برای تامین آب دریاچه ارومیه و آب شرب مردم در تعارض قرار گرفتیم

نماینده مجلس میگوید ما در مقام تعارض قرار گرفتیم که آیا آب شرب مردم یا آب دریاچه ارومیه را تامین کنیم و اینکه به مردم بگوییم کشاورزی نکنید غیرمنطقی است.
باشگاه خبرنگاران جوان؛ محمد امیرحسینی - حجتالاسلام سید سلمان ذاکر عضو کمیسیون صنایع و معادن مجلس شورای اسلامی در گفتوگو با خبرنگار باشگاه خبرنگاران جوان درباره وضعیت دریاچه ارومیه گفت: در زیرساختهای انتقال آب از «بادینآباد» تا «کانیسیب» و رودخانه زاب، به طول 36 کیلومتر تونل زدیم که وقتی برف و باران آمد، آب بهراحتی به دریاچه ارومیه منتقل شود و به کشورهای همسایه مانند ترکیه و عراق نرود، اما وقتی بارشی نباشد و برفی نبارد، طبیعی است که آبی هم در کار نخواهد بود به همین دلیل نتوانستیم بر زمان غلبه کنیم. من مدتهاست فریاد میزنم که ما را درگیر زمان نکنند، اما اکنون درگیر زمان هستیم و زمان بر ما غلبه کرده است.
نماینده مردم ارومیه در مجلس اظهار کرد: هر سال سه میلیارد مترمکعب تبخیر داریم؛ هرچه باران هم بیاید، بخشی از آن تبخیر میشود بنابراین به نظر من راهکارهای اساسی دیگری لازم است که یکی از این راهها، اجبار به استفاده از آبیاری تحت فشار است و راه دیگر، انتقال آب از دریاها و آبهای آزاد است؛ این کار میتواند جنبههای توریستی و تفریحی هم داشته باشد و درآمد ایجاد کند و به تدریج آب به دریاچه ارومیه برسد؛ مگر چقدر آب میخواهیم، کل دریا را که نمیخواهیم منتقل کنیم و نهایتا 10 الی 12 میلیارد مترمکعب نیاز داریم.
حجتالاسلام ذاکر درباره انتقال آب از دریاهای آزاد گفت: منظور انتقال آب از خلیج فارس، دریای عمان، دریای خزر یا از وان ترکیه است و کارشناسان باید در این خصوص نظر دهند و آنچه مقرون به صرفه، کم هزینه و پرفایده است مورد استفاده قرار گیرد.
عضو فراکسیون توان بخشی، بهزیستی و مقابله با آسیبهای اجتماعی مجلس اضافه کرد: این موضوع مثل بیماری است؛ اگر کسی خدای نکرده دچار سرطان شود باید به پزشکی مراجعه کند که بتواند بیماری را کنترل کند. خطر خشک شدن دریاچه ارومیه از سرطان هم بدتر است چون باعث بیماریهای تنفسی، پوستی، مهاجرت و فروپاشی زندگی مردم میشود و 15 میلیون نفر تحت تأثیر این بحران قرار میگیرند؛ آیا نباید برای آن درمان پیدا کنیم؟؛ حداقل با امید بگوییم مواظب باشیم تا دو الی سه سال آینده آب به اینجا میرسد.
عضو کمیسیون صنایع و معادن مجلس گفت: این خطر برای کشور است و با اینکه دریاچه ارومیه یک پارک ملی جهانی است و معادن مهمی دارد، اما خطر خشک شدن دریاچه برای مردم بهویژه مردم ارومیه و تبریز است بنابراین دولت کمک کند و دریاچه را سامان دهد، اما رها کردن دریاچه ارومیه به هیچوجه قابل قبول نیست.
نماینده مردم ارومیه در مجلس تاکید کرد: سد بوکان برای مردم تبریز آب ندارد. مردم استان آذربایجان غربی با مشکل کمآبی مواجه هستند و پانصد روستای ما با چالش آب روبهرو هستند.
حجتالاسلام ذاکر بیان کرد: سد باراندوزچای را درست کردیم، اما رها کردیم. در ارومیه سد نیست و یک سد است در زمان طاغوت ساخته شده است. برخی رودخانههای بالادست مانند سیمینهرود و زرینهرود به سمت تبریز و بوکان منتقل شدهاند و همینها بخشی از دلایل خشک شدن دریاچه است، اما حتی اگر آنها را رها کنیم، باز هم مردم آب مصرفی خود را از کجا باید تهیه کنند؟ باید برای آب شرب مردم نیز چارهای اندیشید.
این نماینده مجلس تصریح کرد: ما در مقام تعارض قرار گرفتیم که آیا آب شرب مردم یا آب دریاچه ارومیه را تامین کنیم؟؛ آب دریاچه ارومیه باید از راههای دیگر بیاید تنها با فشار بر مردم و اینکه به مردم بگوییم کشاورزی نکنید و آب نخورید تا دریاچه پر شود، غیرمنطقی است.
عضو فراکسیون توان بخشی، بهزیستی و مقابله با آسیبهای اجتماعی مجلس اظهار کرد: یکی از دلایل ضعف مدیریت این است که ما نتوانستیم کشاورزی را مدیریت کنیم. چاههای غیرمجاز و استخرهای غیرمجاز زیاد شده و هیچ کنترلی انجام نشده است و امروز اجازه نمیدهیم یک کشاورز یک خانهباغ 40 متری را که میخواهد زندگیاش را بچرخاند، بسازد که این یعنی بهوقت عمل نکردیم و الان فشارش به قشرهای ضعیف و کمدرآمد بیشتر شده است.
عضو کمیسیون صنایع و معادن مجلس تاکید کرد: مجلس در برنامه پنجم تصویب کرده بود که دریاچه ارومیه باید احیا شود لذا کمبود قانون نداریم بلکه کمبود عمل و اجرا است.
نماینده مردم ارومیه در مجلس بیان کرد: ستاد احیای دریاچه ارومیه در راستای احیای دریاچه میتواند قانونگذاری کند، اما رئیسجمهور گفته دانشگاهها مطالعه کنند که ببینند بهترین راهکار چیست، اما آیا دانشگاه میخواهد آب تولید کند!؛ ایران در شمال و جنوبش آب است. آیا از چین میخواهید بیایند اینجا که بگویند چهکار کنید و بعد هم که یک پیشامدی بهوجود آمد فرار کنند و پول ما هم برود و چند سال هم سر این معطل شویم.
حجتالاسلام ذاکر گفت: معتقدم که ما خودمان میتوانیم به شرطی که با مردم و کشاورزان حرف بزنیم و مشوقهایی بدهیم برای اینکه دِیم نکارند و آبیاری قطرهای را اجباری کنیم که در این صورت 70 هزار حلقه چاه برای ما میماند چون اگر ساعات آبیاری مشخص باشد و هر دو هفته یکبار آب داده شود، کشاورز میتواند دوام بیاورد، اما وقتی هیچ برنامهای نداشته باشیم حتی اگر چاه کشاورز را پر کنیم امروز و فردا دوباره خالی میشود لذا راهکار اصولی، علمی و منطقی برای کشاورز نداریم.