جاذبه اصلی ایران، مهماننوازی است / گردشگری کالای لوکس نیست
از 80سال پیش تا امروز هم مسافرت و سیاحت نه تنها برای تمدد اعصاب معرفی میشود بلکه حقی از حقوق بشر نیز هست.
فارس: جلال نصیریان یکی از اساتید در حوزه گردشگری است. وی که از چهرههای ممتاز علم گردشگری محسوب میشود، برای علاقهمندان به این حوزه و همچنین دانشجویان و تعلیمدیدگان گردشگری، نامی آشنا محسوب میشود.
نصیریان که گردشگری را با زاویه و دید علمی تحلیل و تبیین میکند در تکتک کلماتی که برای معرفی این حوزه به کار میبرد، میتوان عشق و علاقه و دغدغه نسبت به رشد و پیشرفت این حوزه را حس کرد.
در حاشیه انتخابات مجمع تشکلهای گردشگری، جلال نصیریان در گفتوگو با خبرنگار فارس، به سوالاتی در زمینه وضعیت گردشگری در ایران و راههای ارتقای این حوزه مهم و حیاتی پاسخ دادند. مشروح این مصاحبه را در ادامه خواهید خواند.
برای کسانی که کمتر با گردشگری آشنا هستند، چهطور این حوزه را تعریف میکنید؟
متاسفانه ما گردشگری را کمتر در رسانهها مطرح میکنیم هر کشوری با توجه به شرایط خودش تعریف خاصی از گردشگری و جهانگردی دارد. اما سازمان بینالمللی جهانگردی ملل متحد در سال 1994 تعریفی از جهانگردی داده است. در این تعریف گفته میشود: «مجموعه فعالیتهای فرد یا افرادی که به مکانی غیر از مکان عادی زندگی خود مسافرت و حداقل یک شب و حداکثر یک سال در آنجا اقامت میکنند و هدف از مسافرت آنان نیز گذراندن اوقات فراغت است. البته اهدافی نظیر اشتغال و کسب درآمد شامل آن نمیشود.»
امروز ما 135نوع گردشگری داریم. این صنعت انقدر در حال گسترش است که هر سال هم بر این تعداد افزوده میشود. از این 135 نوع تعداد زیادی را میتوانیم در ایران داشته باشیم.
آیا گردشگری در دنیا یک کار لوکس و مختص طبقات بالای اجتماعی به حساب میآید؟
تا قرن نوزدهم جهانگردی و سیاحت یک کالای لوکس و خاص بوده است و همه نمی توانستند آن را انجام بدهند. فقط پادشاهان و صاحب منصبان و میسیونرهای مذهبی میتوانستند سیاحت و گردشگری کنند. علت هم این بود که جهانگردی در آن زمان هم پرخطر بود و هم پرهزینه.
از قرن 19 تا حدود 80سال پیش گفته شد که گردشگری لوکس نیست و عملی برای تمدد اعصاب است. یعنی انسانها برای رفع خستگی باید به مسافرت بروند. از 80سال پیش تا امروز هم مسافرت و سیاحت نه تنها برای تمدد اعصاب معرفی میشود بلکه حقی از حقوق بشر نیز هست. دولتها موظفند برای لایههای مختلف جامعه سفر فراهم کنند. برای کودکان، نوجوانان، جوانان، سالمندان، کم توانان و نابینایان باید امکان سفر فراهم شود.
به عنوان مثال امروزه برای نابینایان توریسم حسی ابداع شده است. تصور کنید ماکت تخت جمشید را آماده میکنند، راهنما آن را توصیف میکند و نابینا با لمس کردن آن پی به سفر به تخت جمشید میبرد.
حتی اگر به دید مذهبی به جهانگردی نگاه کنیم مولا علی (ع) میفرمایند: برای کسب بلند مرتبگی از وطن خود دور شو و سفر کن که در مسافرت پنج فایده است: برطرف شدن اندوه، بدست آوردن روزی و دانش و آداب زندگی، و هم نشینی با بزرگواران.
وضعیت ایران در گردشگری، اکنون در چه رتبهای است؟
از مهمترین اصول گردشگری، امنیت گردشگر است که در کشور ما با بعضی ناملایمات مواجه میشود. این موانع در ایران باید برطرف بشود تا صنعت جهانگردی که این روزها صنعت سوم جهان و در حال تبدیل به صنعت دوم است، در کشور ما هم رشد و فایدهرسانی داشته باشد.
کشور ما بین 100کشور رتبه بالای 50دارد. درحالی که از نظر گردشگری طبیعی حق ما رتبه بین یک تا پنج و از نظر گردشگری انسانساخت بین یک تا ده است. ما باید سعی کنیم جایگاه خود را پیدا کنیم.
شما مدرس دورههای گردشگری و از آموزشدیدگان این حوزه هستید. وضعیت ما در آموزش و نگاه علمی به گردشگری چهطور است؟
اساسا آموزش در هر صنعتی نقش اول را دارد. از مدیر موفق ژاپنی پرسیدند که علت اصلی موفقیت شما بعد از جنگ جهانی وقتی ویرانهای بیش نبودید چیست؟ گفت: سه چیز؛ آموزش، آموزش و آموزش
در صنعت گردشگری آموزش باید در بخشهای مختلف انجام بشود. گردشگری دارای پنج بخش است. یک ترابری اعم از هوایی، زمینی و ریلی، دوم اقامتگاه، سوم اماکن پذیرایی، اعم از هتلها، متلها و بیش از 50نوع اماکن اقامتی و پذیرایی دیگر. چهارم بخش سفرسازان و آژانسها و پنجم کسانی که در مقصدها خدمترسانی میکنند.
این پنج بخش باید مثل پنج انگشت دست با هم هماهنگ کار کنند تا بتوانند وزنهای را از زمین بردارند. به عبارتی مثل شعر معروف سعدی مثل «ابر و باران و مه و خورشید و فلک»، باید در کار باشند تا گردشگری راه بیفتد.
ایران را از نظر گردشگری در دنیا با چه چیزی میشناسند؟
گفته میشود بیش از یک میلیون جاذبه گردشگری در ایران وجود دارد که از این تعداد، 44جاذبه در یونسکو ثبت جهانی شده است. وقتی اثری ثبت جهانی میشود یعنی اثر فرامرزی دارد. اما در طول تاریخ چندهزار ساله ما هرکس به کشور ما سفر کرده است، هیچکدام از آن 44جاذبه یا حتی یک میلیون را به عنوان جاذبه اصلی گردشگری در ایران معرفی نکرده است. به مصداق «خوش در آن باشد که سر دلبران، گفته آید در حدیث دیگران»، جاذبه اصلی ما «مهماننوازی» عنوان شده است. در اصطلاح، گردشگران میگویند مهماننوازی در ایران ساخته شده است و از ایران به جاهای دیگر گسترش پیدا کرده و رفته است. ما باید قدر این عنوان را بدانیم و همین عنوان سکویی است که گردشگری ما میتواند با تکیه بر آن خود را رشد بدهد و بیش از پیش به دنیا معرفی کند.