«بیسروپا»، اکشنی برای یک بار دیدن!
این فیلم با بازی باب اودنکرک که در چندین سال با بازی در نقش محوری سریال «بهتر است به کال زنگ بزنی» مورد توجه قرار گرفته، اثری اکشن و کمدی است که اگرچه آنچنان استوار نیست اما ارزش یک بار تماشا کردن را دارد.
فیلم سینمایی «بیسروپا» با بازی باب اودنکرک که در چندین سال با بازی در نقش محوری سریال «بهتر است به کال زنگ بزنی» مورد توجه قرار گرفته، اثری اکشن و کمدی است که اگرچه آنچنان استوار نیست اما ارزش یک بار تماشا کردن را دارد.
به گزارش «تابناک»؛ «بی سروپا / Nobody» یک نسخه کمتر دیوانهوار و شجاعانهتر از «جان ویک / John Wick» است که در آن، «باب اودنکرک» 58 ساله به جای «کیانو ریوز» 56 ساله ایفای نقش کرده است؛ آن هم در نقش یک آدم بی سر و پا که هیچکس نباید سر به سر او بگذارد. شباهتهای بین دو اثر اتفاقی نیستند. هر دوی این فیلمها نوشته «درک کولستاد» اند؛ اگرچه که سکاندار هدایت «بیسروپا» فرد کمتر شناختهشدهای به اسم «ایلیا نایشولر» است؛ کسی که علاقه خاصی به این گونه داستانها درباره افراد ابرجاسوس دارد.
«بیسروپا» هیچوقت خودش را خیلی جدی نمیگیرد، تمام چیزهای خوبی که یک نفر از این گونه فیلم انتظار دارد را به مخاطب میدهد و قسمت شروعین خود را هم بیش از حد طولانی نمیکند (مثلا برخلاف آخرین نسخه «جان ویک»). «اودنکرک» در جایگاه خود توانسته تا ترکیب خوبی از طغیان لحظهای، خستگی و رخوت از دنیا و قابلیتهای بزن بهادری نشان بدهد (در صورتی که خود او هم درب و داغان میشود) و توانسته یک شخصیت اصلی مثبت دوستداشتنی بسازد.
پیشفرض فیلم چیز جدید یا منحصربهفردی نیست اما ایدهای است که اگر به خوبی انجام شود میتواند بسیار سرگرمکننده باشد. بی سروپایی که در عنوان اثر وجود دارد شخصی به نام «هاچ منسل» (اودنکرک) است که زندگی تکراری و آرامی را در کنار همسرش «بکا» (کانی نیلسن)، پسر سرکش نوجوانش (گیج مونرو) و دختر دوستداشتنیاش (پیسلی کادورات) سپری میکند. بعد از ماجرای دزدی از خانه که «هاچ» آن را با استفاده از دستکشهای بچهها حل میکند، ما متوجه میشویم که قضیه ممکن است آن چیزی نباشد که به نظر میرسید.
«هاچ» اطلاعات دقیق و باجزئیاتی درباره دزدها دارد و با مرد مرموزی از طریق یک سیستم ارتباطی مخفی صحبت میکند. ذات حقیقی او زمانی نمایان میشود که در یک اتوبوس است و به دفاع از زنی جوان برمیخیزد که توسط گروهی از افراد روس مورد آزار قرار گرفته است. بعد از مشخص کردن این نکته که قرار است آن افراد را از هستی ساقط کند، «هاچ» دقیقا همین کار را میکند.
از شانس بد او، یکی از قربانیها برادر یک رئیس مافیای روس به نام «یولیان کوزنتسوف» (الکسی سربریاکوف) است؛ کسی که باور دارد خون غلیظتر از آب است (ضربالمثلی از قرون وسطی به این معنی که روابط خونی همیشه بالاتر از دوستی و عشق قرار دارند). وقتی که مسئله «هاچ» باشد، این مسئله به کلی خون تبدیل میشود. رازآلودگی موجود حول شخصیت «هاچ» کم کم و در طول مدت زمان 91 دقیقهای این فیلم برملا می شود. برای مثال زمانی که او به یک فرد پیر در خانهی سالمندان سر میزند و او را «پدر» میخواند، اما این مسئله اصلا شگفتزدهکننده نیست.
اصلیترین چیزی که در این فیلم باعث لذت بیننده میشود، دیدن این است که یک کارگر ساده با زندگی به ظاهر معمولی گروهی از قلدرهای آموزش دیده را ناکار میکند. «اودنکرک» پرسونای «هرکس» لازم برای این کار را در خود دارد. فیلم همان کمدی خشکی را دارد که در سری فیلمهای «جان ویک» آن را دیده بودیم. اگرچه که اکشن در این فیلم سطح بالایی دارد و میزان مناسبی از تنش را در سکانسهای اصلیتر فیلم درست میکند، فیلم لحنی ملایمتر هم دارد که برای کسانی که نمیخواهند بعد از دیدن این حجم از خشونت احساسی خستگی کنند، مناسب است.
انتخاب زاویه دوربین، دیالوگها و بازی اودنکرک همگی به این قضیه کمک میکنند، حتی موسیقی متن فیلم. اگرچه که موسیقی متن آن شاید چیزی نباشد که خیلیها از چنین اثری انتظارش را دارند. مثل خیلی از فیلمهایی که اخیرا اکران شده اند، تاریخ اکران «بیسروپا» هم تحت تاثیر پاندمی کرونا قرار داشته است. این سوال همچنان باقی خواهد ماند که آیا میزان دیده شدن فیلم با تاخیر در اکران تغییری میکرد یا نه. علیرغم نداشتن هیچ بازیگر خیلی مطرحی، این اثر میتواند آن اکشنی که به راحتی قابل هضم شدن باشد را به بینندگان بدهد.