شنبه 10 آذر 1403

ترجمه «میانسالی» چاپ شد / تلاش برای درک میانسالی از نیچه تا کنراد

خبرگزاری دانشجو مشاهده در مرجع
ترجمه «میانسالی» چاپ شد / تلاش برای درک میانسالی از نیچه تا کنراد

به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو، کتاب «میانسالی» نوشته کریستوفر همیلتن به‌تازگی با ترجمه میثم محمد امینی توسط نشر نو منتشر و راهی بازار نشر شده است. این‌کتاب یکی از عناوین مجموعه «کتابخانه فلسفه زندگی» است که این‌ناشر چاپ می‌کند و نسخه اصلی‌اش سال 2009 منتشر شده است. این کتاب به‌گفته نویسنده‌اش، بازنمای کوششی برای اندیشیدن درباره برخی ویژگی‌های محوری میان‌سالی از منظری فلسفی است....

به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو، کتاب «میانسالی» نوشته کریستوفر همیلتن به‌تازگی با ترجمه میثم محمد امینی توسط نشر نو منتشر و راهی بازار نشر شده است. این‌کتاب یکی از عناوین مجموعه «کتابخانه فلسفه زندگی» است که این‌ناشر چاپ می‌کند و نسخه اصلی‌اش سال 2009 منتشر شده است. این کتاب به‌گفته نویسنده‌اش، بازنمای کوششی برای اندیشیدن درباره برخی ویژگی‌های محوری میان‌سالی از منظری فلسفی است. او برای درک پدیده یا پدیده‌هایی که میانسالی را شکل می‌دهند، از زندگی شخصی خود بهره گرفته است. هسته مرکزی این‌تجربه‌ها هم رویداد به‌خصوصی است که زندگی‌اش را برای همیشه دگرگون کرده است. مولف کتاب پیش‌رو معتقد است میانسالی دوره‌ای کلیدی در زندگی و دوره ارزیابی مجدد و اساسی کل زندگی است. او می‌گوید برای انسانِ میانسال، از جهتی وقت رو به پایان است و مرگ نزدیک، و از جهتی دیگر زندگی متوقف شده است. میانسالی دوره شک و تردید به همه‌چیز است؛ به خود، به خانواده، به گذشته، به آینده، به زندگی... کریستوفر همیلتن خودش چهل و چند سال دارد و در نوشته‌هایش در «میانسالی» احساسات و تجربیات دوران میانسالی دنیای معاصر را بررسی می‌کند. او در پی توصیف و تحلیل این‌احساسات و تجربیات کتاب مورد اشاره را نوشته است. همیلتن از شوپنهاور و نیچه و هایدگر گرفته تا تالستوی و داستایوفسکی و کنراد، کوشیده جنبه‌های مختلف این دوره حساس زندگی را بررسی کند. همیلتن می‌گوید، چون از وقایع زندگی شخصی‌اش برای نوشتن کتاب استفاده کرده، بعید نیست قطعاتی در آن باشند که تناقض یا تعارض به نظر برسند. اما سعی نکرده هیچ‌کدام از این‌مغایرت‌ها را اصلاح یا رفع کند. کتاب پیش‌رو هیچ پاورقی و پانویسی ندارد. همیلتن هم می‌گوید جز پیشگفتار و پسگفتار و تاملی در پایان، باقی بخش‌های کتاب که عناوین دارند، فصل نیستند بلکه بهتر است مضامین یا علائم راهنمایی خوانده شوند. این علائم به‌ترتیب عبارت‌اند از: اتفاقی‌بودن زندگی، تن، زمان، وزن و بی‌وزنی، تنهایی، گوشت و پوست، نوستالژی، ملال، گناه، خودکشی، لذت، وفور و اشباع، گفتگو، بچه‌ها، چشم‌انداز زندگی. در قسمتی از این‌کتاب می‌خوانیم: آنچه از این مطلب برمی‌آید این است که رامبراند برای ژنه، و برای هرکسی که نظر او را دارد، نقاش دوران میانسالی است؛ و دلیلش هم آن است که رامبراند وزن بی‌نهایت جسم و سبکی تمام‌عیارش را درک می‌کند، درکی که بازتاب و همین‌طور پشتیبان این برداشت انسان در میانسالی است که خودش زندگیش را، به همان شکلی که پیشتر اشاره کردم، بی‌نهایت سنگین و در عین حال فوق‌العاده سبک احساس می‌کند. از گوشت و خون بودن در میانسالی همزمان هم حضوری است پررنگ اینجا در دنیا، و هم فراتر از آن. به همین‌معنا، باید همان‌طور با آن درگیر شد _ یا، بهتر بگویم، آگاهانه درگیر شد،، زیرا چه بدانیم چه ندانیم، در این‌وضع هستیم، اما در میانسالی به آن آگاهی می‌یابیم _ که به تعبیر حیرت‌انگیز و. گ. زِبالت در رمانش اوسترلیتس، جهان خود را از خودش تهی می‌کند. با مردنِ موجودات و نابودیِ چیز‌ها وجود مادیِ جهان تحلیل می‌رود یا تهی می‌شود؛ تن انسان، که در میانسالی هم حضور سنگینش چونان بخشی از این‌ماده احساس می‌شود، طوری تجربه می‌شود که گویی درگیر همین تقلیل یا تحلیل شده است.