تنش میان اوکراین و روسیه در بحبوحه تقابل چین و آمریکا در دریای چین جنوبی
تهران - ایرنا - در حالیکه هر روز به دامنه تنش ها میان اوکراین و روسیه افزوده می شود، چین به شدت تحرکات در این منطقه را رصد می کند و می کوشد حاکمیت خود در منطقه آسیا - اقیانوسیه را حفظ کند.
به گزارش خبرگزاری ایرنا به نقل از پایگاه خبری «اوراسیا ریویو»، وزارت امور خارجه چین در واکنش به جدیدترین تحولات اوکراین از طرفین درگیر درخواست کرد خویشتن دار باشند.
این در حالی است که ویتنام نیز که دارای اختلافات ارضی با چین در دریای چین جنوبی است اظهارات مشابه پکن را در خصوص تنش میان اوکراین و روسیه اعلام کرده و از دو طرف خواسته است خویشتنداری کنند.
به استناد گزارش های خبری، افزایش تنشهای نظامی در حوزه دریای چین جنوبی بین آمریکا و چین در سالهای اخیر و اهمیت ژئوپولتیک و راهبردی این منطقه سبب شده است تا این دریا به یکی از مصادیق تقابل میان چین و آمریکا تبدیل شود.
به گزارش ایرنا، دریای جنوبی چین دریایی حاشیهای است که بخشی از اقیانوس آرام به شمار میآید و ناحیهای در حدود 3.5 میلیون کیلومتر مربع از سنگاپور تا تنگه تایوان را دربر میگیرد. این دریا پس از پنج اقیانوس جهان بزرگترین ناحیه دریایی جهان به شمار می آید.
جزیرههای واقع بر دریای جنوبی چین و همچنین خود دریا، مورد جدال کشورهای مختلف هستند به همین علت حتی نامهای متفاوتی برای اشاره به این دریا به کار میرود که البته «دریای جنوبی چین» نام پذیرفته شده بینالمللی، در انگلیسی و زبانهای اروپایی است.
جمهوری خلق چین تقریبا بر کل دریا و کشورهای ویتنام، فیلیپین، مالزی، برونئی و حتی چین تایپه هریک بر بخشهایی از آن ادعای مالکیت دارند، همچنین این کشورها بر سر جزایر غنی از نفت و گاز اسپراتلی و پارسل اختلاف دارند.
این در حالی است که ایالات متحده این دریا را از آبهای بینالمللی میداند و بر حق قانونی کشتیها و زیر دریایی هایش برای رفت و آمد در این دریا تاکید دارد و مخالف ساخت تاسیسات دریایی توسط چین در این آب راهه است، موضوعی که همواره با واکنش منفی چین مواجه شده است.
بحران انرژی
پایگاه خبری اوراسیا ریوو، در گزارشی دیگر به بحران فزاینده انرژی در جهان اشاره می کند و می نویسد در حال حاضر سراسر جهان از جمله چین با این مساله در حال دست و پنجه نرم کردن است.
چین که در میان کشورهای مختلف جهان بالاترین رشد اقتصادی را به خود اختصاص می دهد با هدف به گردش درآوردن چرخ های اقتصادی خود به میزان انرژی بیشتری نیاز دارد. به نوشته نشریه «سینکو دیاس اسپانیا»، روسیه تامینکننده 33 درصد گاز اتحادیه اروپا، پس از آغاز حمله نظامی به اوکراین، بازارهای انرژی را در حالت آمادهباش قرار داده است. قیمت آتی گاز در بازار هلند که معیار منطقه است، روز پنجشنبه (5 اسفند ماه) تحت تاثیر نگرانیها از کاهش عرضه توسط کرملین، شاهد افزایش 60 درصدی بود.
نفوذ کرملین در حوزه انرژی در برخی از کشورهای اروپایی بیش از سایرین است. براساس دادههای یورواستات، در آلمان، واردات از روسیه بین 60 تا 65 درصد از مجموع گاز مصرفی را تشکیل میدهد، در حالی که این رقم در ایتالیا، 40 درصد است. اسپانیا و فرانسه در وضعیت متفاوتی قرار دارند و این دو کشور اگر چه در برابر افزایش قیمت در بازار انرژی آسیبپذیر هستند اما واردات از مغرب، تا حدودی از آنها محافظت میکند. فرانسه تنها غول اروپایی است که به لطف انرژی هستهای با 44.4 درصد در رده پایین ترین کشورهای وابسته قرار دارد.
به این ترتیب، کاهش فرضی عرضه به طور ناهمگونی بر هر یک از کشورهای قاره سبز تاثیرگذار است. در کشورهای کمتر وابسته، انتظار میرود که کمبود عرضه گاز منجر به افزایش قیمت برق، هزینه گرمایش و محصولات وابسته به گاز طبیعی شود. این در حالی است که استفاده بیشتر از ذخایر و واردات از سایر کشورها به منظور جلوگیری از فروپاشی سیستمهای خود و ممانعت از خاموشیها، از اقدامات کشورهای وابسته به گاز روسیه باشد.
از دیگر سو، بازار جهانی نفت خام یکی از متلاطمترین بازارهای ناشی از بحران روسیه و اوکراین به ویژه در روزهای اخیر بوده است. قیمت نفت برنت با بیشترین افزایش در هفت سال گذشته، تحت تاثیر نگرانیها نسبت به اختلالات احتمالی عرضه جهانی از 100 دلار به ازای هر بشکه گذشت. افزایش قیمتی که به دنبال اعلام ولادیمیر پوتین رئیسجمهوری روسیه در انجام "عملیات نظامی ویژه" در منطقه دونباس در شرق اوکراین اتفاق افتاد.
برخی از مؤسسات بین المللی انرژی پیش بینی کردهاند قیمت نفت در پی ادامه دار بودن جنگ روسیه و اوکراین به 120 دلار در هر بشکه نیز خواهد رسید.
دلایل اهمیت سیاسی و اقتصادی دریای چین جنوبی چیست؟
در بحبوحه تنش های سیاسی اوکراین و روسیه، کوشش چین برای تقویت نیروی نظامی خود در دریای چین جنوبی از یک سو و تلاش آمریکا برای گسترش حضور نظامی خود در این منطقه بیش از پیش به تنشهای سیاسی بین دو کشور دامن زده است.
از لحاظ جغرافیایی دریای چین جنوبی نقش بسیار مهمی در ژئوپولتیک منطقه اقیانوس هند و آرام ایفا میکند. کشورهای برونئی، کامبوج، چین، اندونزی، مالزی، فیلیپین، سنگاپور، تایوان، تایلند و ویتنام در دریای چین جنوبی با هم مرز مشترک دارند و برآورد میشود در دریای چین جنوبی حدود 11 میلیارد بشکه نفت و 190 تریلیون متر مکعب گاز طبیعی وجود داشته باشد.
بنابراین دور از انتظار نیست که کشورهای چین، برونئی، اندونزی، مالزی، فیلیپین، تایوان و ویتنام درباره این منطقه با یکدیگر اختلافات سرزمینی داشته باشند. در اوایل دهه 1970 بود که این دسته از کشورها در خصوص جزایر و قلمرو دریایی این منطقه، به ویژه «جزایر اسپراتلی» (محل اختلاف چین با مالزی، فیلیپین، ویتنام و برونئی)، ادعاهای سرزمینی خود را مطرح کردند چرا که روشن شد این منطقه مملو از منابع غنی طبیعی و قابلیتهای ماهیگیری است. در این بین چین تلاش کرده است تا با ساخت جزایر مصنوعی در این آبهای مناقشهآمیز، زیرساختهای نظامی و صنعتی مورد نظر خود را تاسیس کند.
دریای جنوب چین بیش از250 جزیره صخره ای و مرجانی دارد که عمده آنها خالی از سکنه هستند.
همچنین وجود «تنگه مالاکا» در این منطقه که دو اقیانوس هند و آرام را به هم متصل کرده است، به اهمیت استراتژیک آن افزوده است.
اهمیت ژئوپولتیک و اقتصادی این منطقه باعث شده است تا چین کوشش کند هژمونی خود را در دریای چین جنوبی تثبیت کند و همزمان آمریکا نیز تلاش میکند به صورت یکجانبه و یا از طریق موازنه برونسرزمینی مانع تسلط هژمونیک چین بر این منطقه شود.
چین مدعی بزرگترین قلمرو در دریای چین جنوبی است. پکن با استناد به تاریخ می گوید حق مالکیت چین بر این منطقه تاریخی قدمتی 2000 ساله دارد. به گفته چین مجمع الجزایر پاراسل و اسپراتلی بخشی جداناشدنی از کشور چین هستند. این منطقه از استان جنوبی هینان چین تا صدها کیلومتر در جهت جنوب و شرق ادامه دارد.
مالزی و برونئی نیز ادعای مالکیت بخشهایی از این منطقه را دارند که ادعا میکنند، بر اساس کنوانسیون بینالمللی حقوق دریایی، در منطقه آزاد تجاری آنها قرار گرفته است. برونئی ادعایی درباره هیچکدام از جزایر مورد مناقشه ندارد ولی مالزی مدعی چند جزیره کوچک از مجمع الجزایر اسپراتلی است.
تلاشهای آمریکا برای افزایش نفوذ در دریای چین جنوبی
آمریکا همواره کوشیده است به عنوان یک هژمون جهانی به بخشی از این بازی تبدیل شده است و می خواهد سهم خود را از جزایر پاراسل و اسپراتلی کسب کند که ممکن است دارای ذخایر طبیعی در اطراف خود باشند. به همین علت ائتلاف های نیرومندی با سایر طرف های ذینفع در برابر چین ایجاد کرده است.
در سالهای گذشته آمریکا به همراه متحدین منطقهای خود در شرق آسیا از جمله ژاپن و استرالیا اقدام به برگزاری مانورهای مشترک دریایی نظامی کرده است تا نشان دهد آبهای دریای چین جنوبی را آبهای بینالمللی قلمداد میکند.
به عبارت دیگر، آمریکا در اختلاف سرزمینی بین چین و همسایگانش در دریای چین جنوبی، از مواضع همسایگان چین دفاع میکند.
آمریکا نگرانی زیادی درباره موضع چین در دریای جنوبی دارد چرا که بیش از یک تریلیون از اقلام تجاری آمریکا از دریای جنوبی چین عبور می کند و واشنگتن خواستار تسلط چین بر این منطقه نیست و می گوید خواستار تضمین آزادی دریانوردی در این آب ها است.
به گزارش پایگاه تحلیلی آمریکایی «اوراسیا ریوو»، «جو بایدن»، رئیسجمهوری آمریکا و «فومیو کیشیدا»، نخستوزیر ژاپن، در نشست ژانویه سال جاری بار دیگر بر عزم خود برای خنثی کردن تلاش های چین برای تغییر «وضعیت موجود» در دریای چین شرقی تاکید کردند. آمریکا در ماه های گذشته چندین رزمناو جنگی به این منطقه اعزام کرده بود که با واکنش تند پکن مواجه شد.
پیشتر نیز، روزنامه روزنامه هنگ کنگی «ساوت چاینا مورنینگ پست» در گزارشی از افزایش تحرکات آمریکا در دریای چین جنوبی طی 2021 خبر داده بود.
بر اساس جدیدترین گزارش ها میزان تحرکات آمریکا در دریای چین جنوبی طی سال 2021 میلادی در مقایسه با 2020 و 2019 با افزایش روبرو شده است.
گزارش های خبری نشان می دهد گروه های تهاجمی ناو آمریکایی در سال 2021، 10 بار وارد دریای چین جنوبی شده اند. این درحالی است که این رقم در سال 2020 میلادی 6 بار و در سال 2019 پنج بار گزارش شده است.
به گزارش این نشریه، در سال 2021 میلادی نه تنها میزان ورود ناو آمریکایی به این دریا افزایش داشته بلکه رزمایش های برگزار شده در این دریا نیز پیچیدهتر شده است.
خبرگزاری «گلوبال تایمز» چین نیز در این باره مینویسد: پیشتر وزارتخارجه چین در واکنش به سخنان «آنتونی بلینکن» وزیر امور خارجه آمریکا و اتهام زنیهای وی اعلام کرد اگر آمریکا حقیقتا خواستار بهبود و پیشرفت صلح در منطقه آسیا - اقیانوسیه است، باید از تحریک کشورهای منطقه دست بردارد.
پیشتر «وانگ ونبین» سخنگوی وزارت امور خارجه چین در بیانیهای اعلام کرده بود سخنان بلینکن وزیر امور خارجه آمریکا آشکارا با ادعای این کشور در خصوص اینکه آمریکا به دنبال راه انداختن جنگ سرد جدیدی در منطقه نیست، مغایرت دارد.
بلینکن در ادامه چنین ادعا کرد که رقابت منطقه ای با محوریت چین یا آمریکا در میان نیست و نگرانیهای زیادی از شمال شرقی آسیا تا جنوب شرقی از رودخانه «مکونگ» تا جزایر اقیانوسیه به خاطر اقدامات خشونت آمیز و تهاجمی چین وجود دارد.
این دیپلمات ارشد آمریکایی در ادامه ادعاهایش بار دیگر خاطرنشان کرد: ما باید آزادی ناوبری خود در دریای چین جنوبی را ضمانت کنیم زیرا اقدامات چین تهدیدی بیش از 3 میلیارد دلار برای تجارت سالانه ماست. به همین دلیل است که آمریکا بر ثبات و صلح در تنگه تایوان اصرار دارد.
اختلاف ژاپن و چین بر سر چیست؟
گفتنی است ژاپن و چین جزایر مورد مناقشه را که در ژاپن «سنکاکو» و در چین «دیااویو» خوانده میشوند، متعلق به خود میدانند.
چین میگوید این جزایر که توسط ژاپن اداره میشوند، از زمانهای قدیم، متعلق به چین بوده است.
ژاپن در سال 2012 این جزایر را از مالکان خصوصی ژاپنی آنها خریداری کرد و از آن زمان، کشتیهای چینی به طور متناوب وارد آبهای مورد مناقشه در دریای شرقی چین شدهاند.
این جزایر به خطوط مهم کشتیرانی نزدیک هستند و از لحاظ ماهیگیری و داشتن منابع بالقوه نفت و گاز اهمیت دارند.
به باور چین، این ژاپن است که در سال 2012 وضعیت موجود را با خرید آنها از مالکان خصوصی خود تغییر داد و بدین ترتیب آنها را "ملی" کرد و سپس قایق های ماهیگیری و کشتی های گارد ساحلی چین را از آنچه که چین به عنوان آب های واقعی خود میداند، حذف کرد.
مقامهای ژاپنی همچنین از بابت تردد کشتیهای جنگی در نزدیکی این جزایر مورد مناقشه اظهار نگرانی کردهاند.
توکیو مدتهاست به فعالیتهای گارد ساحلی چین در این منطقه به ویژه بعد از آن که چین اوایل سال جاری میلادی قانونی را برای مجاز کردن شلیک گارد ساحلیاش به سمت کشتیهای خارجی در این آبهای مورد مناقشه تصویب کرد، اعتراض داشته است.
دو طرف بهرغم تنشهای موجود بین آنها بر سر اقداماتی برای افزایش ارتباطات و همکاری از جمله تسریع تلاشها برای ایجاد یک خط تلفن نظامی مستقیم بین ارتشهایشان توافق کردند.
به نوشته روزنامه هنگ کنگی «ساوث چاینا مورنینگ پست»، مقامات چین و ژاپن در آذر ماه سال جاری در جریان مذاکرات مجازی اتهاماتی را به یکدیگر وارد کردند اما آنها همچنین توافق کردند ارتباطات دو کشور را از جمله با تسریع در روند ایجاد یک خط تلفن مستقیم نظامی ارتقا دهند.
وزارت امور خارجه چین در بیانیهای تصریح کرد که مانورهای نظامی مشترک ژاپن با آمریکا و کشورهای دیگر در دریاهای چین جنوبی و چین شرقی باعث تضعیف امنیت دریایی و هوایی در منطقه میشوند و در ادامه "از صحبتها و اقدامات ژاپن در قبال مسائل تنگه تایوان" گلایه کرد.
در تاریخ 26 آبان 1400، «تلویزیون ژاپن» در گزارشی اعلام کرد: نیروی دریایی دفاع از خود ژاپن یک رزمایش مشترک با نیروی دریایی آمریکا در دریای چین جنوبی انجام داده و برای اولین بار یک زیر دریایی را برای شرکت در چنین رزمایشی اعزام کرده است.
بر پایه این گزارش، علاوه بر این زیردریایی، دو ناوشکن و یک هواپیمای گشتی نیز در این رزمایش شرکت داشتند. نیروی دریایی آمریکا یک ناوشکن و یک هواپیمای گشتی اعزام کرد.
گزارش می افزاید: چین به وسیله ساخت جزایر مصنوعی جهت ایجاد پایگاه های نظامی در حال افزایش حضور خود در دریای چین جنوبی بوده است.
ناظران می گویند: این رزمایش مشترک برای تأکید بر اتحاد ژاپن و آمریکا طراحی شده و هدف آن تحقق یک منطقه آزاد و باز اقیانوس های هند و آرام و نیز مهار چین است.
به گزارش اوراسیا ریوو، چین حضور کشتیهای خود را با گفتن اینکه دریای چین جنوبی بخشی از سرزمین خود به شمار می آید توجیه می کند.
در سال های اخیر منطقه دریای چین جنوبی به یکی از بی ثبات ترین نقاط در شرق آسیا تبدیل شده است و چنانچه این اختلافات حل و فصل نشود، می تواند منطقه را ناامن کند.
در پایان می توان گفت رشد اقتصاد بالای چین سبب شده است این کشور نیازی روز افزونی به منابع انرژی پیدا کند، در نتیجه دریای چین جنوبی مملو از نفت و گاز میتواند آن را در اختیار این کشور بگذارد.
علاوه بر این، دریای چین جنوبی از لحاظ راهبردی و دفاعی نیز برای چینیها از اهمیت خاصی برخوردار است. وجود جزایر متعدد طبیعی و مصنوعی و نیز مسیرهای کشتیرانی در این منطقه سبب شده است که نه تنها چین، بلکه دیگر کشورهای همسایه چین در این منطقه نسبت به آبهای دریای چین جنوبی ادعا داشته باشند.
بنابر این اهمیت راهبردی و ژئوپولتیک این منطقه و همچنین جلوگیری از تبدیل شدن چین به یک هژمونی منطقهای موجب شده است، تا آمریکا با سوء استفاده از مناقشه چین با همسایگانش در خصوص آبهای سرزمینی و جزایر این منطقه، بکوشد بر حضور نظامی خود در این منطقه بیفزاید و برای مهار نظامی چین، مانورهای نظامی مشترک در این دریا انجام دهد.
بنابراین شاید دور از انتظار نباشد بگوئیم اگر بحران اوکراین هرچه سریعتر حل و فصل نشود این مساله و افزایش رقابت چین و آمریکا به خصومت جدی در قرن بیست و یکم تبدیل شود.