جمعه 25 آبان 1403

تهران در قرنطینه؛ از کودتا تا کرونا

خبرگزاری ایسنا مشاهده در مرجع
تهران در قرنطینه؛ از کودتا تا کرونا

فرید قاسمی، روزنامه‌نگار پیشکسوت که این روزها در قرنطینه خانگی به سر می‌برد از سرگذشت تهران در آغاز و پایان سده چهاردهم خورشیدی می‌گوید و یاد روزنامه‌نگارانی را که در این مدت به دیار باقی شتافتند گرامی می‌دارد.

فرید قاسمی که از او با عنوان حافظه گویای مطبوعات ایران یاد می‌شود در گفت‌وگویی با ایسنا، یادآور می‌شود: تهران آغازین و پسین نوروز سده چهاردهم خورشیدی را با فرمان قرنطینه به تماشا نشست؛ از کودتا تا کرونا. در آستانه نوروز 1300 خورشیدی در اعلامیه «حکم می‌کنم» (14 جمادی الثانی 1339 قمری) آورده‌اند که «اجتماعات در منازل و نقاط مختلفه به کلی موقوف و در معابر هم اگر بیش از سه نفر گرد هم باشند با قوه قهریه متفرق خواهند شد... تمام ادارات و دوایر دولتی غیر از اداره ارزاق تعطیل خواهند بود. پستخانه، تلفنخانه و تلگرافخانه هم مطیع این حکم خواهند بود».

او ادامه می‌دهد: اعلام این ماده یادشده برای آگاهی عموم شهروندان دیوارکوب شد تا قرنطینه امنیت برقرار شود. تهرانی‌ها با اطلاعیه رئیس قزاق‌ها خانه‌نشین شدند و «سال کهنه» را در کنج منزل به «سال نو» رساندند. دست سرنوشت این‌چنین رقم خورد که نوروز پایانی قرن نیز قرنطینه سلامت و قیامت دنیوی را با گریز از همدیگر ببینیم و ندانیم که «این چه رازی‌ست که بهار هر بار با عزای دل ما می‌آید».

این پژوهشگر مطبوعات می‌گوید: در این چله‌نشینی خانگی مدام رخدادهای ناخوشایند به گوش می‌رسد و خبرها حکایت از درگذشت انسان‌های تاثیرگذار معاصر دارد؛ از کارگشاها تا ثمربخش‌ها و اثرآفرین‌ها. لحظه لحظه آرزو می‌کنیم که زندگی و کارنامه مشاهیر کرونا و ایام کووید 19 کتاب قطوری نشود. در عرصه مطبوعات خبر درگذشت سیدهادی خسروشاهی، فریبرز رئیس‌دانا، علی بهزاد و شماری دیگر از مجله‌نگارها و روزنامه‌نویس‌ها و به طور کلی مطبوعاتی‌ها بازتاب رسانه‌ای یافت و خبر بعضی از جوان‌ترها را در کانال باشگاه روزنامه‌نگاران ایران خواندم. بسیاری هم از قلم و نشر، بی‌انعکاس و غریبانه‌تر از دیگران به دیار خاموشان رفتند.

قاسمی یادآور می‌شود: مهدی فشنگچی از آن زمره است که خبر درگذشتش را در تهران آقای فرید کاردان، خواهرزاده‌اش از کانادا اطلاع داد. مهدی فشنگچی متولد 1310 که از سال 1333، مرد شماره دو مجله «امید ایران» بود و بیشتر عمرش را با مطبعه و مطبوعات گذراند. او دلبسته کاغذ و چاپ بود. از کتابفروشی / بنگاه مطبوعاتی شهپر خرم آباد و جانشینی مدیریت نشریه فروغ لرستان شروع کرد و پله پله در نظام استاد شاگردی پیشین با طی طریق، مدیر داخلی مجله «امید ایران» شد و اندک زمانی به سردبیری رسید. روزگاری که دیگر نتوانست در تحریریه تنفس کند، به نشر روی آورد و در سازمان انتشارات هفته آثار پرشمارگانی منتشر کرد.

انتهای پیام