تعلل شورای عالی فضای مجازی در تعیین تکلیف صوت و تصویر در اینترنت بحرانساز میشود؟
با توجه به واکنش مقامات به ویژه مقامات دولتی پس از این کشمکشها، تصور میشد به سرعت شاهد تشکیل شورای عالی فضای مجازی و تعریف واضح «صوت و تصویر فراگیر» و مصادیق آن به شکل شفاف و رفع ابهامها در نهادهای متولی قانون گذاری و اعمال حاکمیت در سایر بخشهای خارج از تعریف صوت و تصویر فراگیر و همچنین ابهام زدایی از دیگر مباحث مورد اختلاف این عرصه باشیم
با وجود آنکه زمان قابل توجهی از اوج گیری تنشها بر سر متولیان صوت و تصویر در فضای مجازی میگذارد، تحرک مشهودی از سوی شورای عالی فضای مجازی برای تعریف «صوت و تصویر فراگیر» که موضوع مناقشه برانگیز است، مشاهده نمیشود؛ شرایطی که برای سرمایه گذاران ویدیوکلوپهای ایتترنتی یک وضعیت عدم قطعیت را رقم زده و در عین حال نگرانی جدی اهالی رسانههای آنلاین را در پی داشته است و تداوم آن قطعا بحران ساز خواهد بود.
به گزارش «تابناک»؛ افزایش سرعت اینترنت، بستر وب را فراتر از امکانی برای عرضه تولیدات کم حجم نظیر خبرهای مکتوب نموده و به طور مشخص تولیدات گسترده صوتی و ویدیویی در حال پر کردن جای محتوای مکتوب هستند؛ اتفاقی که به واسطه افزایش گرایش از «خواندن» به «دیدن» و «شنیدن» است. در همین راستا «او تی تی / OTT»ها نظیر «آی پی تی وی / IPTV» و «وی او دی / VOD» جزو بسترهای تازه مورد توجه در فضای بینالمللی و به تبع آن در ایران است که بخش دارای سوددهی بالا ویدیو در فضای تازه است و از قضا این بستر در ایران مناقشه برانگیز شده و حتی پای رسانههای آنلاین را نیز به میان کشیده است.
پس از آنکه مقامات ارشد کشور از جمله رهبر انقلاب و رئیس قوه قضاییه متکی به نظریه شورای نگهبان بر نظریه تفسیری مورخ 1379/7/10 شورای نگهبان ذیل اصول 44 و 175 قانون اساسی تاکید کردند «صوت و تصویر فراگیر» در قلمرو مدیریت سازمان صداوسیما تعریف میشود و ناظر و قانون گذار آن این سازمان است، بحث درباره تعریف «صوت و تصویر فراگیر» شدت گرفت، به گونه ای که در روزهای گذشته، شاهد مباحث حقوقی وسیعی در فضای رسانهای بودیم و همچنین در نشستهایی که رسانهای نشده، پیرامون تعریف و تفسیر این الفاظ بحثهای جدی در گرفته است.
سازمان تنظیم مقررات صوت و تصویر فراگیر صداوسیما (ساترا) مسیر خودش را در پیش گرفته و با تعاریف شگفت انگیزش از «صوت و تصویر فراگیر»، صدور طیف متنوعی از مجوزها را آغاز کرده است. در شرایطی که به باور برخی ناظران، «صوت و تصویر فراگیر» مشتمل بر «پخش زنده / Livestream» در فضای مجازی است. بنا بر تعریف صداوسیما که برای آن مجوز صادر میکند، ویدیوکلوب اینترنتی یا همان «وی او دی / VOD» که مخفف سامانه ویدیویی درخواستی است نیز جزو قلمرو صداوسیما محسوب میشود و همه فعالان این حوزه باید از صداوسیما مجوز بگیرند و استانداردهای صداوسیما را رعایت کنند!
با این حال حوزه مورد نظر صداوسیما به وی اوی دی و آی پی تی وی خلاصه نشده و در سامانه صدور مجوز ساترا، تاکید شده حتی بخش صوت و تصویر خبرگزاریها و سایتهای خبری باید از صداوسیما مجوز بگیرند که در این صورت، تمامی خبرگزاری و سایتهای خبری زیرمجموعه صداوسیما میشوند و صداوسیما میتواند در محتوای صوت و تصویر منتشر شده در آنها اعمال نظر کند و حتی خواستار حذف محتوای صوتی و ویدیوییشان شود! این تعریف البته خلاف قانون مطبوعات و دیگر مقررات مصرحه است و تفسیر به نفع صداوسیماست.
البته صداوسیما به تلاش برای سیطره بر رسانهها در کنار آیپیتیویها و ویاویدیها، بسنده نکرده و در بخش مجوزهایش، «تجمیع کننده خدمات»، «تجمیع کننده نرم افزار تلفن همراه»، «دانلود زیرنویس»، «پیام رسان اجتماعی»، «مسابقه زنده» را در زمره «صوت و تصویر فراگیر» تعریف و در سامانه ساترا، صدور مجوز برای این بخشها را نیز فعال کرده است! قاعدتا این تعریف بسیط به منزله تلاش سازمان تنظیم مقررات صوت و تصویر فراگیری صداوسیما برای کنترل بخش وسیعی از اینترنت با تعریف خود از «صوت و تصویر فراگیر» است.
با توجه به واکنش مقامات به ویژه مقامات دولتی پس از این کشمکشها، تصور میشد به سرعت شاهد تشکیل شورای عالی فضای مجازی و تعریف واضح «صوت و تصویر فراگیر» و مصادیق آن به شکل شفاف و رفع ابهامها در نهادهای متولی قانون گذاری و اعمال حاکمیت در سایر بخشهای خارج از تعریف صوت و تصویر فراگیر و همچنین ابهام زدایی از دیگر مباحث مورد اختلاف این عرصه باشیم اما تاکنون این اتفاق رخ نداده و وضعیت همچنان بلاتکلیف است. این بلاتکلیفی در بلندمدت آسیبهای جدی به فضای مجازی خواهد زد که ظاهرا هنوز تصمیمگیران به کنه ماجرا پی نبردهاند.