بررسی 4 عامل مهم در استراتژی امنیت غذایی چین / چگونه سویا پاشنه آشیل چین در جنگ تجاری با آمریکا شد؟
یک پژوهشگر حوزه اقتصاد چین با بیان اینکه جمعیت بالا، جنگ تجاری، کرونا و بحران اوکراین چهار عامل مهم در تعیین استراتژی تامین غلات چین است، گفت: این موارد نشان میدهد که چین چارهای جز اینکه با یک استراتژی امنیت غذایی متمرکز به استقبال حوادث برود، ندارد.
مجید رئوفی پژوهشگر اقتصاد و انرژی چین در گفتگو با خبرنگار اقتصادی خبرگزاری تسنیم در خصوص دلایل سیاست چین برای افزایش ذخایر غلات و کالاهای اساسی گفت: از چند جنبه میتوان این موضوع را تحلیل کرد. باید توجه داشت که چین پرجمعیتترین کشور دنیا است. یکپنجم جمعیت دنیا در چین زندگی میکنند. با این وجود این کشور یکچهارم تولید غذای دنیا را تولید میکند.
وی با بیان اینکه این کشور این میزان تولید را در کمتر از 9 درصد زمینهای قابل کشت دنیا انجام میدهد، گفت: زمینهای چین 75 درصد زمینهای زراعی آمریکا است اما چین 30 درصد تولید بیشتری دارد. در حقیقت این کشور برای آنکه بتواند امنیت غذایی خود را حفظ کند با بهرهوری بالایی در حال تولید محصولات زراعی است.
اساسا استراتژی امنیت غذایی چین خودکفایی در تولید غلات و داشتن یک امنیت مطلق در این حوزه است. در نتیجه با توجه به مختصات چین، طبیعی است که وقتی شرایط بینالمللی مخشوش و بحرانی میشود، در بحث امنیت غذایی همچون امنیت انرژی جدیتر عمل میکنند.
سویا، پاشنه آشیل چین در جنگ تجاری با آمریکا شد
ضمن اینکه چند سالی است یک جنگ تجاری بین چین و آمریکا در حال تداوم است. این جنگ با تغییر رییس جمهور آمریکا متوقف نشد. چه بسا نگاه ویژه آمریکا به شرق از دوره ریاست جمهوری آمریکا و وزارت خارجه هیلاری کلینتون آغاز شده بود. از آن دوره تمرکز سیاست خارجی آمریکا بر روی چین آغاز شد.
وقتی این جنگ آغاز شد، تعرفههای زیادی در خصوص کالاهای متعدد در نظر گرفته شد اما نقطه کانونی این جنگ تجاری سویا بود. میدانیم که 80 درصد سویای چین وارداتی است و این بخش تبدیل به پاشنه آشیل چین در برابر آمریکا شد. در واقع آمریکا سعی کرد از این مسئله استفاده کند و چین را تحت فشار قرار دهد.
بحث سویا باعث شد چین در سایر بخشهای دیگر نیز مسائل را جدیتر دنبال کند و تلاش کند تا در بخش غلات، گوشت، سبزیجات و حتی غذاهای دریایی با یک نگاه کلاننگرتری موضوع را دنبال کند.
تشکیل کمپین کاهش دور ریز غذا در چین برای کاهش ضایعات
کمپینی نیز توسط شیجینگ پین تحت عنوان کمپین ملی هدر ندادن غذا مطرح کرد که بعدها مطالب زیادی نیز در خصوص آن منتشر شد. یکی از مسائلی که به ویژه در کشورهای غربی وجود دارد، بحث تلفات و ضایعات غذایی است. بعضا آمارهای بسیار عجیبی در این خصوص منتشر میشود. به طور مثال گفته میشود که طی سال 2018 در آمریکا بیش از 100 میلیون تن غذا با ارزش تقریبی 160 میلیارد دلار ضایعات غذایی داشتند.
در برابر هر یک درصدی که این ضایعات کاهش پیدا کند، تا 70 میلیون نفر میتوانند تغذیه مناسبتری داشته باشند و از بحث عدم امنیت غذایی فاصله بگیرند. در نتیجه علاوه بر مختصات جمعیتی، جنگ تجاری نیز باعث شد تا چین به این مسئله جدیتر نگاه کند.
استراتژی کوید صفر چین دلیلی برای افزایش ذخایر غذایی شد
مسئله دیگر، استراتژی کووید صفر چین است. شاهد هستیم که چین شهری مانند شانگهای را که یکی از قطبهای تجاری و مالی دنیا است به مدت مدیدی به حالت قرنطینه درآورد. همه امور در این مدت از طریق خانهها انجام میشد. این استراتژی تا این حد برای چین مهم است و ممکن است چنین اتفاقی برای سایر شهرهای چین نیز رخ دهد.
بنابراین سیاستگذاران چین به این مسئله توجه میکنند که حتما در بحث امنیت غذایی باید مسائل را با تمرکز بیشتر دنبال کنند.
حادتر شدن شرایط واردات غلات با شکلگیری بحران اوکراین
تهاجم روسیه به اوکراین و مسائلی که به وجود آمد موضوع را حادتر کرد. یکسوم صادرات جهانی گندم از روسیه و اوکراین است. بیش از 50 کشور جهان برای تامین 30 درصد واردات گندم خود به اوکراین و روسیه وابسته هستند. برخی کشورهای خاورمیانه و آفریقایی بیش از 50 درصد نیاز خود به غلات را از طریق این کشورها تامین میکنند.
از سوی دیگر روسیه خود بزرگترین تولیدکننده کود در دنیا است. 20 درصد کودهای صادراتی جهان از روسیه تامین میشود. چین در بخش ذرت حدود 80 درصد و در بخش روغن آفتابگردان 70 درصد تقاضای خود را از اوکراین تامین میکند. همچنین این کشور 30 درصد پتاسیم مورد نیاز خود که به عنوان کود کشاورزی استفاده میشود را از روسیه وارد میکند.
آیا چین غلات احتکار میکند؟
این موارد نشان میدهد که چین هیچ چارهای ندارد جز اینکه با یک استراتژی امنیت غذایی متمرکز و دقیقی به استقبال حوادث برود. اما از سوی دیگر نباید پروپاگاندای رسانههای غربی را فراموش کنیم. غربیها به چین اتهام میزنند که به دنبال احتکار غلات است. در مقابل چینیها معتقد هستند که با توجه به جمعیت بالای کشورشان، هر چقدر که تولید داخلی و ذخایر خود را افزایش دهند در حقیقت به امنیت غذایی دنیا کمک کردهاند.
چرا که بخشهای دیگر دنیا میتوانند از منابع موجود استفاده کنند. چین معتقد است که با حمایتهای چند صد میلیون دلاری خود به برنامههای فائو کمک کرده است. چین تلاش کرده است با این دلایل اجازه ندهد که به عنوان یک محتکر شناخته شود. باید توجه داشته باشیم که تقاضا در چین رو به افزایش است.
هر ساله چین رشد اقتصادی بین 6 تا 8 درصد دارد و حتی در دوران پاندمی نیز این رشد متوقف نشد و به 2.1 درصد رسید، آن هم در شرایطی که رشد اقتصادی کشورهای بزرگ دنیا منفی شده بود. این موضوع سبب افزایش درآمد چینیها و رشد طبقه متوسط شده که به دنبال آن تقاضا نیز افزایش پیدا کرده است.
همچنین چینیها سال گذشته برنامهای را برای رشهکن کردن فقر مطلق اجرا کردند که براساس آن دیگر فردی که پایینتر از یک دلار در روز درآمد داشته باشد در چین وجود ندارد. هر چند که با شاخص 5.7 دلار در روز هنوز 25 درصد جمعیت چین زیر خط فقر قرار دارند.
چینیها به دلیل تغییرات جمعیتی و اختلافات ژئوپلیتیکی که در منطقه وجود دارد، نگران هستند و تلاش میکنند تا حد ممکن امنیت غذایی خود را حفظ کنند.
توجه ویژه به گاز در عصر جدید چین / ایران تنها کشور غرب آسیا است که امکان صادرات به چین از طریق خط لوله را دارد
وی در پاسخ به سوالی در خصوص سیاستهای چین در حوزه انرژی و خرید بیشتر از روسیه گفت: امروز چین بزرگترین مصرفکننده انرژی دنیا است. در سال 2021، 27.4 درصد انرژی دنیا فقط در چین مصرف شده است. سبد مصرف انرژی چین متنوع اما بیش از نیمی از آن وابسته به زغال سنگ است. حدود 20 درصد به نفت و 15 درصد نیز به انرژیهای تجدیدپذیر وابسته است.
این کشور که بزرگترین انرژی دنیا که علاوه بر تامین نیاز داخلی خود تعهداتی نیز در خصوص کاهش آلایندگی داشته است. با وجود مصرف زغال سنگ چنین مسئلهای محقق نخواهد شد. بنابراین رهبر چین اعلام کرد که تا سال 2030 به اوج تولید دیاکسید کربن چین خواهند رسید و در سال 2060 تلاش میکنند که به وضعیت کربن خنثی برسند.
چینیها برنامههای متنوعی در حوزه انرژی دارند و در برنامه عصر جدید چین که در 2021 منتشر شد توجه ویژهای به حوزه گاز داشتهاند. ضمن اینکه نفت نیز همچنان از اهمیت ویژهای برخوردار است و چین در حال توسعه نفت شیل در خاک خود است. در حال حاضر این کشور بیش از 4 میلیون بشکه در روز نفت تولید میکند اما به این دلیل که مصرف آنها 14.2 میلیون بشکه در روز است، مجبور شده تا حدود 10 میلیون بشکه در روز را وارد کند.
امکان همکاری ایران و چین در حوزه انرژیهای تجدیدپذیر در مقابل صادرات نفت و گاز
یکی از عرصه هایی که ما میتوانیم با چین همکاری داشته باشیم قطعا همین حوزه است. ضمن اینکه چینیها میتوانند در زمینه توسعه انرژیهای تجدید پذیر به ما کمک کنند. نکته دیگر این است که بین همه کشورهای آسیای غربی این تنها ایران است که میتواند از طریق خط لوله به خاک چین نفت یا گاز صادر کند.
البته میدانیم در بخش گاز و طی برخی ماههای سال ما کسری داریم و یکی از دلایل تغییر ساعت کار نیز همین مسئله است چرا که نمیتوانیم برای نیروگاهها گاز کافی تامین کنیم. میتوانیم از ظرفیت بالای چین در بخش تجدیدپذیرها در داخل کشور استفاده کنیم و از سوی دیگر در حوزه نفت و گاز بخشی از تقاضای فزاینده چین را با جذب سرمایه و تکنولوژی از همان کشور تامین کنیم.
افزایش ذخایر استراتژیک چین و احتمال بالا ماندن قیمت نفت / آیا چین خود را برای رکود جهانی آماده میکند؟
وی در مورد افزایش خرید انرژی چین از روسیه گفت: روسیه از طریق خط لوله و نفتکش با خاک چین ارتباط دارد. میدانیم که همه تحریمهایی که اتحادیه اروپا و آمریکا علیه روسیه اعلام کردند به دلیل شرایط موجود اعمال نشده و طبیعی است که روسیه و چین تا آن مقطع همکاری خود را در بخش انرژی ادامه خواهند داد.
با توجه به تخفیفهای خوبی که روسیه میدهد، چین تلاش کرده است تا ذخایر استراتژیک خود را که بخشی از آن را در قیمت بالای نفت به بازار عرضه کرد را جایگزین کند. احتمالا چینیها به این مسئله توجه دارند که قیمت بالای نفت ممکن است تداوم داشته باشد و این موضوع سبب رکود اقتصاد جهانی شود.
به خاطر داریم که در سال 2008 و پس از بحران مالی که رخ داد این چین بود که امکان سرمایهگذاری در مناطق مختلف را داشت. پس از این بازه زمانی بود که چین به قدرت امروزی خود رسید. در حقیقت برنده بحران مالی سال 2008 چین بود. یکی از بحثهایی که احتمالا در پسزمینه فکری چین وجود دارد، پیشبینی رکود اقتصاد جهانی است،
در نتیجه در چنین شرایطی آنها تلاش خواهند کرد تا ذخایر استراتژیک خود را تا بالاترین ظرفیت تکمیل کنند تا در روزهای بحرانی با مشکلی مواجه نشوند.