بهرهوری نیروی انسانی آموزش و پرورش روی قله قاف
کارشناسان آموزش و پرورش، دلیل کیفیت پایین آموزش را جذب نیرو هایی میدانند که توانمندیهای شغلی لازم را نداشته و صرفاً به دنبال داشتن شغل و درآمد سر از آموزش و پرورش در آوردهاند.
کارشناسان آموزش و پرورش، دلیل کیفیت پایین آموزش را جذب نیرو هایی میدانند که توانمندیهای شغلی لازم را نداشته و صرفاً به دنبال داشتن شغل و درآمد سر از آموزش و پرورش در آوردهاند.
خبرگزاری مهر؛ گروه جامعه؛ فشار به آموزش و پرورش از سوی برخی مدیران و نمایندگان مجلس برای استخدام و جذب نیروی مدنظرشان یکی از چالشهایی بوده است که همواره مدیران آموزش و پرورش با آن مواجه بودهاند؛ متأسفانه اکثر این افراد توصیه شده به لحاظ مدرک تحصیلی، سوابق کار، سوابق مدیریتی و سن چندان وضع خوبی ندارند.
غلامعلی رهبری کارشناس آموزش و پرورش در یادداشتی که در اختیار مهر قرار داده است به اهمیت جذب نیروی انسانی کارآمد و متخصص در وزارت آموزش و پرورش اشاره و از رفتار برخی نمایندگان مجلس در توصیه به استخدام برخی آشنایان خود در وزارت آموزش و پرورش گلایه کرده است.
متن این یادداشت بدین شرح است:
آموزش و پرورش بستر رشد فرهنگی و ارتقای علمی و رشد همه جانبه در یک جامعه میباشد. به همین دلیل هر جامعه برای اصلاح مشکلات فرهنگی و پیشرفت در زمینههای مختلف به سراغ آموزش و پرورش رفته و از امکانات آن بهره میگیرد. این در صورتی است که آموزش و پرورش استعدادها و تواناییهای بالقوه را به خدمت گرفته و ارتقا داده باشد و با عنایت به سخنان آیت الله خامنهای رهبر انقلاب اسلامی خطاب به معلمان که فرمودند «در واقع، پایهریز تمدن نوین، شما هستید؛ چون نیروی انسانیِ شایسته اگر نباشد، تمدنی به وجود نخواهد آمد» نیروی انسانی مهمترین سرمایه آموزش و پرورش میباشد که به عنوان هسته مرکزی میتواند نقش محوری در ارتقا سطح بهره وری آموزش و پرورش داشته باشد.
با توجه به تعریف هرمی و گلد اسمیت اولین متغیر از 7 متغیر در مدل سازی بهرهوری نیروی انسانی، توانایی میباشد به عبارت دیگر توانایی، به دانش و مهارتهای کارکنان برای انجام شغل اطلاق میشود. حال این سوال به ذهن میرسد که آموزش و پرورش چقدر نیروی توانمند دارد و چقدر به دنبال به خدمت گرفتن نیروهای توانمند است؟ آموزش و پرورش به شیوههای مختلف از گذشته تا کنون از طریق به کارگیری نیروهای حق التدریس، نهضت سوادآموزی، آزمون، دانشسرا و مرکز تربیت معلم و امروزه از طریق دانشگاه فرهنگیان اقدام به جذب و تربیت نیرو میکند. متقاضیان ورود به آموزش و پرورش در گذشته از طریق مراکز تربیت معلم و امروزه از طریق دانشگاه فرهنگیان با شرکت در آزمون سراسری و در صورت دارا بودن شرایط لازم از قبیل معدل و به دست آوردن حد نصاب علمی و گزینش، وارد آموزش و پرورش میشوند و پس از 4 سال تحصیل در آموزش و پرورش به کار گرفته میشوند.
نیروهای حق التدریس در گذشته با مراجعه به آموزش و پرورش مناطق و صرفاً با دارا بودن حداقل مدرک به عنوان نیروی حق التدریس به کار گرفته میشدند و پس از چند سال سابقه تدریس به استخدام آموزش و پرورش در میآمدند که امروزه مربیان پیش دبستانی، به عنوان نیروی حق التدریس جذب میشوند و در ادامه استخدام میشوند. نیروهای ماده 28 دارندگان حداقل مدرک لیسانس هستند که پس از قبولی در آزمون ورودی آموزش و پرورش برگزار گذراندن یک دوره یک ساله به استخدام آموزش و پرورش در می آیند. و در نهایت مربیان نهضت سوادآموزی که با اعلام وجود سابقه از سازمان مربوطه در آموزش و پرورش جذب میشوند؛ صرف نظر از اینکه دارای ویژگیهای مناسب برای احراز شغل معلمی از قبیل مدرک مرتبط، علاقمندی، تجربه لازم، گزینش علمی هستند یا نه؟ چرایی بهکارگیری نیروی ناکارآمد سوالی است که در ذهن هر کسی که به نحوی با آموزش و پرورش در ارتباط است، از قبیل اولیا، دانش آموزان، معلمان و نیروهای اداری خطور میکند. با نیروهای ناکارآمد که شایستگیهای لازم، توانمندیهای شغلی و ویژگیهای علمی لازم را ندارند چگونه میتوان به بهرهوری و ارتقا آموزش و پرورش امیدوار بود؟ سوال بعدی این است که چرا متولیان آموزش و پرورش به نقص کار خود پی نمیبرند و در صدد اصلاح آن بر نمیآیند؟ و اگر به جذب معلمان دارای توانمندیهای پایین آگاهی دارند، چرا تاکنون اقدام عاجلی انجام نداده اند؟
افراد مختلف آموزش و پرورش را برای به کارگیری نیرو در پستهای مدیریتی تحت فشار قرار میدهند آموزش و پرورش دستگاه بزرگی است که با حوزههای مختلف در کشور مرتبط است به همین دلیل افراد مختلف در سازمانها و ادارات دولتی به طرق مختلف در ثبت نام دانش آموزان آن در مدارس خاص، نقل و انتقال فرهنگیان، از نصب و بکارگیری نیرو در پستهای مدیریتی و اداری و استخدام نیرو آموزش و پرورش را تحت فشار قرار میدهند. هرچند مقاومتهایی نیز در مقابل این فشارها صورت میگیرد ولی مقاومتها کارساز نیستند. سالهاست که کارشناسان آموزش و پرورش، دلیل کیفیت پایین آموزش و عدم بهره وری مناسب را جذب نیرو هایی میدانند که توانمندیهای شغلی لازم را نداشته و صرفاً به دنبال داشتن شغل و درآمد سر از آموزش و پرورش در آورده اند.
در سال 92 آموزش و پرورش با استخدام و جذب تمامی نیروهای حق التدریس حتی نیروهایی با 2 سال سابقه و همه نیروهای نهضتی که به هر شکلی با نهضت همکاری داشته و با وجود هر مقدار سابقه که سازمان نهضت اعلام کرده بود، راه ورود نیرو غیر از طریق دانشگاه فرهنگیان و آزمون را ببندد؛ تا از این طریق گام بزرگی در جهت بهره وری نیروی انسانی آموزش و پرورش برداشته باشد.
این نیروها که بدون رعایت شرط سنی و بدون داشتن مدرک تحصیلی مرتبط، وارد آموزش و پرورش شدند؛ چگونه میتوانند منشأ اثر باشند اما متأسفانه با مصوبه مجلس مبنی بر ورود نیروی پیش دبستانی، حق التدریس و نهضتی بدون توجه به مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی، دهها هزار نیرو وارد آموزش و پرورش شدند. این نیروها که بدون رعایت شرط سنی و بدون داشتن مدرک تحصیلی مرتبط، وارد آموزش و پرورش شدند؛ چگونه میتوانند منشأ اثر باشند و دانش آموزان امروزی را که آشنا به فناوری و دارای هوش و استعداد میباشند را برای آینده کشورمان تربیت کنند تا کشورمان در مسیر پیشرفت قرار گیرد؟ نمایندگان مجلس که آموزش و پرورش را جولانگاه نمایش سیاسی خود میدانند تا به این طریق بتوانند ضعفهای خود در تصویب قوانین لازم در پیشرفت و بهبود اوضاع مملکت را از طریق فشار بر آموزش و پرورش در جذب و استخدام نیروهای حق التدریس و نهضتی و غیره، پنهان کنند. آیا نباید آموزش و پرورش را به کارشناسان حوزه تعلیم و تربیت سپرد تا بتوانند با برنامهریزیهای بلندمدت، فارغ از هرگونه فشار سیاسی و هجمههای ایدئولوژیک به سمت ارتقا و بهبود هدایت کنند؟ آیا خواسته واقعی مردم این است که نمایندگان در این حوزهها وارد شوند؟ آیا بهتر نیست نمایندگان محترم مجلس به جای دلسوزی برای جبران کمبود نیروهای آموزش و پرورش به طریقی که منافع آنها را تأمین کند به مسائل کلان و مهمی از قبیل بیکاری، تورم، افزایش آمار طلاق، بالا رفتن سن ازدواج، آلودگی محیط زیست ست و مسائل و مشکلاتی از این قبیل بپردازند؟