تأثیر کمک نظامی آمریکا در ترور سیدحسن نصرالله
به گزارش خبرنگار سیاسی خبرگزاری دانشجو؛ از سال 14 می 1948 یا همان یوم نکبت که فرزند نامشروع خاورمیانه یعنی رژیم صهیونیستی در این منطقه متولد شد، ایالات متحده یکی از حامیان همیشگی آن بوده است. این حمایتها در عرصههای سیاسی، اقتصادی و نظامی، آمریکا را به یکی از پشتیبانان اصلی بینالمللی رژیم تبدیل کرده است. تا آنجا که برخی پژوهشگران آمریکایی از جمله جان مرشایمر و استفان والت نیز به این...
به گزارش خبرنگار سیاسی خبرگزاری دانشجو ؛ از سال 14 می 1948 یا همان یوم نکبت که فرزند نامشروع خاورمیانه یعنی رژیم صهیونیستی در این منطقه متولد شد، ایالات متحده یکی از حامیان همیشگی آن بوده است. این حمایتها در عرصههای سیاسی، اقتصادی و نظامی، آمریکا را به یکی از پشتیبانان اصلی بینالمللی رژیم تبدیل کرده است. تا آنجا که برخی پژوهشگران آمریکایی از جمله جان مرشایمر و استفان والت نیز به این سطح از حمایتهای آمریکا از رژیم صهیونیستی اعتراض کردهاند.
این حمایتها از دهه 1960 شدت بیشتری نیز پیدا کرد. چراکه یکی از پشتیابان بینالمللی دیگر اسرائیل یعنی فرانسه حمایتهای خود را به طرز قابل توجهی کاهش داد. این کشور به دلیل منافع خود در الجزایر که از طریق مصر به فعالیتهای ضداستعماری ترغیب میشد و بر همین اساس که «دشمنِ دشمن من دوست من است» رابطه گستردهای با رژیم صهیونیستی برقرار کرد.
این رابطه به مدت دو دهه و خصوصا در طول جنگ 1956 با حمایتهای فراوان ادامه پیدا کرد. به طوری که رابطه اسرائیل و فرانسه در بین سالهای 1948 تا 1967 را «عصر طلایی» نیز نامیدهاند. اما به دلیل استقلال الجزایر در سال 1962 این رابطه رو به سستی گرایید و حمایتها از سوی فرانسه کاهش یافت. از این موقف بود که ایالات متحده نقش حمایتی گسترده به رژیم را بر عهده گرفته و حمایتهای خود از اسرائیل را به طور قابل توجهی افزایش داد.
دست آمریکا در دستان اسرائیل؛ حمایتها ماقبل طوفان الاقصی
ایالات متحده در سال 1948 اسرائیل را به رسمیت شناخت و از این طریق پشتیبانی دیپلماتیک زیادی برای این کشور فراهم آورده و کمکهای عمرانی، اقتصادی و فنی زیادی نیز در اختیار تل آویو قرار داد. اما این کشور به عللی از جمله عدم پذیرش ریسک رویارویی با شوروی، عدم ایجاد مسابقه تسلیحاتی در خاورمیانه و جلوگیری از پناه بردن اعراب به دامن شوروی از تحویل سلاح به این رژیم خودداری کرد. در طول دو دوره ریاست جمهوری آیزنهاور اسرائیل بارها برای دریافت سلاح از آمریکا درخواست کمک کرد، اما آمریکا به این درخواستها جواب رد داد.
این سیاست تا سال 1962 ادامه پیدا کرد. در این سال کندی، رئیس جمهور وقت آمریکا، اجازه فروش موشکهای ضدهوایی هاک به اسرائیل را صادر کرد. این تغییر سیاست علل داخلی و خارجی خاص خود را داشت. جمهوریخواهان میل به ایجاد تعادل بین اعراب و اسرائیل داشتند و در برابر آن دموکراتها و نامزد آنان کندی حمایت از اسرائیل را اصل اساسی خود قرار دادند. در نتیجه کندی که 82 درصد آرا یهودیان آمریکایی را داشت و مورد حمایت لابی صهیونیستی بود، پس از پیروزی در انتخابات به تغییر این سیاست به سود اسرائیل دست زد. علت خارجی آن نیز عدم توانایی و انگیزه لازم دیگر کشورهای غربی برای حمایت از اسرائیل بود.
در نتیجه ممکن بود مصری که با شوروی روابط نزدیکی داشت، موقعیت برتر را پیدا کرده و موازنه قدرت در منطقه را به سود شوروی تغییر دهد. در نتیجه ایالات متحده با تحکیم پیوند خود با اسرائیل، استراتژی امنیتی خود در خاورمیانه را بر پایه اتحاد و همکاری با اسرائیل بنا گذاشت.
پس از این تغییر سیاست، سنگبنای راهی آغاز شد که آمریکا را به یکی از بزرگترین تامین کننده سلاح اسرائیل تبدیل کرد. در سال 1964 جانسون، رئیس جمهور وقت امریکا، اجازه فروش تانک و پس از آن چاشنی بمب، ماسک ضدگاز، قطعات یدکیِ سیستم ضدهوایی موشکهای هاک و... را به اسرائیل صادر کرد. این در حالی بود که به دستور جانسون وی فروش هرگونه سلاح به دیگر کشورهای خاورمیانه را ممنوع کرده بود!
درخواستهای اسرائیل در اواخر دهه 1960 رو به فزونی نیز گذاشت و تا آنجا پیش رفت که در سال 1968، با فروش جنگندههای فانتوم به اسرائیل موافقت شد. همکاری اسرائیل و آمریکا در این سطح نیز محدود نماند و در سال 1981 تفاهمی بین این دو امضا شد که در آن همکاری استراتژیک دو کشور مورد تاکید قرار گرفت. این یادداشت تفاهم به علت اشغال جولان و اعلام ضمیمه آن به حالت تعلیق درآمد، اما دو سال بعد دوباره تفاهم جدید امضا شد و براساس آن «گروه سیاسی - نظامی مشترک (JPMG)» که مسئول بررسی ابزار مقابله با تهدید شوروی و «گروه مشترک طراحی و برنامهریزی همکاریهای امنیتی (JSAP)» که مسئول بررسی تامین نیازهای نظامی اسرائیل بود، تشکیل شد.
این حمایتهای لجستیکی و تسلیحاتی در دهه اخیر نیز ادامه داشته است. در چارچوب تفاهمنامههای 10 ساله که جدیدترین آن نیز در سال 2016 امضا شده واشنگتن متعهد شده 38 میلیارد دلار کمک نظامی بین سالهای 2019 تا 2028 به اسرائیل ارائه دهد. وزارت امور خارجه آمریکا سال گذشته اعلام کرد که از سال 2009 میلادی، ایالات متحده مجموعا 3.4 میلیارد دلار به بودجه دفاع موشکی اسرائیل کمک کرده است. این حمایتها با شدت بیشتری پس از طوفان الاقصی ادامه پیدا کرد. به نحوی که میتوان ادعا کرد سوخت موتور کشتار تل آویو از واشنگتن تامین میشود!
همدستی با تبهکاران در پساطوفان الاقصی
حمایت آمریکا از رژیم صیهونیستی از 7 اکتبر سال قبل یعنی روز عملیات طوفان الاقصی تا به امروز با همان شدت و در ساحتهای مختلف ادامه پیدا کرده است. دیپلماسی واشنگتن در خدمت حمایت همهجانبه از اسرائیل قرار گرفته است. به نحوی که بیشترین استفاده از «وتو» توسط ایالات متحده برای حمایت از جنایتهای اسرائیل انجام شده است. گویی که ایالات متحده تبدیل شده باشد به «کارگر وتویی» رژیم صهیوینستی!
در عرصه اقتصادی نیز همین رویه برقرار بوده است. در بحبوحهی افزایش تنشها در منطقه، آمریکا بار دیگر با طرح فروش تسلیحاتی به ارزش 20 میلیارد دلار به رژیم صهیونستی موافقت کرد. به گزارش راشاتودی، بسته تسلیحاتی جدید آمریکا برای رژیم صهیونیستی شامل هواپیماهای جنگنده، خمپاره و مهمات تانک میشود.
بنا بر اعلام وزارت امورخارجه آمریکا نیز، این وزارتخانه به کنگره اطلاع داده که دولت بایدن قصد دارد 3.5 میلیارد دلار از کمکهای مالی نظامی خارجی به رژیم صهیونیستی را آزاد کند. این کمک بخشی از لایحه کمک مالی 14.5 میلیارد دلاری برای رژیم صهیونیستی است که در آوریل به تصویب کنگره آمریکا رسید.
در عرصه نظامی و لجستیک هم حمایتها شدت بیشتری پیدا کرده است. به نحوی که ناوهای آمریکایی در ماهاخیر که تنش در منطقه شدت یافته از 2 عدد به 12 عدد افزایش پیدا کرده است.
همچنین وزارت دفاع اسرائیل در بیانیهای اعلام کرد که ایالات متحده آمریکا تاکنون بیش از 50 هزار تن تجهیزات نظامی بابت حملاتی که از 7 اکتبر 2023 به نوار غزه انجام میدهد، ارائه کرده است. بر اساس این بیانیه، تجهیزات نظامی که تاکنون در چارچوب همکاری آمریکا و اسرائیل وارد اسرائیل شده، از طریق 500 هواپیمای نظامی و 107 محموله دریایی انجام شده است. با این هواپیماهای نظامی و محمولههای دریایی تاکنون بیش از 50 هزار تن تجهیزات نظامی به اسرائیل تحویل داده شده است.
همچنین بنیاد دفاع از دموکراسیها (FDD) با استفاده از اطلاعات عمومی و گزارشهای خبری موجود در مورد تسلیحات تحویل داده شده، فهرستی از برخی دیگر از تسلیحات ارسالی آمریکا به اسرائیل را گردآوری کرده است. طبق گزارش این بنیاد، آمریکا تسلیحات زیر را به اسرائیل تحویل یا اجاره داده است: - سیستمهای پدافند هوایی - گلولههای توپخانه مهمات هدایت شونده دقیق (PGMs) - دو سامانه گنبد آهنی - مهمات هدایت شونده دقیق - موشکهای مورد استفاده پهپادها - مهمات توپ 30 میلی متری - دستگاههای دید در شب PVS-14 - راکتهای یکبار مصرف شانهای
پنتاگون ضمن تأیید ارسال تسلیحات آمریکا به اسرائیل اعلام کرده: «ما همچنان به اسرائیل مهمات و دفاع هوایی میدهیم تا بتواند از خود دفاع کند.» در صورتی که این تسلیحات صرفا ابزار اسرائیل برای کشتار و جنایت علیه مردم غزه و لبنان بوده است! وزارت دفاع آمریکا افزوده است: «کمکهای نظامی به اسرائیل ادامه دارد.»
این حمایتها حاکی از آن است که کشتار و جنایت باند تبهکار رژیم صهیونیستی به تنهایی صورت نگرفته و نمیگیرد بلکه این آمریکاست که با حمایتهای سیاسی، اقتصادی، نظامی خود دست رژیم را در اعمال این جنایات شنیع باز گذاشته است.
فریب نباید خورد!
برخی از تحلیلگران و مقامات سیاسی گمان میکنند که در اتفاقات و وقایع اخیر منطقه اسرائیل و آمریکا جدای از هم میباشند. به معنای دیگر میتوان به سراغ آمریکا رفت تا از جنایات اسرائیل جلوگیری کرده و به آتشبس رسید! حال آنکه دستور نتانیاهو برای ترور شهید سیدحسن نصرالله در آمریکا و با هماهنگیِ این کشور انجام شد. بخش عظیمی از موشکها و تسلیحات مورد استفاده اسرائیل نیز از همین کشور تامین میشود.
در حقیقت در کشتارها و جنایات انجام شده، باید آمریکا را پشت پرده اصلی دانست. بدون حمایت قاطعانه آمریکا، رژیم صهیونیستی هرگز جرأت چنین کاری را نمیداشت. این حمایتهای آمریکاست که جنگ را تا به این مرحله رسانیده و اسرائیل را تا این اندازه جری کرده است؛ بنابراین باید دست از اعتماد به وعدههای همدست اسرائیل در منطقه برداشت و برای دستیابی به موفقیت در جنگ راهحلهای دیگری را اتخاذ کرد. انتظار طلوع خورشیدِ صلح از غرب، شبیه به رفتن به دنبال سرابی است که در نهایت هیچ چیزی جز فریب دیده نخواهد شد!