پنج‌شنبه 27 شهریور 1404

برهانی: کسانی که می‌گویند نشست دوحه دستاورد نداشت همان‌هایی هستند که روزی به سفارت عربستان حمله کردند!

وب‌گاه اقتصاد نیوز مشاهده در مرجع
برهانی: کسانی که می‌گویند نشست دوحه دستاورد نداشت همان‌هایی هستند که روزی به سفارت عربستان حمله کردند!

اقتصادنیوز: سید هادی برهانی، کارشناس ارشد مطالعات اسرائیل گفت: «ادعای شکست نشست سران عربی و اسلامی در دوحه بیشتر از سوی محافلی مطرح می شود که به دیپلماسی و کار دسته جمعی و همگرایی اسلامی و همچنین ساز و کارهای بین المللی اعتقادی ندارند. در گذشته، برخی از این عده مخل توسعه روابط ایران با کشورهای اسلامی بودند. به سفارت عربستان حمله می کردند و ضربات سختی به همگرایی اسلامی در منطقه وارد...

به گزارش اقتصادنیوز به نقل از خبرآنلاین، نشست دوحه با یک بیانیه 25 بندی به پایان رسید. پایانی که برخی در داخل می گویند نشستی بی ثمر و بی عمل علیه اسرائیل بوده است. این رسانه ها مشخص نکردند که منظور از بی عملی و دستاوری چه مواردی است؟ این در حالی است که رسانه های عربی از این نشست به عنوان یک پیروزی و موفقیت دیپلماتیک در اجماع علیه اسرائیل یاد می کنند اما رسانه های وطنی همچنان بر طبل مخالفت خود به مانند همیشه می کوبند و به جای آن به حواشی سفر رئیس جمهور و تصاویر منتشر شده پرداختند.

در این میانه آتشی که به جان خاورمیانه و منطقه افتاده است چرا برخی در داخل همچنان بر طبل ضد عربی و اسلامی می کوبند و در پی تخریب روابط ایران با ترکیه و دیگر ممالک عربی و اسلامی هستند؟

در این مصاحبه با سید هادی برهانی، کارشناس ارشد مطالعات اسرائیل، خبرآنلاین به متن دوحه پرداخته است که بررسی کنیم آیا همانطور که این مخالفان می گویند نشست دوحه بی دستاورد بود؟ برهانی در پاسخ می‌گوید این نشست اتفاقی مهم در سطح جهان اسلام بود. این استاد مطالعات اسرائیل در دانشگاه به نکته ای اشاره می کند که حتی رسانه های اسرائیل هم به آن اعتراف کرده‌اند اما در داخل مانند همیشه برخی به غضنفر چسبیده‌اند.

در ادامه متن کامل گفت و گوی خبرگزاری «خبرآنلاین» را با سید هادی برهانی، کارشناس ارشد مطالعات اسرائیل، مطالعه می‌کنید.

نشست دوحه اتفاقی مهم در سطح جهان اسلام بود

***ارزیابی شما از نتایج نشست سران کشورهای عربی و اسلامی در قطر چیست؟ آیا می‌توان این نشست را موفق ارزیابی کرد؟

نشست دوحه اتفاقی مهم در سطح جهان اسلام بود. در تاریخ مدرن جهان اسلام چند روز مهم وجود دارد که اتفاقات سرنوشت سازی در آن رقم زده شد. یکی از آنها اولین اجلاس سران کشورهای اسلامی در رباط پایتخت مراکش در سال 1969 بود. نشست دوحه را هم می توان یکی از این روزها به شمار آورد. جهان اسلام پس از این نشست همدل تر، مصمم تر و متحدتر از دوره پیشینی است. براین اساس، نشست دوحه را باید نشستی موفق با آثار راهبردی ارزیابی نمود که بر آینده منطقه تاثیرگذار خواهد بود.

دلایل موفقیت را باید در چند سطح جستجو کرد: اولا این نشست در سطح بسیار خوبی برگزار شد و تقریبا اکثریت رهبران مهم منطقه در آن مشارکت کردند. روسای جمهور قدرت‌های منطقه به ویژه ایران، ترکیه، مصر، عربستان و پاکستان در عالی ترین سطح شرکت داشتند. مهم تر از این حضور پرتعداد رهبران، هم زبانی و همدلی بی سابقه آنها بود. تقریبا همه رهبران منطقه با زبان مشترکی از مردم فلسطین و حقوق آنها حمایت کردند و علیه تجاوزات اسرائیل به منطقه موضع گرفتند.

ثانیا مصوبات نشست شامل مواضع محکم و موثری بود. از کشورهای اسلامی خواسته شد در روابط اقتصادی و دیپلماتیک خود با اسرائیل تجدید نظر کنند. همچنین از کشورهای اسلامی درخواست شد برای اخراج اسرائیل از سازمان ملل متحد هماهنگ و هم داستان شوند. در سایر زمینه ها، مقرر شد کشورهای اسلامی مجازات جنایات اسرائیل در محاکم بین المللی را دنبال کنند. از همه کشورها خواسته شد دست از فروش اسلحه یا انتقال آن به اسرائیل بکشند. این نشست به محکم ترین شکل ممکن از قطر در برابر تجاوزات اسرائیل حمایت کرد.

آن‌هایی که می‌گویند نشست دوحه دستاورد نداشت همان‌هایی هستند که روزی به سفارت عربستان حمله کردند

*** پس ادعای برخی در عدم موفقیت این نشست چه مبنایی دارد؟

این ادعاها بیشتر از سوی محافلی مطرح می شود که به دیپلماسی و کار دسته جمعی و همگرایی اسلامی و همچنین ساز و کارهای بین المللی اعتقادی ندارند. در گذشته، برخی از این عده مخل توسعه روابط ایران با کشورهای اسلامی بودند. به سفارت عربستان حمله می کردند و ضربات سختی به همگرایی اسلامی در منطقه وارد کردند.

اگر معلوم شود همبستگی اسلامی کار می کند و موثر است آنها شرمنده خواهند شد. بنابراین یک راه نجات، انکار توفیقات همبستگی و همکاری اسلامی و بین المللی است. آنها تنها نتیجه کنفرانس را اعلام محکومیت می دانند در حالیکه مصوبات نشست شامل موارد عدیده ای است که برخی از آنها ذکر شد. یا مثلا می گویند مصوبات بدون اقدام فایده ای ندارد. کار نشست و کنفرانس تصویب مصوبات است. نباید از یک کنفرانس توقع اقدام داشت.

برای ارزیابی نتیجه نشست باید مصوبات مورد ارزیابی و قضاوت قرار گیرد. اگر این مصوبات به مرحله اجرا نرسید می توان برای مثال مدعی شد نشست مصوبات خوبی داشت اما این مصوبات در عمل اجرا نشد. یکی از ابعاد اهمیت این نشست آن است که در فضایی متفاوت برگزار گردید.

اگر این کنفرانس و مصوبات آن در تاریخ چند سال اخیر منطقه دیده شود اهمیت آن روشنتر می شود. کشورهای اسلامی در طول چند سال اخیر از دشمنی، جنگ نیابتی و حتی مستقیم با یکدیگر به هم زبانی و هم دلی رسیده اند. همه در برابر تجاوزات اسرائیل احساس خطر می کنند و راه چاره را در ایستادگی و اقدام مشترک و دسته جمعی می بینند. این تحول کمی نیست و تا چند سال پیش قابل تصور نبود. فکر می کنم سرعت بالای این تحول و همچنین همگرایی روزافزون کشورهای اسلامی به زودی به نتایج عملی تبدیل خواهد شد. این رویاپردازی نیست بلکه نتیجه دقت در روند تحولات، جهت حرکت و سرعت آن است.

رئیس جمهور به یک نماینده و سفیر تام الاختیار نیاز دارد

***ایران چگونه می تواند از این شرایط متفاوت استفاده کند؟

شرایط منطقه ای بیش از هر زمان دیگری در چند دهه اخیر به نفع توسعه روابط ایران و کشورهای عربی و اسلامی است.

ایران باید دکترین مشخصی برای توسعه این روابط در پیش گیرد و به این فرصت به عنوان فرصتی جدی نگاه کند. باید دیپلماسی و گفتگو با کشورهای منطقه در دستورکار قرار گیرد. باید مسائل اختلافی در فضایی برادرانه و دوستانه بررسی شود و گره ها از دست و پای منطقه باز شود. آقای پزشکیان در این زمینه دیدگاههای بسیار مثبتی دارد. در دوحه ایشان اعلام کرد ما آن چیزی را که برای خود نپسندیم برای همسایگان خود نمی پسندیم.

رئیس جمهور به یک نماینده و سفیر تام الاختیار نیاز دارد که سیاست منطقه ای ایشان در منطقه را شبانه روزی دنبال نماید. فکر می کنم دکتر صالحی وزیر اسبق خارجه فرد مناسبی برای این کار هستند و می توانند نماینده فوق العاده ایران در امور همبستگی اسلامی باشند. ما وقت زیادی برای از دست دادن نداریم. بسیاری از مشکلات ما با منطقه در شرایط فعلی قابل حل است. همکاریهای جدید و سودبخشی در این شرایط می تواند میان ایران و همسایگان شکل بگیرد. تنها دپیلماسی و دیپلماتهای قابل و مبسوط الید هستند که می توانند این ظرفیت بالقوه را به فعلیت درآورند.

*** برخی عملکرد قطر را در برخورد با حمله اسرائیل ضعیف ارزیابی کرده اند. نظر شما چیست؟

قطر کشوری کوچک است. ابعاد قطر و امکانات آن با کشوری وسیع مانند ایران قابل مقایسه نیست. قطر نمی تواند از نظر نظامی با اسرائیل درگیر شود.

اسرائیل قدرت نظامی فراهم کرده که قدرتهای برتر منطقه مانند ترکیه، ایران، مصر و عربستان حریف آن نیستند. قویترین نیروی هوایی منطقه را دارد و به بمب اتمی مجهز است. درگیری نظامی قطر با اسرائیل در چنین شرایطی نوعی خودکشی و احمقانه است حتی اگر برخی برای آن هورا بکشند.

اما همین قطر کوچک با استفاده از مزیتهای خود در حوزه های سیاسی، بین المللی و اقتصادی هزینه سنگینی را به اسرائیل تحمیل نمود. تقریبا همه کشورهای جهان، به جز آمریکا، این حمله اسرائیل را محکوم کردند. قدرتهای غربی مانند فرانسه و انگلستان این حمله را صریحا محکوم نمودند.

نخست وزیر کانادا پس از این حمله اعلام کرد در روابطش با اسرائیل تجدید نظر خواهد کرد. خود آمریکا نیز بارها ناراحتی و نارضایتی خود را از حمله به قطر اعلام نمود و مهمتر از آن حداقل دو بار ترامپ صریحا اعلام کرد دیگر چنین حمله ای به قطر صورت نمی گیرد. شورای امنیت سازمان ملل با رای مثبت همه اعضای آن، از جمله آمریکا، حمله اسرائیل را محکوم نمود. در کمتر از یک هفته سران کشورهای عربی و اسلامی به دوحه آمدند و به شدیدترین شکل حمله اسرائیل را محکوم کردند و از قطر در مقابل این تجاوز حمایت کردند. اینها برای یک کشور در دنیای امروز سرمایه و امتیاز است که به دستاوردهای دیگر مانند امنیت و ثبات ترجمه خواهد شد.

تنها کسانی که آشنایی درستی با سیاست بین الملل ندارند نمی توانند اهمیت این تحولات و ارزش آنها را درک کنند. این تحولات و امتیازات موقعیت قطر را تقویت می کند و براساس این تحولات بنده احتمال حمله مجدد اسرائیل به قطر در آینده نزدیک و حتی میان مدت را بعید می دانم در حالیکه شما در مورد احتمال حمله اسرائیل به ایران نمی توانید چنین ادعایی داشته باشید با این وصف که موشکهای ما بهتر از قطر است و این موشکها، در جریان تجاوز دوازده روزه، ضربات قابل توجهی به اسرائیل وارد کردند.

همچنین بخوانید ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید