در دورن افراد نهادینه و درونی شود تا در صورتی آزادی یا عدم آزادی، خود را ملزم به رعایت حجاب بدانند. با اعلام آزادی حجاب، بدون شک تعداد بدحجابان افزایش نخواهد یافت چراکه محجبه ها؛ نوع پوشش و حجاب را با آگاهی انتخاب کرده و آن را درونی کرده اند. درونی به این معنا که رفع ممنوعیت آن نیز تاثیری در نوع پوشش نخواهد داشت. بنابراین امری که درونی شد کنترل کنندگان بیرونی، با آن کاری ندارند. ریشه مشکل بدحجابی از کجا نشأت میگیرد؟ بخشی از مشکلات بدحجابی، حتی در برخی خانواده های مذهبی، رفتارهای مقابله ای است که با این نوع رفتار، با والدین خود مقابله می کنند. به عنوان مثال، نوجوان یا جوان، مدل مویی را انتخاب می کند که مورد قبول و پذیرش پدر و مادر نیست. برخی فرزندان، نه تنها در بحث حجاب بلکه در سایر موارد همچون درس خواندن، نوع پوشش و... رفتارهای مقابله ای انجام می دهند. بنابراین یک بخشی از مشکل بدحجابی به نوع رفتار والدین با فرزندانشان است. مادامی که نوع رفتار والدین با فرزندان، رابطه ای تقابلی باشد، این اتفاق رخ خواهد داد و فرزندان در تمامی زمینه ها با والدین رفتار مقابله ای می کنند که بدحجابی نمونه بارز آن است. البته ممکن است فرزند مدتی پس از انجام رفتار مقابله ای، دچار سرخوردگی و به مسیر صحیح بازگردد. حجاب تا قبل از پیروزی انقلاب اسلامی آزاد بود اما بسیاری از خانواده ها، آن را رعایت می کردند. در دنیای امروزی، در کشورهای غربی و آمریکا که حجاب آزاد است اما هستند خانواده هایی که محجبه اند. از این رو در نوع پوشش حجاب، بحث آزادی یا عدم آزادی مطرح نیست بلکه سبک ارتباطی والدین با فرزندان است. برخی مواقع، حجاب یا عدم رعایت آن به عنوان ابزاری در دست برخی هاست. بعضی ها برای جلوه گری و برخی دیگر برای نشان دادن مقاومت و مخالفت خود، دست به انجام چنین کارهایی می زنند. برخی مسائل در کشور ما وجود دارد که شرایطی برای پرداختن به نحو احسن به آنها فراهم است، به عنوان مثال، موضوع حجاب را اگر از جنبه حقوقی مورد بررسی قرار گیرد مردم به خوبی با پیامدهای شوم آن در حوزه اجتماعی و حتی بعد روانی مطلع خواهند شد. بنابراین با بررسی ابعاد مختلف بدحجابی در می یابیم که عدم رعایت حجاب از جنبه های حقوقی، اجتماعی و... مشکل ساز است. آثار سوء بی حجابی و بد حجابی چیست؟ بی دین ترین و لا قیدترین آدم ها هم دوست دارند فرزندان شان با حجاب باشند، ممکن است فردی هیچ یک از معیارهای جامعه اسلامی را رعایت نکند، اهل نماز نباشد، قمارباز و مشروب خوار باشد اما به فرزندش که اهل نماز و حجاب و پوشش کامل است افتخار می کند. بدحجابی و بی حجابی سبب نا امنی جامعه می شود، انحراف نتیجه عدم رعایت است. کسی که حجاب را رعایت نمی کند خطر انحراف وی زیادتر است. با بررسی زندان ها به این نتیجه می رسیم که در برهه ای از زندگی خود دچار انحراف شده است. یکی از موضوعات مهمی که روان شناسان از دوران کودکی دنبال می کنند، دلبستگی ایمن است به عبارتی می خواهد به کسی دل ببندد که در کنار وی، احساس امنیت کند. یکی از آثار سوء بدحجابی یا بی حجابی؛ عدم ایمنی است که می بایست در خانواده به آن اهتمام ویژه ورزید چراکه عدم امنیت، زندگی را بر اعضای خانواده سخت می کند به عنوان مثال پدری که احساس امنیت نکند دختر یا پسر خود را محدود می کند و این محدودیت ها نیز مشکل ساز و آسیب زاست. محدودیت سبب پنهان کاری، و در نهایت به دروغ و سلب اعتماد می انجامد که زندگی در چنین شرایطی بسیار سخت و برای اعضای خانواده غیر قابل تحمل است. عده ای معتقدند اگر مانند جوامع اروپایی افراد در انتخاب نوع پوشش آزاد باشند حساسیت ها و مشکلات کمتر است نظر شما چیست؟ مسئله حجاب و پوشش از چندین مقوله قابل بررسی است، نخست؛ مقوله مذهبی است که هر کشوری یا جامعه ای بر اساس یک اعتقاد و یا جهان بینی شکل گرفته است. این موضوع را از منظر جامعه پذیری یا هنجارپذیری بررسی می کنیم. در کشورهای مختلف، شکل حجاب متفاوت است و نوع پوشش شان برگرفته از دین، آئین و آداب و رسوم و همچنین سنت هایشان است که جنبه پذیرش باورها، عرف و هنجارهای آن جامعه است که در علم جامعه شناسی، به آن جامعه پذیری می گویند. ما هم باید ببینیم در کدام جامعه و کشور با چه مذهب و آئین، رسم، سنت و آدابی زندگی می کنیم. وقتی همه اینها را پذیرفتیم باید هنجارها را از جمله پوشش و حجاب را نیز بپذیریم. به عنوان مثال هر کدام از ما در کشورمان ده ها نقش از جمله فرزند، پدر، مادر، کارمند، مدیر، شهروند، تابعیت کشور و... را داریم. لذا بحث حجاب و پوشش برای مردان و زنان، ورزشکاران و سایر اقشار جامعه، عرفی وجود دارد و می بایست هنجارهای آن جامعه برگرفته از اخلاق، آئین ها و سنتها را پذیرا باشیم. از این رو مردم هر کشور و در رده های شغلی متفاوت اعم از دکتر، مردم عادی، ورزشکار و... با نوع پوشش شناخته می شوند و مردم هر جامعه نیز برای انتخاب پوشش بر اساس چارچوب های قانونی وضع شده در کشورش عمل می کند. مقوله بعدی در خصوص عفاف و حجاب این است که این دو موضوع مهم از فطرت انسان سرچشمه می گیرد. اما اینکه افراد را در انتخاب نوع پوشش، آزاد بگذاریم بحث حقوقی است که برای کشوری مثل ایران و حتی کشورهای اروپایی، بستگی دارد که قانون خود را به چه شیوه ای اعمال می کند. تعیین ضرورت این قانون از عهده ما روان شناس ها خارج، و کار قانون گذاران است. حجاب و پوشش از آن جهت که هنجار جامعه اسلامی است از دو جهت اعم از شرعی و قانونی مورد بررسی قرار می دهیم. در حال حاضر آزادی افراد در انتخاب نوع پوشش به نوعی درحال رخ دادن است البته حق انتخاب دارند. ولی رعایت پوشش و حجاب از هنجارهای جامعه اسلامی است. قانون یک سری اختیاراتی به افراد جامعه داده و در قبال آن، انتظاراتی از آنان دارد و افراد جامعه نیز موظف به رعایت نرم ها هستند. در مقوله حجاب نیز می بایست دو موضوع مهم اعم از جامعه پذیری و احترام به اکثریت را رعایت کنیم. و اکثریت جامعه، حجاب را پذیرفته اند. هیچ وقت کسی را مجبور به نوع و میزان رعایت حجاب نکرده اند اما اکثریت این مهم را پذیرا شده اند. البته در برهه ای از زمان، دستخوش تغییراتی شده است. بنابراین در پاسخ به اینکه آیا افراد می توانند در انتخاب نوع پوشش، آزاد باشند یا خیر؟ باید بگویم که هیچ کس به دیگری پیشنهاد نداده که حجاب و پوششت به چه شکل باشد و فرد، خود انتخاب کرده که حجاب کامل داشته باشد یا خیر. حجاب و پوشش کامل در برخی محیط های اداری آنگونه که باید رعایت نمی شود، البته در بخش های خصوصی که اصلا رعایت نمی شود. برخی افراد برای عکس انداختن کنار ساحل، به راحتی حجاب خود را برمی دارد یا با لباس نامناسب در ساحل حضور می یابند. البته این را بگویم که آنان نیز حق انتخاب دارند. ممکن است جاهای با این افراد برخورد شودد چراکه اقدام آنان با معیارهای جامعه اسلامی مغایر است. برخی ها به دلیل عدم رعایت حجاب و استفاده از قلیان توسط عده ای دیگر، از رفتن به ساحل خودداری می کنند در واقع از حق قانون خودشان محروم شده اند. به عبارتی بخاطر آزادی هایی که یک عده ای برای خود ایجاد کرده اند، عده ای دیگر، از داشتن حق قانونی خود بی بهر ه اند. بد حجابی چه تاثیری در بنیاد خانواده دارد؟ برای پاسخ این سوال؛ زندگی و ازدواج را به سفری تشبیه می کنم؛ مردی که قصد سفر دارد قطعا دوست دارد کسی را با خود همراه کند که از وی اطمینان کامل داشته باشد. اگر فرد همراه وی در طول سفر، قوانین رانندگی را رعایت نکند، مرد نیز هرگز به رانندگی وی اعتماد ندارد. نتیجه این بی اعتمادی ها، از بین رفتن ارزش های اجتماعی در خانواده است که اولین آن، اعتماد به عنوان مهمرین سرمایه اجتماعی است. اثر بی حجابی در خانواده سبب سلب اعتماد شده و سپس سوءظن شکل می گیرد. با شکل گیری سوءظن، کنترل صورت می گیرد که دعوا، اختلاف و پنهان کاری رخ می دهد که در نهایت منجر به دروغ و سست شده بنیاد خانواده می شود. به نظر شما بهترین راه ترویج حجاب کدام است؟ برای اصلاح یک معضل باید ابتدا به مواردی که با آن مرتبط است پی ببریم؛ بنابراین اولین گام برای اصلاح بدحجابی و ترویج حجاب در جامعه، باید ببنیم حجاب با چه موضوعاتی در ارتباط است، به عبارتی پیامدهای حقوقی، اعتقادی، جامعه پذیری یا اجتماعی، روان شناختی، سلامت، اعتماد یا سرمایه اجتماعی و... که به طریقی با حجاب مرتبط است را شناسایی و نوع ارتباط آن را درنظر بگیریم نتیجه آن؛ استفاده از تمامی ظرفیت هاست. نوع پوشش بستگی به موقعیتی است که در آن قرار می گیریم، به عنوان مثال نوع پوشش در منزل و خیابان قطعا باهم متفاوت است و برخی به این مهم توجه ندارند و در خیابان و فضای بیرون از خانه، با هر پوششی وارد می شوند که به نوعی مروج بدحجابی هستند. در جامعه اسلامی، پیامدهای شوم بدحجابی و بی حجابی به خوبی، برای افراد جامعه تبیین و تشریح نشده است و ممکن است برخی افراد از روی تقلید از بدحجابان، نوع پوشش خود را انتخاب کرده اند و از آثار شوم این معضل آگاهی کامل نداشته باشند. از این رو باید به این دسته از افراد، آموزش های لازم ارائه داد. موضوع مهم بعدی درخصوص اصلاح بدحجابی و ترویج حجاب در جامعه اسلامی؛ سبک زندگی افراد است به این معنا که اگر خواهان اصلاح معضل بدحجابی هستیم باید سبک زندگی اصلاح شود و نوع پوشش باید بر اساس نقش و شرایطی باشد که در آن قرار گرفته ایم. بنابراین سبک زندگی بر اساس نقش ها تغییر یابد. نقش الگویی نیز مورد دیگری است که به اصلاح بد حجابی و بی حجابی کمک می کند. زمانی که محجبه ها به نقش الگویی خود به خوبی عمل کنند قطعا با این نوع رفتار الگویی خود، سبب گرایش و جذب بدحجابان به سمت و سوی حجاب خواهد شد. آیا حجاب و عفاف زن با حضور سازنده وی در جامعه در تعارض است؟ خیر. اگر حضور زن در جامعه به عنوان معلم، فعال رسانه ای، کارمند و... باید به گونه ای باشد که مانعی برای انجام وظایف محوله نباشد حضوری سازنده بوده و تعارضی نخواهد داشت. رشد همه جانبه ابعاد شخصیتی زنان و شناسایی و شکوفا ساختن استعداد آنان به حضور سازنده وی در جامعه کمک می کند. انتهای پیام /