بیایید خودمان را گول نزنیم آقای داورزنی
داورزنی در حالی میگوید ایران در بازیهای آسیایی بالاتر از چین و ژاپن به قهرمانی رسید که بخشی از واقعیت را که اتفاقا تأثیر مهمی در قهرمانی ایران هم داشت، بیان نمیکند؛ اینکه والیبال ژاپن در این دوره از بازیها با تیم دومش حاضر شده بود! برخلاف تفکرات نتیجهگرا یا شاید برای فرار از انتقادات بجایی که متوجه مسئولان فدراسیون بود، والیبال ایران تصمیم گرفت با تیم اصلیاش در این تورنمنت به...
روزنامه شرق نوشت: تیم ملی والیبال ایران مطابق با انتظار، فاتح بازیهای آسیایی هانگژو شد تا این تیم برای سومین بار متوالی، مدال طلای بازیهای آسیایی را به دست بیاورد. ایران که در دورههای قبلی هم در رشته والیبال نشان داده بود فراتر از آسیا عمل میکند، در این دوره به لطف تیم دوم ژاپن، دستش به مدال طلا رسید تا اولین مدال طلای کاروان ایران در چین هم به اسم همین والیبالیستها بخورد.
اینکه والیبال ایران با تیم اصلیاش در این بازیها به مدال طلا رسیده، اتفاق مهمی است. به هر حال والیبالیستهای ایرانی در این مسابقات، در تعدادی از بازیها، سطح خوبی از خود نشان داده و مزدش را هم گرفتند؛ ولی مشکل پوشاندن عیوبی است که کمی پس از مسجلشدن عنوان قهرمانی در بازیهای آسیایی، روی آن از سوی مسئولان فدراسیون والیبال، بهویژه محمدرضا داورزنی، رئیس فدراسیون، تأکید شده است. د
اورزنی که چند صباحی میشود به دلیل نتایج بد تیم ملی ایران در رقابتهای لیگ ملتهای جهان و قهرمانی آسیا تحت فشار است، یکباره از این فرصت استفاده کرده و دوباره صحبت از آرمانهای المپیک برای والیبال ایران کرده است. رسانههای نزدیک به او هم طوری به قهرمانی والیبال ایران در بازیهای آسیایی پرداختهاند که گویی این تیم همان تیم قدرتمندی است که با ولاسکو استارت زد و رقیب گردنکلفتی برای تیمهای مطرح دنیاست. داورزنی پس از کسب مدال طلای ایران در بازیهای آسیایی میگوید: «جوانان این مرزوبوم ثابت کرده اند که هرجا مورد توجه قرار گیرند، حرف برای گفتن دارند. بعد از المپیک، ژاپن را در ژاپن بردیم و در بازیهای آسیایی هانگژو هم نام ایران بالای نام چین و ژاپن قرار گرفت که این افتخاری برای والیبال ایران است».
شاید برای آنهایی که میخواهند واقعیت موجود را پاک کرده و در باد این طلا بخوابند، این صحبتها شیرین به نظر بیاید؛ ولی بهتر است محمدرضا داورزنی نه خودش را گول بزند و نه جامعه والیبال را. داورزنی در شرایطی از برتری برابر ژاپن در ایام المپیکی میگوید که آن اتفاق مربوط به «گذشته» است. بر کسی پوشیده نیست که تیم ملی والیبال ایران با طرح و برنامه غلط، به یکهتازیاش در آسیا پایان داد و حالا ژاپنیها دوباره فاصلهای دستنیافتنی با والیبال ایران شکل دادهاند.
از سوی دیگر او در حالی میگوید ایران در بازیهای آسیایی بالاتر از چین و ژاپن به قهرمانی رسید که بخشی از واقعیت را که اتفاقا تأثیر مهمی در قهرمانی ایران هم داشت، بیان نمیکند؛ اینکه والیبال ژاپن در این دوره از بازیها با تیم دومش حاضر شده بود! برخلاف تفکرات نتیجهگرا یا شاید برای فرار از انتقادات بجایی که متوجه مسئولان فدراسیون بود، والیبال ایران تصمیم گرفت با تیم اصلیاش در این تورنمنت به میدان برود تا بالاتر از ژاپنی که با تیم دوم در این تورنمنت حاضر شده بود، مدال طلا را به دست بیاورد.
البته باز هم نباید فریب این مدال را خورد؛ چراکه ایران در این تورنمنت به مصاف تیمهایی مانند نپال، بحرین، تایلند، قطر و چین رفته که قاعدتا نمیتوانستند محکی جدی برای تیم ملی والیبال ایران باشند. ضمن اینکه این تیم اصلی تازه دو ست هم در این تورنمنت از دست داد که یکی از آنها در عین ناباوری برابر تیم بحرین بود و دیگری برابر چین در فینال. از سوی دیگر، شاید اگر تجربه و کارایی بازیکنان ایران نبود، چهبسا چینیها که آنالیزی بهتر در مقایسه با کادر فنی ایران، از فینال داشتند، میتوانستند طلای ایران را تبدیل به نقره کنند. پس این طلای اخیر را دوباره باید به پای بازیکنانی گذاشت که از تجربه و تواناییشان بیشترین استفاده را برای رسیدن به فینال و برندهشدن در آن بازی به کار بردند؛ وگرنه اگر دوباره کار گره میخورد و قرار بود به دستان کادر فنی ایران باز شود، مشخص نبود نتیجه باز هم لبخند به لب مسئولان فدراسیون بیاورد یا خیر؛ اما حالا محمدرضا داورزنی، به جای آنکه پشت این مدال طلا پنهان شود و از آن فرصتی برای سخنرانی بسازد، بهتر است همچنان به این پرسش مهم پاسخ دهد که چه بر سر تیم فوقالعاده ایران آورد که این تیم باید در فینال رقابتهای قهرمانی آسیا در ارومیه، جام را دودستی و در پی یک نمایش ضعیف که حاصل تفکرات فنی بهروز عطایی بود، به ژاپنیها تقدیم کند؟
از آن مهمتر، بهتر است به جای فرصتطلبی از کنار طلایی که به لطف غیبت تیم اصلی ژاپن به دست آمده، داورزنی از این بگوید که چه طرح و نقشهای برای رساندن تیم ملی والیبال ایران به بازیهای المپیک 2024 دارد. رقابتهایی که همین امروز و فردا مرحله انتخابیاش از راه میرسند و شاید محل دقیقتری برای تعیین سطح کیفی و فنی والیبال ایران باشد. ایران قرار است از روز 8 مهر، در مرحله انتخابی بازیهای المپیک 2024 در برزیل به میدان برود. ماجرا از این قرار است که فرانسه از همین حالا بهعنوان میزبان یکی از سهمیهها را به نام خودش کرده و 11 تیم دیگر فرصت رسیدن به پاریس را دارند. شش سهمیه قرار است از دل همین بازیهای انتخابی تقسیم شود که کار ایران بسیار دشوار است. تیمهای باقیمانده قرار است در سه گروه به مصاف یکدیگر بروند که از هر گروه فقط دو تیم نخست، سهمیه بازیهای المپیک را به دست میآورند تا در انتها تکلیف هفت سهمیه نخست (به همراه فرانسه میزبان) مشخص شود. پنج سهمیه باقیمانده دیگر هم به ترتیب به ردهبندی تیمها در رنکینگ جهانی اختصاص مییابد که قرار است پس از مرحله گروهی لیگ ملتهای 2024 لحاظ شود. بهاینترتیب ایران کار سختی برای رسیدن به المپیک پاریس دارد.
البته این سختی به دلیل سیاستهای غلطی است که داورزنی در یکی، دو سال گذشته اتخاذ کرده و هدایت این تیم را به بهروز عطایی سپرده که بهوضوح در مقایسه با سایر سرمربیان خارجی که به ایران آمدهاند، دانش فنی پایینتری دارد. یا اینکه اگر دانشش را هم دارد، به قدری نیست که ایران را در دنیا تبدیل به همان قدرتی کند که بود.
برای اینکه داورزنی در ادامه مسیر والیبال ایران دوباره فرصتی برای سخنرانی و تعریف و تمجید به دست بیاورد، بهتر است که تیمش به همراه بهروز عطایی، سهمیه المپیک را به دست بیاورند. بعید است ایران از برزیل دست پر برگردد و یکی از شش تیمی باشد که توانسته سهمیه بگیرد. اگرچه کلمه بعید برای استفاده در ورزش حرفهای چندان مناسب نیست؛ ولی واقعیتی که والیبال ایران در دو تورنمنت اصلی لیگ ملتهای 2023 و قهرمانی آسیا نشان داد، ثابت کرد از تیمهای خوب دنیا فاصله گرفته است. ایران نهتنها در خانه جام قهرمانی را به ژاپنیها تقدیم کرد؛ بلکه در لیگ ملتها هم در بین 16 تیم در رده چهاردهم قرار گرفت.
حالا مرور گروهی که ایران در مرحله انتخابی پیشرو در آن قرار گرفته، شرایط را روشنتر میکند. تیم ملی والیبال ایران در گروه اول این رقابتها با تیمهای برزیل (میزبان)، ایتالیا، کوبا، اوکراین، آلمان، جمهوری چک و قطر دیدار خواهد کرد. ناگفته پیداست که ایران شانس زیادی برابر برزیل و ایتالیا نخواهد داشت و به احتمال فراوان این دو تیم، دو سهمیه موجود در این گروه را به نام خود خواهند زد؛ ولی مسئله نوع بازیهای ایران در گروه و از آن مهمتر، نوع باختن به تیمهای مدعی است. اگر والیبال ایران میخواهد همچنان از طریق رنکینگ، امیدوار به کسب سهمیه باشد، پس باید امتیازات کم و حداقلی را از دست بدهد. در بین سایر تیمهای این گروه، بازی با کوبا حساسترین بازی برای شاگردان عطایی محسوب میشود. آنها در جدول ردهبندی کلی به ایران نزدیک شده و منتظر یک جرقه هستند تا هر طور شده از ایران عبور کرده و بختشان برای حضور در پاریس را افزایش دهند. از آنجا که رنکینگ جهانی براساس کسب امتیاز لحاظ میشود؛ پس سبک بازی ایران و نتایجی که در برزیل خواهد گرفت، بسیار اهمیت دارد.
شاید قطر، اوکراین و چک تهدیدی جدی برای تیم ملی والیبال ایران در این مرحله از مسابقات محسوب نشوند؛ ولی دوباره چگونگی پیروزی برابر آنها هم حائز اهمیت است. با توجه به کیفیتی که تیم ملی والیبال ایران این اواخر از خودش نشان داده، نمیشود با قطعیت گفت که ایران حتی از پس همین سه، چهار تیم هم بهراحتی برمیآید؛ ولی روی کاغذ، این تیمها در مقایسه با چهار تیم دیگر این گروه، رقبای سادهتری محسوب میشوند. ناگفته پیداست که اگر قرار به عیارسنجی نسل جدید والیبال ایران باشد، باید همین مرحله از بازیها را مقیاس پیشرفت قرار داد؛ وگرنه طلا در بازیهای آسیایی که به لطف بازی با تیمهای نهچندان مطرح دنیا به دست آمده و از طرفی در غیبت تیم اصلی ژاپن رقم خورده، متر و معیار دقیقی برای عیارسنجی نخواهد بود.
از میان اخبار