ترسهای شیطانی را بشناسیم
ترس از مرگ و ترس از فقر و ترس از دشمن سه ترسی است که ریشه شیطانی دارد. ترسهای که نه تنها جان مادی ما را بیمه نمیکند، بلکه حیات معنوی ما را هم شدیدا به خطر میاندازد.
ترس از مرگ و ترس از فقر و ترس از دشمن سه ترسی است که ریشه شیطانی دارد. ترسهای که نه تنها جان مادی ما را بیمه نمیکند، بلکه حیات معنوی ما را هم شدیدا به خطر میاندازد.
خبرگزاری مهر، گروه فرهنگ و هنر _ معین شرافتی: ترس از مرگ و ترس از فقر و ترس از دشمن سه ترسی است که ریشه شیطانی دارد. ترسهای که نه تنها جان مادی ما را بیمه نمیکند، بلکه حیات معنوی ما را هم شدیدا به خطر میاندازد. بله برای رسیدن به سعادتی جاودان باید این ترسهای واهی را شناخت و از آنها دوری کرد.
وقتی صحبت از ترس به میان میآید همگان یک صفت ناپسند را در خود مجسم میسازند و یا حتی ترسو بودن را یک فحش به شمار میآورند. در حالی که باید قبول کنیم برخی از ترسها حیاتی است و موجب حفظ جان ما میشود. مثلا اینکه ما از تصادف با وسایل نقلیه بترسیم و وقت عبور از خیابان مراقبتهای لازم را به عمل بیاوریم یا از ویروسها و بیماریهای واگیردار هراس داشته باشیم و اصول بهداشتی را رعایت کنیم. این نوع ترسها سلامت جسمانی ما را تأمین میکند. پس ترس انواعی دارد که برخی از آنها حتی برای سلامتی بدن ما لازم و ضروری است. توجه به این نکته و بررسی آیات قرآن کریم این مطلب را نیز برای ما روشن میسازد که برای تأمین سلامت معنوی و اخروی هم ترس امری لازم و ضروری است البته نه هر ترسی بلکه ترسی خوب است که برای ما عاقبت به خیری را رقم بزند یا سبب شود از محیط آلوده و گناه دوری کنیم. در این بین هم ترسهای ناپسندی وجود دارد که در قرآن کریم نیز به آنها پرداخته شده، در این مطلب آنها را عنوان میکنیم:
الف) ترس از فقر
یکی از بدترین انواع ترس، ترس از فقر است و البته پرکاربردترین حربه برای شیطان نیز همین ترس است. هم چنان که در قرآن آمده: «الشیطان یعدکم الفقر [بقره / 268] شیطان شما را از فقر میترساند.» و همین ترس است که گاهی موجب تأخیر ازدواج جوانان میشود و گاهی موجب سقط جنین! و حال آنکه با مراجعه به قرآن میبینیم که خداوند به بزرگترها دستور داده که نزدیکان بی همسر و البته صالح را به عقد یکدیگر دربیاورند و نداریها را دلیلی برای تأخیر ازدواج به شمار نیاورند و از فقر نترسند.
در قرآن اینچنین آمده: «وأنکحوا الأیامی منکم والصالحین من عبادکم وامائکم ان یکونوا فقراء یغنهم الله من فضله والله واسع علیم [نور / 32] مردان و زنان بیهمسر خود را همسر دهید، همچنین غلامان و کنیزان صالح و درستکارتان را؛ اگر فقیر و تنگدست باشند، خداوند از فضل خود آنان را بینیاز میسازد؛ خداوند گشایشدهنده و آگاه است!» البته نمیتوان منکر وجود مشکلات و سختیها برای تشکیل یک زندگی جدید شد ولی میتوان ادعا کرد که مشکلات شغل یا مسکن و خرجهای عروسی و غیره اگر همراه با روحیه قناعت و توجه و توکل به وعده الهی باشد، قابل حل است. ولی تأخیر ازدواج و اتمام سن ازدواج برای پسر و به خصوص دختر و ورود به سن تجرد دائمی حتما آثار سو و بد بیشتری از تأهل همراه با مشکلاتی قابل حل خواهد داشت.
دیگر ترس منفور قرآنی که ریشه در فقر دارد سقط جنین است. افراد خیال میکنند که روزی خود را خودشان در میآورند و روزی بچه را نمیتوانند تأمین کنند و به این دلیل دست به چنین جنایتی میزنند. در حالی که خداوند روزی رسان به همگان است و چنین دستور داده است: «و لا تقتلوا أولادکم خشیه املاق نحن نرزقهم و ایاکم ان قتلهم کان خطأ کبیرا؛ [اسراء / 31] فرزندانتان خود را از ترس رو آوردن فقر نکشید ماهم شما را وهم فرزندان شما را روزی میدهیم.»
حتما جامعهای که پیر شود و نیروی کار در آنجا وجود نداشته باشد دچار فقر همگانی خواهد شد و تمام جامعه با خطر مواجه میشود؛ پس بر همگان خصوصا حکومتها است که تاجایی که میشود هم ازدواج را تسهیل کنند و هم مشوقهایی برای فرزند آوری قرار دهند. ولی این نکته هم مورد توجه قرار گیرد که افراد در صورت کاهلی دولتها و حکومتها نمیتوانند بهانه گیری کرده و از وظایف اجتماعی و دینی خود دوری کنند.
ب) ترس از دشمن
در مواجهه با حریف، بدترین عکس العمل ترسیدن است. ترسی که حریف را گستاختر میکند. آنقدر احساس ضعف نشان دادن در مقابل دشمن ناپسند است و اثرات مخربی دارد که خداوند متعال مسلمانان را توصیه کرده نه تنها از دشمن نترسند بلکه برای آنکه آنها را بترسانند تا میتوانند خود را از نظر تجهیزات نظامی و تهیه سلاحهای گوناگون قدرتمند سازند تا ترس در دل دشمن افتاده و از این راه ضریب امنیتی خود را افزایش دهند.
وأعدوا لهم ما استطعتم من قو ومن رباط الخیل ترهبون به عدو الله وعدوکم وآخرین من دونهم؛ [انفال / 60] و در برابر آنان آنچه در قدرت و توان دارید از نیرو و اسبان ورزیده [برای جنگ] آماده کنید تا به وسیله آنها دشمن خدا و دشمن خودتان ودشمنانی غیر ایشان را که نمیشناسید، بترسانند.
ج) مرگ
یکی از ترسهای نا به جا از منظر قرآن کریم ترس از مرگ است. ترسی که گاهی به خاطر جان دوستی و گاهی به خاطر تعلقات دنیوی در افراد به وجود میآید. برای چیره شدن بر این ترس بی فایده نیز قرآن به ما یادآور میشود که جاودانگی انسان تضمینی است ولی نه در این دنیا بلکه در آخرت. در نگاه قرآن کریم اگر افراد در کنار بهرهمندی از دنیا به فکر آخرت خود نیز باشند، دنیا را محلی برای آبادساختن سرای باقی به حساب میآورند.
ترس از جدا شدن از دنیایی آباد و مرفه آنقدر در دل برخیها جا گرفته که آنها را از تاریکی و صدای رعد و برق به وحشت میاندازد. قرآن حال این افراد را اینگونه ذکر کرده: «أو کصیب من السماء فیه ظلمات ورعد وبرق یجعلون أصابعهم فی آذانهم من الصواعق حذر الموت والله محیط بالکافرین؛ [بقره / 19] یا مثل آنان چون کسانی است که در بیابان، بارانی تند که در آن تاریکی و رعد و برق است بر آنان ببارد، و آنان انگشتانشان را از ترس مرگ در گوش نهند مبادا از شدت صدای صاعقه بمیرند، و خدا بر کافران احاطه دارد.»
بله حال کسانی که آخرتی آباد برای خود فراهم کرده باشند حال افرادی نیست که از مرگ هراس داشته باشند. آنها حتی آغوش خود را برای این آخرین برگ از زندگی دنیوی گشوده و اینچنین زبان حالی دارند:
مرگ اگر مرد است آید پیش من / تا کشم خوش در کنارش تنگ تنگ
من از او جانی برم بیرنگ و بو / او ز من دلقی ستاند رنگ رنگ
کلام پایانی
اینها سه ترس ناپسند بودند، ترسهایی با ریشه شیطانی که خداوند متعال ما را از آنها به شدت آگاه کرده و فرموده است: «انما ذلکم الشیطان یخوف أولیاءه فلا تخافوهم و خافون ان کنتم مؤمنین [آل عمران / 175] این فقط شیطان است که (با مطالب بی اساس و واهی) پیروان خود را میترساند. از آنها نترسید! و تنها از من بترسید اگر ایمان دارید!»
بله مؤمنان به اندازه اعتقاد و ایمان خود از این حربههای شیطانی آگاه شده و پیروزمندانه مقابل آنها میایستند. آنها تنها از این میترسند که مبادا کاری انجام دهند که موجبات خشم یا نارضایتی خداوند متعال شود. آنها میدانند که تنها باید از کارهای ناشایست و گناه آلود خود ترسید و عاقبت بدی که در دنیا و آخرت به دنبال دارد. این نوع اندیشه است که دارای پایه و اساس است نه آنچه شیطان در دلها میاندازد.