تبلیغات تجاری؛ به نام مردم به کام سودجویان
در فرهنگ فارسی تبلیغ را مترادف آگاهی رسانی و اطلاع رسانی می دانند، حال آنکه از نظر نگارنده این دو باهم تفاوت اساسی دارند. در این یادداشت سعی دارم ماهیت واقعی تبلیغات را بررسی و رابطه آن را با محیط زیست و سلامتی انسانها بررسی کنم.
اطلاع رسانی همانطور که از نامش پیداست به معنی رساندن آگاهی در مورد موضوعی خاص، آن هم به صورت شفاف بی کم و کاست است.
درحالیکه تبلیغات که امروز خود به یک صنعت بسیار پردرآمد و سودآور تبدیل شده است با ارائه اطلاعات دقیق و بی کم و کاست فرسنگ ها فاصله دارد. اصولا تبلیغ به منظور عرضه ی طیفی از کالاها، محصولات، و خدمات فارغ از جنبه ی "سودمندی" و یا رفع "نیاز" مصرف کننده ارائه می شود و تابع قانون عرضه و تقاضایی است که بازارهای "سودمحور" و منافع سوداگران در آن ارجیت دارد. از این روی، تبلیغات در دنیای کنونی آمیزه ای است از گزافه گویی، تحریف و دستکاری حقیقت، اغراق و بزرگنمایی، و حتی دروغ محض! مصداق بارز آن را در آگهی های تجاری و تبلیغات بازرگانی روی محصولات و کالاهایی مشاهده می کنیم که با سلامت جسمانی مردم سرو کار دارند.
موضوع تراریخته و دستکاری ژنتیکی موضوع بسیار مهمی است که در تبلیغات به آن اشاره نمی شود. به طور مثال در تبلیغات روغن های خانگی از وجود انواع و اقسام ویتامینها صحبت می شود، درحالیکه روغنی که رسالتش از بین بردن تمام مواد مغذی آنهم در دمای 150 درجه است چطور قرار است امگا سه به بدن شما برساند؟
یا پدیده ی جدیدی بنام روغن مخصوص سرخ کردنی! در روغن سرخ کردنی اتفاقی که افتاده است این است که هرچقدر روغن حرارت ببیند دود نمیکند! عجبا که تکنولوژی مصیبتی است وقتی با خرد همراه نباشد! به خصوص که طبق یافته های علمی متخصصان تغذیه، سرخ کردن مواد غذایی و خوراکی فی نفسه بد و مضراست و بخش مهمی از منابع غذایی و ریزمغذی ها ی خوراک شما را از بین می برد.
برای درک بهتر فریب های تبلیغاتی به عنوان مثال، مغز آفتابگردان با قیمت کیلویی 40.000 تومان دربازار عرضه می شود. برای استحصال یک لیتر روغن خالص به 5 کیلوگرم مغز آفتابگردان نیاز است، حال چطور است که یک لیتر روغن آفتابگردان (بدون پالم!) برای مصرف کننده نهایی با قیمت 10000 تومان عرضه می شود؟
یکی دیگر از تبلیغاتی که بر روی بسته بندی نمک مشاهده می شود (که پزشکان در مورد مصرف بیش از اندازه آن به شدت هشدار می دهند) کودکی است که با یک نمک پاش به دنبال مرغی افتاده است تا آن را نمک بزند و میل کند!
گذشته از وجود روح نهفته حیوان آزاری در این نمایش خارق العاده! خالق این اثر هنری، چه مبنایی را برای تبلیغش لحاظ کرده است؟ چه تصویری قرار است با دیدن این تبلیغات در ذهن کودکان ما نقش ببندد؟
نگاه کنید به بسته بندی های محصولانت لبنی، چهره ی گاوهای خندان را می بینیم؛ یا در تبلیغات تلویزیونی گاوهای شاد و سرحالی را می بینید که در چراگاه مشغول چریدن هستند. حال آنکه به هیچ عنوان این تصاویر واقعیت ندارن. هیچ گاوی با خوشحالی و رضایت، شیرش را در اختیار انسانها قرار نمی دهد. سیستم دامداریها و دامپروریها براساس بهره کشی از حیوانات شکل گرفته است، و مصرف کنندگان محصولات لبنی از شرایط دردناک نگهداری و بهره کشی از این حیوانات زبان بسته و مظلوم هیچ خبر ندارند.
سیستم بدن گاو ماده برای شیردهی احتیاج دارد که همواره در حالت بارداری باشد. این روزها با کمک علم اصلاح نژاد، گاوه های بیچاره را در فضای خفقان آور گاوداریها دائما" در این حالت نگاه می دارند تا بدنشان شیر تولید کند. گاو ماده پس از چند سال به دلیل تولید شیر فراوان به بیماری کمبود کلسیم دچار شده و راهی کشتارگاه می شود. همان گاوی که قرار است برای شما شیر حاوی کلسیم تولید کند خودش به پوکی استخوان دچار شده است!
در مزارع و گاوداریهای سنتی، وضع از این هم بدتر است. گاو ماده برای اینکه بدنش تحریک شود و شیر تولید کند گوساله را در زیر بدن مادر قرار می دهند و به کمک ابزارهایی مانع خوردن شیر توسط گوساله ی بی نوا می شوند. این صحنه ی شرم آور حیوان آزاری را تصور کنید... بدن مادر به تحریک فرزندش شیر تولید میکند اما آن شیر را انسانها برمیدارند!
بسته بندی های تخم مرغ هم حاوی تصاویر مرغهای خوشحال است!
حال آنکه در مرغداریها وضعیت به مراتب از گاوداریها بدتر است. جوجه های نر در همان ابتدا زنده زنده به قصد معدوم شدن وارد چرخ گوشت / یا خفه می شوند. درصد بسیار ناچیزی از جوجه هایی که زنده می مانند را به عنوان جوجه رنگی در بازار مشاهده می کنید.
ماده ها یا به عنوان مرغ گوشتی به زور انواع و اقسام محرک ها و داروها قرار است طی دوسه هفته به مرغ های گوشتی تبدیل شوند یا روزگارشان منتهی میشود به قفس های تنگ و تار جهت تولید تخم مرغ.
برخی از پزشکان معتقدند یکی از دلایل مقاومت بدن انسانها در برابر داروها و آنتی بیوتیکها، غذاهای تراریخته ایست که از طریق دام (خوراک دام عمدتا" غلات تراریخته است) به بدن ما وارد میشود.
از آنجایی که زندگی ماشینی و شیوه ی زندگی امروز ما کمتر توجهی به روح نهفته در پشت هر تبلیغ یا تصویری دارد لازم است کمی بیشتر تامل کرده و در خوراک خود تجدید نظر کنیم.
حتی اگر موضوع اخلاقیات و حقوق حیوانات را در نظر نگیریم هم، مصرف گوشت و لبنیات و کلا" فرآورده های حیوانی کمتر، نه تنها به سلامت و رشد فرزندانتان کمک می کند بلکه با توجه به نابودی منابع غذایی در زمین، در راستای حفظ محیط زیست نیز هست. به همین جهت است که صنایع تولید غذا به سمت ایجاد گوشت مجازی در حرکت است و در آینده ای نزدیک و با توجه به عطش سیری ناپذیر انسانها به مصرف گوشت! بخش عمده ای از پروتئین موجود در بازار به صورت گوشت های مجازی ساخته شده در آزمایشگاه عرضه خواهد شد.
فعال محیط زیست
235212
کد خبر 1345793